قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / بررسی حکم زیارت امام حسین علیه‌السلام/ امیرحسین صبا
بررسی حکم زیارت امام حسین علیه‌السلام/ امیرحسین صبا

دیدگاه و نظر؛

بررسی حکم زیارت امام حسین علیه‌السلام/ امیرحسین صبا

اختصاصی شبکه اجتهاد: در روایاتی که در باب زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام رسیده است، با عباراتی مواجه می‌شویم که صراحتا وجوب را می‌رساند و در روایات عدیده‌ی دیگری هم فضائل و ثواب‌‌هایی برای زائر ایشان بیان شده است. در پاره‌ای از روایات هم کسانی را که به زیارت آن بزرگوار نمی‌روند را توبیخ می‌کنند و حتی روایاتی در دست هست که فرموده‌اند هر چند وقت باید به زیارت مشرف شد. در این بحث از میان فقها کسی قائل به وجوب عینی نشده است و لکن هستند که قائل به وجوب کفایی باشند و مشهور قائل به استحباب مؤکد هستند. عمده دلیلی هم که مانع از رأی به عینیت شده است همین شهرت است که دیگران را از فتوا به عینیت بازداشته می‌دارد. همچنین در مورد حکم زیارت سایر ائمه علیهم‌السلام هم روایتی داریم که از آن وجوب برداشت می‌شود.

* زیارت مسئله‌ای است که اصل آن در اسلام مورد قبول است و این را می‌شود از سیره حضرت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم و ائمه اطهار سلام الله علیهم و صحابه دانست.

طَلْحَهَ بْنَ عُبَیدِ اللَّهِ… قَالَ: خَرَجْنَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ـ صلی الله علیه [و آله] وسلم ـ یرِیدُ قُبُورَ الشُّهَدَاءِ حَتَّی إِذَا أَشْرَفْنَا عَلَی حَرَّهِ وَاقِمٍ فَلَمَّا تَدَلَّینَا مِنْهَا، وَإِذَا قُبُورٌ بِمَحْنِیهٍ، قَالَ: قُلْنَا یا رَسُولَ اللَّهِ أَ قُبُورُ إِخْوَانِنَا هَذِهِ؟ قَالَ: «قُبُورُ أَصْحَابِنَا». فَلَمَّا جِئْنَا قُبُورَ الشُّهَدَاءِ، قَالَ: هَذِهِ قُبُورُ إِخْوَانِنَا».

ما با پیامبرخدا(ص) (از مدینه) بیرون رفتیم. آن حضرت عازم زیارت قبور شهدای احد بود؛ هنگامی که به منطقه حرّه واقم رسیدیم و در آنجا فرود آمدیم، ناگهان چند قبر دیدیم.

پرسیدیم‌ای پیامبر خدا، آیا اینها قبور برادران ما است؟ فرمود: این­ها قبرهای اصحاب ما است. اما آنگاه که به قبور شهدای اُحد رسیدیم، فرمود: این­ها قبرهای برادران ما است.(ابی داوود،۱۴۲۰،،۲۱۸/۲)

در منابع آمده که حضرت زهرا سلام الله علیها به نزد قبور شهدای احد خصوصا عموی بزرگوارشان حمزه سلام الله علیه می‌رفتند.(کلینی،۱۴۰۷ ،۲۲۸/۳).

و در سیره حضرت زهرا سلام الله علیها آمده است که به زیارت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم مشرف می‌شدند.

حتی در سیره‌ی علمای اهل سقیفه هم زیارت رفتن دیده می‌شود.مانند ابن حبان که در خراسان به گفته خودش هر وقت برایش حاجتی پیش می‌آمد به زیارت حضرت رضا علیه‌السلام می‌رفت.(ابن حبان،۱۳۹۳ه،۴۵۷/۸)

امروزه هم در رفتار عامه می‌بینیم که به زیارت حضرات معصومین علیهم‌السلام می‌آیند و حتی در مراسم اربعین هم شرکت می‌کنند.

همانطور که گفته شد این نشان دهنده‌ی مقبول بودن اصل زیارت در اسلام است.اما فقط وهابیت با این مسئله مخالفت می‌کنند که البته از دامنه‌ی اسلام خارج هستند.

حالا که مسئله اصل زیارت و مورد اتفاق بودن آن مطرح شد، می‌رویم سراغ مسئله زیارت امام حسین علیه‌السلام که در روایات بسیار به آن اشاره شده و سفارشات عجیبی در بحث زیارت حضرت علیه‌السلام وارد شده است.

آنچه که در اینجا بحث خواهد شد، بررسی حکم زیارت امام حسین علیه‌السلام است.

در بین روایات مربوط به زیارت حضرت علیه‌السلام روایاتی داریم که از آنها وجوب برداشت می‌شود و همچنین روایاتی وجود دارد که برای تارک زیارت وعده عقاب داده است از آنها به وضوح وجوب برداشت نمی‌شود.

