قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / حوزه تمدن‌ساز خراسان؛ از طوس دیروز تا مشهد امروز
حوزه تمدن‌ساز خراسان؛ از طوس دیروز تا مشهد امروز

دکتر صادق واعظ‌زاده تحلیل کرد؛

حوزه تمدن‌ساز خراسان؛ از طوس دیروز تا مشهد امروز

شبکه اجتهاد: دکتر صادق واعظ‌زاده، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس شورای عالی مرکز الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت در بزرگداشت دومین سالگرد رحلت آیت‌الله شیخ محمد واعظ‌زاده خراسانی (۱۳۹۷)، پیرامون امام رضا (ع)، حوزه علمیه خراسان و مفاخر آن در نگاه تمدنی سخنانی داشت که بدون دخل و تصرفی در ادامه می‌خوانید:

تشکر می‌کنم از دفتر تبلیغات اسلامی که به بزرگداشت علم و عالم اقدام کردند. از سرور و دوست و همکار گرامی آقای دکتر واعظی که مدیریت عالی این برنامه را بر عهده داشتند و از حجت‌الاسلام والمسلمین مسعودی و همکاران گرانقدرشان در دفتر خراسان تشکر می‌کنم.

در خصوص سلسله کریمه علمای خراسان که امروز در بزرگداشت بخشی از آن سهیم شده ایم، دوستان به خوبی اطلاع دارند که یک خصوصیت اعجاب آوری وجود دارد. ایران در دنیای اسلام مهد علم شناخته شده و خراسان در ایران. بزرگترین دانشمندان همچون ابن سینا و بیرونی از این سرزمین بلند شده اند. بزرگترین عارفان همچون ابوسعید ابوالخیر و جامی و عطار از این خطه بوده اند. بزرگترین شاعران از رودکی و مولوی گرفته تا خیام و دیگران از این خطه بوده اند.

وقتی به طوس می‌رسیم این وضعیت شدیدتر می‌شود. فردوسی که حماسه سرا و حکیم است تا شخصیت های درجه یک فقهی مثل شیخ طوسی و امام محمد غزالی و بزرگان درجه یکی مثل خواجه نصیرالدین طوسی که به گمان من شخصیت اول تاریخ اسلامی ماست اگر ائمه علیهم السلام را کنار بگذاریم: فقیه، متکلم، سیاست مدار، اخلاقی. همه اینها در طوس پرورش پیدا کرده اند، تا برسیم به بزرگانی که در دوران معاصر بوده اند.

این همه بزرگان علمی و عرفانی و ادبی و دینی در یک نقطه کوچکی از این کره خاک چطور جمع شده‌اند؟ برعکس خواجه شیراز که گلایه از فارس می‌کند باید بگوییم آب و هوای خراسان عجب نخبه پرور است.

اما عواملش را که ذکر کرده اند می‌دانید. از نهضت ترجمه که در زمان مامون در مرو ظاهرا در اوج خودش بود در چنین فضا و آب و هوایی موثر بود تا حکومت‌های علم پرور بخصوص سامانیان که در این جهت تقدم دارند تا وضعیت همجواری با هند و چین و ماوراء النهر. البته خراسان با نابسامانی‌ها و ناملایمات زیادی هم مواجه بوده است. اولین پیشانی برخورد ایران با حملات پی در پی چنگیز و هولاکو و تیمور و تاتارها و ازبک ها و روس ها، همین خراسان بوده است. از دل همه این عوامل چنین معجون عجیبی به وجود آمده است که در ایران و دنیای اسلام بی‌نظیر است.البته در دنیا این حقیر اطلاعاتم کمتر از چیزی است که با قاطعیت عرض کنم و شاید در آنجا هم بی ‌نظیر باشد.

این چه خطه‌ای است که چنین جریان عظیمی را به وجود آورده است. همه عواملی که ذکر شده یک طرف و حضور کوتاه مدت سه ساله علی بن موسی الرضا علیه السلام در مرو هم یک طرف. حضور ایشان نقش فوق العاده‌ای در شکوفایی علمی در خراسان داشته است. همه بزرگان علمی و ادبی و عرفانی خراسان، حتی اولین شاعر پارسی زبان ما که رودکی است، بعد از امام رضا علیه السلام بوده‌اند.

