همایش ملی فلسفه فقه نظامساز «با تاکید بر افکار و آرای شهید آیتالله محمدباقر صدر(ره)» از سوی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با همکاری برخی نهادهای علمی و فرهنگی کشور و با حضور فرهیختگان، دانش پژوهان، طلاب و سخرانی اساتید رشاد، میرباقری، علیدوست، میرمعزی و ایزدهی برگزار شد.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین سیدسجاد ایزدهی، دبیر علمی همایش ملی فلسفه فقه نظامساز، گفت: فقه شیعه از سالهای آغاز تدوین در قرن چهارم همواره رو به رشد بوده و در فرایند تحول روزآمدی داشته است و تا امروز که ما در خوان گسترده فقه زندگی میکنیم این تحول و تطور محسوس بوده و هست.
این استاد حوزه اضافه کرد: اگر فقه تحول یافته است مرهون چند عامل از جمله پیدایش مسائل مستحدثه، موضوعات و نیازهای جدید و … است و فقها برای اینکه بتوانند به مسائل جدید پاسخ دهند در روش و مبانی فقهی برای شناخت بهتر موضوعات بازبینی کردهاند.
فقه شیعه از آغاز پیدایش پویا و تحولگرا بوده است
ایزدهی افزود: تحولات فقهی را میتوان به دو قسمت تقسیم کرد؛ مقطع قبل و بعد از انقلاب. بعد از انقلاب چون نظام فقهبنیاد سر کار آمده طبیعا لازم است به اساس حاکمیت و نظام و مسائل اجتماعی از منظر فقهی پرداخته شود و نه اینکه فقط به مسائل فردی توجه کنیم و این نگاه مستلزم بازخوانی مبانی و نگاه درجه دوم به فقه است تا روش و کارکرد و غایات و گستره فقه متحول شود.
رئیس پژوهشکده نظامهای اسلامی بیان کرد: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی هر سال در سالگرد روز جهانی فلسفه با محوریت فلسفههای مضاف، یک موضوع را به عنوان همایش برگزیده است و امسال هم فلسفه فقه نظامساز مدنظر قرار دارد. حدود چهار سال است که ما یک هفته در میان جلسات مستمری در این زمینه داریم و در مورد اصل فلسفه فقه نظامساز و نقشه راه و روش و … بحث میکنیم.
دبیر علمی این همایش گفت: از حدود دو سال گذشته سفارش مقالات انجام شد و نزدیک به ۲۰ مقاله از سوی استادان نوشته شد که در قالب دو جلد کتاب منتشر شده است، بنا بر این بود که مقالات در سطح نازل نباشد و ادبیات فاخری تولید شود و استادان مبرزی چون حضرات آیات رشاد، علیدوست و میرباقری، مقالاتی نگاشتند و ماحصل آن این همایش است. این همایش با محوریت اندیشه شهیدصدر انجام میشود زیرا ایشان بعد از چندین دهه از عمر شریفشان هنوز هم مرجعیت فکری و اندیشهای دارند و آراء ایشان مورد توجه اندیشمندان در عرصه فقهی است.
جوهره فقه نظامساز، ارتباطات و روابط و مناسبات است
استاد علیاکبر رشاد، رئیس شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه تهران در این مراسم با گرامیداشت یاد و خاطره شهید صدر، گفت: آنچه از بارقات الهیه بر قلب او الهام شد بر زبانش جاری گشت و بعد از چند دهه اندیشه او به تدریج در تفکر فقهی در حوزههای علمیه در حال رواج است و ایشان تا پای جان هم در این مسیر ایستاد و در نهایت به شهادت رسید.
وی افزود: در حوزه فقه نظامساز که تعبیری دقیقتر از فقه نظام است، کارهایی در حوزه و به خصوص در قم و برخی شهرهای دیگر مانند مشهد، اصفهان و تهران شروع شده است و رشتههای جدید فقهی و گروههای علمی هم در این زمینه تشکیل شده است. ما هفتهای یکبار نشستی با موضوع نظامپردازی داریم همچنین جلساتی در حوزه فقه نظامساز داریم و بیش از دوهزار صفحه از مباحثات، پیاده و تنظیم شده است.