و اما احتمالاتی که در این رابطه وجود دارد:

استحباب مؤکد

وجوب کفایی

وجوب عینی

وجوب بنابر احتیاط

این احتمالات در بین علمای شیعه قائلینی هم دارد.

همانطور که در مقدمه به آن اشاره شد ما درپی این هستیم که در این مجال مختصر ببینیم که آیا زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام واجب است یا مستحب؟

باید به سراغ روایات رفت و جواب سوال را در میان آنها یافت.

۱. روایاتی که دلالت بر وجوب زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام دارند:

این دسته از روایات مورد بررسی قرار خواهند گرفت،به صراحت ظهور در وجوب دارند.

۱_۱ از کتاب کامل الزیارات که از امام باقر علیه‌السلام نقل کرده که حضرت فرمود : مروا شیعتنا بزیاره قبر الحسین علیه السلام. فإن اتیانه مفترض علی کل مؤمن یقر للحسین بامامه من الله عزوجل.(ابن قولویه،١٣٩٣ش،١/۴٣/٣۶٨)

در این روایت حضرت می‌فرماید شیعیان ما را به زیارت امام حسین علیه‌السلام امر کنید چرا که زیارت ایشان فریضه است از جانب خدا بر تمام کسانی که به امامت الهی ایشان قرار دارند.

بررسی روایت

حالا باید این روایت بررسی شود اول می‌رویم سراغ کلمه(مروا). امام باقر علیه‌السلام در این روایت امر به امر کرده است. باید دید که این امر به امر به چه چیزی دلالت می‌کند در علم اصول در این باره بحث شده است.

مرحوم آخوند خراسانی رحمه الله علیه میفرماید: باید دید غرض مولا از این امر به امر چیست؟

گاهی غرض این است که شخصی که به آن امر شده فقط امتثال کند و امر به امر کند.اما گاهی غرض این است که مأمور به امتثال شود و فرقی با امر بدون واسطه ندارد.

 یعنی دلالت بر وجوب امتثال مأمور در خارج دارد.(آخوند خراسانی،۱۳۹۷،ج ۱ مقصد اول)

در این رابطه مرحوم علامه مظفر رحمه الله علیه می‌فرماید: مجرد امر به امر ظهور عرفی دارد در وجوب آن به شخص دوم.(علامه مظفر،۱۰۵،۱۳۹۰)

فقیه اصولی معاصر آیه الله سبحانی می‌فرماید: امر به امر،امر به همان فعل است. یعنی غرض مولا از امر به امرفعل ،تحقق خود فعل است.(سبحانی،۱۳۹۳،،۱۸۵/۱)

در این روایت هم واضح است که مراد امام باقر علیه‌السلام از امر به امر به زیارت امام حسین علیه‌السلام امتثال زیارت است ،و این از ادامه روایت دانسته می‌شود چرا که می‌فرماید:فإن اتیانه مفترض…

در ادامه روایت با کلمه مفترض مواجه می‌شویم ،مقصود از فرض همان وجوب است یعنی زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام فریضه است.

معنای فریضه:

فرض در اصل معنایش به معنى بریدن شى‏ء محکم و تأثیر در آن است(راغب اصفهانی، ۱۴۱۲ق،۶۳۰).و به همین جهت در معناى” وجوب” استعمال مى‌‏شود، براى اینکه انجام دادنش واجب و امتثال‏ امرش قطعى و معین و بدون تردید است.(علامه طباطبایی۱۳۹۰ق،۱۹۹/۴)

آنچه که از این روایت برداشت می‌شود وجوب است و لا غیر.

نکته: آنچه که باید راجع به اسناد این روایاتی که در این مقاله به آن‌‌ها اشاره می‌شود گفت، این است که اکثر روایاتی که در اینجا مورد بحث قرار می‌گیرد از کتاب شریف کامل الزیارات است که به گفته خود مرحوم صاحب کتاب، تمام روایات این کتاب از ثقات نقل شده است و مورد اطمینان هستند.

۲_۱ روایتی دیگر از امام صادق علیه‌السلام از کتاب کامل الزیارات از ام سعید نقل شده است که می‌گوید: قال لی:یا ام سعید تزورین قبر الحسین؟.

قالت: قلت: نعم.

فقال لی:زوریه فإن زیاره قبر الحسین واجبه علی الرجال و النساء.(ابن قولویه،١٣٩٣ش،٣٠٢ح٣)

حضرت صادق علیه‌السلام به ام سعید امر میکند به زیارت سیدالشهدا علیه السلام.