مقدم بر امام رضا علیه السلام حداقل با اطلاعات کمی که من دارم، یک شخصیت برجسته بزرگ علمی در خراسان شاید نبوده است. البته خراسان سابقه دیرینی دارد و قبل از اسلام یکی از چهار بخش بزرگ ایران بوده و یکی از سه آتشکده بزرگ ایران در خراسان واقع بوده است که بقایای آن هنوز برجاست.

اما نقش امام رضا علیه السلام در رشد علمی خراسان بسیار برجسته بوده است. امام رضا علیه السلام در این سه سال کوتاه مدت، البته تا شش سال هم گفته‌اند ولی نقل معروف این است که از ۲۰۰ تا ۲۰۳ هجری قمری امام علیه السلام در خراسان بوده اند، چه کار کرده‌اند؟ یکی از کارهای مهم ایشان تدریس بوده است. مباحثات علمی که در مسجد مرو و در منزلشان داشته‌اند و شاگردان متعددی تربیت کرده‌اند. کار دیگر، مناظرات امام علیه السلام است که از همه معروف تر است و غیر از متن این مذاکرات که امروز تا جایی که در اختیار ما است ارزشمند است، رویه این مناظرات است که به کسانی غیر معتقد به اسلام اجازه داده می‌شده با آزادی کامل مباحث خود را مطرح کنند و با احترام از آن‌ها میزبانی می‌شده و با استدلال و قوت منطق پاسخ آنان داده می‌شده تا مجاب شوند. این رویه ای است که امام رضا علیه السلام پایه گذاری کردند. علاوه براین، امام علیه السلام به تالیف مشغول بودند. اگر طب الرضا که منصوب به امام علیه السلام است واقعا اینطور باشد، نقل است که امام آن را در مرو تالیف کرده اند. مکاتبات و پاسخگویی به سوالات و بزرگداشت شاعران هم از اموری است که امام انجام می‌داده‌اند. شعرای بزرگ عرب که در مدح امام و ائمه در حضور ایشان شعر می‌گفتند مورد تقدیر ایشان قرار می‌گرفتند و مبالغ زیادی که شاید اغراق باشد یا نباشد، تا چند هزار دینار ذکر شده است که امام به این‌ها صله می‌داده‌اند و در مواردی امام علیه السلام در تکمیل شعر شاعر، اشعاری را فی البداهه بیان می‌داشتند که شاعر به آن افتخار می‌کند که ارزش شعرش زیاد شده است. این‌ها کارهایی بوده است که امام انجام می‌داده‌اند. مراودات ایشان با مردم و نقل حدیث و نماز عید و نماز باران هم که ذکر شده است این‌ها مبین نقشی است که امام در تبلیغ و ترویج دین و علم و ادب داشته‌اند.

بعد از وفات امام، مزار متبرک ایشان چنین نقشی داشته است. اولین مدرسه علمی در قرن هشتم قمری در مشهد تاسیس شده است و بعد در عهد تیموریان دو مدرسه پریزاد و دو در که مقابل هم هستند و وقتی از جانب جنوب غربی مشرف می‌شویم از جلوی آن‌ها عبور می‌کنیم تأسیس شده است. در دوره صفویان مدارس متعددی که خوشبختانه همه امروز باقی است. شامل مدرسه عباسقلی خان، مدرسه میرزا جعفر، مدرسه خیرات خان، مدرسه ملامحمدباقر، مدرسه نواب، ده مدرسه در اطراف مزار امام تاسیس می‌شود. این مدارس طلبه و مدرس و وجوهات و اوقاف داشته و فعال بوده‌اند. از ادامه مناظرات هم، بعد از شهادت امام علیه السلام آثاری هست. البته من ندیده ام که ذکر شود بزرگان ادیان به مناظره بپردازند ولی مناظراتی بین اهل سنت و شیعه بوده است. حتی در یک مورد کسی از علمای اهل سنت از امامت ابوبکر امامت، نه حتی خلافت وی، به دفاع پرداخته بوده، و علمای شیعه پاسخ وی را داده‌اند. معلوم می‌شود فضای مناظرات در جوار مزار امام باقی بوده است. تقدیری که امام از شعرا و مدیحه سرایان اهل بیت می‌کرده اند اثر خود را گذاشته و مشهد تا همین اواخر شهر شعر و شاعران بوده و آستان قدس ملک الشعرا داشته است.