رشاد بیان کرد: برای اینکه مباحث چند سال اخیر صورتبندی شود بنده ساختاری را برای فقه نظامساز طراحی کردم و در جزئیات و اجزای آن هم مباحثی مانند فقه زیستفناوری، فقه السیاسه و … در جریان است. یکی از کارهایی که در این راستا انجام شده نقد ساختار کنونی فقه است و اینکه آیا روند کنونی فقه میتواند نظام تولید کند یا خیر؟
الگوی فعلی فقه پاسخگوی نیازها نیست
استاد درس خارج حوزه علمیه با بیان اینکه ساختار کنونی از زمان محقق حلی در شرایع بنانهاده شده است و الگوی او ۵۲ باب فقهی است، گفت: ما در این الگو بازبینی کرده و ساختار جدیدی چیدهایم و جوهره این الگو هم برگرفته از روایتی از امام صادق(ع) است و البته با اینکه این روایت مشکل سندی دارد ولی شمیم ولایت و امامت در آن جاری است.
وی ادامه داد: روایت امام صادق(ع) معطوف به روابط چهارگانه انسان با خدا، با خود، دیگران و طبیعت است که در این روایت ذکر فرمودند و بنده در ذیل هر کدام از این روابط هفت رابطه را ذکر کردهام؛ ما این را الگو قرار دادیم و تصور بنده این است که الگوی دقیقی است حتی اگر از معصوم صادر نشده باشد.
رئیس شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه تهران تصریح کرد: جوهره فقه نظامساز، فقه ارتباطات و روابط و مناسبات است؛ فقه فردی به شرط شیء و فقه جامعه و جوامع به شرط پیوند و رابطه با دیگران و روابط بینالمللی و … است؛ رسالههای عملیه فقه فرد به شرط لا است یعنی یک فرد چگونه اعمال فردی شرعی خود را انجام دهد ولی فقه نظام اینطور نیست.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار کرد: اگر بناست فقه نظامساز طراحی شود باید فرد هم به شرط ارتباط با افراد دیگر دیده شود؛ ذات نظام هم طبعا یک عنصر اجتماعی است و نظامساز وقتی معنا دارد که پای جامعه در میان است.
فقه دستگاه رفتاری است
وی در تعریف فقه افزود: فقه یک دستگاه رفتاری و نظام است؛ دستگاه رفتاری جامع که خودش مرکب از سلسله نظامات خردتر است و در ذیل نظامات هم خرده نظامهایی هست که از روش معتبر استفاده کرده و با غایت توجه به همه شئون حیات دنیوی انسان کار میکند و سه دسته تکالیف، حقوق و وضعیات ارکان آن را تشکیل میدهند.
رشاد بیان کرد: این ساختار ابواب، در چهار بخش قابل تعریف است؛ ابتدا رابطه انسان با خداوند و مقوله عبد و رب که خود آن مشتمل بر یک سری نظامات خردتر است. البته ساختارها باید دائما متحول شود مثلا ابواب در دوره محقق حلی ۵۲ بود ولی ما آن را ۱۵۰ باب کردیم و معتقدم منحصر به اینها هم نیست و برخی ابواب دیگر هم مدنظر بود ولی به دلایلی از آن منصرف شدم.
لزوم تدوین فقه تراریخته
وی ادامه داد: نوع دوم موضوعات نوع رابطه انسان با خودش هست، مانند فقه پژوهش و تحقیق، رابطه نفس و حقایق، فقه عقیده و مسائل کلامی، فقه طب و سلامت و موضوعات خردتری مانند مواد تراریخته که از موضوعات مهم در دنیاست و مردم بدون اینکه مراعات کنند از مواد تراریخته استفاده میکنند و متاسفانه افات فراوانی هم برای افراد و جامعه در پی دارد همچنین فقه ورزش و تفریحات سالم هم خودش یک باب مورد نیاز در فقه امروزی است.
