جدیدترین شمارههای فصلنامه علمی پژوهشی «جُستارهای فقهی و اصولی» «ویژه گرامیداشت یکصدمین سال تأسیس حوزه علمیه قم و آیتالله عبدالکریم حائری یزدی» به صاحب امتیازی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی و مدیر مسئولی مجتبی الهی خراسانی و سردبیری حسین ناصری مقدم منتشر شد.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، بیستوهشتمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «جُستارهای فقهی و اصولی» «ویژه گرامیداشت یکصدمین سال تأسیس حوزه علمیه قم و آیتالله عبدالکریم حائری یزدی» (پاییز ۱۴۰۱) دربردارنده شش مقاله علمی، به همت اداره کل آموزش دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی، در وبگاه فصلنامه در دسترس پژوهشگران قرار گرفت.
«بررسی استدلال شیخ عبدالکریم حائری یزدی بر عدم حرمت شرعی تجرّی»، «تحلیل انتقادی دیدگاه شیخ عبدالکریم حائری یزدی در انقلاب نسبت»، «معنا و اقتضائات اجتهاد تخصصی در عبادات و غیرعبادات بر اساس ایده آیتالله عبدالکریم حائری یزدی»، «امکان سنجی پیدائی مکتب فقهی از اندیشه شیخ مؤسس»، «نظریه تلازم تکلیف اجتماعی با ثبوت حق از دیدگاه شیخ عبدالکریم حائری (مطالعه موردی اثبات «حق طلاق برای زوجه»)» و «گستره قاعده لاتعاد به لحاظ حالات ادراکی با تاکید بر دیدگاه محقق حائری(ره)» عناوین مقالات این ویژهنامه میباشد.
در ادامه مروری خواهیم داشت به محتوای مقالات مندرج در بیستوهشتمین شماره فصلنامه «جُستارهای فقهی و اصولی» که در ۲۳۲ صفحه نمایه شده است.
بررسی استدلال شیخ عبدالکریم حائری یزدی بر عدم حرمت شرعی تجرّی
نویسنده: سید علی طالقانی: شیخ عبدالکریم حائری یزدی در کتاب اصولی خود، دُرر الفوائد، در بحثی نسبتاً کوتاه به مبحث تجرّی پرداخته، بر عدم حرمتِ شرعی و عدم قبحِ اخلاقی تجرّی و همچنین عدم استحقاق عقابِ متجرّی استدلال کرده است. استدلال فقهیِ وی بر عدمِ حرمتِ شرعیِ تجرّی مستند به آیات و روایات نیست، بلکه استدلالی شبه عقلی ـ استقرایی است که در نوع خود جالب توجه است. این استدلال، افزون بر جهات قابل توجه روششناختی، از منظر فلسفی نیز ابعاد درخور درنگی دارد، به ویژه از منظر فلسفۀ عمل. در این مقاله، تلاش شده است پس از مقدمهای نهچندان کوتاه در توضیح چیستیِ تجرّی، استدلال وی صورتبندی و سپس ارزیابی شود. بر پایۀ بررسیهای نگارنده استدلال وی ناتمام است.
تحلیل انتقادی دیدگاه شیخ عبدالکریم حائری یزدی در انقلاب نسبت
نویسندگان: بلال شاکری و محمدتقی فخلعی: نظریه «انقلاب نسبت» به عنوان یکی از موثرترین نظریههای مطرح شده در بحث تعارض ادله علم اصول فقه، مورد توجه دانشوران اصولی قرار گرفته است. با توجه به جایگاه علمی شیخ عبدالکریم حایری به عنوان مؤسس حوزه علمیه قم و لزوم توجه بیش ازپیش به دیدگاههای ایشان، نوشتار حاضر با بررسی و تحلیل کتاب درر الفواید در بحث انقلاب نسبت، به توصیف، تحلیل و نقد دیدگاههای ایشان درباره نظریه انقلاب نسبت پرداخته است. یافتههای پژوهش نشان دهنده این است که ایشان بسیار مختصر این نظریه را بررسی کرده است، اما در همین مختصر، به جوانب مختلف این نظریه همچون «تبیین نظریه، بیان دیدگاه، اشکال اساسی نظریه، بیان برخی ضابطههای رفع اشکال، توجه به مبانی موثر در پذیرش یا انکار نظریه و نیز جایگاه آن در استنباط فقهی» پرداخته است. البته دیدگاه ایشان درباره نظریه انقلاب نسبت و برخی نکتههای مطرح شده در این باره ناتمام و دچار اشکال است.
