شبکه اجتهاد: «جنگ اقتصادی» همواره یکی از حربههای قدرتهای استعماری برای تسلط بر کشورها بوده است. در کشور ما ایران، اگرچه این موضوع در سالهای اخیر محسوس و ملموس شده است و رهبر انقلاب بارها بر آن تأکید کرده و «اقتصاد» را مسئلهی اصلی کشور در شرایط کنونی دانستهاند، اما ماجرای نزاع اقتصادی در تاریخ معاصر کشورمان ماجرایی دامنهدار بوده است. در این میان، نقش علمای اسلام و مراجع تقلید در حفظ استقلال اقتصادی کشور بسیار تعیینکننده بوده است. KHAMENEI.IR در سال «حمایت از کالای ایرانی» و همزمان با دوران تشدید جنگ اقتصادی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران، در یادداشت زیر به مرور برخی مواضع و اقدامات علما در حمایت از صنایع داخلی در دو سدهی گذشته پرداخته است.
وقتی صحبت از «حمایت از کالای ایرانی» میکنیم قاعدتاً یکی از مؤلفهها «مصرف تولیدات ملی» است که در کنار دیگر مؤلفهها همچون «تسهیل محیط کسبوکار»، «کاهش بوروکراسی اداری»، «مدیریت واردات»، «جلوگیری از قاچاق»، «توانمندسازی تولید» و … یکی از مهمترین راههای حمایتی است.
اینکه مصرف تولیدات ملی چه اهمیت و ضرورتی داشته و اینکه به لحاظ اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی چه آثاری به دنبال دارد، موضوعی مستقل برای تحقیق و مطالعه است که هر شهروند ایرانی که نسبت به خاک و میهن و ارزشهای دینی و انسانی خویش، غیرت و تعصب دارد، نسبت به آن باید به یک خودآگاهی و شناخت و بصیرت دست یابد. بهطور کلی میتوان از سه بُعد و از سه منظر ضرورت این تعصبورزی عاقلانه را مورد بررسی قرار داد و نشان داد که این تعصبورزی نه ناشی از یک تعصب کور و نه یک اعتقاد و معرفت بدون اساس و پایه است بلکه هم از یک حقیقت صحیح نشئت میگیرد و هم دارای آثار حقیقی و واقعی در جامعه و بهویژه در اقتصاد میباشد. ما در این نوشتار با تمرکز بر ضرورت مصرف تولیدات ملی از منظر تاریخ معاصر کشور و مستندات و مواضع تاریخی علما و بزرگان این سرزمین بحث خواهیم کرد.
از دویست سال پیش تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی دورهای بر کشور ایران گذشته است که همواره از دو عنصر «استعمار» و «استکبار» رنج میبرده است و کشور روی پیشرفت و توسعه را چه بهمعنای واقعی کلمه و چه بهمعنای غربیاش ندیده است. شاخصهای توسعهی انسانی هم در بُعد اقتصادی (درآمد سرانه و رشد اقتصادی)، هم در بُعد آموزشی (میزان ثبتنام دورهی متوسطه) و هم در بُعد سلامت و بهداشت (نرخ امید به زندگی) در سالهای قبل از انقلاب اصلاً وضعیت مناسبی نداشته است. بر اساس جدیدترین گزارش توسعهی انسانی ۲۰۱۶ که اوایل سال جاری منتشر شد، شاخص توسعهی انسانی ایران به ۰.۷۷۴ از یک رسید که در مقایسه با نمرهی ۰.۴۳۷ ایران در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، ۰.۳۳۷ درجه افزایش نشان میدهد. این در حالی است که بین ۱۰۵ کشور دنیا که از سال ۱۹۸۰ میلادی شاخص توسعهی انسانی برای آنها محاسبه میشد، ایران طی این چهار دهه بالاترین رشد را داشته است. پس از ایران، چین با رشد ۰.۳۳۴ درجهای در رتبهی دوم جهان، و نپال با رشد ۰.۳۱۶ درجهای و ترکیه با رشد ۰.۳۰۴ درجهای در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند. (۱)