رشاد بیان کرد: قسم دیگری که در ابواب فقه نظام مدنظر است، رابطه انسان با خلق و خلقت الهی است؛ رابطه انسان با انسان و رابطه انسان با غیرانسان؛ در این عرصه هم مقولاتی مانند فقه تربیت و تعلیم، فقه اخلاق و آداب، فقه تزکیه، فقه عائله و خانواده، فقه نکاح و طلاق و رحم، فقه رضا و نسب و واجبات الزوجین و اولاد و فقه اطفال مطرح است که الان متاسفانه بسیاری از اینها را نداریم. فقه تولی و تبری که الان نداریم در صورتی که یکی از فروعات دینی ما هست و بسیار در روابط ما با دنیا و ملل و اقوام و مذاهب تاثیرگذار است.
آیا تفکیک قوا شرعی است؟
استاد درس خارج حوزه علمیه تهران گفت: فقه مدیریت و سازمان، فقه سیاست و آنچه به آن تعلق دارد و فقه حکومتی هم در زمره آن است و به موضوعاتی چون کنش مؤمن و مکلف با حاکم و حکومت جائر میپردازد؛ اینکه نسبت انسان مؤمن و مکلف با حکومت در کشورهای غیراسلامی چیست؟ یا اینکه حکم انقلابکردن و نکردن در زمانی که حکومت شایستهای نداریم چیست و زمانی که حکومت اسلامی وجود دارد چه باید کرد. آیا تفکیک قوا لازم است یا خیر و آیا شرعی است یا عقلایی و اینکه چرا ده قوه نباشد و چرا موضوعمحور هم نباشد.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه ما مانند سکولارها نمیتوانیم نظامسازی کنیم و هر فعل مؤمن تابع حکم شرعی است، اظهار کرد: فقه ولایت هم از دیگر مباحث در این زمینه است که فقه حسبه در ذیل آن میگنجد، فقه امت و شعب هم همینطور که فقه امت فراتر از شعب است؛ فقه اقلیم و سرزمین، فقه قوه مقننه، فقه قوه مجریه، فقه دیپلماسی و همزیستی مسالمتآمیز با جهان، فقه قوه فرهنگی که معتقدم برندهتر از همه قوا در تعیین سرنوشت یک ملت هست و حتی اگر نظریه منتسکیو و … را هم بپذیریم باید این قوه وجود داشته باشد.
قوه فرهنگ به قوای سهگانه افزوده شود
رشاد بیان کرد: امروز قدرتها با ابزار فرهنگ و با ذهن و رسانه مردم جهان را مدیریت میکنند و سبک زندگی خودشان را به دنبال آن به دنیا صادر میکنند لذا امور فرهنگی کشور باید از دست دولت جدا و یک قوه مستقل تبدیل شود. البته برخی از دستگاههای فرهنگی طبق این قاعده زیرنطر رهبری هستند ولی این کفایت ندارد و به نظر بنده ضرورت ایجاد قوه فرهنگی در کنار قوه مجریه و مقننه و قضائیه از واجبات است همچنین امر به معروف و نهی از منکر هم باید زیر نظر این قوه فرهنگی باشد. امور امنیتی و اطلاعاتی هم باید قوه مستقلی داشته باشد و زیرمجموعه قوای دیگر نباشد.
استاد درس خارج حوزه علمیه تهران اظهار کرد: همچنین فقه مالکیت جو و فضا از مباحث مهم در این زمینه است که امام خمینی(ره) وارد آن شدند و فرمودند که جو و آسمان برای همه افراد است و کسی حق ندارد آن را منحصر به خودش کند. فقه مسکن و شوارع و فناوری هم از ابواب مهم و جدید در فقه نظامساز است زیرا امروز دنیا اسیر فناوری است ولی فقه ما کجاست؟
وی در پایان گفت: معتقدم ساختار فقه نظامساز باید متناسب با زمان امروز تولید شود که بنده تلاش کردم آن را در ۱۵۰ باب ارائه کنم ولی همانطور که عرض شد منحصر به این موارد هم نیست.
فقه تبیینکننده نظامات اجتماعی
استاد ابوالقاسم علیدوست، عضو جامعه مدسین حوزه علمیه قم در این همایش گفت: به نظر بنده، باید به صورت جدی از این عنوان ابهامزدایی شود زیرا این عنوان برخی خطرات را همراه خود دارد؛ کلمه نظامساز وصف فقه است و نه فلسفه. چنانچه منظور از فقه هم شریعت و احکام نیست بلکه دانش کاشف شریعت است یعنی همین فقهی که در حوزه هست و یا باید باشد.