معنا و اقتضائات اجتهاد تخصصی در عبادات و غیرعبادات بر اساس ایده آیتالله عبدالکریم حائری یزدی
نویسنده: سعید ضیاییفر: این مقاله به هدف تحقیق و تعمیق ایده آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی درباره تخصصی شدن اجتهاد تدوین شده است و سوال اصلی این است: معنای اجتهاد تخصصی و اقتضایات آن چیست؟ این مسیله با روش تحلیلی تبیینی بررسی شده است و مهمترین نتایج آن عبارت اند از: لزوم بهره گیری از تاریخ معتبر و درنظر گرفتن ملابسات پیرامون محیط صدور نص در احکام غیرعبادی، سخت گیری و دقت بیشتر در خبر واحد در امور مخالف با ارتکازها و رویههای عقلایی در احکام غیرعبادی، تفاوت در شیوه استدلال و مراجعه به ادله و منابع در احکام عبادی و غیرعبادی، ارایه تفسیری عقلایی از نصوص در احکام غیرعبادی، قاعده اولی اعتبار ملاکات در استنباط احکام غیرعبادی، قاعده اولی جمود بر نص و عدم تعدی در احکام عبادی و محوریت ارتکازها و رویههای عقلایی در احکام غیرعبادی، نبود قاعده اولی صدور از شان بیان حکم شرعی معصوم در احکام غیرعبادی، قاعده اولی ثبات تحدیدهای کمی در احکام عبادی و محوریت ارتکازها و رویههای عقلایی در احکام غیرعبادی، شناسایی و تفکیک قواعد فقهی اختصاصی احکام عبادی و غیرعبادی، شناسایی و تفکیک ضوابط اصولی اختصاصی احکام عبادی و غیرعبادی، لزوم مشورت در موضوع شناسی با اهل تخصص حوزههای غیرعبادی.
امکان سنجی پیدائی مکتب فقهی از اندیشه شیخ مؤسس
نویسنده: علی رحمانی: مکتب شناسی، مطالعهای درجه دو و زیر فصلی از فلسفه فقه است که در آن به بازخوانی و تحلیل جریانهای فقهی با نظر به عناصری چون؛ نظام وارگی، گرایش، مبانی، روش و نظریهها پرداخته میشود. به دلیل شیوع مغالطه در مکتب انگاری و توسعه این انگاره به اندیشههای فقهی مختلف، مطالعه موردی هر اندیشه در سطح مکتب را ضروری مینماید. امکان سنجی، مطالعهای زمینهای و ظرفیت شناسانه از اندیشه فقهی آیتالله شیخ عبدالکریم حایری با نظر به سنجش میزان تطبیق این عناصر با روشی توصیفی، تبیینی، تاریخی است. در این اندیشه، نظام وارگی به معنای تنظیم، پیوند و چینش متفاوت محتوا- اجزاء، تحلیل و نمونهای از آن مشاهده نگردید؛ اما گرایش، مبانی، روش و نظریههای اختصاصی به دست آمده و احراز گردید. این ویژگیها که ریشه در زمانه و زمینه شکل گیری فقه محقق حایری در نجف و سامراء دارد، منجر به احتیاط گرایی، عقلانی نگری و اعتدال محوری شده، نتایج متمایزی را رقم زده است. بر این اساس آیا اندیشه فقهی شیخ مؤسس میتواند به منزله مکتب تلقی شود؟ نظرداشت آیتالله بروجردی به این اندیشه فقهی، مرجعیت شاگردان نامی وی در دورههای پسین و انتقال این میراث به نسلهای بعد همراه با پدیده انقلاب اسلامی در ایران، زمینه ساز شکل گیری، نضج و گسترش مکتبی در قم متاخر شده است که دست کم فقه شیخ مؤسس از مهمترین علل پیدایی آن است.