شاید بتوان گفت یکی از اساسیترین ریشههای این امر به یک مقولهی فرهنگی به نام فرهنگ وابستگی و خودکمبینی و شیفتگی به سوی تمدن غربی بدون حرکت در جهت اخذ مؤلفههای مفید آن بازمیگردد. یکی از نمودها و شاخصهای این وابستگی را میتوان در میل و رغبت روشنفکران، نخبگان، مدیران و بهویژه نزدیکان و درباریان شاه به خرید محصولات غربی وارداتی و مصرف آنها جهت کسب آبرو و پرستیژ اجتماعی دانست؛ اما در این میان علما و فقهای بابصیرت و آگاه به شرایط زمانه با درک شرایط خاص کشور و نفوذ اجانب و بیگانگان در امورات آن، سعی کردند به انحاء مختلف از نفوذ اقتصادی و سیاسی و فرهنگی تمدن غربی به کشور جلوگیری نمایند. از این رو حرکتها و جریانات مختلفی از سوی ایشان هدایت و برنامهریزی شد که میتوان آغازگر این مسیر تقابلی را در «فتوای تحریم تنباکوی میرزای شیرازی بزرگ» دانست؛ آنجا که در پاسخ به استفتای شیخ شهید نوری (۱۳۰۶ ه.ق) با اشاره به ترتب مفاسد بر حمل اجناس از بلاد کفر به داخل ایران، آن را مایهی خرابی دین و دنیای مسلمین دانسته و از دغدغهمندی شیخ شهید ابراز خرسندی مینماید و در ادامه مینویسد: «به هر وسیلهای که ممکن باشد رفع این مفاسد باید بشود.» و پس از توضیحاتی در مورد نقش دولت و ملت در این زمینه، آن را از باب سیاسات و مصالح عامه میداند و بر منع ورود این اجناس تأکید مینماید. (۲)
در ادامه به برخی جریانات و نهضتهای تأثیرگذار در این باب در اقصینقاط کشور و حتی بیرون از مرزها اشاره میشود:
الف) نهضت اصفهان
این نهضت به رهبری حاج آقا نورالله نجفی اصفهانی مرجع تقلید آن زمان، یکی از اصیلترین، قویترین و مؤثرترین حرکتهای سلبی و ایجابی در راستای تحریم مصنوعات بیگانه و تقویت تولیدات وطنی بوده است. بهعنوان مثال در سند تعهدنامهی علمای اصفهان در تحریم معامله با روسها (۱۳۲۹ه.ق) آمده است: «نظر به مصالح اسلامیه، ماها به هیچ وجه من الوجوه طرف معامله با بانک روسی نمیشویم و عجالتاً قند و چاهی روسی را بهکلی تارک هستیم و شخصاً استعمال نخواهیم کرد. صلاح عموم مسلمانان را همینطور میدانیم.» (۳)
همچنین در اعلامیهی حاج آقا نورالله نجفی در حمایت از قطعنامهی اتحادیهی اصناف اصفهان (۱۳۰۵ه.ق) آمده است: «ایرانیان با اینکه علاوه بر غیرت وطنخواهی، غیرت دینی و اسلامی دارند و مطابق فرمان و کتاب آسمانی خود… مذهباً نباید راضی بشوند کفار بر آنها و مملکت آنها راه استیلایی داشته باشد و صنایع آنان بهتر از صنایع خارجه میباشد، چرا صنایع خود را متروک و صنایع اجانب را مرغوب مینمایند و خود را اسیر صنایع اجانب و آنها را باثروت، و مملکت خود را مبتلا به فقر و فاقه نمودهاند و از دستورات مذهبی خود تخلف نمودهاند؟» و ضمن اظهار امیدواری از تأسی خود و وابستگان به این حرکت، مینویسد: «رفتهرفته امتعهی داخله رواج، و احتیاجات از خارجه بالمره مقطوع، و ثروت مملکت زیاد و شوکت و اقتدار و عزت اسلام و مسلمین فوقالعاده بشود و توازن صادرات و واردات ایران کاملاً بشود.»(۴) در این اعلامیه بر حس وطنخواهی، نفی سبیل، تقویت اقتصادی اسلام تأکید ویژه شده است.