وی افزود: من مقداری روی کلمه نظامساز حساس هستم و باید روی آن تاکید کنیم؛ این واژه خیلی به کار میرود و پربسامد است ولی معانی مختلفی از آن استعمال میشود و وقتی ترکیب نظامساز درست میشود، کلمه «ساز» هم ابهامی برای آن ایجاد میکند لذا باید مراد از نظام و نطامساز به خوبی تبیین شود.
استاد درس خارج حوزه علمیه گفت: گاهی مراد ما از فقه نظامساز، فقه دارای ساختار منظم و حسابشده است ولی گاهی فقه نظامساز گفته میشود ولی مراد، فقه تبیینکننده قواعد اجتماعی است و باید این مرز تبیین شود؛ یعنی فقهی که ناظر به رفتارهای اجتماعی جامعه است و براساس آن قواعدی را کشف میکند یعنی فقه تبیینکننده نظامات اجتماعی.
«همهدانها» بار سنگین بر دوش فقه نگذارند
علیدوست تصریح کرد: گاهی به اینجا میرسد که فقه طراحی نظامات اجتماعی و اجرایی میکند؛ راحت صحبت کنم، ما چند نفر در کشور داریم که در تمام فنون و مهارتها و علوم و مدیریتها تخصص دارند و رسانه هم در حد وسیع در اختیار آنان است و وقتی بحث رسالت فقه میشود طوری سخن میگویند که گویی قرار است فقه جزئیات برنامهها و اجراها را هم مشخص کند و مثلا میگویند اگر دنیا خلق پول و چک دارد حوزه چه کرده است؟
علیدوست با بیان اینکه شاخههایی که امروز برای فقه در حوزه درست شده است و بعضا برای آن مقاله و کتاب نوشتهاند را بنده به فال نیک نمیگیریم، افزود: ما به نام فقه نظامساز و حکمرانی نباید باری بر دوش فقه بگذاریم که رسالت آن نیست؛ ما باید بحث علمی توسط متخصصان، نه همهدانها که زیاد داریم و در همه چیز اظهارنظر میکنند و رسانه هم دارند، داشته باشیم و اگر قرار است با عنوان فقه نوپیدا و معاصر انقساماتی صورت بگیرد باید حسابشده باشد و دقیقا بفهمیم چه انتظاراتی از فقه وجود دارد.
ماجرای فقه اموی و فقه حسینی
وی افزود: شما شاید شوخی تلقی کنید ولی شاهد برخی تقسیمبندیها مانند فقه اموی و فقه حسینی و … هستیم و باید ببینیم چه مقدار این حرفها رسالت فقه است؛ عرض بنده این است که ما باید تکلیف خودمان را با عناوین فقه تمدنی، فقه حکمرانی و … دقیقا روشن کنیم و متکفلان حوزه و اندیشمندان در قم و تهران باید روی واژههایی که به کار میبرند دقت کرده و متوجه حساسیتها باشند و باری روی فقه نگذاریم که اگر فردا فلان چیز گران شد بگویند خب فقه است و فقه هم ناتوان است.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم با بیان اینکه اگر فرض را بر این بگذاریم که فقه نظامساز، فقه منسجم و دارای سیستم و آغاز روشن و سرانجام روشنی است، گفت: چنین فقهی یکسری گزارههای کنار هم چیدهشده نیست که نتیجه منسجمی ندارد.
قوانین کمکی به استحکام خانواده نکرده است
علیدوست تاکید کرد: وضعیت فقه خانواده و قانون خانواده را در کشور ببینید و تحولاتی که رخ داد آیا شرافت خانواده را بالا برده است و نهاد خانواده را مستحکمتر کرده است؟ یا رفتارهایی که در اقتصاد و بانکداری داشتیم واقعا اسلامی و نظاممند است یا یکسری استنباطات اتمیک کنار هم قرار گرفته و یک چیزی درآوردیم که به امید خدا پیش میرود؟
استاد درس خارج حوزه بیان کرد: اگر بخواهیم روی فلسفه فقه نظامساز کار کنیم نیازمند اصول فقه و تغییر در آن هستیم؛ آن چیزی که میتواند فقه نظامساز تولید کند اصول فقه است و باید ساختار اصول فقه قدری تغییر کند و مسائل دیگری ایجاد شود که بنده با عنوان دفتر دوم و سوم اصول فقه بر روی آن تاکید دارم.