حالا بحث این است که امر،به چه چیزی دلالت می‌کند؟ وجوب یا استحباب؟

مرحوم آخوند خراسانی می‌فرماید: صیغه امر حقیقت در وجوب است.زمانی که صیغه امر بدون قرینه از ناحیه مولا صادر شود، آنچه متبادر به ذهن میشود وجوب است.در عرف هم همینطور است.(آخوند خراسانی١٣٩٧،،ج١،مقصداول)

آیت‌الله سبحانی می‌فرماید: گرچه صیغه امر با دلالت مطابقی وجوب را نمی‌رساند اما با دلالت التزامی دلالت بر وجود دارد. یعنی عقل می‌گوید وقتی مولا چیزی را طلب کرده است، تا زمانی که دلیل قطعی در استحباب آن وجود ندارد و جواز ترک آن نرسیده، امتثال امر واجب است.(سبحانی،١٣٩٣،،١١٣/١)

مرحوم مظفر می‌فرماید: امر به حکم عقل،ظهور در وجوب دارد.(علامه مظفر،١٣٩٠ش،٨۶)

برخی دیگر از علمای اصول قائل به این هستند که صیغه امر وضع شده برای وجوب و برخی هم میگویند صیغه امر مشترک است بین وجوب و استحباب.

ولی حتی اگر ما بگوییم صیغه امر ظهور در وجوب ندارد و بین وجوب و استحباب مشترک است، در این روایت قرینه‌ای وجود دارد که از آن دلالت بر وجوب از صیغه امر برداشت می‌شود.آن قرینه این است که حضرت علیه السلام در ادامه روایت به ام سعید می‌فرمایند:فإن زیاره قبر الحسین واجبه… این قید واجبه خود گواه بر این است که مراد امام علیه‌السلام از زوریه یعنی وجوب زیارت.

اشتراک وجوب زیارت بین مرد و زن

مطلب دیگری که از این روایت برداشت می‌شود، وجوب زیارت مشترک است بین مردان و زنان و امام صادق علیه‌السلام تفاوتی قائل نشده است….واجبه علی الرجال و النساء.

۱_۳ در باب ۴۳ حدیث چهارم از کتاب کامل الزیارات از امام صادق علیه‌السلام نقل شده که حضرت فرمود:لو أن أحدکم حجَّ دهره ثم لم یزور الحسین بن علی علیهما السلام لکان تارکا حقا من حقوق الله و حقوق رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم لأن حق الحسین فریضه من الله واجبه علی کل مسلم.(ابن قولویه،١٣٩٣ش،٣٠٣)

در روایت بیان فرموده که اگر کسی تمام عمرش را به حج برود ولی به زیارت سیدالشهدا مشرف نشود یکی از حقوق خدا و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را ترک کرده است. و در ادامه بیان می‌فرماید: چرا که حق حسین علیه‌السلام از جانب خدا فریضه است و بر تمام مسلمین واجب است.

بررسی روایت

اگر زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام مستحب می‌بود و ترک آن جایز، هیچ وقت از آن تعبیر به حق نمی‌شد چرا که وقتی عملی مستحب باشد با ترک آن هیچ حقی زیر پا گذاشته نمی‌شود. در روایات هم راجع به مستحبات نداریم که بگوید با ترک آن حق خدا زیر پا گذاشته می‌شود ولی مثلاً نماز یا روزه یا دیگر واجبات از آنها به عنوان حق الله یاد می‌شود، که با ترک آن‌‌ها حق الله بر ذمه شخص بار میشود.

مطلب دیگری که در روایت بیان شد :لان حق الحسین فریضه من الله واجبه علی کل مسلم.

به صراحت می فرماید:این حق سیدالشهدا علیه السلام،یعنی زیارت ایشان فریضه‌ی واجبه است بر تمام مسلمین.چرا که از آن تعبیر به حق فرمود.

از این روایت هم چیزی جز وجوب برداشت نمی‌شود.

این از بیان و بررسی روایاتی که دلالت بر وجوب داشتند.در گام بعدی روایاتی بررسی خواهد شد که در آنها وعید تارکین زیارت بیان شده است.

۲.روایاتی که بر وعید برای تارکین زیارت دلالت می‌کنند:

۱_۲ روایتی که در کامل الزیارات از‌‌هارون بن خارجه از امام صادق علیه‌السلام نقل شده است.

قال:سألته عمن ترک الزیاره قبر الحسین بن علی علیهما السلام من غیر عله.

قال: هذا رجل من أهل النار.(ابن قولویه ،١٣٩٣ش،۴٨٢ح۵)

بررسی روایت

این روایت اشاره دارد به اینکه اگر کسی تمام شرایط را برای سفر زیارت داشت ولی بدون دلیل ترک کرد،اهل جهنم است. مثل کسی که بدون دلیل روزه را ترک کند،مرتکب حرام شده است.در حالیکه اگر عذری می‌داشت، ترک آن جایز بود.مانند اینکه مریض باشد و…

در مورد مستحبات نداریم که ترک آن بغیر عله باعث جهنمی شدن تارک شود.

آنچه روشن است از این روایت هم وجوب برداشت می‌شود.

۲_۲ کما فی السابق روایت از کامل الزیارات است. در همین باب(باب ۷۸) روایات دیگری هم نقل شده که مضمون آنها این است که تارک زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام در قیامت، منتقص الدین و منتقص الایمان محشور می‌شود.

