شبکه اجتهاد: اخیراً یادداشتی از دکتر ایرج توتونچیان، استاد دانشگاه الزهرا و فارغ التحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه تگزاس امریکا منتشر شد که ناظر به ایده پولطلا نگاشته شده بود. (اینجا بخوانید) مراتب قدردانی خود را بابت توجه این استاد محترم به نظریه پولطلا و همچنین دغدغه ایشان نسبت به حذف ربا از جامعه را اعلام میکنم. با این همه، لازم میدانم برای برقراری یک گفتگوی سازنده و مفید، مطالبی را در جهت تنویر افکار نخبگان و عموم مردم نسبت به نظریه مذکور بیان کنم. پیشاپیش بابت صراحت لهجه و جسارت این حقیر، عذرخواهم.
نگارنده محترم آنچنان از موضع استعلا، به توهین، تحقیر و اتهامزنی به ایدهپردازان طرح پولطلا پرداخته که دور از شأن یک مذاکره علمی است و از یک استاد باتجربه اقتصاد، بعید به نظر میرسید. یادداشتی حدود ۳۰ صفحه که از سویی بهصورت پراکنده، از هر دری سخن گفته و از سوی دیگر، عصبانیت و پرخاشگری نگارنده محترم را نسبت به ایده مخالف خود نشان میدهد.
دکتر توتونچیان آنچنان سخن میگویند که انگار در چهل سال گذشته، در همان دانشگاه تگزاس مشغول به تحصیل و تدریس بودهاند و تازه وارد ایران شدهاند؛ این در حالی است ایشان محل مشورت دولتها و سیاستگذاران اقتصادی در تجربه جمهوری اسلامی بوده و یکی از تدوینکنندگان قانون گورزاد عملیات بانکی بدون ربا بوده است. قانونی که با تزیین عملیات بانکی و با واردکردن اسامی اسلامی در بانک، بدون در نظرگرفتن مبانی نظام بانکی و جایگاه آن در نظام سرمایهداری، مصیبت جامعه ایرانی شد و به اعتراف خود آقای توتونچیان، همان عملکرد بانکهای امریکایی را دارد. قانون مذکور، به تثبیت و اقتدار نظام بانکی در ایران اسلامی کمک شایانی کرد و عمامهای بر سر خیانتها و جنایتهای نظام بانکی گذاشت. امثال ایشان، مسببان اصلی وضع موجود اقتصاد کشور هستند و هنگامی که از ایشان مطالبه میشود، در جواب میگویند: نظرات و دیدگاههای ما اجرایی نشده است!
متاسفانه در جامعه ما، هیچ مدیری مسئولیت کارهایی را که انجام داده بر عهده نمیگیرد و فرافکنی میکنند و هیچگاه به مسیری که طی کردهاند شک نمیکنند. برتراند راسل در جملهای بسیار نغز میگوید: میدانید چرا نخبگان، پذیرای ایدهها و حرفهای جدید نیستند؟ به دلیل آنکه اول باید جواب تاولهای پای خود را بدهند که چرا این مسیر طولانی را به اشتباه طی کردهای؟
اساتیدی که با بیانصافی علمی، به ایدههای جدید حملهور میشوند و همگان را دعوت به طرد و توهین به صاحبان ایده مذکور میکنند، به نوعی دچار جمود علمی شدهاند و نشاط جامعه علمی را سرکوب میکنند. هر نظام علمی، با پرسش و ایدهپردازی رشد میکند. دعوت دکتر توتونچیان به بریدن دست صاحبان ایده پولطلا از مراکز علمی و مدیریتی و طرد آنها در هر بخشی از نظام اسلامی، به دور از روحیه علمی و تحقیقی و حکایت از جمود و دیکتاتوری علمی است. هر جامعهای که به حذف ایدههای مخالف و جدید خود گرایش یابد، امکان حرکت را از خود گرفته و از تحول در مسیر مثبت جلوگیری میکند. مایه تأسف است که در محیطهای علمی ما، هنوز کسانی هستند که اینچنین، با ایدههای نوین و افکار نو برخورد میکنند و مردم را به خود فرامیخوانند!