نظریه تلازم تکلیف اجتماعی با ثبوت حق از دیدگاه شیخ عبدالکریم حائری (مطالعه موردی اثبات «حق طلاق برای زوجه»)
نویسنده: هادی مصباح: محقق بزرگ شیخ عبدالکریم حایری دارای اندیشههای اصولی و فقهی نه عقل گرای مفرط و نه متن گرای بی چون وچرا، بلکه دارای تفکر اجتهادی همراه اعتدال است. از این رهگذر نظریه «تلازم تکلیف اجتماعی بر ثبوت حق» را میتوان از تفکر اجتهادی ایشان استخراج کرد. شیخ عبدالکریم حایری با پذیرش این نظریه معتقد است گاهی در جعل حکم و تکلیف رعایت حق دیگری لحاظ میشود، درنتیجه برای شخص دیگر ایجاد حق میکند. نگارنده با استخراج این نظریه از آثار علمی ایشان و اثبات آن، مورد «حق طلاق برای زوجه» را در تطبیق این نظریه ارایه میدهد. نمونه ارایه شده با استظهار از آیه «إمساک بمعروف او تسریح بإحسان» و تلازم تکلیف اجتماعی با ثبوت حق به دست میآید و ثابت میشود. موارد دیگری که با نظریه ایشان برای دیگری ایجاد حق میکند و میتوان آن را نام برد، «حق فقرا» در خمس و زکات و «حق غیبت شده» در جلب رضایت او است.
گستره قاعده لاتعاد به لحاظ حالات ادراکی با تاکید بر دیدگاه محقق حائری(ره)
نویسندگان: محمدرسول آهنگران و محمدحسین آهنگران: قاعده لا تعاد از مهم ترین قواعد فقهی مبحث صلات بوده و مستند به روایات معتبر میباشد؛ قاعده مزبور از چند جهت میان فقیهان مورد بررسی قرار گرفته که یکی از آن جهات، بررسی شمول این قاعده با توجه به حالات ادراکی علم و جهل و نسیان مکلف نسبت به حکم است. یکی از فقیهانی که در این مسیله به بحث و اظهار نظر پرداخته ، محقق حایری است، چنانچه در نهایت، شمول این قاعده را نسبت به سه حالت فوق الاشاره مورد انکار قرار داد، در حالیکه مشهور فقیهان شمول این قاعده را تنها نسبت به دو حالت اول نپذیرفتهاند. برآیند اثر حاضر، پس از بررسی و نقد دلایل مطرح شده از سوی ایشان و دیگر فقیهان، این است که ملاک اصلی در شمول یا عدم شمول این قاعده، صدق عنوان عذر بوده و از آنجا که این امر در مورد دو حالت علم و جهل تقصیری نسبت به حکم منتفی میباشد، از این رو، دو حالت مزبور از شمول قاعده خارج است ولی حالتهای جهل قصوری و نسیان حکم، داخل در گستره این قاعده خواهد بود. مقاله پیش رو به روش تحلیلی توصیفی و با استفاده از دادههای کتابخانهای نگارش یافت.
لازم به ذکر است، پژوهشگران میتوانند برای ارسال مقالات خود به صفحه جستارهای فقهی و اصولی مراجعه کرده و مقالات خود را با اولویتهای مذکور ذیل ارسال نمایند. همچنین مجموعه مقالات تمامی شمارههای این فصلنامه در این سایت به دو زبان فارسی و انگلیسی قابل مشاهده و دریافت میباشد. علاقهمندان جهت کسب اطلاعات بیشتر میتوانند با شماره تلفن: ۳۲۲۱۳۳۲۵ (۰۵۱) تماس حاصل نمایند.