آنچه بسیاری از متدینین و به خصوص قائلین به حرمت استعمال کراوات، بدان معتقدند، شبیه سازی شدن کراوات از روی صلیب مسیحیان و به تبع، اختصاص این نشانه به ایشان است. تا بدین جای بحث، اگرچه به ظاهر تاریخی صرف است اما وقتی اختصاص آن به مسیحیان، صغرای حرمت تشبه به کفار میگردد، بحث، رنگ و بوی فقهی به خود گرفته و اهمیت آن نیز دو چندان میگردد.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، کراوات، پاپیون و دستمال گردن، میهمانان ناخواندهای بودند که با آغاز ارتباط پادشاهان قاجار با دولتهای غربی، پا به کشورمان گذاشتند و پس از تغییر ایدئولوژی رضاخان در هفت سال دوم حکومت خود و تمایل به سوق دادن کشور به سمت فرهنگ غربی، به سرعت فراگیر شده و به پوشش غالب مردم تبدیل گشت. مردمی که تا چند دهه پیشتر، لباسهای بلند و گشاد بر تن کرده و کلاه مخروطی و مدوّر بر سر میگذاشتند، اکنون کت و شلوار به تن کرده و کراوات و پاپیون به گردن میآویختند. با روی کار آمدن پهلوی دوم و حرکت سریع جامعه ایرانی به سمت مظاهر مدرنیته، استفاده از این پوششها نیز فراگیرتر شد تا آنجا که کمتر تحصیل کردهای را میشد یافت که به استفاده از این پوششها گرایش نداشته باشد. در این میان، تفاوتی بین اقشار مذهبی و غیر مذهبی نیز وجود نداشت، تا آنجا که بسیاری از مذهبیها و انقلابیون نیز از کراوات و پاپیون استفاده مینمودند.
با شکل گیری انقلاب اسلامی و حاکم شدن گفتمان «نه شرقی، نه غربی»، استعمال کراوات، پاپیون و دستمال گردن به عنوان نمادی از فرهنگ طاغوتی حاکم در پیش از انقلاب، انگاشته شده و به عنوان امری مذموم تلقّی گشت. عدم جواز استعمال این نوع پوششها اگرچه هیچ گاه رنگ قانونی به خود نگرفت، لکن ارتکاز جامعه انقلابی بر مذموم بودن آنها، مانع از استفاده عموم مردم و به خصوص متدیّنین از آنها گشت.
امّا با روی کار آمدن دولتهای پس از جنگ، دور شدن از فضای اوّلیّه انقلاب و گسترده تر شدن وسائل ارتباط جمعی، میل به استفاده از این نوع پوششها به خصوص در نسلهای دوم و سوم و چهارم انقلاب افزایش یافت تا آنجا که استعمال آنها در مهمانیهای خانوادگی و به خصوص مجالس عروسی مرسوم گشت. تا بدین جای کار، اگرچه متدیّنین کماکان استفاده از آنها حتّی در مجالس عروسی را نیز مذموم میشمردند، لکن حکومت اسلامی هیچ گاه استفاده از این پوشش را به صورت رسمی اعلام نکرد.
با افزایش استعمال از این پوششها و تسرّی آن به مکانهای عمومی مانند مطبّهای پزشکان، بیمارستانها و ادارات، پلیس ایران در تابستان ۹۰ اعلام کرد که استفاده از این پوششها در اماکن عمومی ممنوع بوده و با متخلّفین، برخورد قضائی و انتظامی صورت خواهد گرفت.
افزایش میل به استفاده از این پوششها در کشور و مرسوم بودن آن در سایر کشورها حتّی کشورهای اسلامی، وقتی در کنار برخورد انتظامی حکومت اسلامی قرار میگیرد، این پرسش را در اذهان تداعی میکند که آیا حرمت استعمال این پوششها، امری روشن و مستدلّ است تا حکومت اسلامی، هزینه برخورد با آن را متحمّل شود یا آن که ادلّه فقهی، حکم دیگری را بیان میدارند؟
حجتالاسلام مصطفی دُرّی پژوهشگر و مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم در مقالهای که در شماره ۸۴ فصلنامه فقه اهلبیت(ع) به چاپ رسیده است، در بیش از ۱۰۰ صفحه به بررسی فقهی حرمت کراوات، پاپیون و دستمال گردن پرداخته و به نوعی پاسخ به این سوال را داده است که آیا دلیلی بر حرمت استفاده از این پوششها وجود دارد تا متدیّنین ملزم به ترک استفاده از آنها بوده و مبلّغین مذهبی، سعی در ترغیب مردم به عدم استفاده از آنها داشته باشند؟
معرفی بخشهای پژوهش
نویسنده مقاله در معرفی بخشهای این پژوهش میآورد: با بررسی اجمالی ادلّهای (مانند: حرمت تشبّه به کفّار، حرمت استعمال لباس شهرت، هتک، حرمت ترویج فرهنگ غرب و …) که امکان استدلال به آنها برای حرمت استعمال این پوششها وجود دارد، به این نتیجه میرسیم که پیش از بررسی ادلّه، لازم است مفاهیمی از قبیل لباس شهرت، تشبّه به کفّار، هتک و فرهنگ غرب روشن شوند تا بتوان نسبت به درستی یا نادرستی ادلّه فوق، قضاوت بهتری داشت.