اتهاماتی چون تهیبودن ایده پولطلا، جاهل بودن صاحبان این ایده، غیرعلمی بودن، بیبصیرت بودن، انتساب به لیبرالیسم و مکتب اتریش و…، باب گفتگوی علمی را میبندد و فضای علمی را به درگیریهای سطحی مشغول میکند. عجیب است که دکتر توتونچیان، تصریح میکنند که هیچ استدلالی برای پولطلا ارائه نشده است. هر دانشجوی ترم اول دانشگاه هم میداند که انصاف علمی اقتضا میکند ناقد هر نظریه، ابتدا کتاب و متن اصلی صاحبان ایده را مطالعه کند و بعد از آن به نقادی بپردازد. شایسته بود آقای توتونچیان، ابتدا کتاب «نظریه پولطلا» را مطالعه میکردند و ناظر به مطالب همان کتاب قلم فرسایی میکردند. از متن یادداشت دکتر توتونچیان معلوم است که متن را ندیدهاند و تنها به چند خبر اینترنتی اکتفا کردهاند. بسیاری از سؤالاتی که ایشان با ادبیات تحقیرکننده، برای تنویر افکار ما و عموم مردم مطرح کردهاند، در کتاب پاسخ داده شده و اساساً نیازی به این حجم توهین و تحقیر نبود.
در دو کتاب «نظریه پولطلا» و «احیای پولطلا»، ایده پولطلا از دو منظر فقه شیعی، همراه با ظرفیتهای انقلاب اسلامی و فقه اهل سنت، همراه با دیدگاه برخی اقتصاددانان جهان اسلام، مطرح شده است. ادله پولطلا در این مختصر نمیگنجد اما ادله مذکور نیازمند برخورداری از بینش تمدنی و همچنین درک اجتهادی از منابع دینی است. در نظریه پولطلا، پول بماهو نظام، مورد مطالعه قرار گرفته و در تحلیل نظامات اجتماعی، نقش تمدنی آن بررسی میشود.
اشکالی که به نگارندگان قانون عملیات بانکی بدون ربا، از جمله آقای توتونچیان وارد است، نگرش خرد به مقوله پول است. پول تنها ابزار واسطه مبادله نیست، بلکه بستر تحقق نظام اقتصادی است و مانند خون، در پیکره جامعه در جریان است. در نظامها و سیستمهای تمدنی، موضوعات خرد، منحل در سیستم و تأمینکننده بخشی از اهداف حاکم بر نظام هستند. پول و نظام بانکی، بستر نظام سرمایهداری و عامل شکاف طبقاتی است.
آن گوهرهای انسانی که آقای توتونچیان، بارها از آنها یاد میکنند، در این نظام پولی ظالمانه که سیطره عدهای خاص و ویژهخوار را تقویت میکند، روز به روز فقیرتر میشوند. «کاد الفقر ان یکون کفرا» عامل اصلی شکاف طبقاتی و سرقت سیستمی و سازمانیافته نظام بانکی از طبقات مختلف مردم جهان، پول اعتباری است. جالب است که امثال دکتر توتونچیان، سیاستهای غلط اقتصادی و یا تفکرات متأثر از کینز یا فریدمن را با پوشش اسلامی، بر مردم ایران تجربه میکنند و به مردم یادآور میشوند که گوهرهای ناب انسانی خود را حفظ کنید و اگر اعتراضی در برابر این تفکرات پسمانده غربی کردید، حرفهای غیرعلمی زدهاید.