همچنین نهضت اصفهان پایهگذار یک حرکت ایجابی برای رفع وابستگی اقتصادی کشور یعنی «تأسیس شرکت اسلامیه» بود که منسوجات و پارچههای وطنی تولید میکرد و حتی شعبات فروش آن به خارج ایران هم رسیده بود. جالب توجه اینکه علمای اصفهان حتی به روزنامههای معدود آن زمان نیز برای کار تبلیغی و ترویجی بهصورت اکید سفارش مینمودند تا از طریق استفادهی حداکثری از رسانههای آن زمان بتوانند فرهنگ و ذائقهی مردم را به سمت استفاده از محصولات وطنیشان سوق دهند. بهعنوان مثال در بخشی از نامهی مرحوم حاج آقا نورالله اصفهانی به روزنامهی حبلالمتین (۱۳۱۷ه.ق) آمده است: «بر سرکار و اشخاص مسلمین لازم است هر یک به قدر وسع، جدّ و جهاد داشته که -انشاءالله- به توجه غیبی حضرت امام عصر -عجلاللهتعالیفرجه- پیشرفت شود که مسلمین را حاجت به منسوجات و ملبوسات غیر نباشد.» و همچنین در فرازی از نامه به مدیر روزنامهی ثریا ضمن قدردانی از ترویج کالاهای شرکت اسلامیهی اصفهان، درج شده است: «گمانم این است که اقدام در این عمل خیر، امروز بهمنزلهی جهاد است و عندالله ثواب و اجر عظیم دارد؛ چه ملت و امت ناجیه را از احتیاج به کفار، مانع بزرگی است.» (۵)
از دیگر علمای بابصیرت و فعال در زمینهی ترویج محصولات وطنی که خطابهها و وعظهایش شهرت داشت، سید جمالالدین واعظ اصفهانی بود. او در رسالهی خود با نام «لباس التقوی» که اشارهای است بس زیبا به پوشیدن لباسهای وطنی بهعنوان مصداق تقوا و نیز دعوت مسلمین به حمایت از شرکت اسلامیه با خرید محصولات آن، چنین مینویسد: «شایسته و بایسته است به تمام مقدور و همهی وسع درصدد استقرار این ابنیه و استحکام این بنای مبارک برآیند تا داخل شوند در زمرهی آنها که حق سبحانه و تعالی میفرماید: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصارَ اللّهِ کَما قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوارِیِّینَ مَنْ أَنْصاری إِلَى اللّهِ قالَ الْحَوارِیّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللّهِ» (۶)
جالب توجه اینکه صدرالواعظین دلسوزانه و متواضعانه، خواستار توجه مردم به فرزندان خود و آموزش حس وطندوستی و توجه به کالاهای ایرانی از همان ابتدای طفولیت به آنان میباشد و چنین مینویسد: «استدعا از عموم هموطنان دارم که این رساله را به کودکان نورس و اطفال کوچک خود بدهند تا در مکاتب به جای کتب مرسومه، این رساله را درس بخوانند. شاید از کودکی که هنوز دامان عصمت آنها از لوث خیالات فاسده آلوده نگردیده بلکه حمیت دینداری و غیرت ملتپرستی و وطندوستی در خاطر هیولایی آنها راسخ شده بر فطرت و جبلت اصلیهی خود که اسلام است باقی بمانند. (۷)
همچنین صدرالواعظین عمل حمایت از محصولات وطنی و شرکت اسلامیه را تجارتی الهی و نجاتبخش از عذاب الهی، و سرمایهی آن را ایمان به خدا و رسول و سپس جهاد میداند و در معنای جهاد مینویسد: معنی جهاد تنها نه همان معنی متبادر از لفظ جهاد است که باید لشکر کشید و با توپ و تفنگ نزاع و جنگ نمود، بلکه معنای جهاد، حفظ حوزهی اسلام و اجرای احکام قرآن، … سدّ طریق کفر، ازدیاد شوکت اسلام و رفع احتیاج از دشمن است. (۸)
ب) نهضت تهران
