شبکه اجتهاد: مراد از امت، همان جامعه اسلامی یعنی جامعه تشکیل شده از مسلمانان با محوریت و پیشوایی پیامبر است. این جامعه که پیامبر آن را در بدو ورود به مدینه بنیان نهادند، همچنان به حیات خود ادامه میدهد، با این تفاوت که محوریت پیامبر پس از رحلت ایشان جنبه معنوی یافته است. انسجام و یکپارچگی سیاسی این جامعه نیز با روی کار آمدن عباسیان و جدا شدن منطقه اندلس از سلطه دولت مرکزی آسیب دید و پس از آن تا به امروز، جهان اسلام به صورت یکپارچه تابع یک دولت مرکزی واحد نبوده است، ولی وحدت معنوی جهان اسلام با محوریت پیامبر و قرآن و کعبه همچنان پا بر جاست.
امتگرایی در گفتار یعنی توجه به این که نهضت سیدالشهداء علیه السلام در ظرفی به نام امت اسلامی به وقوع پیوست و رعایت مصالح و مفاسد این جامعه بزرگ بر این نهضت اثرگذار بوده است. واکاوی امتگرایی در نهضت امام حسین علیه السلام یعنی توجه کردن به پیامهای این نهضت فراتر از یک مذهب یا مکتب یا جریان خاص فقهی، کلامی و سیاسی و اجتماعی خاص و برجسته ساختن پیامهایی که همه آحاد و گروههای موجود در امت اسلامی را مخاطب قرار میدهد.
رابطه امتگرایی با دیگر لایههای همگرایی در نهضت عاشورا
اگر از منظر باورهای دینی به نهضت عاشورا نگریسته شود، چهار لایه برای پیامهای آن میتوان در نظر گرفت:
* لایه پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام، به این معنی که نهضت عاشورا دارای پیامهایی ویژه شیعیان و پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام است و رعایت مصالح و مفاسد جامعه شیعی در نهضت عاشورا اثرگذار بوده است و در نتیجه نهضت عاشورا از ظرفیت ایجاد همگرایی بین پیروان اهل بیت علیهم السلام برخوردار است.
* لایه امت اسلامی، به این معنی که نهضت عاشورا دارای پیامهایی ویژه همه آحاد و گروههای امت اسلامی است و رعایت مصالح و مفاسد امت در این نهضت اثرگذار بوده است، و در نتیجه نهضت عاشورا از ظرفیت ایجاد همگرایی در سطح امت اسلامی برخوردار است.
* لایه بین الادیانی، به این معنی که نهضت عاشورا فراتر از امت اسلامی، برای پیروان ادیان آسمانی دارای پیام است و در نتیجه این نهضت دارای ظرفیت ایجاد همگرایی دینی در بین پیروان ادیان آسمانی هم هست.
* لایه فرادینی، به این معنی که نهضت عاشورا حتی برای کسانی که به یک دین آسمانی باور ندارند، ولی از جوهره انسانیت برخورداند دارای پیام است، و در نتیجه این نهضت دارای ظرفیت ایجاد همگرایی بین همه انسانها فراتر از دین و آیین آنها هم هست.
تأکید بر امتگرائی که در پیوند با دومین لایه از چهار لایهای است که ذکر شد، به معنای نادیده گرفتن دیگر لایهها نیست؛ بلکه برای تأکید بر توجه به این بُعد و لایه در کنار دیگر ابعاد و لایههاست. درک جامع پیامهای دینی نهضت عاشورا در گروه توجه همزمان به این لایههاست. توجه به هر یک از این لایهها نباید به گونهای باشد که با دیگر لایهها ناسازگار باشد. به عنوان مثال اگر پیامهای درون شیعی این نهضت به گونهای فهم شود که در تضاد و تغایر با پیامهای معطوف به امت باشد میتوان درستی فهم خود را زیر سوال برد.