تجربه پول اعتباری و نظام بانکی، ظالمانهترین تجربه اقتصادی تاریخ بشریت را پیش چشم ما گذاشته و امثال دکتر توتونچیان، با اینکه چهل سال است در مسیر اسلامیسازی بانکها شکست خوردهاند، باز هم همگان را به این مسیر پوسیده دعوت میکنند. هرچند آقای توتونچیان تصریح کردهاند که هیچ یک از بانکها و نظامات پولی جهان، عاری از ربا نیست؛ اما هنوز به مبانی پول اعتباری و بانک توجهی ندارند و آنرا به مثابه یک نظام به هم پیوسته نگاه نمیکنند.
شایسته توجه است، تعداد قابل توجهی از اندیشمندان جهان اسلام، از جمود بر اقتصاد غربی و نظام پولی وابسته به بانک جهانی رها شدهاند و به نوعی، طرح پولطلا را مطرح کردهاند. مرحوم آیتالله حائری شیرازی، آیتالله محسن اراکی، دکتر محمد اشرف دوابه، استاد اقتصاد دانشگاه صباح الدین زعیم استانبول، گروه اقتصاد دانشگاه بینالمللی ـ اسلامی مالزی از جمله دکتر ناصر یوسف و دکتر موسی العربانی، دکتر عمر ابراهیم وادیلو مؤسس سازمان بین المللی تجارت اسلامی و همچنین عمران نزار حسین، مدیر مطالعات اسلامی کمیته مشترک سازمانهای مسلمان در نیویورک بخشی از متفکران اقتصاددان مسلمان هستند که بر پولطلا تأکید کردهاند و صدها کتاب و مقاله در اینباره نگاشتهاند.
اگر هدف جامعه ایران، به تعبیر امام خمینی و مقام معظم رهبری، برپایی تمدن نوین اسلامی باشد، شایسته است ایدههای اقتصادی و سیاسی، از دل متون اسلامی و با استفاده از روششناسی اجتهادی تولید شوند. انتقاد دکتر توتونچیان از فقههای مضاف و توهم دانستن ورود فقیه به عرصه اقتصاد، نه تنها به تقویت سکولاریسم منجر میشود، بلکه با دیدگاههای ایشان در تناقض قرار میگیرد. دفاع ایشان از اقتصاد اسلامی و تلاش برای ایجاد بانکداری اسلامی، جز از مسیر فقه اقتصادی و توجه روشمند فقها به ساختارهای اقتصادی ممکن نیست.
سزاوار است ایدههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، از دل متون اسلامی و منابع دینی استخراج شود و ضرورتی ندارد که با ادبیات علوم انسانی غربی هماهنگی داشته باشد. مگر امام خمینی(ره) که ایده نظام سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه را مطرح کردند، فارغ التحصیل رشته علوم سیاسی بودند؟ و مگر در همان زمان، عده زیادی به دیدگاه ایشان به بهانه غیرعلمی بودن حملهور نشدند؟
قبول دارم که قابلیت اجرا و هماهنگی با شرایط امروز جامعه و جهان، از مهمترین شروط یک ایده سیاسی موفق است، اما پلاک غیرعلمی زدن به دیدگاه مخالف، نشانه جمود و از زشتترین اشکال مواجهه با ایدههای نوین است و مجالی برای پویایی دانش و تحقیقات علمی باقی نمیگذارد.