این نهضت به رهبری شهید آیتالله سیدحسن مدرس، نایبرئیس مجلس شورای ملی به وجود آمد. او که نمایندگی پنج دورهی مجلس شورای ملی را حتی در کسوت نایبرئیسی مجلس بر عهده داشت، نقش بسیار مهمی در اعتلای ایران و رفع وابستگی اقتصادی و سیاسی آن ایفا نموده است. شهید مدرس در نطق خود در مجلس شورای ملی میگوید: «میخواستم از آقایان سؤال کنم مستخدمینی را که برای ادارات استخدام میکنید و از مالیهی ملت به آنها پول میدهید اگر بنا شود لباسشان را از پارچههایی که خود ملت تهیه کرده خریداری کنند، چه عیبی خواهد داشت و چه نقصی وارد میآید؟ اگر میفرمایید در ایران نیست، بنده منکرم؛ منتها این است که ما نمیخریم. اگر ما و مستخدمینی که در تمام مملکت هستند و بالغ بر چندین هزار نفر میشوند، مقید بودند به خریداری البسهی ایرانی، البته کارخانجات هم تهیه میشد و مردم هم سرمایههاشان را خرج میکردند و کارخانه میآوردند… گمان بنده این است که اگر ما این کار را بکنیم، این یک منفعت اقتصادی است که ما به مملکت میرسانیم و بنده میگویم این فقر و احتیاج ما جهتش این است که پول ما میرود به خارجه و در عوض یک لباسهایی میدهند که میپوشیم.» (۹)
شهید مدرس سپس طرح قانونی را پیشنهاد میدهد که بر اساس آن، مستخدمین ادارات دولتی ملزم به استفاده از منسوجات و لباسهای وطنی در محیط کار باشند. منتها نکتهی مهمتر در این فراز از نطق شهید مدرس است؛ آنجا که در دفاع از طرح خویش میگوید: «بنده گمان میکنم برای من، این کار (استفاده از البسهی وطنی) از روزی که به دنیا آمدهام شروع شده است»؛ و سپس میافزاید: «هر کس ایرانی است و طالب این است که این مملکت ترقی کند، باید صاحب این عقیده باشد، لکن باید عمل را از یک وقتی شروع کرد، خوب است بفرمایند چه وقت باید شروع کرد؛ حالا مردم به مضیقه افتادهاند، بهتر نیست؟ قهراً اسبابش هم بهتدریج فراهم میشود… همینطور سایرین هم بهتدریج هرچه بخواهند بخرند، امتعهی ایرانی میخرند و اهل صنایع هم که فهمیدند صنایع ایشان طالب دارد شروع میکنند به ازدیاد صنایع و گمان میکنم این مسئله نه شرعاً و نه عرفاً و نه قانوناً محظوری ندارد.»
این پیشنهاد نهایتاً به تصویب اکثریت نمایندگان میرسد. جالبتر اینکه جملات فوق از سوی شهید مدرس تداعیگر تلاشها و بیانات مکرر رهبر معظم انقلاب و تیزبینی ایشان در شناخت مسائل و شرایط فعلی اقتصادی کشور است که برای رهایی از مشکلات بیکاری و رکود و گرانی و تحریم و دیگر مشکلات، یکی از ضروریترین راهها را مصرف محصولات وطنی عنوان میکنند؛ بنابراین میبایست با درک شرایط کشور و عبرتگیری از تجربیات تاریخی علمای ماضی، اجازهی تسلط دوبارهی بیگانگان را نداد.
سیرهی عملی شهید مدرس و اعتقاد و الزام عملی او به مصرف محصولات وطنی، سبب گیرایی سخن او شده بود و به مناسبتهای گوناگون در سنگر مجلس و غیر آن درصدد ترویج و تبلیغ استفاده از کالاهای داخلی بود و اعتقاد داشت: این وظیفهی خود مردم است که حاضر شوند و از امتعهی خارجه به قدر احتیاج استعمال کنند و زیاد افراط نکنند وَالّا پولی که از اینجا بیرون میبرند، مفت که نمیبرند، باید در مقابل اجناس وارد، یک چیزی ببرند، از داخله که جنس نمیبرند عوضش پول میبرند.(۱۰) اکنون به جای این جملهی اخیر شهید مدرس میتوان گفت: «از داخله که جنس نمیبرند، عوضش نفت میبرند.»