قلمرو بحث
سال گذشته در بحثی با عنوان “بازتاب تاریخ پیش از اسلام در متون دینی مربوط به امام حسین علیه السلام” به مسأله همگرایی دینی پرداخته شد و طی آن به استناد اشارات امام حسین علیه السلام و یا اشارات موجود در زیارتنامهها و کلیدواژههایی مانند وارث انبیاء بودن و وارث تورات و انجیل و زبور بودن امام حسین علیه السلام ظرفیتهای بین الادیانی این نهضت (لایه سوم از چهار لایه مورد اشاره) مورد بررسی قرار گرفت و اینک لایه دوم که مربوط به امت اسلامی است مورد بررسی قرار میگیرد.
اطلاعات مربوط به نهضت امام حسین علیه السلام را میتوان از منابع مختلفی مانند: سخنان آن حضرت، روایات مربوط به فضایل و مناقب و مصائب، زیارتنامهها و انبوه گزارههای تاریخی مربوط به رویدادهای پیش، حین و پس از عاشورا به دست آورد. واکاوی این منابع مکمل یکدیگر هستند و در یک بررسی دقیق تاریخی نباید از هیچ یک از آنها چشم پوشید، ولی بحثی که در اینجا ارائه میشود تنها بر پایه پارهای از سخنان خود آن حضرت است و از دیگر منابع و نیز از تحلیلهای تاریخی در آن بهره برده نشده است.
نمونه سخنان امام حسین علی السلام در باره پیوند نهضت عاشورا با امت اسلامی
نمونه اول ـ اصلاحخواهی در امت پیامبر صلی الله علیه و آله
امام حسین علیه السلام در آستانه ترک مدینه وصیتنامهای برای برادر ناتنی خود یعنی محمد بن حنفیه نوشتند و در بخشی از آن به صراحت انگیزه قیام خویش را اینگونه بیان کردند:
و أنّى لم أخرج أشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما و إنمّا خرجت لطلب الاصلاح فى أمّه جدّى صلّى اللّه علیه و آله … (مسند الامام الشهید علیه السلام، ج ۱، ص ۲۷۴)
… همانا من از نه سر سرکشی و خوشگذرانی برخاستهام و نه برای نابسامان کردن جامعه و ستمگری، بلکه من تنها برای اصلاحخواهی در امت جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله برخاستهام. …
در این عبارت امام حسین علیه السلام به روشنی دامنه اصلاحخواهی خود را امت اسلامی ذکر کرده است.
نمونه دوم ـ ضرورت پرهیز از چنددستگی در جامعه
در بخشی از نامه مشترکی که امام حسین علیه السلام در ایام اقامت در مکه برای پنج تن از سران طوائف ساکن بصره نوشتند، چنین فرمودند:
اما بعد، فان الله اصطفى محمدا ص على خلقه، و اکرمه بنبوته، و اختاره لرسالته، ثم قبضه الله الیه و قد نصح لعباده، و بلغ ما ارسل به ص، و کنا اهله و أولیاءه و اوصیاءه و ورثته و أحق الناس بمقامه فی الناس، فاستاثر علینا قومنا بذلک، فرضینا و کرهنا الفرقه، و أحببنا العافیه … (طبری، ج ۵، ص ۳۵۸)
همانا خداوند محمد صلی الله علیه و آله را بر مردمان برانگیخت، و او را با پیامبری گرامی داشت و او را برای رساندن پیام خویش برگزید و سپس او را به نزد خویش برد در حالی که پیامبر برای بندگان خدا خیر خواسته و آن چه را که وظیفه رساندن آن را داشت، رسانده بود و ما بودیم که خاندان و اولیاء و اوصیاء و میراثبران او و شایستهترین مردمان برای دست یافتن به جایگاه او بودیم، ولی قوم و قبیله ما خود را برتر نهادند و آن جایگاه را ویژه خود ساختند، ما نیز در حالی که از چند دستگی ناخشنود بودیم و بهروزی را دوست داشتیم، بدان رضایت دادیم …
امام علیه السلام در این نامه که به منظور تببین حرکت خود نوشتهاند به صراحت از این که چنددستگی بین امت اسلامی نقطه بازدارنده اهل بیت علیهم السلام از پیگیری و مطالبه حق خود بوده است سخن گفتهاند. بی هیچ سخنی، این چنددستگی در مقیاس امت اسلامی قابل تصور است.
