شبکه اجتهاد: فقدان توصیف دقیق از یک واقعه و افتادن در چارچوبهای تضاد و تقابل، مشکل همیشگی ماست. یکی از بزرگترین مشکلات این است که ائمه را به ائمه صلح و قیام تقسیم کرده و بعد آن را توجیه کردهایم.
زمینههای شکلگیری صلح امام حسن(ع)
در سالهای ۳۸ تا ۴۱ هجری قمری و در جنگهای فرسایشی داخلی، حداقل نود هزار نفر کشته شده بودند و جامعه به آستانه فروپاشی نزدیک شده بود. در آن زمان شاهد دو نوع حکومت بودیم؛ حکومتی که بعد از حکمیت بین شام و مصر تقسیم شده و به طور غیررسمی از خلافت جدا شده بود، و حکومتی که در کوفه مستقر بود. در واقع امپراتوری بزرگ اسلامی به سه تکه تقسیم شده بود که بخش بزرگی از آن در اختیار معاویه و بنی مروان بود، بخشی در اختیار خلیفه رسمی حضرت امیر(ع)، و بخشی هم بین شام و کوفه مذبذب بود.
در این دوره حکمیت ناتمام شکل گرفته بود. حکمیت قائله ناتمامی بود که درونش استخوانی لای زخم بود که هر دو طرف در پی ترمیم بودند. در چنین شرایطی امام حسن(ع) تلاش میکند فضا را به صلح یا مصالحه بکشاند. چون اگر جنگی در برگیرد خسارتی بیش از صفین خواهد داشت و امام حسن(ع) متوجه این موضوع است و قصد دارد جامعه فروپاشیده را از جنگ ویرانگر دیگری حفظ کند. امام حسن(ع) مظلومترین شخصیت تاریخ است.
معاویه انسانی سیاستمدار و زیرک بود که میدانست چگونه رقیبان را به فرسایش بکشاند. معاویه با سه اسلحه پول و شمشیر و دین میجنگید. در مقابله با چنان فردی بود که امام حسن(ع) اعتبار خود را روی صلح برای وحدت امت گذاشت و مبارزه را به حوزه فرهنگ کشاند.
حضرت امام حسن(ع) معادلهای مهم دارد که مطابق آن، حکومت مهم است اما اگر تناقضی بین خون مردم و حکومت ایجاد شود، امام حفظ جان مردم را ترجیح میدهد. در آن زمان هم اگر جنگی رخ میداد قتل عامی در کمین کوفه بود.
در بحارالانوار مرحوم مجلسی به نقل از امام حسن(ع) آمده است: همه بدانید معاویه با من روی حقی مناقشه کرد که مال من بود و ربطی به او نداشت. اما من به صلاح امت نگاه کردم تا فتنه را از بین ببرم. من به این نتیجه رسیدم که حفظ خونها بهتر از ریختن آن است و من با صلح، روی حفظ جانها ایستادم تا این صلح، آزمایش و ذخیرهای برای بعد باشد.
صلح امام حسن(ع) در واقع، جنگ منجر به باخت کوفه را به صلح پیروز تبدیل میکند و این همان پیروزی بود که امام علی(ع) با سه سال جنگ به آن نرسید.
متن، محتوا و ماهیت صلح
اولین شرط امام حسن(ع) در صلح این بود که معاویه بر اساس سنت پیامبر (ص) عمل کند که معاویه قبول میکند اما همه میدانیم معاویه دروغ میگوید و نمیتواند بر اساس سنت پیامبر (ص) عمل کند و امام حسن(ع) با همین کار، مشروعیت حکومت معاویه را از بین میبرد.
امام حسن(ع) شرایط خود را اینگونه بیان کرد که با شما قرارداد میبندم که با سنت پیامبر حکومت کنید، بعد از خود جانشینی انتخاب نکنید، کسانی را که در اردوی علی(ع) بودند پیگیری و تعقیب نکنید – که مشابه همان عفو عمومی امروز است-، و فرزندان شهدای دو طرف را از بیت المال تغدیه کنند. امام حسن(ع) بعد از آن به مردم کوفه میگوید من کاری که توانستم انجام دادم.
محتوای صلح امام حسن(ع)، شاهکار است و بَرنده تر و بُرنده تر از جنگ است.
نتایج و پیامدهای صلح
امام حسن(ع) پس از «صلح پیروز» به مدینه رفت و با بازگشت به مدینه استراتژی اهل بیت (ع) عوض شد و امام وارد حوزه علم و فرهنگ شد. چراکه حضرت میدانست وقتی سیاست بیعقبه شود مثل درخت بدون آب، خشک میشود.
در بیست سال خلافت معاویه، که ده سال از آن در دوران امام حسن(ع) و ده سال از آن در دوره امام حسین(ع) بود، مدینه تبدیل به کانون فرهنگ و دانش شد تا صحابه پراکنده دوباره گرد هم جمع شوند. امام حسن(ع) کاری کرد که هر کدام از صحابه که به شام میرفت احساس شرمساری کند. چون گروه مرجعی در مدینه تشکیل داده بود که از صحابه قدیمی بودند.
امام حسن(ع) صحابه را تبدیل به ناظران قرارداد صلح کرد و مدینه تبدیل به ام القرای فکر دینی شد و شام به مرور افول کرد. بدین ترتیب امام حسن(ع) تلاش کرد بین سنت بدلی که خلیفه ایجاد کرده بود و سنت اصیل پیامبر (ص) تفکیک ایجاد کند.
امام حسن(ع) به موضوع زیستن مسلمانانه در حکومتی که مشروع نیست و راست و دروغ آن مشخص نبود توجه کرد و این موضوع تا امروز هم به عنوان تقیه مداراگونه با حکومت در مقاطع مختلف تاریخی ادامه پیدا کرده است.