ج) نهضت فارس
این نهضت به سرپرستی و هدایت شیخ ابراهیم محلاتی و نیز آیتالله سید عبدالحسین لاری، عالِم مشروطهخواه صورت پذیرفت؛ بهعنوان مثال میتوان به اطلاعیهی علمای شیراز در واکنش به نقض تمامیت ارضی ایران توسط دولت روس و انگلیس اشاره کرد. این اعلامیه که به امضای عالِم بزرگ خطهی فارس میرزا ابراهیم محلاتی و دیگر علمای فارس رسیده است با اشاره به نفوذ دولت انگلیس و روس بر ممالک اسلامی از طریق تجارت، یگانه راه دفاع در برابر این هجمه را ترک این تجارت اعلام کرده و مینویسد: «از امروز تا زمانی که تکلیف شرعی برخلاف مقتضی شود، خرید از تجارتخانههای این دو دولت … اعظم محرمات شرعیه و باد دادن اسلام و خیانت بزرگ به صاحب شریعت مقدسه صلیاللهعلیهوآله و اعانت به کفر و مخاصمه با امام زمان عجلاللهتعالیفرجه میباشد.» همچنین برای مخالف این حکم، بدترین تعذیر شرعی درنظر گرفته شده است. (۱۱)
همچنین آیتالله عبدالحسین لاری که از زمرهی علمای شاخص مشروطه است در پاسخ به سؤالی دربارهی استفاده از کالاهای بلاد کفر، چنین فرموده است: «امروز آنچه پول از بلاد اسلامیه به بلاد خارجه میرود، اعانت به اعداء دین و استعداد کفار است برای ریخت خون [از] اسلام و مسلمین و حرام است استعمال آنها سیاستاً و دیانتاً حفظاً للاسلام والمسلمین مگر در صورت اضطرار و عدم وجود اشیاء وطنی اسلامی به هیچ وجه من الوجوه.» ایشان استعمال مطعومات و ملبوسات و مصنوعات بلاد اسلامیه و قطع علائق احتیاج از کفرهی خارجه و فراهم نمودن وسایل قطع روابط احتیاجات را از کفار بر جمیع مسلمانان، واجب میدانند. (۱۲)
از همهی اینها مهمتر اینکه ایشان معتقد است اگر مسلمین از ابتدا به جای تولید و مصرف کالاهای مورد نیاز خود در داخل، به خرید از سرزمینهای کفر اقدام کنند و آنقدر در این وابستگی پیشروی کنند که مصرف نکردن کالای خارجی موجب عسر و حرج گردد، در خریدن کالای خارجی معذور نیستند زیرا با دست خود، خود را به این وضع دچار کردهاند.(۱۳) در واقع قاعدهی نفی عسر و حرج که همواره بهعنوان یکی از قواعد حاکم بر احکام فقهی شمرده میشود، در اینجا موضوعیت نخواهد داشت چرا که این عسر و حرج در اثر عمل ارادی و اختیاری مسلمانان در عادت و انس به محصولات بیگانه ایجاد شده است.
د) نهضت نجف
همچنین حرکتهای مشابهی نیز در کشورهای شیعهنشین همچون عراق که آن نیز تحت سلطه و اختیار بیگانگان بود توسط علمای اعلام و مراجع عظام تقلید آن زمان نظیر مرحوم آخوند خراسانی، مرحوم سید یزدی (صاحب عروه) و شیخالشریعه سازماندهی گردید که نمونهای از مواضع علما در ذیل میآید:
* اعلامیه ملا آخوند خراسانی علیه دخالت روسها در ایران در پاسخ به علمای استرآباد (۱۳۲۹ه.ق)
ایشان ضمن اینکه فتوای حرمت امتعهی روسی را به سبب فراهم نشدن برخی مقدمات و ملاحظات، فعلاً اعلان نمینمایند اما خطاب به عموم غیرتمندان اسلام و پیروان پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآلهوسلم مینویسند: «استعمال امتعهی خارجه در بلاد اسلامی تا به حال، به چه درجه موجب ذهاب ثروت مملکت و نَسخ منابع داخله و فقر و فلاکت ملت و تسلط کفار بر مسلمین شده و حالا … به زوال اسلامیت و استقلال مملکت هم العیاذ بالله نوبت رسیده.» سپس از عموم علما و امرا و تجار و غیرتمندان مسلمان میخواهند این مفاسد را نصبالعین خود قرار داده، بر اساس فطرت پاک ایمانی و شرافت طبع اسلامپرستی از این کالاها که موجب از بین رفتن دین و استیلاء کفر بر ممالک اسلامیه است با عزم راسخ صرفنظر کرده و در این جهاد اقتصادی که بهمنزلهی جهاد و شهادت در رکاب امام زمان (عج) میباشد، مسارعت و بر همدیگر سبقت بگیرند. (۱۴)