انتساب دیدگاه پولطلا به لیبرالیسم و به خصوص فونهایک توسط دکتر توتونچیان، مشابه اتهاماتی است که با عنوان کمونیستیبودن حرکت امام خمینی(ره) و تحت تأثیر بودن انقلاب اسلامی از شوروی مطرح میشد. هرچند نقدهای دکتر توتونچیان به فونهایک را ناتمام میدانم و این شکل از مواجهه با مکتب اتریش را از مصادیق بیانصافی علمی میانگارم، اما اگر آقای توتونچیان، متن کتاب نظریه پولطلا را مطالعه میکردند، شاید با عجله و اضطراب و با تکیه بر دستهبندیهای رایج اقتصادی مرسوم در جهان، این نظریه را متهم به لیبرالیسم نمیکردند. کجای کتاب نظریه پولطلا، به مکتب اتریش ارجاع داده شده و کجا به تقلید از فونهایک، از پول خصوصی سخن گفتهایم؟
آنچه در متن کتاب نظریه پولطلا به چشم میخورد، انعکاس مبانی اسلامی، ناظر به نیازهای انقلاب اسلامی در گام دوم است. در نظریه پولطلا، نظام پولی در کنار نهاد بیتالمال، تحت حاکمیت ولی فقیه مطرح میشود و از انفال، فیء، خراج، زکات، خمس و غنایم یاد میشود. تأمین مالی اقتصاد، از سوی نهاد بیت المال و یا از طریق عقود اسلامی از جمله مشارکت و مضاربه ممکن میشود و احکام مالی اسلام در بستر مالی مذکور، به صحنه میآیند. دسته بندیهای ذهنی برخی اساتید آنقدر محدود به دستهبندیهای علوم غربی شده که هر کس از طلا سخن گفت، متهم به لیبرالیسم و اتریشیبودن میشود و هرکس دموکراسی را نقد کرد، طرفدار دیکتاتوری میشود. اندیشه و تفکر اسلامی و نظامهای تمدنی اسلام، باید خارج از دستهبندیهای رایج علوم غربی تحلیل شود و نیازمند حریت و البته انضباط در فهم متون اسلامی است.
نظریه پولطلا، طرحی برای تأسیس نظام اقتصادی جدید و هماهنگ با نظام ولایت فقیه است و ارزیابی چنین نظامی، بیش از آنکه در شأن اقتصاددانان غربی باشد، در شأن فقیهان و مجتهدان است. در واقع نظریههای اقتصادی موجود در غرب، چه در مبانی و چه در روششناسی، نمیتوانند معیار ارزیابی ایدههایی باشند که از متون فقهی بر خواستهاند. کدام نظریه سیاسی غرب است که توان تحلیل و ارزیابی نظریه ولایت فقیه را داشته باشد و کدام نظریه اقتصادی غرب است که توان ارزیابی ایده پولطلا را داشته باشند.
هیچ متفکری حق ندارد، بدون در نظر گرفتن مبانی، روش و اهداف یک نظریه، به صرف مشابهت برخی گزارهها، چشمبسته آن را به یک جریان فکری موجود در غرب متهم کند. هنگامی که حضرت امام ایده ولایت فقیه را عملی کردند، بسیاری از روشنفکران غربزده، آنرا با حکومتهای توتالیتر و دیکتاتوری شبیهانگاری کردند و جمهوری اسلامی را به عنوان یک حکومت فردی و تمامیتخواه متهم نمودند. در تقابل جمهوری اسلامی با غرب، حضرت امام را متهم به تأثیرپذیری از کمونیستها کردند و حتی شهید صدر را که در اقتصادنا، منکر مالکیت خصوصی بر منابع میشود، به رویکردهای کمونیستی ـ مارکسیستی متهم میکنند.
موضوع پول، یک موضوع عرفی مستنبط فقهی است؛ یعنی فقه، ضرورتاٌ باید درباره ماهیت آن اظهار نظر کند و اصطلاحاً برای انواع پول، یک حصارکشی دقیق داشته باشد. پول اعتباری، با خلق پول متولد میشود و آبشار پولهای خلق شده، با تعیین نرخ بهره، از بانک مرکزی به بانکهای تجاری و از آنجا به دست مردم جریان میگیرد. این پدیده، به تعبیر آیتالله مکارم شیرازی و آیتالله جوادی آملی، حرام الهی بوده و موجب زیان به جامعه است؛ چراکه بانکها با این عمل، ثروتی تولید نمیکنند و تنها خالق اعتباراتی هستند که عامل شکاف طبقاتی، جهتگیری پول پرقدرت به دست عدهای خاص و عدم توازن در مسیر تولید میشوند.
