فقه در حوزه حکومت اگر بخواهد اثرگذار باشد باید الزاماتی را رعایت کند که مهمترین آن نظام سازی است؛ در این مسیر تمدنساز بسنده کردن به تک گزارهها نمیتواند ما را به مقصود برساند.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، حجتالاسلام علی بخشی مقرر نظریه فقه حکومتی استاد علیرضا اعرافی در نشست «هم اندیشی فقه حکومتی» در مشهد، با بیان اینکه استاد اعرافی مباحث خود را ذیل عنوان فقه نظام ساز یا اجتهاد تمدن ساز ارائه کردهاند، گفت: پیش فرض اول ایشان این است که دین اسلام برای نیازهای ثابت بشر در نظر گرفته و برای شرایط متغیر هم تدبیر کرده است. پیش فرض دیگر این است که دین قدرت رهبری و ساخت جامعه و نظامهای اجتماعی را دارد و تمام ظرفیت مدیریت اجتماعی را دارا است.
وی افزود: فهم این نکته که غرب با سیستم و منظومه واحد و منسجم در مقابل اسلام قرار گرفته است و برای دفاع از حریم دین باید سازو کار مناسب را فراهم کنیم. بسنده کردن به تک گزارهها نمیتواند ما را به مقصود برساند. نیاز است که ما نرم افزارهای اداره جامعه را تولید کنیم.
بخشی در تعریف «فقه بایسته» از منظر استادش میگوید: فقهی است که با نگاه خرد و کلان به صورت سیستمی نگریسته میشود و در همه شئون زندگی برنامه ارائه میدهد. فقه در حوزه حکومت اگر بخواهد اثرگذار باشد باید الزاماتی را رعایت کند که مهم ترین آن نظام سازی است.
آسیبهای فقه موجود
این پژوهشگر در تبیین آسیبهای فقه موجود بیان کرد: یکی از آسیبهای فقه موجود نگرش فردگرایانه است که در سه سطح قابل ارزیابی است: ۱- مقطع دوره انزوای فقه شیعی تا عصر صفویه ۲- از مشروطه تا قبل از انقلاب اسلامی ۳- از انقلاب اسلامی به بعد. در مقطع اول استراتژی فقه شیعه، موضع منتقد بوده است و مبارزه منفی و سلبی که با دولتهای جائر داشتهاند. در جایی هم که همکاری بین فقها با حاکمان بوده است، به دلیل جهت حفظ تراث شیعه و نفوس مردم و راندن بیگانگان از بلاد اسلامی بوده است. دوره سوم که در گامهای آغازین آن هستیم، با مراجعه به منابع اصیل دینی و شیوههای فقه جواهری واقع میشود. البته با گشودن عرصههای جدید صورت میپذیرد.
وی آسیب دیگر فقه موجود را «دور بودن از موضوع شناسی علمی و تخصصی» دانست و اظهار داشت: امروزه مسائل و موضوعات از نظر تکثر و تنوع و ابهام و درهم تنیدگی موضوعات بایکدیگر، موضوع شناسی را دشوار ساخته است. موضوع شناسی پیشینه چندانی ندارد و عموماً به عرف واگذار شده است.
مقرر نظریه استاد اعرافی در ادامه ابراز داشت: علم اصول تنها ناظر به فقه است، اما از نگاه استاد اصول، دانش فهم دین است.
الزامات تحقق فقه بایسته
بخشی سپس به الزامات تحقق فقه بایسته پرداخت و مراحل آن را به شرح ذیل تشریح کرد: مرحله اول: تحلیل ورصد وضعیت موجود. مرحله دوم: اجتهاد منظومه سازی و دانش سازی؛ سیستمهای قضایی و حقوقی. مرحله سوم: اجتهاد نظام ساز (حرکت به سوی نظام سازی که با شهید صدر آغاز گردید.). مرحله چهارم: امتداد اجتهاد در قلمروهای معرفتی بشر ناظر به علوم انسانی و اجتماعی مرحله پنجم: امرحله مدل سازی؛ برای اجرا و طی کردن فرایند رفع کاستیها و معایب آن، برای مهیا شدن زمینه برای کارآمدی وپاسخگویی به نیازهای بشر.