وی افزود: الان از ابتدا تا انتهای کفایه، وظیفه فهمنده نص را بیان کرده ولی رسالت مبینان شریعت دیده نمیشود لذا ابهاماتی ایجاد شده است؛ ما درباره نهادهای پربسامد مانند عقل و عرف و مصلحت و منبعوارهها و مقاصد و نصوص مبین مقاصد بحثی نداریم لذا باید به واقعیت تن دهیم البته نمیگویم اصول باید سه برابر شود و حتی لازم است بخشی قیچی شود ولی به هر حال باید تغییراتی ایجاد کنیم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اضافه کرد: از شهید صدر دو ورود در مورد فلسفه فقه نظامساز داریم؛ یکی منطقهالفراغ است که البته در تراث قبل از ایشان هم بوده ولی به نام ایشان سکه خورده است ولی در اینجا خیلی از مباحث را میتوان داشت گرچه اصل آن جای بحث است که آیا منظور فراغ از نص عام است یا خاص؟ و اگر عام است در کجا سراغ داریم؟
رد مبنای شهید صدر
استاد درس خارج حوزه علمیه گفت: دومین ورود ایشان هم به نظام اقتصادی است؛ ایشان در اینجا هم به فلسفه فقه نظام نزدیک شده گرچه آنچه ارائه کرده این است که میتوان از فتاوای فقیه دیگر استفاده کرد یعنی از مبنای خود دست برداشته و سراغ مبنای فقیه دیگر میرود که بنده این موضوع را خالی از مناقشه نمیدانم و گمان او را درست نمیدانم. البته برخی این مسئله را توجیه کردهاند ولی بنده آن را قبول ندارم.
وی افزود: کسانی که با مؤسساتی به نام شهید صدر مرتبط هستند اگر نوآوری در اندیشه ایشان سراغ دارند ما به عنوان مسئول کرسیهای علوم عقلی حاضریم به نام ایشان ثبت و ضبط کنیم و تلاش میکنیم افکار این شخصیت سترگ و دوستداشتنی بیشتر معرفی شود.
استاد درس خارج حوزه علمیه با اشاره به کتاب فقه الاهداف فی فکر الشهید الصدر، گفت: نویسنده این کتاب درصدد بیان مقاصد است لذا اگر این شاخه هم بحث شود شاید به تعین سومی از ایشان برسیم و آن اینکه ایشان در حقیقت به سمت مقاصد شریعت پیش رفته است.
علیدوست در پایان اظهار کرد: ما در خیلی از مباحث فلسفی و فقهی و فلسفه فقه اگر تفکری داریم امتداد اجتماعی نمیدهیم؛ شما فلسفه ماتریالیسم دیالکتیک را ببینید فارغ از اینکه قبول داریم یا خیر ولی برای آن مثال زده و تطبیقات به روز میآورند ولی ما برای امتداد فلسفه ملاصدرا چه کردهایم؟ اصلا امتداد دارد؟ احساس بنده این است که در مورد فلسفه فقه هم این امتداد را شاهد نیستیم و حجاب مشمئزکننده معاصرت هم بر فقه حاکم است که اجازه نمیدهد نیروهای صاحب فکر شناخته شوند.
لزوم تأسیس دانش جدیدی برای استنباط نظام رفتارها و روابط اجتماعی
حجتالاسلام والمسلمین سیدحسین میرمعزی، رئیس گروه اقتصاد مرکز تحقیقات اسلامی مجلس نیز در سخنانی بیان داشت: یکی از اهم مسائل فلسفی این است که چیستی مضاف الیه بحث شود و من تلاش کردم ابهامات را توضیح دهم.
وی ادامه داد: شهید صدر به نظام اقتصادی وارد نشده بلکه مذهب اقتصادی ارائه داده است و مذهب را قواعد کلی روش تنظیم حیات اقتصادی تبیین کردهاند؛ تعریف شهید صدر از نظام اقتصادی موجود نیست، اما میتوان از تعریف آن مرحوم بر نظام اجتماعی وام بگیریم که فرموده: «مجموعهای از روابط انسانی در شئون مختلف زندگی است که به منظور تأمین نیازهای انسان سامان یافته اند».