هیچ کشوری در جهان، در درازمدت، از نوسانات پولی مصون نبوده و همه کشورها، کسری بودجه و هیجانات پولی را از جیب مردم خود تأمین میکنند. در دولت روحانی، بارها ارزش پول مردم به جیب دولتمردان و ویژه خواران ریخته شده و این جنایت ملی، بر بستر پول اعتباری ممکن میشود. در فقه اسلامی، از باب سد و فتح ذرایع، بستر حرام و فساد، مورد امضا نیست و مشروعیت ندارد. اگر انقلاب اسلامی به قصد نیل به تمدن نوین اسلامی و با تأسیس نهاد ولایت فقیه، ادعا تمدن سازی دارد، با تئوریهای کینز و فریدمن و با تکیه بر نظام پولی موجود در جهان، نمیتواند قدم از قدم بردارد.
دکتر توتونچیان نوشتهاند: «در این اجتهاد (اجتهاد پولطلا) منافع شخصی بر منافع جمعی ترجیح داده شده است و این خود خلاف دستورات و احکام اسلامی است». در پاسخ باید گفت، اگر مردم ایران، ارزش اموال خود را به دست بانکهای به اصطلاح اسلامی شما ندهند و با پولی که ارزش ذاتی دارد(طلا) معامله کنند، منافع شخصی مقدم داشته شده یا منافع جمعی؟ مگر شما حافظ منافع بانکها و ویژهخواران هستید که پولطلا را ترجیح منافع فردی و بر منافع جمعی میدانید؟ پولطلا، امکان تمرکز پول از طریق خلق پول بانکی را از بین میبرد و در شرایط طلاییشدن پول، شکاف طبقاتی جامعه از طریق دریافت مالیاتهای شرعی (زکات، خمس، خراج) نسبتاً جبران میشود.
تجربه تاریخ پول اعتباری و نظام بانکی موجود، تحقق شکاف طبقاتی بیسابقه در جهان است، به نحوی که طبق آمارهای رسمی، تعداد چند نفر، به اندازه نصف مردم جهان پول دارند و یک درصد امریکاییها، شیره جان ۹۹ درصد مردم را میمکند. پول اعتباری عامل تمرکز ثروت به دست ویژهخواران در جهان شده و بستر سرمایهداری است. آقای توتونچیان نگران سفتهبازی است، بدون آنکه توجه کنند که در شرایط پولطلا، اساساً سفتهبازی موضوعیت پیدا نمیکند. کنز طلا و نقره و سفتهبازی، معمولا در شرایط پول اعتباری و بر محمل نوسانات پولی رخ میدهد؛ شرایطی که بانکداران، روز به روز ارزش اموال مردم را تحت تأثیر قرار میدهند. در این شرایط، مردم از ترس کاهش ارزش اموال خود، به کنز روی میآورند و سفتهبازی و مشاغل پولی رونق میگیرد.
آقای توتونچیان، به قانون معروف گرشام تکیه میکنند و اینچنین مینویسند: «همواره پول طلا (پول خوب) که در کنار پول بد(ریال) قرار گرفت به موجب قانون گرشام از گردونه و چرخ اقتصادی بیرون میرود وهمراه مشکلاتی که بوجود میآورد به همان نقطه اول خواهیم رسید». در جواب باید گفت چنین قانونی بهصورت مطلق صادق نیست. قانون گرشام در شرایطی محقق میشود که پول بد رسمیت یافته باشد. در شرایطی که پول بد، پول رسمی جامعه باشد، مردم پول خوب را ذخیره میکنند و پول بد را در مبادلات اقتصادی به کار میگیرند، اما در شرایطی که پول خوب، رسمیت داشته باشد، پول بد دیگر محلی از اعراب ندارد و اساساً انگیزهای برای ذخیرهسازی پول خوب نیست. نمونه آن، مبادلات پولی در سطح روابط بینالملل است. در نظام بین الملل، پولهای مختلفی از دلار و یورو و فرانک گرفته تا ریال و دینار و روپیه حضور دارند. چه پولهایی رسمیت یافته و کدام پولها از میدان خارج شده؟ آیا طبق قانون گرشام، ریال توانسته است یورو و فرانک را از میدان خارج کند؟ سالهاست که تجربه نشان داده نقیض قانون گرشام صحیح است. مشکل آن است که برخی اساتید اقتصاد، در دنیایی از معادلات ریاضی، با نظریههایی انس گرفتهاند که مجال دگراندیشی را از خود سلب کرده و حتی اجازه آنرا نیز به دیگران نمیدهند.