نمونه سوم ـ آشکار ساختن سامان سرزمینهای اسلامی
امام حسین علیه السلام در یک سخنرانی مبسوط که شاید در آستانه ترک مکه در منی ایراد کردهاند، و در آن با رویکردی همگرایانه، بیش از پانزده بار به پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله به عنوان یک مرجع فکری و دینی مشترک بین همه مسلمانان اشاره کردهاند، در یکی از فرازهای پایانی این سخنرانی، با تضمین سخنی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام (در خطبه ۱۳۲) در باره نهضت خویش چنین گفتهاند:
اللّهم إنّک تعلم أنّه لم یکن الذی کان [منّا] تنافسا فی سلطان و لا التماس شیء من فضول الحطام، و لکن لنردّ المعالم من دینک و نظهر الإصلاح فی بلادک، و یأمن المظلوم من عبادک و یعمل بفرائضک و سنّتک و أحکامک…. (المعیار و الموازنه، اسکافی (۲۴۰ ق.)، صص ۲۷۴ ـ ۲۷۹)
… خدایا تو میدانی که آن چه از سوی ما بود، نه یک کوشش رقابتآمیز برای به دست گرفتن قدرت و نه خواستن چیزی هر چند ناچیز از این دنیا بوده است، بلکه برای این بود که نشانههای دین تو را بازگردانیم و در سرزمینهای تو، به سامان رساندن را آشکار سازیم تا بندگان ستمدیدهات امنیت یابند و به واجبات و مستحبات و بایدها و نبایدهای تو عمل شود …
با توجه به قرائن پیش و پس از این عبارت، روشن است .که مراد از بلادک در این عبارت، همان سرزمینهای اسلامی است و لذا این عبارت نیز نشانگر توجه امام علیه السلام به همه مسلمانان و سرزمینهایی است که مسلمانان در آن میزیند.
جمعبندی
بر پایه نمونههایی که ذکر شد، به آسانی میتوان پذیرفت توجه به امت و در نظر گرفتن مصالح و مفاسد امت اسلامی یکی از مؤلفههای اثرگذار بر تصمیم امام حسین علیه السلام بوده است. بنا بر این تبیین نهضت عاشورا و یا تعظیم شعائر حسینی به گونهای که تنها برای مخاطبانی در جوامع شیعی جاذبه داشته باشد، و نیازها و مصالح امت اسلامی را در نظر نگیرد، یک اقدام تقلیلگرایانه نسبت به آرمانها و پیامهای عاشورا و جفا در حق این نهضت به شمار میرود. سوگمندانه این آسیب در دو سه دهه اخیر به صورت نگرانکننده و فزایندهای در مجالس عزای حسین علیه السلام به چشم میخورد. زنده شدن و زنده ماندن دل شیعیان و فراهم آوردن امکان بهرهمندی حقجویان از پرتوهای نورانی نهضت امام حسین علیه السلام که در بخشی از زیارتنامه حضرت در نیمه شعبان به آن اشاره شده است، در گروی تقویت نگاه امتمحور و رویکردی امتگراست. نگاه امتگرا یعنی پذیرفتن واقعیتی گریزناپذیر به نام تنوع و تعدد اندیشهها و جریانها در جهان اسلام و پاسداشت نهضت امام حسین علیه السلام به گونهای که همه این واقعیت متکثر و متتوع بتوانند از آن بهرهمند باشند. چنین نگاه و رویکردی است که میتواند تعظیم شعائر حسینی را مایه پیوند و همبستگی شیعیان با امت اسلامی قرار دهد.
(ارائه شده در وبینار نشستهای عاشورائی دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی، چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۰ (شب عاشورا))