دانشیار گروه اقتصاد اسلامی پژوهشکده نظامهای اسلامی اظهار داشت: بنابراین نظام اقتصادی عبارت از مجموعه از روابط شده است؛ نظام اقتصادی انسان از دیدگاه اهل سنت عبارت است از روشها و برنامههای عملی که نظام اقتصادی را دارای دو ویژگی مبتنی بر اصول و در چهارچوب اجتهادی که تعریف میکنند باشد.
وی در ادامه افزود: بحث در این است که ما در یک تأثیر و تأثر بین رفتارها در جهت اهداف میاندیشیم و به دنبال کشف این تأثیر و تأثرها هستیم و برای مثال وقتی یکی از اهداف اقتصاد عدالت اقتصادی باشد باید منطق حرکت به سمت عدالت را نظام اقتصادی پاسخ دهد؛ سعی کردم بگویم مفهومی از نظام اقتصادی که ارتباط آن با فقه و اخلاق و معنویت ارتباط موضوع و حکم است و احکام در آنجا بیان شده است و اگر این رفتارها شکل گرفت چگونه به سمت عدالت پیش میرود.
میرمعزی در پایان خاطرنشان کرد: به نظر من باید دانش جدیدی بین دانشهای اسلامی برای استنباط نظام رفتارها و روابط اجتماعی تأسیس شود که بتواند به روش اجتهاد از منابع و آیات و روایات مجموعه را به روی هم بریزد و از مبانی هستی شناسی نیز استفاده کند و از طریق اجتهاد معتبر بتواند به نظام رفتارها برسیم.
تکامل حیات اجتماعی جزء ماموریتهای فقه است
استاد سیدمحمدمهدی میرباقری، رئیس فرهنگستان علوم اسلامی، در همایش ملی فلسفه فقه نظامساز، گفت: تلقی بنده از عنوان همایش اعمال ساختارگرایانه است در حالی که ما فقهی میخواهیم که سرپرستی تکامل اجتماعی را برعهده بگیرد و در ذیل آن هم ساختارها ساخته و هم متحول میشوند.
وی با بیان اینکه موضوع اصلی سرپرستی تکامل اجتماعی هم تکامل نظام اختیارات در عرصه قلب و ذهن و جوارح، سیاست و فرهنگ و اقتصاد است، افزود: لذا ماموریت فقه فقط ساخت نظام نیست و تکامل حیات اجتماعی هم جزء ماموریتهای فقه است.
میرباقری افزود: ما همانطور که فقه را باید در قاعده هرم توسعه دهیم باید آن را به راس هم تسری دهیم، حتما مفاهیمی که از علم کلام به فقه و اصول سرریز میشوند باید فراوری و تبیین شوند تا تکامل فقه و اصول هم مقنن شود. طبیعتا بر همین اساس یک مفهوم محوری از علم کلام به نام پرستش داریم که به فقه و اصول هم سرریز میشوند و این مفهوم از طریق فلسفه علم کلام وارد فقه و اصول میشود.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه این مفهوم از علم کلام در قالب حجیت به علم اصول سرریز شده و در فقه در قالب حکم، گفت: در این صورت سهگانه پرستش، حجیت و حکم تشکیل میشود بنابراین اگر فلسفه فقه را علم درجه دو و ناظر به فقه بدانیم اصلیترین مفهومی که در فلسفه فقه باید بحث شود، مفهوم حکم خواهد بود و اگر در آن توسعه ایجاد نکنیم امکان گسترش فقه را نخواهیم داشت.
وظیفه فقه فقط دورکردن از عقوبت نیست؛ نیازمند قواعد پرستش هستیم
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی با بیان اینکه اگر دامنه پرستش را اینطور تعریف کردیم که ما باید خدا را پرستش کنیم تا از عقوبت دور شویم، اظهار کرد: بنابراین باید دنبال احکامی باشیم که تامین از عقوبت را برای ما فراهم میکند یعنی کار فقه این است که احکامی بدهد که آحاد مکلفین از عقوبت خدا دور شوند و ماموریت علم اصول هم مستندسازی این سطح از فقه است که مرحوم آیتالله خویی به خوبی به آن پرداخته و فرموده است برای تامین از عقوبت نیاز به فهم احکام داریم و ماموریت اجتهاد تامین مردم از عقوبت است.
