استاد خارج فقه حوزه علمیه مشهد با تصریح بر اینکه مباحث روششناسی در حوزهها امر مغفولی است، گفت: حوزه به مباحث روشی نگاه استقلالی ندارد؛ در حالیکه روش، هم به درستی کار و هم به صحت نتیجه و هم به کوتاهی فرایند کمک میکند.
به گزارش شبکه اجتهاد، بحث روششناسی علوم از جهات مختلف دارای اهمیت است و باعث درک دقیقتری از فرآیندهای علمی و چگونگی تولید دانش میشود؛ ازاینرو اعضای حلقه روششناسی فقه و اصول در این مورد، دیدار و گفتوشنودی با حجتالاسلام والمسلمین حمید درایتی داشتهاند که گزارشی از سخنان این استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه مشهد در پی میآید.
اهمیت بحث روششناسی
روششناسی از مسائل بسیار پر اهمیت است. حل بعضی از معضلات علمی ما به همین است که در حوزه روششناسی به درستی وارد بشویم. بزرگان ما خیلی زحمت کشیدند و کارهای بزرگی را به سرانجام رساندند؛ اما باز احساس میشود جای مباحث روششناسی خالی است و این رسالتی است که بر دوش اساتید جوان و حوزویان فاضل است که در این مسیر حرکت کنند. مباحث روششناسی در حوزهها امر مغفولی است. حوزه به مباحث روشی نگاه استقلالی ندارد؛ در حالیکه روش، هم به درستی کار و هم به صحت نتیجه و هم به کوتاهی فرایند کمک میکند. آثار و فواید روش زیاد است. حوزه خراسان این ظرفیت را دارد که در این عرصه پیشگام باشد.
نیاز به شفافیت در تعریف «روششناسی»
به نظر میرسد هنوز تلقی واحدی از بحث «روششناسی» شکل نگرفته است و ابتدا باید درک مشترکی از روششناسی پیداکنیم. برخی که در حوزه علمیه داعیهدار مباحث روششناسی هستند، تعاریفی ارائه میکنند که به نظر درست نمیرسد. اجمالش این است که ما روششناسی را همان چگونگی حل مسئله میدانیم؛ ولی بعضی روششناسی را هنوز قواعد تعریف میکنند.
نسبت تفکر سیستمی و روششناسی
نسبت تفکر سیستمی با روششناسی چیست؟ سیستم یک مفهومی است که هم قواعد را شامل میشود و هم روش را. ما گاهی از اوقات دین یا استنباط را به مثابه سیستم میبینیم اگه به مثابه سیستم دیدیم در نوع تعاملمان تاثیر میگذارد. در سیستم اجزاء به همدیگر مرتبط هستند و هر کدام نقش تعریف شدهای برای حصول به نتیجه دارند. استنباط هم یک سیستم است. باید اجزایش را شناسایی کرد و کنار هم گذاشت و رابطه هر جزء را با سایر اجزا تعریف کرد و روشن شدن این ارتباطات مهم است؛ یکی از مشکلات ما در فقاهت یا علم همین است که ارتباطات درونی دانش شفاف نشده است. سیستم هم از روش و هم از قاعده بحث میکند؛ البته خود روش هم کمکم تبدیل به قاعده میشود. عدهای میگویند علم اصول روش استنباط را هم دارد. در صورتی که علم اصول قواعد استنباط را میدهد؛ ولی متکفل روش استنباط نیست؛ ما در کنار علم اصول، این بحث را کم داریم.
منبع شناسیِ «روششناسی»، گام نخست
برای شروع کار باید پیشینه این بحث شناسایی و دیده شود. باید راههای رفته و کارهای انجام شده را دید. این نقطه شروع خوبی است؛ مثلا مقالات دقیق مطالعه شود و در جلساتی که با هم دارید گزارش شود تا اول به یک درک مشترکی از مباحث روششناسی برسید. کارهای انجام شده را ببینید و بعد افقهای آینده را از اساتید مختلف دعوت کنید. و این قبل از نظام مسائل باید باشد. نظام مسائلی که اشاره شد، به نظر من هنوز زود است. علاوه بر منابع مکتوب و نشستهای علمی، رشتههای دانشگاهی مرتبط با بحث روش شناسی و مراکز و موسساتی که کار خودشان را روش شناسی تعریف کردهاند شناسایی کنید. اینها مشخص شود حلقه منابع و اساتید این بحث هم بیشتر مشخص میشود.
نسبت روش با ابزار؛ الگوریتم و هوش مصنوعی
نکته دیگر، جدای از روش، بحث ابزار است. ابزار را هم باید شناسایی کرد. پیشرفت علم پزشکی در عصر کنونی، بیشتر از اینکه مدیون دانش پزشکی باشد، مدیون ابزار و مهندسی پزشکی است. ابزار مهم است. ما باید بدانیم از هوش مصنوعی چه میخواهیم؟ باید بتوانیم در حوزه علوم اسلامی، سفارش کار علمی ارائه کنیم. قبلا دنبال این قصه نبودیم؛ الان برای هوش مصنوعی به یک، «بیگدیتا»یی نیاز داریم که وجود ندارد؛ چون که این بیگ دیتاها را قبلا آماده نکردیم. هوش مصنوعی همه معادلات را به هم میریزد. الان که ما الگوریتم را کار میکنیم، میگویند هوش مصنوعی «الگوریتم» و «سیستم خبره» را منسوخ کره است و کارکردهای جدیدی را به وجود آورده است؛ البته ما هنوز معتقدیم که هوش انسانی جای خودش را دارد؛ یعنی هوش مصنوعی نتوانسته جای هوش انسانی را بگیرد و تقریبا ما با الگوریتم، داریم پالایش میکنیم. حفرهها و خلاءها را شناسایی و پُرمیکنیم؛ چون هوش مصنوعی بر اساس وضعیت موجود، جواب میدهد؛ الگوریتمی که ما کار میکنیم، وضعیت مطلوب را ارائه میکند.