قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / برای شنبه… !/ محسن قنبریان
برای شنبه... !/ محسن قنبریان

دیدگاه و نظر؛

برای شنبه… !/ محسن قنبریان

شبکه اجتهاد: معمولاً با دوگانه حسنی_حسینی / ساباط_عاشورا در الگوگیری مواجه بودیم؛ حالا که بیش از یک دهه و در چند دولت است راه مذاکره و توافق طی می‌‌کنیم خوب است به الگوی برتر آن از باب «یتبعون احسنه» بپردازیم:

حدیبیه _ ساباط!

یعنی معاهده‌ای از سنخ حدیبیه پیامبر(ص) با مشرکان یا از جنس امام مجتبی(ع) با معاویه؟!

واضح است حسن(ع)، محمدی و معصوم است و نقصی بر او نیست؛ اما این بدان معنا نیست که بین معاهده حدیبیه و ساباط هیچ تفاوتی به لحاظ خاستگاه، شرایط، فرآیند و فرجام نیست.

سال‌های برجام معمولا رئیس جمهورِ وقت برای تئوریزه مذاکرات این دو را شبیه هم به رخ می‌‌کشید؛ اما آیا واقعا هردو یکسان اند؟!

تاریخ، ارزش ساختن “تجربه فعال” دارد. یعنی ولو در شرائط متعدد، تکالیف متعدد شود، هم ساباط و هم حدیبیه مشروع و چاره می‌گردد؛ اما ساخت شرایط الگوی بهتر با درس گرفتن از تاریخ، وظیفه است.

 وقتی می‌‌توان حدیبیه بست چرا ساباط؟! اولی “تحمّلی فعال” برای “فتح مبین” است و دومی پذیرش “تحمیلی” به جهت “حقن دماء”۱(حفظ جان‌ها) است.

چند تفاوت شاخص:

۱. مذاکره در قوت یا ضعف؟!

حدیبیه یک سال پس از پیروزی بزرگ و دست برتر پیامبر(ص) در جنگ احزاب (مقابل همه طوایف مشرک و همه یهود) و در نقطه روبه افول مشرکان بود.

ابتدای محاصره‌ی مدینه توسط احزاب هم  پیشنهاد صلح از سوی ائتلاف شرک-یهود درقبال واگذاری نصف نخل‌های مدینه به آن‌ها آمده بود!

مختصات آن روز به تعبیر سردار اسلام -علی(ع)- “تَری فی انفسها القُوّهَ و فینا الضَّعفَ تُرعِدُ و تُبرِقُ”۲ (:در خود اقتدار و در ما ضعف می‌‌دیدند پس مثل رعد و برق می‌‌غریدند!) بود.

اما پیامبر(ص) در آن شرایط رد کرد و پاسخ نوشت: “جز نوک سرنیزه‌ها و تیزی شمشیرها جوابی به شما ندارم.”۳

پس از پیروزی حیرت انگیز در مقابل سپاه ۱۰هزار نفری(مقابل هزار مسلمان!)، حدیبیه در شرایط غیر جنگی و در هنگام عزم بر زیارت بیت الله بدون سلاح، “تحمّل” شد.

اما ساباط برعکس، پس از یک سلسله شکست و عدم یاری امیر(ع) بود:

 – سقوط شهرها در ماجرای غارات

 – عدم تجهیز سپاه تا آخرین ساعات عمر امیرالمومنین

– تا لشکر خسته از جنگ همراه امام حسن(ع) که شعارشان “البقیه البقیه”۴ (باقیمانده را دریاب) بود!

در این شرایط ضعف، ولو چاره‌ای جز صلح نیست و مشروع می‌‌شود لکن دیگر “تحمیل” است و نتایج دیگری دارد.

۲. روحیه عمومی و ارکان مملکت

ساباط پس از جنگ ترکیبی از سوی نفوذی‌های اموی در سپاه حسنی بود. جنگِ شایعات در جناح‌های سپاه همراه شبهه رشوه‌ها به سران که بعضی هم درست در می‌‌آمد!

سپاهی که صبح بیاید و ببیند فرمانده اصلی‌اش آلوده پول کثیف شده و به دشمن پیوسته و شایعات درست بوده، برایش مقاومتی نمی‌‌ماند و استراتژی البقیه البقیه را می‌‌پذیرد تا بدتر از این نشود!

اما در حدیبیه گرچه منافقانی هم در اطراف پیامبر(ص) هستند اما سرداران و سران آلودگی و نجاست خواری جار زده‌ای ندارند. کاتب حدیبیه فاتح خندق و قاتل اسطوره مشرکان (عمروبن عبدود)، علی بن ابیطالب(ع) است.