وی اضافه کرد: وقتی این حد از فقه را در علم اصول ببندیم و در علم کلام هم به این تعریف بسنده کنیم نباید بیش از این هم توقع داشته باشیم لذا باید مفهوم پرستش توسعه یابد و معطوف به حوزه حیات فردی و اجتماعی انسان شود. در این صورت نیاز به حکم برای پرستش خواهیم داشت و برای این باید حکم را توسعه دهیم و توسعه حکم و استناد به شارع نیازمند علم اصول است و در علم اصول محوریترین بحث، حجیت است و در غیر این صورت امکان ارتقاء قواعد علم اصول و فقه فراهم نخواهد شد.
میرباقری بیان کرد: بر این اساس، کلمه توحید یک معنای حداکثری است یعنی هر کجا که انسان اختیارش قابل اعمال است باید خدا را بپرستد و ما در هیچ کجا حق شرک نداریم ولو اینکه در حیطه فکر و ذهن و قلب انسان باشد چه رسد به رفتار او. نمیتوان گفت ما در حیطه فهم لازم نیست خدا را بپرستیم البته سطحی از فهم، در اختیار انسان نیست ولی از جایی که انسان با اراده و اختیارش شروع به فهمیدن میکند حتما باید مبتنی بر قواعد پرستش خدا عمل کند.
این استاد مطرح حوزه علمیه قم افزود: آیا شرک در فکر انسان جایز است؟ بنابراین احکام پرستش خدا در ایمان، فهم و ارتکاب باید تدوین شود، اگر حوزه اختیار انسان را توسعه دهیم و مثلا بگوییم وقتی وارد اجتماع میشود هم اختیار دارد یعنی اگر جمعی کنار هم قرار گرفتند و جامعه درست کردند در این صورت یا غایت و هدفشان پرستش خداوند است و یا پرستش دنیا و فرض سومی هم ندارد مگر اینکه بگوییم مخلوطی از این دو. اگر جامعه در جهت غلبه دستگاه شیطان کار میکند دنیاپرستی است و برعکس.
تعریف غیر دینی از چرایی ایجاد نظام اجتماعی
عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: نکته مهم این است که آیا جامعه برای پرستش شکل میگیرد یا رفع نیازهای مشترک؟ اگر تحلیل علوم اجتماعی را که ریشهدار است و ما هم آن را بدون استناد دینی پذیرفتهایم و دائما تکرار میکنیم یعنی جامعه برای رفع نیازهای مشترک ایجاد شده است. این یک نگاه است ولی نگاه دیگر این است که اصلا از ابتدا جامعه تشکیل میشود که یا دنیا را بپرستند یا خدا را و انسانها یا خداپرست هستند یا دنیاپرست.
وی افزود: این دو نگاه خیلی فرق دارد و اگر نگاه اول را داشتیم یعنی جامعه برای رفع نیازهای مشترک درست شده در این صورت عرصه، عرصه عرفیات محض است کما اینکه مرحوم میرزای نائینی فرموده است ولی اگر گفیتم عرصه حیات اجتماعی عرصه پرستش خداست در این صورت نیازمند احکام و قواعد پرستش هستیم.
میرباقری اظهار کرد: شیخ مهدی حائری در بحث ولایت فقیه از معرفتشناسی شروع کرده و گفته است معیار صحت، دین نیست و حیات بشر هم برای رفع نیازمندیهای طبیعی بشر بوده و انبیاء هم برای تشکیل جامعه نیامدند و دین حق دخالت در اجتماع را ندارد لذا ولایت فقیه هم مجاز اندر مجاز است یعنی ولآیتالله هم مجازی است.
