شبکه اجتهاد: در خبرها آمده است که براساس مصوبه کمیسیون قضایی مجلس مهریههای بیش از ۱۴ سکه مشمول حق ثبت میشوند. بر این اساس و به گفته رئیس کمیسیون، مهریههای بین ۱۴ تا ۱۰۰ سکه، چهار دهم درصد قیمت سکهها، بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ سکه، دو درصد و ۲۰۰ سکه به بالا مشمول حق ثبت به اندازه ۱۵ درصد قیمت آنها میگردند و به صورت نصف از دو طرف عقد گرفته میشود و درآمد حاصل از آن نیز به صندوقی به نام «صندوق تهیه جهیزیه» برای افراد نیازمند در بودجه سالانه واریز خواهد شد!
البته در این گزارش روشن نیست که افزایش پلکانی حق ثبت، شامل پلههای قبل نیز میشود یا نه؛ به این معنا که به عنوان مثال، افزایش به ۱۵ درصد در پله چهارم شامل همه مهریه میشود یا محدود به مقدار اضافه است و رقمهای قبلی مشمول دو درصد و چهار دهم درصد است؟
۱. اینجانب قضاوتی درباره ماهیت قانونی این مصوبه و نیز «نیت خیر» طراحان که ظاهرا در راستای کمک به کاهش مهریههای سنگین و نیز کمک به اقشار آسیبپذیر باشد، ندارم؛ بلکه نظر به ناپختگی، پیآمد سوء و اشکال شرعی این مصوبه دارم و اینکه این نشان میدهد برخی متصدیان امر، بنا دارند به جای تصمیمات اساسی و حل ریشهای مشکلات کشور و جامعه، سراغ وصله و پینه کردن این درز و آن پارگی بروند!
۲. گرچه در برخی روایات توصیه به مهریه کم شده و حتی زیادی آن نکوهش شده است و فقهاء براساس روایات به مهر السنه ترغیب کردهاند، اما زیادی و کمی مهریه، چنان که در روایات متعدد آمده و فقهاء نیز بر آن اتفاق نظر دارند، بستگی کامل به دو طرف عقد دارد. چنان که فقهاء با این گفته سید مرتضی که حداکثر مهر را مهرالسنه شمرده همراهی نکردهاند و قرآن بر لزوم ادای مهریه حتی اگر به اندازه یک پوست گاو پر از طلا (قنطار) باشد نیز تأکید کرده است. در گذشته، در دوره صدور روایات که مهریه نوعا به صورت نقد هنگام عقد پرداخت میشد، طبعا کم بودن مهریه در شکلگیری بیشتر و بهتر ازدواجها نقش داشته است؛ اما در جامعه و روزگار کنونی ما که مهریه نوعا به صورت دَین و نسیه و یک پشتوانه برای آینده دختران و زنان است و یکی از عوامل پایداری زندگی زناشویی از طرف برخی مردان محسوب میشود، موضوع کم و بیش متفاوت خواهد بود و نباید در این مسئله یکجانبه نگریست؛ اما آنچه در این سالها دیدهایم همواره در راستای کاستن از ابعاد حمایتی مهریه برای زنان و کاستن از مسئولیت مردان بوده است.
۳. در جامعه ما که مهریه نوعا به صورت دَین بر عهده شوهر است، اگر هم مهر به نسبت زیاد باشد نوعا مانع شکلگیری ازدواجها نمیشود، درحالی که تراشیدن هزینه اضافه برای خانوادهها به عنوان حق ثبت، در کنار هزینههای سنگین جاری، چیزی جز دور کردن بیشتر افراد از اصل ازدواج نخواهد بود و گمان نمیرود گرفتن حق ثبت در کاهش مهریهها تأثیر قابل توجهی داشته باشد.
ازسوی دیگر، بخشی از کسانی که بیش از سقف ۱۴ سکه مهریه دختران خود قرار میدهند، همان خانوادههای تنگدستی هستند که در این طرح، صندوق حمایت از آنان برای تهیه جهیزیه پیشبینی شده است! یعنی بخشی از درآمد این صندوق پولی است که به اجبار از این خانوادهها گرفته میشود تا صرف تهیه جهیزیه برای خود آنان شود! آیا بهتر و خداپسندانه نیست که بگذارید اگر اینان پولی برای پرداخت به صندوق دارند، خودشان مستقیما در تهیه جهیزیه به کار بندند؟!
۴. اینکه دولت حق داشته باشد در برابر برخی خدماتی که میدهد مانند صدور شناسنامه و گواهینامه رانندگی یا حتی ثبت ازدواج و طلاق هزینهای معقول را دریافت کند، یک امر است و اینکه مجاز باشد از یک سو افراد را به ثبت ازدواج در دفاتر رسمی ملزم کند و ازسوی دیگر برای ثبت، به ویژه در محدوده ۱۰۰ تا ۲۰۰ و بالاخص ۲۰۰ سکه به بالا درحالی که ماهیت کار ثبت در مهریه کم و زیاد عرفا یکسان است، هزینه بسیار زیادی را بر طرفین عقد تحمیل کند، براساس کدام مبنای فقهی و شرعی است؟ به عنوان مثال، حق ثبت مهریه ۳۰۰ سکه طبق یک فرض به قیمت کنونی نزدیک به ۳۰۰ میلیون تومان میشود و طبق فرض دیگر که همه آن مشمول ۱۵ درصد باشد، به قیمت معادل ۴۵ سکه که نزدیک به ۶۵۰ میلیون تومان است میرسد و اگر ۴۰۰ سکه باشد، این رقمها به حداقل ۵۰۰ میلیون یا احتمالا ۸۵۰ میلیون خواهد رسید! آنچه از رویه گذشته شورای محترم نگهبان سراغ داریم ایراد اشکال شرعی در موارد مشابه بوده است.