از امام باقر علیه‌السلام نقل شده که فرمود: من لم یأت قبر الحسین من شیعتنا کان منتقص الإیمان منتقص الدین و ان دخل الجنه کان دون المؤمنین فی الجنه.(ابن قولویه،١٣٩٣ش،۴٨٠ح١)

در روایت دیگر از امام صادق علیه‌السلام که فرمود:من لم یأت قبر الحسین علیه السلام و هو یزعم أنه لنا شیعه حتی یموت فلیس هو لنا بشیعه و ان کان من أهل الجنه فهو من ضیفان الجنه. (همان ح ٣)

بررسی روایات

در روایت اول بیان شد که تارک زیارت حضرت علیه السلام،منتقص الدین و منتقص الإیمان محشور می شود.

مسئله این است که بر مؤمن حفظ دینش و ایمانش واجب است.یعنی اگر عملی انجام دهد موجب نقصان در دیانت و ایمانش شود ،مرتکب حرام شده است. حالا اگر شخص مؤمن و متدین که حفظ دیانت و ایمانش بر او واجب است،با ترک زیارت نقصی به دین و ایمانش وارد شود،حکمش چیست؟چون ترک زیارت آن عواقب را دارد،پس مرتکب حرام شده است.

در روایت دوم بیان شد که کسی که گمان می‌کند شیعه ما است ولی زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام را ترک کند،لیس بشیعتنا. این خود بد عقابی است که أهل بیت علیهم‌السلام کسی را از نسبت به خود برانند. اینگونه جملات از ناحیه‌ی اهل بیت علیهم‌السلام فراتر از یک توصیه و تلنگر اخلاقی است.

۳_۲ مرحوم ابن قولویه حدیثی از حلبی از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند، که در آن اشاره شده که اگر کسی قدرت بر رفتن به زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام دارد ولی با این حال زیارت را ترک کند،مورد عاق رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم و أهل بیت علیهم‌السلام واقع می‌شود.

این زیارت مگر از نظر حکمی چه جایگاهی دارد که ترک آن موجب اینچنین عاقی شود.برای مؤمن حقیقتا عذابی بالاتر از این نیست که رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم و أهل بیت علیهم‌السلام او را عاق کننند.

روشن است که زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام فراتر از یک عمل مستحبی است، چرا که اگر فقط یک عمل حسنه‌ی استحبابی می‌بود قطعا چنین وعیدی در ترک آن وارد نمی‌شد.

عبارت حدیث اینگونه است: عن الحلبی عن الإمام الصادق علیه السلام:قال:قلت:جعلت فداک ما تقول فیمن ترک زیارته و هو یقدر علی ذلک؟

قال:اقول : ‌‌‌‌إنه قد عق رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم و عقنا و استخف بأمر هو له… (ابن قولویه،١٣٩٣ش،٣١۶ح٢)

از این روایات هم وجوب برداشت می‌شود.

٣. روایاتی که از آنها وجوب برداشت نمی‌شود:

١_٣ مردی خدمت امام صادق علیه‌السلام رسید و سؤالاتی را مطرح کرد.یکی از سوالات این بود:قال:فما لمن ترکه رغبه عنه؟. قال علیه السلام: الحسره یوم الحسره.(همان ح ٣)

بررسی روایت

از این روایت برداشت نمی شود که ترک زیارت حرام است.چرا که انسان با ترک مستحب هم در قیامت دچار حسرت می‌شود و با خود می‌گوید که‌ای کاش این مستحب را انجام می‌دادم تا از ثواب عظیم آن در این سرای آخرت بهره مند می‌شدم.

۲_۳ عن الإمام الصادق علیه‌السلام قال: من لم یزر قبر الحسین علیه السلام فقد حُرِم خیرا کثیرا و نُقِص من عمره سنه.(همان،۳۸۲،ح ۳)

۳_۳ عن ابی بصیر قال:سمعت اباعبدالله سلام الله علیه او اباجعفر سلام الله علیه یقول:من أحب أن یکون مسکنه و مأواه الجنه فلا یدع زیاره المظلوم(یعنی امام حسین علیه لسلام).(همان،٣۵۶،ح ٢)

بررسی روایات

در روایات مذکور فقط اشاره شده به اینکه ترک زیارت موجب محروم شدن از نعمات و حسنات می‌شود، و آنچنان ظهوری در حرمت ترک و وجوب اتیان زیارت ندارند.

۴_۳ عن ابی رئاب. قال: سألت اباعبدالله علیه‌السلام عن زیاره قبر الحسین علیه السلام. قال علیه السلام:نعم تعدل عمره و لا ینبغی أن یتخلف عنه أکثرمن أربع سنین. (همان)

بررسی روایت

از این عبارت که فرمود: لاینبغی. وجوب برداشت نمی‌شود.