تعبیر میرزای نائینی درباره عرفیبودن حیات اجتماعی
استاد حوزه علمیه قم گفت: عرصه حیات اجتماعی، عرصه پرستش نیست که شما بخواهید احکام دینی بر آن بار کنید؛ بنابراین پرستش یا الهی یا مادی و یا التقاطی است و اگر این تبیین نشود انتظار تفقه دینی برای ساخت نظامات اجتماعی بیهوده و بیمعناست و حداکثر همان سخن میرزائی نائینی است که آن را عرصه عرفیات محض میداند.
وی تاکید کرد: اگر قرار است فقه را به عرصه حیات اجتماعی وارد کنیم باید بگوییم ارادههای اجتماعی انسانها هم باید خدا را بپرستند و برای این کار باید احکام و قواعدی وضع شود و اگر نپرستند هم نیازمند دین خودشان و احکام و قوانین خودشان هستند کما اینکه در سوره مبارکه کافرون فرموده است «لکم دینکم و لی دین» دین و پرستش تعطیلبردار نیست.
عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: اگر ما عرصه پرستش و دین را تبیین کردیم، دامنه فقه هم تعیین خواهد شد و خواهیم گفت احکامی که اسلام بیان کرده فقط ناظر به رفتار فرد و تامنی از عقوبت نیست و ناظر به عرصه قلب و ذهن و حس افراد است گرچه در حوزه فهم، محور آن احکام توصیفی است زیرا در فهم جهان باید معارف توصیفی وحی را محور قرار دهیم و نمیتوانیم حکمت مستقل از وحی درست کنیم.
وی افزود: احکام رشد انسان هم باید به نحو هماهنگ تشکیل شود همان کاری که در عرفان در حوزه روح انجام میشود پس فقه باید در حوزه فردی هم ارتقاء یابد و این نیازمند ارتقاء حجیت و ارتقاء علم اصول است. اگر گفتیم در حیات اجتماعی هم انسانها باید خدا را بپرستند در حوزه سیاست و فرهنگ و اقتصاد هم این فرایند باید باشد.
پرستش تاریخی
میرباقری تصریح کرد: اگر گفتیم اختیار انسانها در طول تاریخ به هم پیوند میخورد و امت ساخته میشود، پرستش تاریخی هم ایجاد خواهد شد و همه باید برای ظهور کار کنیم و تعلق به نبی اکرم داشته باشیم. در پایان جنگ جمل یکنفر به حضرت گفتای کاش برادرم بود و امروز را میدید و حضرت فرمودند او هم با ماست و در ثواب کار ما شریک است بنابراین باید نظامی مناسکی برای پرستش ایجاد شود و آن را توسعه دهیم.
وی اضافه کرد: اگر نتوانیم مفهوم پرستش را فراوری کرده و توسعه دهیم، فقه وارد حیات و عرصه اجتماعی هم نخواهد شد؛ بنابراین رسالت آن فقه سرپرستی اجتماعی در ذیل نظامات تاریخی است که فقط معصومین عهدهدار آن هستند و ایشان نسبت به تاریخ ولایت مطلقه اجتماعی دارند.
رونمایی از مجموعه دوجلدی «فقه نظام»
لازم به ذکر است، در حاشیه همایش ملی «فلسفه فقه نظامساز» از مجموعه دوجلدی «فقه نظام» با حضور اساتید علی اکبر رشاد، سیدمحمدمهدی میرباقری، ابوالقاسم علیدوست و سید حسین میرمعزی رونمایی شد.
پژوهش حاضر با عنوان «فقه نظام» کوششی از حجتالاسلام سیدسجاد ایزدهی، رئیس پژوهشکده نظامهای اسلامی است که با تمحض در حوزه فقه سیاسی، آثار متعددی در این حوزه تولید کرده است. این اثر که محصول تلاش فکری و اندیشهورزی برخی اساتید و اندیشمندان حوزه نظام سازی است، درصدد کشف و تبیین اموری چون امکان و ضرورت نظام سازی، ماهیت نظام سازی، روش شناسی نظام سازی، رویکردها و نگرشهای متعدد در حوزه نظام سازی، ظرفیتهای فقه نسبت به نظام سازی و عرصههای مختلفی که دانشهای متعدد چون نظام اقتصادی، نظام سیاسی و نظام اخلاقی و معنوی میتوانند به نظام سازی مبادرت ورزند.