شبکه اجتهاد: چندی است بحث از چالش آیتالله دکتر یا حجتالاسلام دکتر در محافل حوزوی و دانشگاهی داغ است و رویکردهای موافق و مخالف در مواجه با آن پدید آمده است. در این یادداشت به این پدیده از منظر یک چالش کهن در تاریخ و میراث مسلمین مینگرم، به اختصار ابهامات آن را مرور میکنم و پژوهش درباره بنیانها و زمینههای تاریخی و فرهنگی آن را ضروری میدانم. القاب علمی از گونه لقب تشریف و تکریم از اقسام سه گانه القاب است که بر تمایز و برتری شخص در یک وصف یا ویژگی دلالت دارد (ابن حمدون،محمد،التذکره الحمدونیه،ج ۹،ص ۳۵۷). گرایش به نام گذاری اشخاص به لقب در کنار اسم و کنیه در فرهنگ عرب پیش از نزول قرآن رویه ای شناخته شده است (قلقشندی، أحمد، صبح الأعشى فی صناعه الإنشاء،ج ۵،ص ۴۱۳ – ۴۱۴) و قرآن (وَلا تَنَابَزُوا بالأَلْقَابِ حجرات / ۱۱) و سنّت ضمن تایید این آیین انسانی در محاورات فقط کاربرد القاب منفی را ممنوع کرد (ابن حنبل، مسند أحمد،ج ۴،ص ۶۹،ص ۲۶۰).
القاب علمی؛ پیشینه، کارکردها و چالشها
شماری از القاب بسیار معنادار و جریان ساز هستند و پیامدهای نظری و عملی مهمی در گفتمانهای سیاسی، علمی، مذهبی، اجتماعی، هنری و … به دنبال دارند و هماره در تاریخ و فرهنگ مسلمین جریانهای قدرت، سیاست، علم، صنعت، هنر و … برای امتداد اجتماعی مرجعیت و مشروعیت جایگاه خود از ظرفیت القاب در تثبیت و توسعه هیمنه خود استفاده کردند و گویی القاب پیوندی ناگسستنی با اقسام قدرت و توسعه در ساحتهای گوناگون حیات انسان دارد (بنگرید: قلقشندی، أحمد، صبح الأعشى فی صناعه الإنشاء،ج ۵،ص ۴۵۰ – ۴۱۸).
دانشوران علوم حدیث، رجال و تراجم بیش از دیگران به القاب پرداختهاند در نگاه حدیث پژوهان پیشین القاب شامل نامها، کنیهها، نسب و حتی مشاغل نیز هست لذا مفهوم لقب در علوم حدیث اعم از مفهوم نحوی و عرفی آن است که در تقابل با اسم و کنیه است (بنگرید: ابن حجر عسقلانی، نزهه الألباب فی الألقاب، ص ۳۸).
مسائل نظری و بنیادین لقب پژوهی از اهمیت زیادی برخوردار است و همچنان ابهامات زیادی در مبانی، تاریخچه، رویکردها، معیارها، اهداف آن وجود دارد. مهمترین سویههای ابهام در القاب علمی عبارتند از:
۱) ابهام در چرایی، زمینهها و آغازه پدیداری لقب گزینی میان دانشوران
۲) ابهام در نظام القاب علمی از آغاز تا فرجام
۳) ابهام در مبانی دینی برخی از القاب خاص
۴) ابهام در معیارهای احراز و اعطای القاب
۵) ابهام در فرایندهای حاکم بر ترفیع القاب
۶) ابهام در توالی و ترتیب منطقی القاب
۷) ابهام در مراجع ذی صلاح در اعطای القاب
۸) ابهام در شاخصهای سنجش اصالت القاب
۹) ابهام در تشخیص القاب اکتسابی از القاب اعطایی
۱۰) ابهام در بنیانها، رویکردها و اهداف القاب اعطایی
۱۱) ابهام در پیشینه و تطورات فرایندهای اعطای القاب
۱۲) ابهام در زمینهها و بسترهای مذهبی و سیاسی القاب اعطایی
۱۳) ابهام در تاریخ گذاری، تداول، اشتهار و تواتر القاب
۱۴) ابهام در تعامل جریانهای قدرت، سیاست و مذهب با القاب
۱۵) ابهام در نقش حوزهها، مکاتب و مدارس فکری در القاب اعطایی
۱۶) ابهام در فراگیری تاریخی و گستردگی جغرافیایی القاب در تاریخ اسلام
۱۷) ابهام در کارکردها و پیامدهای القاب
۱۸) ابهام در تناسب و وجه شبه دارندگان القاب با مفهوم حقیقی لقب
۱۹) ابهام در تبیین چرایی کثرت و تنوع القاب
۲۰) ابهام در جواز مَجاز و غلو در القاب
۲۱) ابهام در چرایی تمایل دانشوران مسلمان به تکثیر القاب
۲۲) ابهام در پیوند القاب با جایگاه اجتماعی و سیاسی اشخاص
۲۳) ابهام در نقش سیاست و ثروت در اعطای القاب به اشخاص.
این ابهامات درباره القاب دانشوران علوم اسلامی دیگر چون فقه، تفسیر، کلام، اصول و … نیز مطرح است. در بخشی از کتاب اسطوره بخارا به این مسئله و ابهامات آن پرداختهام.