در حدیث دیگری هم آمده است که مردی از أهل عراق از امام صادق علیه‌السلام سوال کرد:زیارته واجبه؟

فقال علیه السلام: زیارته خیر من حجه و عمره و حتی عدّ عشرین حجه و عشرین عمره مبرورات متقبلات.(همان)

بررسی روایت

امام علیه السلام در جواب مرد عراقی ،فقط ثواب زیارت را بیان فرمودند. و مستقیم نفرمودند واحب است یا نه.

علی أی حال ما روایتی نداریم که دلالت بر رخصت ترک زیارت داشته باشد تا بگوییم آن روایاتی را که آنچنان محکم زیارت را واجب می‌دانند را مقابله می‌کند و آن‌‌ها را از ظهور در وجوب باز می‌دارد.

بحث از وجوب عینی یا کفایی بودن زیارت

حال که مطلب به اینجا رسید، سوال این است که وجوب زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام چگونه وجوب است؟ آیا وجوب عینی دارد ؟یا وجوب کفایی؟

مرحوم حر عاملی در و سائل الشیعه قائل به وجوب کفایی زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام شده است.(حرعاملی،۱۴۱۴ق،۴۴۳/۴۴/۱۴)

همچنین قائلینی به وجوب عینی هم وجود دارند که در انتها بررسی خواهد شد.

روایاتی که از آنها وجوب برداشت می‌شود مطلق هستند.مانند:زوریه،ائتوا،و… وهیچ قرینه در آنها وجود ندارد که مقصود از وجوب دانسته شود که عینی است و یا کفایی.

در صورتی که صیغه امر مطلق باشد و هیچ اشاره‌ای به عینی و یا کفایی بودن نداشته باشد،طبق آنچه در علم اصول راجع به آن بحث شده است، این است که صیغه امر در چنین فرضی حمل بر وجوب عینی میشود.

اقوال علما در ظهور صیغه امر در وجوب عینی

به همین مناسبت اقوال چند تن از علما را در این زمینه ذکر می‌کنیم:

فی ان اطلاق صیغه الأمر یقتضی العینیه أو الکفائیه و الصحیح أن مقتضاه العینیه…(هاشمی شاهرودی،١۴٣١ق،١١۴/٢)

…فإن إطلاق صیغه افعل تقتضی أن یکون عینیا. ..فالمحتاج الی مزید البیان علی اصل الصیغه هو الواجب الکفائی.  فإذا لم ینصب المولی قرینه علی ارادته یعلم أن مراده الوجوب العینی.(مظفر،١٣٩٠ش،٩٧)

کلام کسانی که به وجوب کفایی هستند ،این است که می‌گویند: زیارت حضرت نباید به طور کلی ترک شود. مقصود از روایات این است که باید اصل زیارت حفظ شود و به گونه‌ای نباشد که حرم حضرت خالی از زائر باشد و اگر عده ای رفتند و چراغ زیارت روشن ماند تکلیفی بر دیگران نمی ماند.

و آن دسته از علما که قائل به استحباب مؤکد هستند، شاید کلامشان این باشد که چون در روایات فراوانی ثواب و اجر زیارت بیان شده است، پس دلالت بر استحباب مؤکد دارد.

در جواب به دسته اول باید گفت: همانطور که پیشتر بیان شد، برای اینکه وجوب کفایی را از امر مولا بفهمیم،باید قرینه‌ای بر آن باشد.

حال که با اطلاق در عبارات دال بر وجوب سیدالشهدا علیه‌السلام مواجه هستیم و قرینه‌ای وجود ندارد، همانطور که گفته شد حمل بر وجوب عینی می‌شود.

در جواب به گروه دوم باید اینگونه گفت نمازهای یومیه که وجوب عینی دارند، ما در روایات می‌بینیم که حتی برای آنها هم ثواب ذکر شده است. بیان ثواب برای عملی ،دلالت بر استحباب آن نمی‌کند.

ابوبصیر از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند که حضرت فرمود: یک نماز واجب بهتر است از بیست حج…صلاه فریضه خیر من عشرین حجه…

(علامه مجلسی،۱۳۹۴ش،٢٢٧/٧٩)

در روایت دیگری فرمود نماز واجب افضل است از هزار حج..و صلاه فریضه أفضل من ألف حجه(حر عاملی،١۴١۴ق،۴٠/۴)

آنچه که تا اینجا حاصل شد، وجوب عینی زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام است.

سوالی که در اینجا مطرح می‌شود ،این است که با توجه به وجوب عینی زیارت آیا در طول عمر فقط یکبار واجب است ،مانند حج واجب،یا هر سال؟

بحث از محدوده‌ی زمانى وجوب زیارت

 روایاتی که در این مورد نقل شده است، با هم اختلاف دارند که باید مورد بررسی و جمع قرار بگیرند.

