اختصاصی شبکه اجتهاد: شعار حمایت از کالای ایرانی را رهبر انقلاب در پیام نوروزی برای سال ۹۷ اعلام کردند. پیشازاین و در سالهای قبل نیز رهبر انقلاب بر حمایت از تولید و کار و سرمایه ایرانی تأکید کرده بودند، اما آن نتیجه مطلوب حاصل نشد. حالا با فراخوان «حمایت از کالای ایرانی»، آحاد ملت هم خطاب قرارگرفتهاند تا با حمایت از تولیدات فرزندان خودشان، چرخ اقتصاد وزندگی خانواده ایرانی را به حرکت درآورند. با توجه به اهمیت این بحث در خودکفایی اقتصاد کشور و حل مشکلات آحاد مردم، سؤالاتی در گفتگو با حجتالاسلام امینرضا عابدی نژاد، استاد فقه و فلسفه مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی مطرح گردیده است که از نگاه شما میگذرد.
اجتهاد: ادله فقهی لزوم حمایت از کالای ایرانی چیست؟
عابدی نژاد: طبیعتاً عنوان حمایت از کالای ایرانی به خودی خود و صرف نظر از عناوین ثانوی، فاقد لزوم فقهی است و نمیتوان برای آنیک حکم لزومی در نظر گرفت؛ اما اگر همین مسئله را با توجه به شرایط و اقتضائات زمان در نظر بگیریم موضوع آن عوض میشود و حکم جدیدی میطلبد. اکنون در ایران، نظام اسلامی برپاست و حفظ این نظام الهی موجب واجبات است. از سوی دیگر این نظام در معرض شدیدترین حملات و فشارهای اقتصادی از سوی استکبار قرارگرفته است. یکی از مؤثرترین اقدامات برای حفظ اقتدار و موجودیت این نظام اسلامی، مقاومسازی درونی اقتصادی نظام است. بهترین راهبرد برای این مقاومسازی و افزایش قدرت اقتصادی و مصون ماندن از لطمات و تحمیل دشمن مستکبر، رونق تولید داخلی است. از طرفی، مقدمه ضروری و جانشینناپذیر رونق تولید حمایت از کالای ایرانی است؛ بنابراین حمایت از کالای ایرانی بهعنوان ثانوی، ضرورت و لزوم مییابد؛ بنابراین ایجاد قدرت در اشکال متنوع آن از اهداف مسلم نظام اسلامی است. همچنین آیه «اعدوا لهم ما استطعتم من قوه» محدود به زمینه خاصی نیست و شامل قدرت اقتصادی هم میشود بنابراین خود اقتدار نظام اسلامی مصلحت ملزمه است و مقدمه حفظ نظام است.
اجتهاد: آیا این ادله مفید وجوب است یا صرف استحباب یا هیچیک؟
عابدی نژاد: اگر به این بیانی که عرض شد دقت بفرمایید این ادله قطعاً مفید وجوب است. منتها اینجا ملاحظاتی وجود دارد که باید به آنها توجه کرد. اول اینکه مفهوم حمایت در این ترکیب یک مفهوم موسع است و شامل مجموعهای از اقدامات، شامل بهبود کیفیت تولید، حمایت از کارگر و کارفرما، فرهنگسازی، اقدامات حقوقی و قضایی و رقابتی کردن تولیدات داخلی میشود؛ بنابراین حمایت معنای موسعی دارد.
نکته دوم این است که این وجوب، یک وجوب اجتماعی است و متوجه مجموعهای از مکلفین است؛ مجموعهای که شامل دولت، مجلس، قوه قضائیه، اصناف و همه افراد اجتماع میشود.
اجتهاد: قواعدی نظیر نفی سبیل و … حمایت از کالای ایرانی را اثبات میکند یا اسلامی؟
عابدی نژاد: با بیانی که عرض شد معلوم شد که دلیل وجوب حمایت از قدرت اقتصادی نظام اسلامی صرفاً امر سلبی نیست؛ یعنی خود مقاومسازی و قدرت اقتصاد نظام اسلامی، مطلوب و واجب است، حالا چه منجر به سلطه بشود یا نشود؛ اما طبیعتاً اگر مسئله سلطه بیگانه باشد، در اینجا وجوب اقتدار نظام اقتصاد اسلامی مؤکد میشود؛ بنابراین وجوب شرعی وابسته به اقتدارافزایی نظام اسلامی است و کالای ایرانی ازاینجهت موضوعیت پیدا میکند.
اجتهاد: آیا فقه سنتی، توانایی تئوریزه کردن شعار امسال را دارد؟
عابدی نژاد: کار فقه، تئوریزه کردن نیست. فقه یعنی کشف حکم الهی از ادله تفصیلی. البته فقه ما فقه جواهری است یعنی حجیت استنباط باید احراز شود و این مسئله منافاتی با توجه به فقه اجتماعی ندارد. البته فقه فردی توجه به این امور ندارد؛ و این آسیبی است که بزرگان ما مثل شهید صدر مطرح کردهاند. بنابراین فقه ما مطلوب ما که توان حل این مسائل را دارد فقه جواهری اجتماعی است.
اجتهاد: با توجه به اینکه عدم خرید از کالاهای ایرانی، صرفاً «عدم النفع» را برای تولیدکنندگان ایرانی به دنبال دارد نه اضرار به ایشان را، آیا میتوان با تمسک بهقاعده لا ضرر، وجوب خرید از این کالاها را نتیجه گرفت؟
عابدی نژاد: این تحلیل و اصول موضوعه این پرسش برخاسته از همان فقه فردی است. ازاینجهت این سؤال خوب است که یک تصویر روشنی از فقه فردی ارائه میکند، به این معنا که وابستگی سیاسی و اقتصادی مسئله نفوذ فرهنگی و ضعف و انحطاط جامعه اسلامی که ناشی از یک اقتصاد مصرفی و غیر تولیدی است در حد نفع یا عدم نفع افراد تحلیلشده است. مشکل ما با فقه فردی دقیقاً همینجا است؛ یعنی مسئلهای که ابعاد اجتماعی دارد و سرنوشت یک جامعه را مشخص کرده و راه را برای سعادت و شقاوت یک جامعه هموار میکند در ابعاد واقعی خودش دیده نمیشود و بهاصطلاح در حدود رابطه و کاسبی یک کاسبکار تحلیل و بررسی میشود؛ اما در نگاه فقه اجتماعی، قدرت اقتصادی یکی از مصالح لزومیه جامعه اسلامی است و احراز آن ضرورت و وجوب پیدا کرده و رونق تولید و حمایت از کالای جامعه اسلامی واجب شرعی محسوب میشود.
اجتهاد: آیا اساساً عنوانی فقهی وجود دارد که محدودههای اعتباری جغرافیایی را به رسمیت بشناسد یا آنکه موضوع ادله مرتبط با احکام اجتماعی، جامعه اسلامی و مسلمانان است نه یک کشور خاص؟
عابدی نژاد: در درجه اول موضوع ادله مرتبط با احکام اجتماعی اسلام نظام اسلامی و حکومت اسلامی است؛ یعنی ملاک اتم برای تحقق احکام نظامواره اجتماعی اسلام شعاع و محیط حاکمیت اسلام و نظام اسلامی است؛ یعنی این احکام، در درجه اول، مربوط به حکومت اسلامی است نه حکومت مسلمانان؛ بنابراین ممکن است یک کشور خاص مانند جمهوری اسلامی ایران مصداق نظام اسلامی باشد و احکام خاصی که ناظر به این نظام مقدس است در دیگر کشورهای اسلامی جریان نداشته باشد. به همین جهت است که برخی از بزرگان ما مانند حضرت امام وقتیکه از وجوب حفظ نظام سخن میگفتند مقصودشان وجوب حفظ همین ساختار سیاسی جمهوری اسلامی در ایران بود و همین حفظ ساختار سیاسی را اوجب واجبات میدانستند؛ که طبعاً این حکم برای ساختارهای سیاسی دیگر کشورهای اسلامی جاری نیست. ما وجوب شرعی حمایت از کالای ایرانی را باید بر اساس همین اصول درک و تلقی کنیم.
اجتهاد: با توجه به حضور کفار در میان تولیدکنندگان ایرانی، آیا میتوان حکم به لزوم خرید از ایشان و عدم خرید از تولیدکنندگان مسلمان سایر کشورها نمود؟
عابدی نژاد: این سؤال دوباره بر اساس اصول موضوعه فقه فردی مطرح میشود. در این رابطه، توجه به چند نکته لازم است. اول اینکه حمایت از کالای ایرانی مطلقاً به معنای قطع علاقات تجاری با دیگر کشورها و بهخصوص کشورهای اسلامی نیست. همچنان که پیشتر گفتیم حمایت یک معنای موسعی دارد و وجوب و ضرورتش متضمن مجموعهای از اقدامات است. باید نوع تجارت و مصرف کالاهای خارجی هوشمندانه و منطقی بشود. نکته دوم این است که مسئله حمایت از کالای ایرانی یا تولیدگران در نظام اسلامی را نباید صرفاً از دریچه منافع این افراد تحلیل کرد. در نظام اسلامی ممکن است افرادی با اعتقادات مختلف وجود داشته باشند منتها در ذیل نظام اسلامی زندگی میکنند و فعالیت مفید اقتصادی آنها اعتلا کلمهالله است. اعتلا نظام اسلامی و ولایت الهی است. برعکس ممکن است فرد مسلمانی در یک نظام استکباری فعالیت انجام دهد و نتیجه فعالیتش افزایش اقتدار نظام استکباری و الحادی بشود؛ بنابراین ازنقطهنظر بینش اجتماعی و فقه نظام اجتماعی این مسائل باید تحلیل بشود. همین جهت دفاع از جان و مال ذمی در نظام اسلامی واجب است چرا؟ چون در ذیل نظام اسلامی فعالیت وزندگی میکند. مسئله اساسی تحکیم و توسعه ولایت الهی است و نباید مسئله را صرفاً بر اساس اعتقادات افراد تحلیل کرد.