اعتراض چند افراطی به پیامبر(ص) سر تعابیر و متن معاهده -که آقای روحانی دائم به سر نیروهای انقلابی می‌‌کوبید- حاشیه حدیبیه بود نه متن آن.(دقت کنید)

اینجا برعکس این پیامبر(ص) بود که در احزاب به جنگ روانی در سپاه دشمن دست زد؛ شایعات توافق گروهی از یهود یا غطفان با رسول الله، پیوند و استقامت ائتلافیون را شکست تا گروه گروه محاصره را ترک و فرار کردند!۵

۳. رابطه مردم-حاکم

حدیبیه در مختصات رابطه عمیق مردم-حاکم انجام شد. همان وقتِ مذاکرات زیر درختی بیعت عظیم رضوان شکل گرفت و مورد ستایش وحی قرار گرفت.۶

این مردم سالاری دینی باشکوه با مواجهه مقدس با پیامبر(ص) همراه شد که یک تار مو (از تقصیر کردن) و یک قطره آب وضوی ایشان زمین نیافتاد و همه تبرک برده شد!

اما صلح ساباط گرچه پس از بیعت عمومی و آزادانه مردم با امام حسن(ع) در بدو امر بود لکن شکافها و تفرقه‌ها، تضعیف‌ها و تخریب‌ها موجب شده بود اعتماد عمومی از رؤسا آسیب ببیند؛ حتی خود امام دائم در مظان ترور دشمن بود؛ طوری که زیر لباس، زره می‌‌پوشید! در لشکر خود در ساباط و مدائن مورد تعرض غارت و جراحت واقع شد! عجیب اینکه اینها موجب تحرک جدی و انسجام بیشتر نمی‌‌شد!

۴. برآیند و فرجام

پس از حدیبیه پیامبر(ص) در محاصره و تحریم قریش نبود. از فرصت استفاده و کار یهود را یکسره کرد. دعوتش را جهانی کرد و با ارسال نامه‌ها به سایر بلاد گسترش داد.

در یکسال قرارداد حدیبیه با اقتدار زیست. وقتی امیر نصرانی‌ها (که طرف قرارداد حدیبیه نبودند) سفیر ایشان (حارث بن عمیر) را کشت، بدان سو لشکر فرستاد و موته رقم خورد.

در این یکسال وقتی طایفه‌ای از مشرکان بندهایی از معاهده را شکست، پیامبر حدیبیه را ابطال و اصرارهای ابوسفیان برای پایبندی را رد و مکه را فتح نمود.

اما ساباط، گرچه متن قرارداد فاخر نوشته شد اما پس از آن پسر همان ابوسفیانِ حدیبیه بر کوفه مسلط شد همه عهدها را شکست و تصریح کرد: “کلَّ شرط شَرَطتُه فَتَحتَ قَدَمَیَّ‌هاتین”۷ (: هر شرطی از شروط معاهده که پذیرفتم، آنرا اکنون زیر پا می‌‌گذارم)!

امام حسن(ع) به مدینه بازگشت و “نظام اسلامیِ” علوی و حسنی به “نهضتِ شیعی” بازگشت تا زمینه قیام حسینی شود. اصالت خود را حفظ کند اما حکومت را از دست بدهد.

این تحمیل کجا شبیه آن تحمل است؟!

تجربه فعال

برای حدیبیه سازی مذاکرات باید از مختصات ساباط فاصله گرفت و به قدر مقدور مختصات حدیبیه را بازتولید کرد. این چند مورد شدنی و مهم اند:

۱. اقتدار واقعی نه نمایشی

شاید اگر مذاکرات بعد از وعده صادق۳ در موضع یمنی و توان موشکی ایرانی انجام می‌‌شد بهتر به نظر می‌‌آمد اما از جزییات نشدن‌ها بی‌اطلاعیم، پس قضاوتی نمی‌‌کنیم.

۱-۱. به رخ کشیدن قدرت نظامی و صدای تهدید با همراهی کامل رجال سیاسی اقل کاری است که نباید از دست داد.

۲-۱. رجال نظامی نباید در این شرایط سخنگوی دیپلماسی باشند هر سخن از مذاکره توسط اینان پیام ضعف است.

۳-۱. مذاکرات نه به هدف رفع سایه جنگ بلکه به هدف رفع تحریم طراحی و تعقیب شود و الا دچار البقیه البقیه خواهیم شد.

۲. سلامت ارکان، ارتقاء روحیه عمومی

۱-۲.قرار دادن پاک ترین‌ها و راسخ ترین‌ها در مجاری دیپلماسی و نظامی با مراقبت شدید دستگاه‌های اطلاعاتی و حفاظتی.

۲-۲. قطع زنجیره شایعات و شبهات و بی اعتمادی به مذاکره کنندگان امین نظام توسط رسانه‌ها و نخبگان.