زمانی که بچه بودم یادم هست با پدر در محافلی که مثلا مرحوم امیری فیروزکوهی و یا مرحوم باقرزاده که اخیرا فوت شدند شعر می‌خواندند، حضور داشتم. بنابراین جریان علمی که امام رضا علیه السلام نقش برجسته‌ای در آن داشته‌اند ادامه پیدا کرد و خراسان و مشهد به تاج علمی ایران و دنیای اسلام تبدیل شد. وقتی که امام در سن بیست سالگی در مسجد پیامبر(ص) فتوی می‌داده‌اند، در سن پنجاه و یک سالگی در اوج عظمت و اشتهار علمی که وارد مرو می‌شوند، معلوم است چه می‌کنند. چنین جریانی را پی‌میریزند که بعد از هزار سال، آثارش باقی است.

امروز ما هستیم و این جریان بزرگ تاریخی و آیت‌الله واعظ‌زاده خراسانی، در این جریان عظیم است که پرورش پیدا کرده و این همه اساتید بزرگ را دیده است. ممکن است سوال شود که چطور کسی می‌تواند توفیق یافته و محضر این همه اساتید بزرگ را درک کند؟ بله اگر کسی استعداد و انگیزه کافی داشته و در مشهد بوده باشد می‌توانسته از این همه استاد بهره برده باشد. این امر با توجه به تاریخ خراسان و با توجه به خورشید ولایت که در این آستان است، عجیب نیست. سوال این است که این جریان به کجا خواهد انجامید؟ آیا آیت‌الله واعظ زاده جزء آخرین علمای بزرگ است که در دل این جریان تربیت یافته است؟ و آیا معجم فقه لغه القرآن جزء آخرین آثار عظیمی است که در جوار امام رضا علیه السلام تدوین شده است؟

آیا این شخصیت‌ها به تاریخ می‌پیوندد و ما فقط باید در بزرگداشت آنان شرکت کنیم . شخصیت‌هایی که وقتی از ما دور بشوند از یک جهت عظمتشان بیشتر معلوم می‌شود و در نتیجه دست نیافتنی می‌شوند. دیگر اینطور نیست که طلبه و دانشجوی مشهدی بگوید من در محضر درس استاد واعظ زاده نشستم و یا بگوییم در کنار ما بود و همراه با مشاغل علمی، نقش یک پدر دلسوز را هم ایفا می‌کرد. این‌ها شخصیت‌شان دست نیافتنی می‌شود و به تاریخ می‌پیوندد. چه باید کرد تا این جریان علمی و ادبی و عرفانی ادامه یابد؟

امروز مشهد به عنوان مرکز توریسم زیارتی و کم و بیش سیاحتی ایران و دنیای اسلام شناخته شده است. مشهد امروز دارای بیشترین هتل و مهمان سراها و غذا خوری‌ها در ایران است. الحمدالله همه از فقیر و غنی از نقاط مختلف ایران و دنیای اسلام به زیارت می‌آیند و بازارها و پاساژهای بزرگ و از این قبیل در مشهد تاسیس شده و می‌شود و رونق دارد این ها خوب است و انشاءالله بیشتر بشود.

اما آن جریانی که عالم اهل بیت در تاسیس آن نقش اساسی داشت و این سلسله علما را تربیت کرد و مدارس و آثار علمی را خلق کرد به کجا ختم می‌شود؟ آیا دانشگاه فردوسی مشهد در صدر دانشگاه های ایران خواهد درخشید؟ یا در ردیف دانشگاه تبریز و اصفهان و شیراز است که دانشگاه‌های خوبی هستند اما در بطن این جریان نبوده‌اند. آیا بزرگترین جشنواره های ادبی و هنری در جوار امام رضا علیه السلام برگزار خواهد شد؟ بزرگترین شاعران در اینجا پرورش خواهند یافت؟ بزرگترین آثار و مکتوبات چطور؟ این نگرانی بزرگی است بخصوص که در دوره جمهوری اسلامی هستیم که مبسوط الید هستیم و این امکانات عظیم مادی و معنوی و ارتباطات و قدرت سیاسی و این ها همه در اختیار است. این جریان در حالی برای ما به میراث رسیده است که این امکانات تا این حد مهیا نبوده است. هر پادشاهی و هر سلسله ای با یک غرضی و با یک هدفی نسبت به این جریان اقدام می‌کرده است که البته در مجموع به قدرت الهی به تقویت و تدوام این جریان کمک کرده است.

آیا امروز نباید صد دانشمند درجه یک دنیای اسلام در کنف حمایت امام رضا علیه السلام و جمهوری اسلامی در این خطه مستقر باشند و آثار عظیمی را خلق بکنند، با دستمزد رقابتی که به دانشمندان دنیا در دانشگاه‌های بزرگ داده می‌شود. نباید هزار بورسیه دکتری بسیار پر استعداد از سراسر دنیا در جوار امام رضا علیه السلام مشغول تحقیق باشند؟

اگر امام رضا علیه السلام کتاب طبی نوشته‌اند، حاکی از آن است که فقط علوم دینی مورد توجه‌شان نبوده است، علوم دیگر هم مورد توجه بوده است و یا به یک تعبیر آنها هم علوم دینی است. این نگرانی جدی است که اگر به قول جناب واعظی با رویکرد تمدنی به امام رضا علیه السلام و به آستان قدس و به مشهد نگاه کنیم، معلوم نیست که خیال‌مان از بابت تداوم این جریان تمدنی راحت باشد.

امیدوار هستیم که به برکت مزار مقدس ثامن الحجج علیهم السلام یک تحولی انجام شود. البته کارهای خوب علمی در مشهد در حد متعارف زیاد انجام شده است و از تأسیس مرکز پژوهش‌ها و دانشگاه رضوی و موسسات علمی دیگر اطلاع داریم. اما آن جریانی که بیرونی و فردوسی و شیخ طوسی و طبرسی را پرورش دهد کجا و این اوضاعی که امروز داریم و این موسسات و این فعالیت‌ها کجا؟

 از این رو است که سوال می‌کنیم آیا واعظ‌زاده‌های دیگری در ذخیره خراسان و مشهد هست؟ امیدواریم که جریان علمی و فرهنگی خراسان احیا شود و مشهد محفل بزرگان علم و دین و ادب و هنر شود. یکی از ویژگی‌های آستان رضوی جاذبه آن برای علما بوده است، مثلا زمانی گروهی از علمای جبل عامل،  شامل پدر شیخ بهایی، به مشهد آمدند و مقیم شدند و به تدریس و کتابت پرداختند. من نمی دانم اکنون چه تعداد از علمای بزرگ و مراجع عظام در مشهد هستند؟ یادم هست بچه که بودیم مکرر آیت الله میلانی را وقتی که پیاده از حرم باز می‌گشتند می‌دیدیم و در سال‌های منتهی به انقلاب مراجع شناخته شده در سطح کشور در مشهد مقیم بودند . دانشگاه مشهد نیز چهره‌های شاخصی داشت که از افتخارات علم و ادب ایران بودند. از برکت امام رضا علیه السلام هیچ چیز بعید نیست. امیدواریم اقداماتی بشود و بزرگانی در مشهد تربیت شوند یا به مشهد بیایند و این جریان احیا شود که دل‌های بسیاری همچنان در گرو توس است چنانکه اخوان ثالث که خود پرورده مشهد است زبان حال آن‌ها است:

         بعد چل سال که ری داشت چو محبوس مرا                می‌کشد عشق دگرباره سوی توس مرا

          کــــاش زآغـاز نمی‌آمـدم از تـوس بـه ری                   که به انجام نبود این همه افسـوس مرا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics