شبکه اجتهاد: چندی است که جلسات و گفتگوهای مرتبط با پدیده معیوبِ هوش ماشینی در کشور و در حوزه علمیه گسترش یافته است و تقریباً همان حرفهای مطرح در اسناد بین المللی در حال ترجمه و فارسی سازی است. (نفوذ سند ۲۰۳۰ در حوزه علمیه) به نظر من قضاوت برخی کارشناسان حوزوی درباره هوش مصنوعی شبیه قضاوت حوزه درباره بانک و بورس است و چندی دیگر عدم دقتهای موضوع شناسی در این مسئله هم واضح خواهد شد!
برای کمک به تصحیح قضاوت کارشناسان حوزوی در مسئله هوش مصنوعی -در ابتدای امر- پیشنهاد میکنیم که روش موضوع شناسی در این مسئله تصحیح شود. در روشِ مختارِ موضوع شناسی، یک موضوع را در سه مرحله ی الف- “تنقیح بیانی” (شامل تنقیح معنائی و لفظی)، ب- “تنقیح غیر بیانی” (شامل بررسیِ تأثیر تضعیف یا تقویت زیرساختهای ۹ گانه هدایت در پیدایش یا محو یک موضوع) و ج- “تنقیح شاکله ای” (بررسی بسته اقدامات انگیزه ساز برای ایجاد اقبال نسبت به یک موضوع) بررسی میکنیم.
الف: خلاصه بحث در مرحله “تنقیح بیانیِ” مسئله هوش مصنوعی: “هوش ماشینی” ابزاری جدید برای مدیریت متمرکز است؛ به عبارت دیگر وقتی مسئله امنیت، اقتصاد، اطلاعات و علم، حمل و نقل، محیط زیست و… به شکل متمرکز اداره میشود؛ با هوش مصنوعی تسلط بیشتری برای اداره کنندگان و علاقه مندان به جهانی سازی به دست میآید. اصلی ترین معنای مورد تأکید در تحلیلهای مرتبط با هوش مصنوعی، تأکید بر عجز هوش انسانی در فرآیند استفاده از الگوهای متمرکز است.
قبلاً گفتهایم که: جامعه سازی اسلامی به سمت الگوهای غیرمتمرکز تمایل دارد و مفهوم اصلی اش “خود تنظیمی فرد در روابط انسانی در حوزههای سیزده گانه” است. تأکید بر اصل خود تنظیمی در روابط انسانی -به جای تنظیمهای جبری و ماشینی- و بیان فوائد ناشی از آن مانند تفریح، خلاقیت، مسئولیت، دوام و… جامعه را به تدریج از مدیریت متمرکز (کنترل افراد) و لوازم آن -از جمله هوش مصنوعی- به سمتِ مدیریت غیر متمرکز (رشد افراد) هدایت میکند!
ب: خلاصه بحث در مرحله “تنقیح غیر بیانی” مسئله هوش مصنوعی: تضعیف زیرساختهای نه گانه هدایت -از جمله تضعیفِ زیر ساخت مکاسب- به تقویت ایده هوش مصنوعی کمک نموده است. به عبارت بهتر در الگوهای تولید توسعه غربی، اصل رقابت بر فرآیند تولید حاکم است و موفقیت در این اصلِ معیوب، نیازمند جمع آوری و تحلیل اطلاعات مرتبط با بازارهای ملی و جهانی و ذائقه مصرف کنندگان و بالتبع استفاده از هوش مصنوعی است؛ به عبارت دیگر مفهوم تسلط بر بازار، یکی از مفاهیمِ زمینه ساز برای گسترش تحقیقات مرتبط با هوش مصنوعی است.
تأثیر انحراف در زیرساختهای ۸ گانه دیگر هدایت (شامل ۱- زیرساخت امامت، ۲- زیرساخت علم، ۳- زیرساخت نفی سبیل، ۴- زیرساخت عبرت، ۵- زیرساخت نظم، ۶- زیرساخت تزکیه، ۷- زیرساخت فرقان و ۸- زیرساخت بیان) بر پیدایش و تقویت مسئله هوش مصنوعی، بخش تکمیلی در مرحله تنقیح غیر بیانی این مسئله است.
ج: خلاصه بحث در “تنقیح شاکلهای” مسئله هوش مصنوعی: مهمترین اقدام برای اقناع حوزه علمیه در مسئله هوش مصنوعی، تدوین بستههای بحثی تحریف یافته و ناقص در توصیف هوش مصنوعی است؛ به عبارت دیگر طرفداران هوش مصنوعی در مقام اقناع حوزه -به جای توصیف واقعی و مدل مند از هوش مصنوعی- بر فواید هوش مصنوعی در بررسی روایات و آیات و تتبع بهتر در اقوال فقهاء، تاکید زیادی میکنند.
همچنین طرفداران هوش مصنوعی در مقام اقناع بخش تولید در استفاده از هوش مصنوعی، بر سودآوری و ارزش افزوده هوش مصنوعی تاکید میکنند. به عبارت بهتر در بخشِ تنقیح شاکلهای هوش مصنوعی، تحلیلهای اقناع کننده و شاکله ساز طرفداران هوش مصنوعی برای طوایف مختلف تبیین میشود.