سیدهادی طباطبایی، نویسنده کتاب فقیهان و انقلاب ایران میگوید تعدد مراجع یکی از برگهای برنده جهان تشیع است که تعدد مراجع، میتواند مطابق با سنخهای مختلف روحی نیز باشد.
به گزارش شبکه اجتهاد، ماهنامه گزارش در شماره ۲۷۵ خود مصاحبهای با سیدهادی طباطبایی انجام داده است. طباطبایی نویسنده کتاب فقیهان و انقلاب ایران است که اواخر سال ۹۵ منتشر شد و مورد استقبال قرار گرفت و اینک به چاپ چهارم رسیده است. وی اخیراً کتابی را با محوریت مباحث روشنفکری به رشته تحریر در آورده است. کتاب حدیث نواندیشان دینی که در زمان نمایشگاه کتاب امسال منتشر شد، اینک به چاپ دوم رسیده است. این کتاب متکفل بحث از آراء سه تن از نواندیشان دینی است که پس از عبدالکریم سروش پا به عرصه اندیشه ورزی گذاشتهاند. حامد فرجی به عنوان مصاحبه کننده در خصوص هر دو کتاب از نویسنده آن پرسش کرده است. وی در قسمت نخست از پرسشها پیرامون کتاب فقیهان و انقلاب ایران، از نویسنده پرسیده است که آن دغدغههایی که مراجع عظام تقلید تا پیش از انقلاب اسلامی داشتهاند آیا هنوز هم وجود دارد؟ و منش فقهای ما آیا پس از برقراری انقلاب، دگرگون شده است؟
طباطبایی در پاسخ به چند نکته اشاره کرده است. اول اینکه ما در زمانهای زیست میکنیم که کاریزماها در هم شکسته است. کارل مارکس زمانی گفته بود که در دنیای جدید هر چه که سخت و استوار است، دود میشود و به هوا میرود. یکی از این امور سخت و صلب، کاریزماهایی بود که بر گِرد برخی افراد تنیده شده بود. به عنوان مثال، پدر یک خانواده یا معلم یک مدرسه، دیگر به مانند سابق از اقتدار و کاریزما برخوردار نیستند. این از اقتضائات جهان مدرن است. در برخی از کشورها، حتی نحوه رفتاری با معلمان را آموزش میدهند تا دانش آموزان، هیچ گونه ترس و واهمهای از معلم خود نداشته باشند. این در هم شکستن کاریزماها، همه گیر است و از لوازم حتمی جهان مدرن است.
روحانیت نیز از این امر مستثنی نمانده و آن اقتدار و کاریزمای سابقش را از دست داده است. نکته دیگری در مواجهه با رفتارهای سیاسی مراجع این است که نباید مرجعیت را مختص در مراجعی دانست که شهرت عمومی یافتهاند. برخی دیگر از مراجع نیز هستند که اگر چه چندان رسانهای نیستند اما منش سیاسی متفاوتی را برگزیدهاند و اعتراضهای صریحی را به برخی از بی عدالتیها انجام دادهاند. همچنین به این نکته نیز باید توجه داد که مراجع عظام تقلید، عموماً بر روی ظواهر دین حساسیت مضاعفی دارند و بر آن اصرار بیشتری دارند. همین امر سبب شده از آنجا که حفظ ظواهر عمدتاً در کشور ما مراعات میشود، کمتر نیز اعتراض صریحی از بیوت مراجع به گوش میرسد.
طباطبایی همچنین گفته است که استنباط فقها نیز یکسان نبوده و هر کدام رویه سیاسی متفاوتی را برگزیدهاند. وی همچنین به روحیات متفاوت فقها نیز اشاره کرده است و در قسمتی از این گفتگو با مدد گرفتن از ایده یکی از روانشناسان انگلیسی که به تفکیک میان روحیات مختلف انسانها میپردازد این گونه عنوان کرده است که: سنخهای روانی متفاوت، هرگاه با تعالیم و مجموعهای از احکام دینی مواجهه میشوند، رنگ و لعابِ روحیه خود را بر احکام دینی میزنند. اساساً انسانها در مواجهه با احکام دینی نیز، آموزههایی که با منش روحی شان سازگارتر است را بیشتر میپسندند و بر آن اصرار بیشتر میورزند.
فرض بفرمائید کسانی را که از لحاظ روانشناختی برون گرا هستند، متدینانی اهل شور و نشاط ظاهری و بیرونی هستند. اینها افرادی هستند که میخواهند با استفاده از تدیّن، وضع عالم و آدم را تغییر دهند. اغلب متدینانِ انقلابی این گونهاند. اما افراد دیگری نیز هستند که روحیات درون گرا دارند. این افراد، در مواجهه با آموزههای دینی، آنچه را که با روانشان سازگارتر است بر میگزینند و از این طریق به خدا تقرّب میجویند. فی المثل زهد و ریاضت را بیش از فعالیتهای اجتماعی و اصلاح امور جامعه میپسندند. اگر این سِنخهای مختلف روانی را بپذیریم، میباید گفت که سنخ روانی مراجع عظام نیز بعضاً با یکدیگر متفاوت است.
وی سپس از مصطفی ملکیان سخنی را نقل میکند که گفته است: فکر میکنید اگر امام خمینی، ۱۰ جلسه درس تشکیل میداد، میتوانست علامه طباطبایی را انقلابی کند تا بریزد، بگیرد، ببندد، انقلاب کند و رژیمی را عوض کند؟ این کار شدنی نبود. امام توان و سنخ روانی خاصی داشت و علامه سنخ روانی دیگری داشت. وی از همین جا نتیجه گرفته است که سنخ روانی هر کدام از این مراجع نیز در مواجهه با فعالیتهای سیاسی و انقلابی متفاوت بوده است. برخی روحیه مبارزات اجتماعی داشته اند و برخی چنین روحیاتی را نداشتند. طباطبایی بر همین مبنا عنوان کرده است که: این البته یکی از برگهای برنده جهان تشیع است که تعدد مراجع، میتواند مطابق با سنخهای مختلف روحی نیز باشد. به عنوان مثال افرادی که روحیه و منش عرفانی را مایلند، میتوانند از مراجعی تبعیّت کنند که بر اینگونه سلوک رضایت دارند. افرادی که دل به دستاوردهای دنیای مدرن میدهند، میتوانند مراجعی را بیابند که با دنیای جدید موافقت بیشتری دارند و احکام خود را از آنها دریافت کنند و قس علی هذا.
بنابر گزارش مهر، در ادامه این مصاحبه، پرسشهایی نیز در خصوص کتاب حدیث نواندیشان دینی مطرح شده و موقعیت روشنفکران دینی امروز مورد بررسی قرار گرفته است.