* اعلامیه شیخ اسماعیل محلاتی در تحریم بازار اجناس اروپایی در ایران
ایشان که از علمای طراز اول مشروطیت در نجف اشرف بوده است در این اعلامیه به گسترش کالاهای اروپایی در ایران و آثار سوء اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن پرداخته و همگان از دولت و ملت را به استعمال اجناس داخلی تشویق مینمایند. بخشی از این اعلامیه در ادامه میآید: «آیا سزاوار نیست از خواب غفلت بیدار شویم و اموال خود را مصرف در آبادی مملکت و قوت مذهب و ملت خود نماییم و چشم از زخرفه و صورتسازی امتعهی خارجی بپوشیم و به اجناس وطنیهی اسلامیهی خود حتیالمقدور اکتفا کنیم و حرَف و صنایع خود را تدریجاً توسعه و ترقی دهیم و ذلت مسلمین را که از حد گذشته به عزت مبدل نماییم و ممالک اسلامیه که موطن شریعت حق الهیه است معمور و آباد کنیم و به عکس ماسلف که اقبال سلطنت و حواشی و توجه اعیان مملکت در دورهی استبداد به امتعهی خارجه، مورث اندراس امتعهی وطنیه گردید، اقبال آنها به امتعهی اسلامیه در این دورهی مشروطیت موجب شیوع و دوران آنها مابین مردم گردد.» (۱۵)
* نامه سید محمدکاظم یزدی (صاحب عروه) به آقامیرزا رحیم (بازرگان معروف)
این فقیه عالیقدر زمان در نامهی خود که حاوی نکات برجسته و مهمی است، ضمن بیان دسیسههای دول خارجی برای نفوذ در تجارت ایران و منحصر نمودن آن به خود، بیان مینماید: «مناسب است مسلمین از خواب غفلت بیدار شوند و بهتدریج رفع احتیاجات خود را از خارجه بنمایند و به تأییدات ربانیه، از ذل فقر و احتیاج و سؤال و تحمل عملگی کفار و تشتت در بلاد کفر برهند. این احقر که از بدو عمر تاکنون، اغلب اوقات، لباسم از منسوجات دارالعباده (شهر یزد) بوده و مکرراً به برادران ایمانی توصیه نموده و گفتهام که لباسی که از ابتدای زرع مادهی آن تا غزل و نسج و رنگ آن با کلمهی طیبهی «لاالهالاالله، محمد رسولالله، علی ولیالله» انجام شود و جمعی از مسلمین از آن منتفع شوند کجا و قماشهای منحوس کمدوام خارجه کجا؟ اکنون که بحمدالله نوع علما و طلاب نجف اشرف، کرباس اسلامی را پوشیده، امیدوارم اخوان مؤمنین، اقتدا و تأسی به رؤسای ملت نمایند. بر حسب غیرت اسلامیت -مهما امکن- اقتصار به همان ملبوسات اسلامی نمایند، بلکه در تمام اثاث البیت خود تا ممکن است، اکتفا به مصنوعات اسلامی نموده و در ملبس و مطعم و مسلک خود، از شباهت به کفار بپرهیزند، چنانچه در اخبار شریفه از آن نهی شده… تا کلیتاً ممتاز و در صورت و معنی بههیچوجه شباهتی به کفار نداشته باشند. انشاءالله تعالی متدینین تجار هم بعد از این، اجناس خارجه را به بلاد اسلامیه جلب نکنند تا این یک مشت به کشتوکار و صنایع بپردازند و تشتت و تفرقهی آنها بدل به اجتماع، به قلیل زمانی نتایج حسنهی آن را مشاهده نمایند.» (۱۶)
اشارهی این فقیه والامقام به آثار اقتصادی و اجتماعی مصرف تولیدات وطنی در آن زمان، بسیار ارزشمند و حاکی از دیدگاه عمیق و تیزبینانهی او در تحلیل شرایط اقتصادی ایران است.