القاب علمی؛ از حقیقت تا مَجاز
القاب علمی در مکتوبات مسلمین بیشترین حضور را در کتابهای رجال الحدیث و تراجم الرجال دارند ولی بازتاب و کاربست القاب به محدّثان اختصاص ندارد و دانشوران دیگر علوم اسلامی نیز هماره از القاب علمی برای تعیین و تثبیت جایگاه خود در گفتمانهای علمی روزگار خود بهرهمند هستند لذا القاب با هویت صنفی و اجتماعی دانشوران پیوندی ناگسستنی دارند و البته سویههای اخلاقی، جامعه شناختی، سیاسی و فرهنگی نیز دارد. میدانیم که دانش رجال به شیوههای شناخت و داوری و بیان اوصاف و احوال راویان و محدّثان بر پایه اصول فنی و معیارهای ویژه این دانش میپردازد. اصول و پیش فرضهای دانش رجال اثر پذیرفته از مبانی کلامی، سیاسی و مذهبی مکاتب و جریانهای رجال پژوهی است و هیچ رویکرد و کتاب رجالی پیراسته از این اصول علمی و مبانی فکری رجالیان نیست. بنا بر این هر چند ضابطه مندی و مبناگروی از بنیانهای دانش رجال است ولی نتایج آن به نسبیت تاریخی دچار است و اثبات واقع نمایی برایندها و نتایج این دانش از حقیقت راویان بسیار دشوار است لذا برخی از راویان در داوری رجالیان به دوگانگی و تضاد در اوصاف دچار هستند و یک راوی نزد گروهی مقبول و نزد گروهی دیگر متروک است.
این وضعیت در کتابهای تراجم الرجال که به شرح و حال نگاری مفاخر علوم و فنون، سَرآمدن قدرت و سیاست، ناموران تاریخ و فرهنگ و تمدن اختصاص دارند، بسیار پیچیدهتر است و دستیابی به تصویر واقعی یک شخصیت در کتابهای تراجم دشوارتر از دانش رجال است زیرا افرون بر آسیب اثر پذیری از مبانی ایدئولوژیک مولفان این آثار،اغراق و غلو، عصبیت، قبیله گرایی، تفاخر به ملت و امت، تقابل با جریانها و گفتمانهای رقیب، سانسور و فروکاست شخصیتهای مخالف، مصادره به مطلوب و دستبرد در اسناد و مدارک تاریخی، استناد به مدارک و شواهد سست و بر ساخته، هم سویی با حاکمیت و قدرت، کرامت سازی و فضیلت تراشی و … در غالب آنها موج میزند و این همه در قامت و کسوت القاب متنوع خود را پنهان ساخته است.
این چالش زمانی عمیق تر و پیچیدهتر میگردد که یک رجالی بر پایه رویکرد و دادههای تراجم نویسان به وصف یک محدّث بپردازد یا درباره جایگاه و منزلت او داوری نماید؛ یا بر عکس مولف کتاب تراجم با رویکرد گزینشی فقط از دیدگاههای رجالی همسو و موافق درباره یک محدّث استفاده کند و دیدگاههای انتقادی درباره او را حذف و سانسور نماید. اینگونه است که تعارض در این آثار پدید میآید، خواسته یا ناخواسته محدّثی از فرود بر فراز یا از فراز بر فرود میآید، تصویر محدّثان در قاب دوگانههای تناقض تعظیم و تنقیص، متروک و مقبول،عادل و فاسق، غالی و معتدل، علامه و نادان، واهی و ضابط،… ترسیم میشود و تصویر اصیل و معیار محدّث در کرانههای ناپیدای تعصب و تقلید مولفان این آثار محو میگردد و تشخیص حقیقت از مجاز سخت و دشوار میشود. این تناقضات چنان عمیق و پیچیده هستند که به سادگی در نگاه اول به کتابهای رجال و تراجم قابل رویت نیستند و اکتشاف آنها به واکاوی عمیق، تتتبع طاقت سوز در گردآوری دادهها و داوری اندیشه سوز در سنجش آراء و انظار نیازمند است. هر چند آسیب یاد شده به معنای انکار ارزش تلاشهای مولفان کتب علم رجال و تراجم نیست اما تحقیق اجتهادی و نقد تاریخی را برای پژوهشگران در جستجوی تصویر راستین و اصیل یک شخصیت از میان آرای رجالیان و تراجم نویسان ضروری میسازد و از اعتماد پیش از تحقیق، استناد قبل از نقد و ایمان پیش از پرسش بر حذر میدارد.
برای برون رفت از این آسیب ناگزیر از رویکرد علمی در لقب پژوهی هستیم. بر پایه این رویکرد لقب پژوهی، گرایش علمی بینا رشتهای، استوار بر مبانی نظری، بهرهمند از منطق تحلیلی و فرایند علمی از فهم تا نقد و دارای سنجههای داوری در ارزیابی القاب علمی است. مسئله اصلی لقب پژوهی شناسایی، اثبات و ارزیابی روشمند اصالت و اعتبار القاب علمی است و غرض آن پاسخ به ابهامات و مسائل القاب علمی است.
در الگوی تحلیلی القاب علمی به مسائل معطوف به هر لقب پاسخ علمی و قابل دفاع ارائه میشود. مهم ترین مسائل هر لقب علمی عبارتند از: مفهوم و ماهیت، پیشینه و تبار، جایگاه لقب در نظام القاب، القاب هم تراز: تفاوتها و تمایزها، کهن الگوی لقب، لقب گذاری: فرایند و تاریخ، اسناد و مدارک مُثبِته، جلوهها و پیامدها، شهرت و تواتر، سویههای سیاسی و ایدئولوژیک القاب.
بنا بر این لقب پژوهی گرایش تخصصی است که از دستاوردهای دانشهای متنوع در پاسخ به مسائل و دستیابی به هدف خود بهرهمند است و در شناخت حقیقت از مجاز در القاب علمی سودمند است.