۱. اغنیا سالی دو مرتبه،فقرا سالی یک مرتبه:

عن کامل الزیارات عن ابی عبدالله علیه السلام،قال:حق علی الغنی ان یأتی قبر الحسین علیه السلام فی السنه مرّتین و حق علی الفقیر أن یأتیه فی السنه مرّه.(ابن قولویه،١٣٩٣ش،١/۶٨۴)

بررسی روایت

از این عبارت حق علی…استظهار وجوب می‌شود. مانند روایتی که می‌فرماید: حق علی الله أن لا یدخل الجنه من کان فی قلبه مثقال حبه من خردل من حبهما.

٢. سالی یکمرتبه به طور مطلق

عن کامل الزیارات عن أبی عبدالله علیه السلام،قال: ائتوا قبر الحسین علیه السلام فی کل سنه مرّه.(همان)

بررسی روایت

اینجا حضرت تفصیلی بین فقیر و غنی بیان نکردند.

٣. اغنیا هر چهار ماه به زیارت بروند

عن کامل الزیارات عن أبی الحسن علیه السلام،قال:لا تجفوه! یأتیه الموسر فی کل أربعه أشهر و المعسر لا یکلف الله نفسا إلا وسعها. (همان)

بررسی روایت

حضرت علیه‌السلام در این روایت از عبارت لا تجفوه استفاده می‌کنند. در حق امام حسین علیه‌السلام جفا نکنید و به زیارت ایشان بروید.جفا مرادف با ظلم است و ظلم به شخص حرام است.

نکته‌ی دیگری که در این روایت وجود دارد این است که می‌فرماید:توانگر هر چهار ماه و کسی که توانگر نیست تکلیفی ندارد.همانطور که در قرآن هم می‌فرماید:لا یکلف الله نفسا إلا وسعها. (بقره ٢٨۶)

۴. بعید الدار هر سه سال یک مرتبه

عن کامل الزیارات عن صفوان بن مهران عن أبی عبدالله علیه السلام. قال:قلت له:من یأتیه زائرا ثم ینصرف. متی یعود الیه و فی کم یوم یؤتی و کم یسع الناس ترکه؟.

قال علیه السلام:لا یسع أکثر من شهر و أما بعید الدار ففی کل ثلاث سنین فما جاز ثلاث سنین فلم یأته فقد عق رسول الله صلى الله علیه وآله و قطع حرمته إلا من عله.(همان)

بررسی روایت

کسی که منزلش دور است هر سه سال یک بار به زیارت برود و اگر از سه سال بگذرد و بدون علت به زیارت نرود، پیامبر (ص) او را عاق می‌کند.

عبارت عجیبی امام (ع) به کار بردند.  در ابتدا هم فرمود: مدتی که ترک می‌شود حداقل یک ماه باشد.

۵. حداقل در هر چهار سال یک مرتبه

عن کامل الزیارات عن أبی عبدالله علیه السلام،قال:…فلا ینبغی للمسلم أن یتخلف عنه أکثر من أربع سنین. (همان)

روایاتی که ذکر شد عبارات و تعابیر مختلفى را در بر داشتند که جمع بین آنها مقداری مشکل است.

احتمالات موجود

۱. وجوب در تمام عمر،یک مرتبه:

زیارت امام حسین علیه‌السلام در طول عمر، یک مرتبه وجوب عینی دارد. که البته این احتمال با وجود آن روایاتی که می‌فرمودند:ائتوا قبر الحسین علیه السلام فی کل سنه مره…طرح می شود. چرا که اگر یک بار در طول عمر واجب می بود، امر نمی شد که حداقل سالی یک مرتبه به زیارت بروند.

٢. تفصیل بین بعید الدار و قریب الدار:

در روایتی فرموده: غریب دارد در هر ماه یک مرتبه زیارت برود. و در روایتی دیگر بیان شده: ترک زیارت بیشتر از سه سال طول نکشد.

و آن روایتی که فرمود: ترک زیارت بیشتر از چهار سال سزاوار نیست…با توجه به روایتی که گذشت،احتمال دارد حمل بر بعیدالدار شود.

۳. تفصیل بین فقیر و غنی:

در روایتی بیان شد که فقیر سالی یک مرتبه و غنی سالی دو مرتبه باید به زیارت برود.و در جایی دیگر : غنی هر چهار ماه و نسبت به فقیر هم که لا یکلف الله نفسا إلا وسعها.

آنچه که شاید بتوان در اینجا گفت این است که دفعات زیارت در سال بستگی به حالت شخص دارد. چراکه در روایتی شخصی که مشغله داشت و امور مردم به دست او بود حضرت صادق علیه‌السلام فرمودند: شما معذورید…(همان ح۱۱)

اگر کسی تمکن مالی و فراغت بال داشت باید سالی دو مرتبه مشرف شود، و کسی که قریب الدار است حداقل هر چهار ماه به زیارت برود.