۲-۳. تدارک تدبیر برای گسست ائتلاف دشمن از ظرفیت شکاف اروپا و چین با آمریکا و هم کشورهای منطقه.

۳. تعمیق یکدستی و پیوند مردم-حکومت

اصل مهم اینجا این فرمایش رهبری است: “اگر ما کاهش حضور مردم را داشته باشیم از آن طرف افزایش فشارهای دشمن را خواهیم داشت؛ یعنی اینها از همدیگر به معنای واقعی کلمه یک نسبت معکوسی دارند”(۱۴۰۰/۳/۲۶)

۱-۳. توجه ویژه به رهبر انقلاب اسلامی و اعتماد به تدابیر و راهبری ایشان در این مقطع حساس.

 بازتولید بیعت رضوان‌ها در حمایت از تدبیر رهبری در اصل و نحوه مذاکرات لازم است؛ چیزی که ظرفیت همراه سازی عامه مردم را هم دارد.

در فقدانش دشمن و نفوذی‌ها ممکن است کمپین‌ها یا تجمعاتی برای فشار بر رهبری در جهت عبور از خطوط قرمز طراحی کنند.

۲-۳. یکدست انگاری حاکمیت و ندمیدن بر انفصال و تفکیک دولت-رهبر

توضیح اینکه: همان رهبری که بار قبل نامه ترامپ را لایق پاسخ ندید، اینبار مخاطب نامه بود و اجازه ایشان مبنی بر مذاکره غیر مستقیم را فرماندهان ایشان هم بیان کردند.

به تدبیر ایشان مذاکرات، اماراتی پیش نرفت و در عمان -همانجا که در دولت آقای رئیسی قطع شده بود- ادامه می‌‌یابد.

گرچه دولت با دولت و دیپلمات با دیپلمات در قدرت چانه زنی و گرفتن حقوق مسلم فرقهایی دارد اما این تفاوت‌ها نباید به انعکاس یکدستی تصمیم در ارکان نظام خدشه کند و عملا مردم یا فعالین را دو پاره موافق و مخالف مذاکرات تبدیل کند.

 به توصیه خود رهبری، منتقدین نباید خوبی‌ها را برای رهبری و آنچه نمی‌‌پسندند را برای دولت‌ها ثبت کنند.۸ اینجور انسجام‌ها می‌‌شکند با هم از اصل تصمیم حمایت و با هم از انجام درستش مراقبت کنیم.

۳-۳. مردم اخبار صحیح را صریح و سریع از مقامات بشنوند نه ترامپ و رسانه‌های دشمن.

 هر میزان محرمانگی که می‌دانند دشمن رعایت نکرده در جنگ ترکیبی استفاده می‌‌کند را خود با مردم در میان بگذارند و الا اعتماد عمومی ضربه اساسی می‌‌خورد و هدایت افکار عمومی دست دشمن می‌‌افتد و غلبه در جنگ ترکیبی رخ می‌‌دهد.

۴. پرداختن به امور اساسی در ضمن مذاکرات

۱-۴. تجربه زشت گذشته و گره زدن همه امور به مذاکرات هرگز تکرار نشود. حل مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم در ضمن مذاکرات جدی دنبال شود.

۲-۴. مذاکره با ترامپ نباید با سکون در محور مقاومت و اهداف اصولی همراه باشد.

تعلیق مقاومت در برابر اسرائیل و یاری غزه دست برتر دادن به ترامپ برای تحکم است. گفتمان(= سخن غالب) وعده صادق۳ و توجیه داخلی و بین‌المللی آن حتی در ضمن مذاکرات اهرمی جدی برای جلوگیری از زیاده خواهی‌های ترامپ است.

۳-۴. گزینه بازدارنده جدی برای فرض عهدشکنی دوباره ترامپ باید حتما روی میز مذاکرات باشد. طبعا آن نمی‌تواند مذاکره و معاهده‌ای دیگر باشد.

اگر این گزینه، خواست عمومی برای سلاح اتمی باشد (چنانچه در سخنان لاریجانی بروز کرد) نخبگان جامعه -نه رجال رسمی- باید زمینه‌اش را در تظاهرهای عمومی مردم فراهم کنند.

……………………….

پاورقی

۱.کامل ابن اثیر ج۳ص۲۰۵/ الامامه و السیاسه ج۱ص۱۴۱

۲.الخصال ج۲ص۳۸۶

۳. مکاتیب الرسول(ص) ج۳ص۵۹۷

۴. صلح الحسن ص۲۱۴

۵. ر.ک: الصحیح من سیره النبی الاعظم ج۱۱ص۲۰۳

۶. فتح/۱۸

۷.البدایه و النهایه ج۸ص۱۳۱/ الغدیر ج۱۰ص۳۲۶

۸. رهبری۸۲/۶/۵ (https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3189)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics
Clicky