همهی این جریانات با احساس خطر از نفوذ بیگانگان و تسلط تدریجی آنان بر امورات اقتصادی و سیاسی و فرهنگی کشور، با استفاده از ظرفیتهای منابع دینی و تأثیرگذاری احکام صادره از سوی آنان بر تصمیمات مردم، قطع و ممنوعیت خرید و مصرف کالاهای بیگانه بهویژه روسی و انگلیسی را از یکسو و ترویج و تبلیغ استفاده و مصرف کالاهای وطنی را از سوی دیگر، مصداق جهاد اقتصادی و همرکابی با امام زمان (عج) دانسته و خود و اطرافیان را ملزم به این سیره نموده و برای متخلفان بعضاً جرایم و تعزیرات شرعی درنظر میگرفتند. این درجه از بصیرت و موقعیتشناسی و تشخیص درست و بموقع مسئله از سوی علمای بلاد مختلف کشور و حتی خارج از مرزها، بدون هیچگونه مدیریت متمرکز، نشان از عمق اتحاد و همدلی و وحدت قلبی و عملی میان علمای بصیر دارد که شایسته است در زمانهی فعلی نیز این اتفاق مبارک با همراهی و تبعیت از رهبری معظم انقلاب آغاز یافته و تداوم یابد.
* سخن آخر
در مجموع، این حرکتها و اقدامات که گوشهای از مواضع و اقدامات بسیار علمای دلسوز کشور به حساب میآید، با اندیشهی تحریم کالاها و خدمات بیگانگان و جلوگیری از نقوذ اقتصادی و نظامی ایشان در کنار تقویت و حمایت از تولیدکنندگان مسلمان در درجهی اول آغاز گردید اما به دلایل گوناگون از جمله توطئههای انگلیسیها و آمریکاییها و عدم همراهی حکومتهای مستبد و وابستهی داخلی با این حرکت و در نتیجه عدم همراهی عموم مردم نتوانست به نقطهی مطلوب دست یافته و اثرگذاری جدی داشته باشد. به نظر میرسد در شرایط فعلی که ظرفیتهای فراوانی چه از جهت انسانی و چه طبیعی در کشور وجود دارد و تولیدات این سرزمین در موارد زیادی پیشرفتهای فراوانی کرده است، راحتتر و سریعتر بتوان مسیر استقلال و اقتدار اقتصادی کشور را نسبت به صد سال و دویست سال قبل پیمود؛ البته به شرط همراهی دولت و ملت و توجه جدی ایشان به نصایح رهبر انقلاب.
نویسنده: دکتر علیاکبر کریمی، کارشناس اقتصاد اسلامی
منابع:
۱. خبرگزاری تسنیم، ۱۳۹۶/۱۱/۱۲
۲. نجفی، ۱۳۹۱، ص۸۱ -۸۲
۳. نجفی، ۱۳۹۱، ص۸۴
۴. نجفی، ۱۳۹۲، صص۱۰۲-۱۰۳
۵. نجفی، ۱۳۹۱، صص۱۰۳-۱۰۴
۶. سورهی مبارکهی صف، آیهی ۱۴
۷. رسالهی لباس التقوی، صص ۱۸-۱۹
۸. همان، صص۲۲-۲۴
۹. ترکمان، ۱۳۶۷، ج۱، صص۳۵۰-۳۵۱
۱۰. ترکمان، ۱۳۶۷، ج۱، ص۳۷۰
۱۱. نجفی، ۱۳۹۱، ص۸۹-۹۰
۱۲. هدایتالطالبین به نقل از کتاب ولایت فقیه زیربنای فکری مشروطه مشروعه، سید محمدتقی آیتاللهی، ۱۳۶۳، صص۱۷۳-۱۷۴
۱۳. لاری، ۱۴۱۸ه.ق، ص۳۰۰
۱۴. نجفی، ۱۳۹۱، صص۸۳-۸۴
۱۵. نجفی، ۱۳۹۱، ص۹۷
۱۶. ابولحسنی، ۱۳۸۹، صص۲۶۰-۲۶۲