 فقیر قریب الدار سالی یک مرتبه و بعیدالدار اگر به هیچ عنوان برایش میسر نبود ،هر سه سال یا نهایتاً بیشتر از چهار سال ترک نکند زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام را.که البته احتیاط در اینجا این است که بیشتر از سه سال طول نکشد.

ذکر آرا و نظرات فقها در رابطه با زیارت سیدالشهدا علیهالسلام

۱. مرحوم شیخ مفید در باب نهم از کتاب المزار در عنوان فصل می‌فرماید:باب وجوب زیاره الحسین علیه السلام. (شیخ مفید،١۴١٣ق،٢۶)

٢.صاحب حدائق الناضره می فرماید:مستفیضه و الظاهر فی کثیر منها الوجوب و الیه یمیل کلام بعض أصحابنا و لیس ذلک ببعید.(شیخ یوسف بحرانی،بی تا،۴٣٠/١٧)

۳. مرحوم سید عبدالاعلی سبزواری می‌فرماید: بعضی از روایات حتما دلالت بر وجوب زیارت امام حسین علیه‌السلام دارند، اما چه کنیم که مشهور اعراض کردند و فتوا ندادند. ولی اگر ما باشیم و برداشت خودمان باشد وجوب است.(سیدعبدالاعلی سبزواری،۱۴۱۳ق،۶۸/۱۵)

۴. مرحوم علامه مجلسی رحمه الله علیه می‌فرماید: زیارته صلوات الله علیه واجبه مفروضه.

(علامه مجلسی،١٣٩٣ش،٩٨ باب ١)

و به نقل از جناب سیدمحسن حسینی فقیه از ملاذ الاخیار که می‌فرماید:ممکن است بگوییم وجوب عینی ولی چه کنیم کسی قائل به آن نیست.(حسینی فقیه،شبکه‌ی اجتهاد ۱۴۰۱ش)

۵. قبلا هم اشاره شد که مرحوم شیخ حر عاملی قائل به وجوب کفایی هستند.

آنچه که سر راه بزرگان مانع است برای فتوا به وجوب عینی، این است که مشهور علما از فتوای به وجوب عینی اعراض کرده اند. در حالی که روایات زیادی نقل شد، که ظهور عجیبی در وجوب عینی داشتند، همانطور که بحث از آن گذشت.

بحث ازشهره فتوائیه

به مناسبت در اینجا بررسی کوتاهی راجع به شهره فتوائیه انجام می‌گیرد.

آیا شهرت فتوائیه حجت است یا خیر؟ و اگر حجت است تا چه حدی حجیت دارد؟

تعریف شهره فتوائیه: اشتهار فتوایی در یکی از مسائل فقهی،در میان جمع زیادی از فقها بدون آنکه به روایتی مستند باشد.و فرقی نمی‌کند که این عدم استناد، بخاطر نبود روایت در مسئله باشد ، یا دلیل دیگری داشته باشد.(میرزای نائینی،۱۳۹۶ش،۱۵۳/۳_مکارم شیرازی،۱۴۱۶ق،۴۱۷/۲)

اقوال علما

۱. مطلقا حجت است.(شهید اول،۱۴۰۰ق،۱/۲۵)

۲. مطلقا حجت نیست.(شیخ انصاری،۱۴۰۷،،۱۰۵،۱۰۷_آخوند خراسانی،۱۴۰۹،،۳۳۶_میرزای نائینی،۱۴۱۷،،۱۵۳،۱۵۶/۳_عراقی،۱۴۱۷،،۱۰۰/۳)

۳. بین قدما حجت است، اما بین متاخرین حجت نیست.(بروجردی،۱۴۱۵،،۵۴۴،۵۴۳_بروجردی۱۴۱۲،۹،،۹۳/۲_خمینی،۱۳۸۲،،۲/۱۶۹_خمینی،۱۴۱۵،،۲۶۴،۲۶۵/۲)

دیدگاه علامه مظفر (ره): بین محققین از علما معروف است که آن‌‌ها نظری خلاف مشهور نمی‌دهند. مگر اینکه دلیلی قوی داشته باشند که موجب شود خلاف مشهور نظر دهند…. و این از جهت تقلید از اکثر است نه از جهت این که قائل به حجیت شهرت هستند. چرا که منشاء قول مشهور از بزرگان علما از روی دقت نظر آنها بوده و اینکه آنها أهل تحقیق بوده اند. (مظفر ۱۳۹۰ش،۵۳۲)

اقوال و آراء فقها اجمالاً ذکر شد و مجال این نیست که به تفصیل از شهرت فتوائیه بحث شود. لکن بر فرض اینکه شهرت فتوائیه مطلقا حجت باشد، طبق کلام مرحوم مظفر اگر دلیل قطعی در مقابل آن نباشد، می‌شود به شهره بخاطر تقلید از اکثر استناد کرد. در بحث ما که مکرر بیان شد روایاتی وجود دارد در وجوب زیارت سیدالشهدا علیه السلام.