آقای توتونچیان در پایان مینویسند: «انسان متعجب میشود که “موسسه متا” این حرام مسلم قرآنی (ربا) را برای اصلاح امور مسلمین کنار گذاشته و به یک موضوع مرده(پولطلا) برای سروسامان دادن به اقتصاد کشورپرداخته است. هر قدر انسان خوش بین هم باشد نسبت به تعهد موسسه به قرآن و سنت دچار تشکیک میشود».
هرچند دغدغه دکتر توتونچیان نسبت به حذف ربا از بانکها در چهل سال گذشته و به خصوص در قانون عملیات بانکی بدون ربا ابتر ماند، اما معتقدیم در شرایط پولطلا، نظام بانکی با شرایط کنونی دیگر جایگاهی نخواهد داشت و بستری برای سیستم ربوی و ربای مرکب بانکی باقی نخواهد ماند. بانکهای امروز، از طریق خلق پول و نرخ بهره، یک ربای سیستمی بینظیری را به نمایش گذاشتهاند و این وضعیت، معلول پول اعتباری است.
سخنان دکتر توتونچیان مرا به یاد آن حکایت انداخت که میگویند: فردی در حمامهای قدیم، سر مردم را میتراشید. تیغ او کند شده بود و پوست سر مردم کنده میشد. کسی اعتراض کرد که چرا تیغات را عوض نمیکنی؟ جواب داد: تیغ پنج ریال است و یک قرص نان، دو ریال. به جای تعویض تیغ، نان میخورم و بیشتر فشار میدهم!
در تجربه جمهوری اسلامی، اقتصاددانانی مثل دکتر توتونچیان، چهل سال است که به جای تغییر نظام اقتصادی و تأمل در ایدههای جدید، به خود و مردم فشار میآورند! و وقتی ایده نوینی مطرح شود که با مسیر گذشته ایشان هماهنگ نباشد، او را به اتهام بیدینی و عدم تعهد به قرآن و سنت از میدان بدر میکنند.
پیشنهاد مؤسسه «متا» برای تغییر نظام پولی جمهوری اسلامی، ایدهای فارغ از نظریههای اقتصادی شرق و غرب است و برآمده از متون دینی و ناظر به تحقق اهداف قرآنی و اجرای احکام اسلامی است. ارزیابی آن نیازمند بهرهمندی از بینش تمدنی است و با تحقیر و توهین آن در قالب یادداشتهای هیجانی، از ذهن جوانان و نخبگان پاک نمیشود. ارزیابی این ایده، نیازمند برگزاری جلسات گفتوگو در فضایی دوستانه و بدور از تکبر علمی است.
اینجانب به عنوان مدیر مؤسسه تحقیقات راهبردی تمدن اسلامی(متا) از جناب آقای دکتر توتونچیان و سایر اساتید دلسوز و دغدغهمند، برای برگزاری سلسله نشستهایی در تحلیل و ارزیابی نظریه پولطلا، دعوت کرده و دست یاری برای شنیدن انتقادات و پیشنهادات سازنده دراز میکنم.