۵. این طرح یا مصوبه از منظر اخلاق اجتماعی یک تصمیم نادرست است که مایه گسترش عداوت و بدبینی در میان جامعه و به ویژه مایه بدبینی و دشمنی با خانوادههایی خواهد شد که به گمان طراحان در این طرح محل توجه و حمایت قرار گرفتهاند و در واقع رودررو قرار دادن تنگدستان با کسانی است که به صورتی تحمیلی باید حق ثبت پرداخت کنند. احتمالا طراحان طرح، تجربه ناپسند و شکستخورده افزودن بخشی از هزینه صدا و سیما به قبضهای برق و درج آن در قبضها را فراموش کردهاند که چقدر مایه اعتراض و بدنامی برای دستگاه مربوطه و حتی بدنامی برای نظام شده بود! اگر آن طرح درباره یکی از دستگاههای نظام بدنامی داشت، اما این طرح زمینهساز نگاه منفی و چه بسا خشم بخشی از جامعه درباره بخشی دیگر است.
۶. به نظر ما تلقی بخشی از جامعه درباره این طرح این خواهد بود که دولت اسلامی ایران بهرغم آن همه سرمایههای خدادادی و طبیعی مانند نفت و گاز که دارد و باید از اساس و با مدیریت درست، مانع تنگدستی خانوادهها شود، به زور و سر بزنگاه که ممکن است آن را تفسیر به «گردنه» کنند، برای نیازمندان پول میگیرد و به جای اینکه قضاوت نیکی درباره دولت و لااقل در حد نگاه مثبت به «عیاران» در ذهن جامعه شکل گیرد، آن را کاری از جنس کار «طرّاران» بشمارند! حاشا که دولت اسلامی هر چند در ذهن و خیال برخی مردمان چنین آوازهای پیدا کند.
۷. این مصوبه گرچه به نام حمایت مادی از قشرهای آسیبپذیر و تنگدستان آبرومند جامعه رقم خورده است و از این منظر چهبسا مایه ستایش است، به ویژه که گویا بخشی از سرمایه آن نیز در اعتبارات سالانه پیشبینی خواهد شد، اما به بهای آسیب زدن به شخصیت و آبروی این خانوادهها و دختران و پسرانی تمام خواهد شد که مشمول طرح و کمک صندوق یادشده میشوند و حتی اگر این کمکها پنهانی و دور از چشم اطرافیان و نزدیکان افراد باشد، اما در نگاه و در روح دریافتکنندگان کمک که به ناچار نوعا نیز به آن تن میدهند، اثر منفی خواهد داشت و به کرامت و شخصیت آنان آسیب خواهد زد؛ درحالی که میدانیم چنین اموری نوعا از نگاه دیگران پنهان نمیماند.
چرا باید اقدامات و رفتارهایی ازسوی مسئولان امر صورت گیرد که نه تنها زمینههای سرشکستگی و هتک شخصیت افراد را پدید میآورد بلکه چنین مناسبات خلاف کرامت انسانی را در جامعه اسلامی به رویه و فرهنگ تبدیل میکند؟ آیا طراحان و متصدیان طرحهایی از این دست، چنین امری را برای فرزندان و نزدیکان خود میپسندند و حاضرند نام آنان را در شمار کسانی درآورند که از این صندوق و موارد مشابه آن کمک دریافت میکنند؟!
۸. آقایان و بانیان محترم! مقداری از برخی فضاهای ذهنی و شخصی که کم و بیش به آن خو گرفتهاید فاصله بگیرید و اگر به هر دلیل نمیخواهید از دیگران در چگونگی حل مشکلات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی، چیزی فرا گیرید، یا خود را به قشر خاصی از کارشناسان محدود ساختهاید، دستکم به تجربههای فراوان این چند دهه بنگرید و از آنها درس بگیرید و مانند رفوگران، خود را مشغول وصلهکاری و پینهزدن نکنید. این کشور ریشهدار و این جامعه اسلامی متین و این انقلاب بزرگ و این مردم شریف که شما در نگاه خود به نمایندگی از طرف آنان و در راستای مصالح آنان عمل میکنید، شأن و جایگاهی بس بالاتر و والاتر از این دارند که با آنان چنین رفتارهایی حتی به اسم قانون شود؛ هم آنان که میخواهید چنین هزینههایی را بر آنان تحمیل کنید و شادی و جشن آنان را به نگرانی و نارضایتی تبدیل سازید و هم قشرهای محترمی که نوعا به دلیل برخی سیاستهای نادرست گذشته و حال یا کمکاری شما و دیگران، به سطحی از تنگدستی رسیدهاند که شما از سر دلسوزی میخواهید «صندوق حمایت از تهیه جهیزیه» برای آنان راهاندازید!
۹. آقایان و مسئولان محترم! شما متولی یک بنگاه یا موسسه خیریه در فلان شهر یا روستا ازسوی افراد خیر نیستید؛ شما عهدهدار همه یا بخشی از یک حکومت و دولتی بزرگ هستید که داعیه توانمندی برای هدایت و مدیریت جهان اسلام را دارد! لطفاً در حل مشکلات اجتماعی، در سطح یک دولت فرهمند و خردمند و جامعنگر عمل کنید و به گونهای رفتار کنید که خدای ناکرده شأن و منزلت ما ایرانیان و ما مسلمانان و ما شیفتگان اهلبیت(ع) در پیش چشم این و آن آسیب نبیند. «و فی ذلک فلیتنافس المتنافسون».