حکم زیارت سایر ائمه معصومین علیهمالسلام

با توجه به اینکه حکم مسئله زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام بررسی شد ،جا دارد نگاهی کوتاه به حکم زیارت سایر ائمه معصومین علیهم‌السلام شود.

عن الوشاء:قال :سمعت الرضا علیه السلام یقول:إن لکل امام عهدا فی عنق أولیاءه و شیعته و ان من تمام الوفاء بالعهد و حسن الأداء زیاره قبورهم. فمن زارهم رغبه فی زیارتهم و تصدیقا لما رکبوا فیه کان أئمتهم شفعاءهم یوم القیامه.(ابن قولویه،١٣٩٣ش،٣٠٠ح٢)

بررسی روایت

عهدی بر ذمه شیعیان طبق این روایت وجود دارد نسبت به ائمه علیهم‌السلام، که وفای به عهد یقینا واجب است و در روایت می‌فرماید :از مصادیق ایفاء به عهد زیارت قبور آن بزرگواران است.

از آنجا که روایتی در مورد اینکه زیارت دیگر از ائمه علیهم‌السلام سالی چند بار واجب است نداریم، حداقل این است که در عمر یک مرتبه زیارت آن بزرگواران واجب است.

نتیجه: زیارت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام در هر سال بر مکلفین با تفاصیلی که گذشت، واجب عینی است. زیارت دیگر ائمه اطهار علیهم‌السلام بنابر احتیاط یکبار در طول عمر واجب است.

نویسنده: امیرحسین صبا تربتی- دانش پژوه حوزه علمیه خراسان

——————————–

منابع:

قرآن کریم.

۱.قمی،ابن قولویه،۱۳۹۳ش،کامل الزیارات،چاپ اول،انتشارات استوار،مشهد.

۲.سبحانی،جعفر،۱۳۹۳ش،الموجز فی اصول الفقه،چاپ دوازدهم،ناشر قدس،قم.

۳.هاشمی شاهرودی،سید محمود،۱۴۳۱،بحوث فی علم الاصول،چاپ چهارم،ناشر موسسه دایره المعارف الفقه الاسلامی،قم.

۴.مظفر،محمدرضا،۱۴۳۹،اصول الفقه،چاپ چهارم،انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه،قم.

۵.موسوی سبزواری،سیدعبدالاعلی،۱۴۱۳،مهذب الاحکام،چاپ چهارم،قم.

۶.مکارم شیرازی،ناصر،۱۴۱۶،انوار الاصول،چاپ دوم،انتشارات نسل جوان،قم.

۷.مفید،محمد،۱۴۱۳،المزار،چاپ اول،مؤتمر العالمی الشیخ المفید،قم.

٨.بحرانی،یوسف،بی تا،حدائق الناضره،انتشارات اسلامی،قم.

٩.خمینی،سید روح الله،١٣٨٢ش،تهذیب الاصول،بی جا،انتشارات اسماعیلیان.

١٠.خمینی،سید روح الله،١۴١۵،انوار الهدایه فی تعلیقات علی الکفایه ،چاپ اول،ناشر موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی ره.

۱۱.مجلسی،محمدباقر۱۰۳۷ه ،بحارالانوار،انتشارات اسلامیه.

۱۲.سجستانی،ابی داوود،۱۴۲۰،سنن ابی داوود،چاپ اول،ناشر دارالحدیث،قاهره مصر.

۱۳.حر عاملی،محمد بن حسن ،۱۴۱۴،وسائل الشیعه،بی جا،ناشر موسسه آل البیت علیهم‌السلام لاحیا التراث،قم.

۱۴.طباطبایی ،سیدمحمدحسین،۱۳۹۰ق،المیزان فی تفسیر القرآن،بی جا،ناشر موسسه اعلمی للمطبوعات.

۱۵.کلینی،محمد بن یعقوب،۱۴۰۷،اصول کافی،چاپ چهارم،ناشر دارالکتب اسلامیه،تهران.

۱۶.ابن حبان،محمد،۱۳۹۳ق،الثقات،چاپ اول،ناشر دایره المعارف العثمانیه حیدرآباد دکن هند.

۱۷.خراسانی،محمدکاظم،۱۳۹۷،کفایه الصول،بی جا،ناشر کنگره.

۱۸.عراقی،ضیاءالدین،۱۴۱۷،نهایه الافکار،چاپ سوم،دفتر انتشارات اسلامی.

۱۹.شهید اول،محمدبن مکی عاملی،۱۴۰۰ق،ذکری فی احکام الشریعه،چاپ دوم،ناشر بصیرتی.

۲۰.نائینی ،محمدحسین،۱۴۱۷،فوائد الاصول،چاپ ششم ،دفتر انتشارات اسلامی.

۲۱.انصاری،مرتضی،۱۴۰۷،فرائد الاصول،بی جا،ناشر نشر اسلامی.

۲۲.اصفهانی،راغب،۱۴۱۲،المفردات،چاپ اول،ناشر دارالقلم،بیروت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics