اختصاصی شبکه اجتهاد: سرکار خانم سکینه بیک خورمیزی، را بهحق باید یکی از بانوان فعال، عالمه و خوشسابقه در امر تعلیم و تربیت در مشهد محسوب کرد. ایشان از سن ۱۲ سالگی وارد حوزه علمیه شد و پس از انقلاب، همزمان با آموختن دروس حوزوی موفق به اخذ مدرک کارشناسی از رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی از دانشگاه فردوسی مشهد میشود و در سال ۱۳۷۲ با رتبه ۱ در دانشگاه آزاد، در همان رشته و در مقطع کارشناسی ارشد ادامه تحصیل میدهد. اتمام مقطع ارشد او در دانشگاه، همزمان با اتمام کفایتین در حوزه بوده است. علاوه بر تدریس در حوزههای علمیه خواهران، از سال ۱۳۷۵ نیز بهصورت پیوسته در دانشگاههای فردوسی، آزاد، پیام نور، علوم پزشکی، امام حسین (ع) و جامع کاربردی تدریس داشتهاند. در حوزه علمیه خواهران نیز دروس فقه، تفسیر، اخلاق و نظام حقوق زن را ارئه نمودهاند.
تألیف کتاب حقوق زن در اسلام، تألیف بیش از ۲۰ مقاله علمی در عناوین مختلف، استاد داور بیش از ۳۰۰ پایاننامه و استاد راهنمای ۴۰ پایاننامه طلاب خواهر، انتخاب بهعنوان زنان برتر و فعال از سوی وزارت کشور و استانداری خراسان رضوی، مسولیت نهاد مقاممعظم رهبری در دانشگاه علوم پزشکی و عضو بسیج اساتید دانشگاه، مشاوره در حرم مطهر رضوی در امور خانواده و ازدواج در ۱۰ سال گذشته و سخنران حلقههای معرفت در حرم امام هشتم (ع) بخشی دیگری از کارنامه علمی-اجتماعی و تبلیغی وی میباشد. برنامههای تبلیغی مستمر از قبل از انقلاب تا هماکنون باعث شد ایشان در سال ۱۳۸۸ بهعنوان مبلغ برتر معرفی میشود.
خانم بیک از سال ۱۳۷۷ تا کنون مدیریت مدرسه علمیه حضرت خدیجه (س) را عهدهدار میباشد. شبکه اجتهاد موقعیت را مغتنم شمرده و با وی در موضوع آسیبشناسی حوزههای علمیه خواهران و بهخصوص موانع اجتهاد بانوان طلبه، به گفتگو پرداخته است که بخش اول به شرح ذیل تقدیم خوانندگان این شبکه میشود. امیداوریم مسوولین حوزههای علمیه، بهخصوص شورای عالی حوزه علمیه خراسان و مرکز مدیریت این حوزه کهن، بهعنوان مخاطبان اصلی این قبیل گفتگوها، توجه لازم را به نظرات و انتقادات صاحبنظران این بخش داشته باشند و با حلم و بردباری عزم بر اصلاح امور نمایند.
اجتهاد: چه مانعی برای ادامه تحصیل بانوان طلبه در دروس خارج حوزه وجود دارد؟ و اساسا چرا بانوان طلبه به اجتهاد نمیرسند؟
بیک: پاسخ این سوال به یک دلیل یا علت برنمیگردد. اولین مسئلهای که اینجا وجود داشته است و هنوز هم دارد، مسئله نگاه به زن بوده است و مطالبات از زن. ما در به اصطلاح سیره و سبک بزرگان حوزه و آقایان و اساتید بزرگ، این را بهوضوح ندیدیم که برای خانمها سازوکاری را فراهم کنند همانطور که برای آقایان فراهم کردهاند، که خانمهایی که توانایی دارند و انگیزه دارند بتوانند در دروس خارج شرکت کنند. جنابعالی مستحضرید که غالب یا شاید همه آقایان اصلا اجازهای که خانمها حتی پشتپرده هم بنشینند و درسهای آنان را گوش بدهند نمیدادند. در همین شهر مشهد، بنده خودم یکی از افرادی بودم که خیلی سالها مایل بودم در دروس خارج شرکت کنم؛ هم به لحاظ شرایط سنی و توانایی آمادگی داشتم و هم استعداد داشتم و خیلی مایل بودم و هر کجا مراجعه کردیم، دیدیم نه درس خارجی برای بانوان است و اگر بحثی است اجازه نمیدهند که خانمها حضور پیدا کنند؛ حتی پشتپرده. اینکه مقام معظم رهبری تعالی چنین اجازهای را دادهاند، بهنوبه خودش، یک کار بدیعی انجام دادهاند که خانمها میتوانند هر صبح در درس ایشان حضور یابند و سوال و پرسش میکنند و جواب میگیرند و در درس خارج راحت هستند؛ بنده نمونه این را در شهرهای دیگر را ندیدهام.
اجتهاد: از تجربه خودتان گفتید، بیشتر توضیح بفرمایید.
بیک: بنده یادم هست که برای این کار خیلی تلاش کردم، از علما پرسیدم و حتی در جلسات بسیاری شرکت کردم و یکجلسهای در بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی بود و گفته بودند یکی از خانمها بیاید و اگر مطلبی دارد بگوید. خیلی از علما حضور داشتند از جمله آیتالله مروارید هم بودند. در آن دو دقیقهای که به من وقت داده بودند، گفتم: «آقایان جدی به شما میگویم که من روز قیامت دامن شما آقایان را میگیرم، چون برای ما خانمها درس خارج نگذاشتید و ما به این نیاز داریم و علاقه داریم و حداقل یک درس تفسیر خارج برای ما میگذاشتید.» همانجا چون نوه برخی از این آقایان شاگردان بنده در دانشگاه بودند گفتم: «نوههای شما و دختران شما میآیند از ما یاد بگیرند و ما که یاد داشته باشیم به آنها یاد میدهیم و چرا برای ما درس تفسیر خارج نمیگذارید و برای آقایان دارید.» یادم هست که افراد سرشان را پایین انداختند و هیچ جوابی برای من نداشتند و یک آقایی که استاد دانشکده الهیات بود و برای ارشدها تفسیر میگفت، پشت تریبون رفت و گفت: «این خانم که گفت من روز قیامت از شما شکایت میکنم پشت من را لرزاند. من به این خانم میگویم من در دانشگاه برای ارشدها تفسیر درس میدهم و ایشان در کلاس من بنشیند.» خب من هم تشکر کردم و هم گفتم من به این تفسیر که نیاز ندارم، من به تفسیر درس خارج نیاز دارم.
اجتهاد: چه سالی بود؟
بیک: حدود ۶ سال پیش. جلسهای بود برای تفسیر تشکیل داده بودند و اولین جلسهای که تشکیل شده بود از چند تا خانم هم دعوت کرده بودند و مرحوم حاجآقای طبسی و آیتالله علمالهدی هم بودند.
بعد از آن آقای علمالهدی، درس تفسیری گذاشتند. یک جلسهای هم، خانمهایی را که در سطح حوزههای خواهران مشهد مطرح بودند، خدمت آیتالله علمالهدی رفتیم و گفتند یک نفر خواسته خانمها را بگوید. من گفتم: «ما خانمها طالب درس خارج هستیم، که ساعتی را حضورا در درس خارج شرکت کنیم.» این مطالبات ما به اینجا رسید که یک فضای مجازی را ایجاد کردند که اولین روز یک تعدادی از خانمها رفتند و چند جلسه که رفتند، قطع و وصل شد و سوال و جوابی هم صورت نگرفت و بالاخره تمام شد و هیچی نشد.
اجتهاد: پس حرفهای شما تاثیر گذاشت؟ از خانمها اشخاص دیگری هم پیگیر بودهاند؟
بیک: نمیتوانم بگویم بهخاطر حرفهای بنده بوده؛ خانم اعدادی هم که مسئول حوزه خواهران در مرکز مدیریت هستند، ایشان هم پیگیر این موضوع بودند و میگفتند: «ما چندینبار از آقایان این را خواستهایم؛ ولی جواب درستی نمیدهند.» حتی متأسفانه عرض میکنم گاهی آقایان وقتی صحبت برنامهریزی درسی خانمها میشود میگویند: «خانمها که قرار نیست مجتهد بشوند و اینها میخواهند بروند و زندگی کنند و خانهداری کنند.»
اجتهاد: از نظر شما تأهل و مدیریت خانواده برای خانمها محدودیت نیست؟!
بیک: الان خانمها مدیریت را یاد گرفتهاند و میتوانند برنامهریزی کنند و خودشان را به درسها میرسانند. در دانشگاهها، خانمها به مراتب بالای علمی میرسند. پزشکان و جراحان زن، زیاد داریم. یک جراح خانم به قدری مهارت کرده که میتواند بهراحتی عملهای جراحی حساس را انجام دهد. مگر ما در درسهای حوزه نمیتوانیم مهارت پیدا کنیم و تحقیق و تدریس کنیم و همین کاری را که همه آقایان انجام میدهند، ما هم میتوانیم؛ من نمیگویم همه زنها مثل همه مردها میتوانند. من قبول دارم و میدانم که خانمها محدودیتهایی دارند و زمانهای خاص بارداری و شیردهی و مسئولیت خانه و غیره را دارند؛ اما خانمهایی با این مسئولیتها هستند که میتوانند کار کنند. ما چه تعداد فارغالتحصیل سطح دو داشتهایم و الان هم که چند سالی است سطح سه گذاشتهاند، چه تعداد فارغالتحصیل داریم با چه پایاننامههای خوبی و زندگیاشان را مدیریت میکنند با اینکه گرفتاریهای خاص خودشان را هم دارند.
اجتهاد: در ابتدای گفتگو اشاره کردید که تصمیمگیران حوزه خواهران، مشکل نگرشی و دیدگاهی به مقوله اجتهاد خواهران دارند. ظاهراً گلایه شما از نوع نگاهی است که مؤثر است در نرسیدن بانوان به مبحث و مقطع اجتهاد.
بیک: بله؛ مخصوصا در حوزه مشهد، آقایان این نگاه را به خانمها ندارند که میتوانند مسیر اجتهاد را طی کنند. اتفاقی که در درس خارج آیتالله رئیسی افتاد، میباید خیلی سال پیش اتفاق میافتاد. آقای رئیسی صبحها، درس خارج با موضوع امربهمعروف و نهیازمنکر داشتند و بنده خودم شرکت میکردم. حدود ۲۵ تا ۳۰ نفر خانم هم شرکت میکردند. خانمها، بیشتر از آقایان مینوشتند و بعضا مباحثه میکردند. ما خانمها انگیزه داریم، ذوق داریم، احساس نیاز داریم و توانایی هم داریم. مثل بنده تعداد زیادی هستند. حالا این زمانی که آقای رئیسی گذشته بودند برای خیلی از خانمها میسر نبود؛ چون ساعت ۷ تا ۸ صبح بود و خانمی که بچه کوچکی دارد و … ، ساعت ۷ صبح نمیتواند در درس شرکت کند و لذا میبینیم ساعت درس هم مردانه است و برای تعدادی از خانمها که مثل بنده بچههایمان بزرگ شدهاند و مشکل خانواده نداریم، یک تعدادی این مشکل را ندارند و میآیند؛ ولی من مطمئن هستم که حداقل ۱۰۰ تا خانم داریم که خیلی خوب توانایی و استعداد شرکت در دروس خارج و مباحث مختلف را دارند و اگر زمان درستی برای خانمها در نظر گرفته شود شرکت خواهند نمود. هم متأهل هستند و بعضا مجرد هم هستند.
اجتهاد: در سالهای اخیر مرکز مدیریت اقداماتی انجام داده است مثل درس خارجی که توسط استاد حقپناه در مدرسه اسلامشناسی حضرت زهرا(س) برگزار میشود.
بیک: من درس حاج آقای حقپناه را یکسال رفتم و خیلی هم خوب بود. درس خارج آقای حقپناه هم چون درس نکاح بود و ویژه خانمها، بنده هم چندین سال درس نکاح را در تحریر و لمعه تدریس کرده بودم، خیلی برای بنده جالب بود. افرادی مثل حاجآقای حقپناه هر جلسه میگفتند: «ما آمدهایم مباحثه کنیم.» ایشان خیلی نگاه متعالی نسبت به خانمها دارند و من در بین اساتیدی که تا این حد ارتقاء علمی دارند، ندیدم که اینقدر متواضعانه با خانمها برخورد کنند و حالت تکریم نسبت به خانمها دارند و (ما اکرم النساء الّا کریم) بهنظرم یکی از مصادیقش حاجآقای حقپناه باشند. اگر این آقایانی که الان در رأس شورای عالی هستند، نگاهشان نسبت به خانمها مقداری بهتر شود، به نظر میرسد که در سالهای آینده وضعیت ارتقاء علمی خانمها تا حد اجتهاد خیلی جلو برود؛ اما بنده مطمئن نیستم که نگاهشان این باشد که خانمها باید به اجتهاد برسند.
امیدوارم همین الان با همین سازوکاری که فراهم است، یک درس خارجی را مثل درس آقای رئیسی، برای خانمها برگزار کنند که خانمها هم حضور داشته باشند. به نظرم مثل درس آقای حقپناه خیلی کم است و مثل درس آقای رئیسی هم، زمانش خیلی زود بود؛ چون خیلیها از خانمها در آن زمان نمیتوانستند شرکت کنند.
اجتهاد: آیا این انتظار درستی است که فردی از بانوان و اساتید حوزه خواهران، در میان اعضای شورای عالی حوزهها حضور داشته باشند یا نه؟
بیک: من هم، همین نظر را دارم. در تصمیمسازیها و تصمیمگیریهای مربوط به خواهران، خانمها خودشان باید حضور مؤثر داشته باشند. یک نمونه را عرض میکنم: یکی از مسائل در حوزه خواهران، مسئله سن طلبههای ورودی بود که ورود به حوزه، یک سن محدودی داشت و اول ۲۰ سال و با ازدواج، ۲۲ سال بود. بنده نامهای به حاجآقای فرجام (مدیر اجرایی سابق حوزه علمیه خراسان) دادم و حضوری هم رفتم صحبت کردم که ایشان را متقاعد کنم. ۱۰ تا دلیل آوردم برای اینکه سن خانمها نباید محدود باشد. (به تعبیر ابوعلی سینا بهترین دلیل برای یک چیزی که تحقق پیدا میکند، وقوع آن است. من خودم در سنی وارد دانشکده الهیات فردوسی شدم که بیشتر از سیسال داشتم و سهتا هم فرزند؛ اگر شاگرد اول در هر درسی نبودم، دوم یا سوم بودم و با یک معدل خوب و با تحقیقات بسیار عالی در همان مقطع لیسانس هم فارغالتحصیل شدم. ما آن موقع مقطع لیسانس بودیم و درست است که بنده درسهای حوزه را در آن زمان خوانده بودم تا معالم و اصول مظفر و چون آن زمان حوزه مدرک نمیداد و من میخواستم معلوماتم بهروز و با مدرک باشد.) به آقای فرجام استدلال کردم که من با آن سن و سال و سه تا بچه توانستم. آن زمان به آقای فرجام گفتم اجازه بدهید در روزی که جلسه شورای برنامهریزی هست، من هم حضور داشته باشم و در مورد نحوه تعیین سن پذیرش خانمها دلایلم را بگویم. خانمها اگر در سن بیست سالگی ازدواج بکنند، تا سن ۲۷ و ۲۸ سالگی گرفتار بچه هستند و در زندگی جا نیفتادهاند و اتفاقا وقتی یک خانم ۳۰ ساله میشود، تازه زندگی بهدستش میآید و مدیریت میکند. بنده در دوره دانشجویی که تا لیسانس و فوقلیسانسم را گرفتم دو تا بچه دیگر هم آوردم. گفتم دیدید بچه مانع نشد همان معدلی که بنده در لیسانس گرفتم در فوق لیسانس هم گرفتم با ۵ بچه. پس نه سن و نه بچه زیاد مانع نیست. اجازه بدهید اگر سن خانمها هم بالا رفت بیایند به حوزه. آقای فرجام گفتند: خب وقتی فارغالتحصیل شدند چند سال میخواهند تدریس کنند و این بودجه حرام میشود. من گفتم عمر دست خداست و شاید خانمها آن اندازهای که تا بازنشستگی دولت میدهد شاید خدا سن داد و تدریس کردند. این چه بهانهای است؟ خلاصه هر چه ما گفتیم به آقای فرجام که بگذارید در جلسه بیاییم گفتند نه اصلا نمیشود خانم بیاید در جلسه آقایان بنشیند. البته گویا به خانم شایستهخوی (مدیر مکتب نرجسعلیهاالسلام) اجازه داده بودند. البته ایشان چون عضو کمیسیون خواهران بودند، در جلسه شورا رفته بودند و در زمینه گفتگویی هم شده بود و … .
به هر حال، یک تفاوتی باید بین دروس خانمها و آقایان باشد. این آقا که صبح بیرون میرود، ظهر غذایش حاضر است. شوهر یک طلبهای میگفت: «مدیر حوزه ما اذان صبح در مدرسه میآید، نماز جماعت با طلاب میخواند، ظهر و مغرب هم هست، نماز عشا هم میخواند و ساعت نه شب به خانه میرود.» گفتم: این وجهقیاس شما غلط است. شما یک مرد را با یک زن در این زمینه مقایسه میکنید؟ مدیر شما شب که به خانه میرود، باید خانم ایشان همه چیز را آماده کند که حاجآقا خسته است و نیاز به استراحت دارد. بنده که ظهر به خانه میروم باید غذا را آماده کنم و ظرفم را بشویم، بههرحال خانمها گرفتاری خودشان را دارند؛ اما این بدین معنا نیست که بین خانمها کسانی نیستند که بتوانند مجتهد بشوند. همان خانم صفاتی که الان هستند پنجتا بچه دارند. خانم مجتهده امین چندین بچه داشتند. چندین جلسه در خدمت خانم صفاتی بودیم، از بچهداریهایشان میگفتند. بنده خودم با مدیریت و دانشگاه درسدادن و حرمآمدن و همه اینها خب بالاخره ما پنج تا بچه داریم و نوه داریم؛ ولی میتوانیم مدیریت کنیم.
(لازم به ذکر است، بخش دوم این مصاحبه و پرسش سوالات جدید در موضوع اجتهاد بانوان، در روزهای آتی تقدیم علاقهمندان خواهد شد.)