پس از آن، از آنجا که عمده دلیل قائلین به حرمت استعمال این پوششها، اختراع آنها توسّط کفّار به خصوص مسیحیان بوده است و از این رو، استفاده از آن را موجب تشبّه به کفّار میدانند، لازم است تاریخچه کراوات، پاپیون و دستمال گردن، تا آنجا که در منابع تاریخی موجود است به بحث گذاشته شود تا صحّت و سقم این ادعّا که به منزله موضوع دلیل است روشن گردد.
با روشن شدن مفاهیم و تاریخچه بحث، سخن را در ادلّهای که برای حرمت استعمال این پوششها ذکر شده است پی گرفته و صحّت و سقم آنها را به بوته نقد میگذاریم.
هم چنین در ادامه، ادلّهای که بر کراهت استعمال این پوششها اقامه شده است را بررسی میکنیم تا در فرض نپذیرفتن حرمت استعمال آنها، در رابطه با کراهت یا عدم کراهت استفاده از آنها، به قضاوت درستی برسیم. در پایان نوشتار نیز نتیجه و جمعبندی مطالب فصول پیشین ذکر میگردد.
اختصاص کراوات به مسیحیان و گرته برداری آن از روی صلیب، قابل اثبات نیست. از طرفی دلیلی نیز بر حرمت تشبه به کفار وجود ندارد تا کراوات به عنوان مصداقی برای آن قرار گیرد. همچنین استلزام آن برای هتک مؤمن، مصداقیت برای لباس شهرت و ترویج فرهنگ غرب نیز ثابت نیست. از طرفی باید توجه داشت که قصور ادله مطرح شده برای حرمت استعمال کراوات، موجب میشود تا علاوه بر عدم ثبوت حرمت، دلیلی بر کراهت آن نیز وجود نداشته باشد.
با توجه به توضیحات فوق، پژوهش زیر در دو بخش تنظیم میشود: بخش اوّل، در رابطه با مفاهیم و کلّیّات است. بخش دوم، در مورد ادلّهای که برای حرمت یا کراهت استعمال کراوات مطرح شده است میباشد. پایان بخش این رساله نیز جمعبندی و نتیجه گیری بحث است.
حکم فقهی استعمال کراوات، پاپیون و دستمال گردن
بخش اصلی مقاله که بیانگر اثبات یا عدم اثبات حرمت استعمال این سه پوشش میباشد. مباحث این بخش در ضمن دو فصل آمده است. در فصل اوّل، از ادلّهای که برای حرمت استعمال این سه پوشش اقامه شده است سخن گفته و صحت و سقم آنها را بررسی میکند. ادلّهای که در این فصل مورد بررسی قرار میگیرند، حرمت تشبه به کفار، حرمت لبس لباس شهرت، حرمت هتک مؤمن و حرمت ترویج فرهنگ منحط غربی میباشد.
نویسنده در فصل دوم نیز این نکته به بحث میگذارد که آیا در فرض عدم اثبات حرمت استعمال این پوششها، آیا امکان اثبات کراهت استعمال آنها وجود دارد یا خیر؟ در این فصل، از امکان استدلال به حدیث ضعیف برای اثبات کراهت عمل و میزان در کراهت و حرمت مصادیق ترویج فرهنگ غربی سخن گفته میشود.
حجتالاسلام دُرّی در این پژوهش تصریح دارد: دلیلی بر کراهت استعمال این پوششها نیز وجود ندارد. نکتهای که بسیاری از آن غفلت میکنند این است که به صرف عدم امکان اثبات حرمت یک فعل، میتوان حکم به کراهت انجام آن داد، در حالی که گفته شد که همه احکام خمسه، نیازمند دلیل هستند و همان طور که افتاء به احکام الزامی بدون حجت، نادرست است، نمیتوان به احکام غیرالزامی مانند کراهت نیز بدون وجود دلیل، فتوا داد. این گونه فتاوا، علاوه بر بی دلیل بودن، به دلیل افتاء به جواز از ناحیه فقهاء معاصر و متأخر، دستگاه فقاهت شیعه را کم اعتبار کرده و اعتماد متشرعین به این دستگاه را با خدشه مواجه میکند و این گزاره را در میان ایشان ترویج میدهد که فتاوای کراهی و استحبابی، از پشتوانه استدلالی قوی ای برخوردار نیست.
نتیجه کلی پژوهش
از مطالب این پژوهش نتایج زیر به دست میآید:
۱- برای کراوات، پاپیون و دستمال گردن، نمیتوان منشأ تاریخی مشخصی را مشخص کرد؛ بنابراین تمام ادعاهائی که در رابطه با منشأ تاریخی پیدایش این پوششها مطرح شده است، حدسی بوده و دلیل محکمی بر هیچ یک از آنها وجود ندارد.
۲- برای اثبات حرمت استعمال این پوششها میتوان به ادله «حرمت تشبه به کفار»، «حرمت پوشیدن لباس شهرت»، «حرمت هتک مؤمن» و «حرمت ترویج فرهنگ منحط غربی» استدلال کرد، لکن تمام این دلایل ناتمام بوده و جدای از ضعف سندی بسیاری از آنها، به لحاظ دلالی نیز با خدشه مواجه بودند. مهم ترین نقد بر ادلّه حرمت تشبه به کفار، عدم اختصاص استعمال این پوششها به کفار است. حرمت هتک مؤمن نیز علاوه بر محذور صغروی، به لحاظ کبروی نیز نمیتواند مجوّزی برای تطبیق مصداق آن توسط مجتهد باشد، بلکه وی باید در رساله ذکر کند که در صورت «استلزام هتک» حرام است. حرمت پوشیدن لباس شهرت نیز دلیلی جز حرمت هتک مؤمن ندارد، لذا محذورات صغروی و کبروی مذکور در آن، در اینجا نیز جاری است. حرمت ترویج فرهنگ منحط غربی نیز متوقف بر نماد بودن استعمال این پوششها برای فرهنگ غرب است، در حالی که این نماد بودن روشن نیست.
۳- ادلّهای که برای اثبات حرمت استفاده از این پوششها مطرح گردید، علاوه بر حرمت، از اثبات کراهت استعمال آنها نیز قاصر هستند. در این میان، تمسک به قاعده «تسامح در ادله سنن» نیز راه گشا نیست؛ زیرا این قاعده، بر فرض جریان در موارد کراهیات و اثبات حکم شرعی، تنها محذور ضعف سندی را برطرف میکند نه محذورات دلالی را. این در حالی است که محذور مشترک تمام ادلّه قابل ذکر برای اثبات کراهت، ضعف دلالی بود.
علاقهمندان میتوانند برای مطالعه کامل مقاله «بررسی فقهی حرمت کراوات، پاپیون و دستمال گردن» به قلم حجتالاسلام مصطفی دُرّی پژوهشگر و مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم به فصلنامه فقه اهلبیت(ع) شماره ۸۴ (به صاحب امتیازی و مدیرمسئولی آیتالله سید محمود هاشمی شاهرودی) مراجعه نمایند و جهت تهیه فصلنامه با شماره تلفن ۳۷۷۴۴۳۸۸ (۰۲۵) تماس حاصل نمایند.
آقا مصطفی و دوستان عزیزی که دنبال تحول در حوزه و فقه هستید، مراقب باشید در این مسیر، به تدریج دچار تحلیل و استحاله فکری از راه صواب نشوید. مراقب فتح الباب های غلط در جامعه باشید. یا علی
در رابطه با مقاله کراوات، نویسنده محترم در تاریخ تشکیک کردند، ولی آیا خود ایشان فلسفه کراوات و…… را میدانند؟
آیا استفاده متشرعین از کراوات و پوشش های دیگر، قابل استناد در این زمینه است؟؟ ملاک و معیار افرادند یا اصول دیگر؟ مگر ابن ملجم و سپاهیان عمر سعد متشرع نبودند؟!؟
متاسفانه افکار خطرناکی از حوزه علمیه در حال نشر است.
الهی ثبت قلبی علی دینک.