آقایان هم اگر بخواهند به وظایف قوامیت خودشان که سرپرست خانواده هستند، بهخوبی عمل کنند، باید خیلی از وقتشان را صرف خانواده کنند. اگر آقایان هم در سطوح عالی درس میخوانند و به وظیفه قوامیت و سرپرست و مدیر بودن خودشان عمل نمیکنند، آنها هم این مشکل را دارند و از این جه فرقی بین زن و مرد نیست.
اختصاصی شبکه اجتهاد: بعد از انقلاب اسلامی، تحول زیادی در حوزه علمیه خواهران به وجود آمد تا آنجا که امروز، حوزه علمیه خواهران، به قطبی عظیم علمی با تعداد فراوانی از طلاب، تبدیلشده است. در این میان، برخی با گسترش این حوزه مخالفاند و صرف بودجه برای تحصیل جدی خواهران در حوزههای علمیه را صحیح نمیدانند؛ زیرا حوزه خواهران، هیچگاه خروجی علمی قابلتوجهی نداشته است. در مقابل اما، برخی دیگر بر این باورند که خواهران نیز مانند آقایان حق تحصیل در سطوح عالیه را دارا هستند. ایام ولادت حضرت زهرا (س) که بهعنوان روز زن نامیده شده است، فرصت مناسبی برای واکاوی وضعیت علمی حوزههای علمیه خواهران و آینده پیش روی آن است. به همین بهانه، با خانم دکتر مریم برقعی، مدیر گروه فقه جامعه الزهرا (س) گفتگو کردیم. این استاد سطوح عالی حوزه علمیه خواهران معتقد است ناکامی نسبی حوزه خواهران در کیفیت خروجیهای خود، ناشی از نقصان برنامهریزی درسی برای حوزه علمیه خواهران است. مشروح گفتگوی جذاب و صریح وی با شبکه اجتهاد، بهقرار زیر است:
اجتهاد: ایده تمرکز دروس حوزه علمیه خواهران بر دروس تبلیغ و فقه مسائل زنان را چگونه ارزیابی میکنید؟
برقعی: متأسفانه یکی از نقصهایی که ما به برنامهریزی حوزه خواهران داریم، این است که بر اساس مقتضیات خود خواهران و سنخیت جنسی برنامهریزی نشده و در بسیاری از موارد، بحثهای حوزه خواهران با برادران مشترک است. پیشنهاد ما این است که در حوزه علوم آلی مثل اصول که درواقع وسیله برای استنباط است، برای حوزه خواهران، دروس کاربردی این اصول در مباحث فقه زن و خانواده تدریس شود. در این صورت، هم برای تحقیقات و پژوهشهای خواهران زمینهسازی میشود و هم انگیزه برای درس و بحث بیشتر میگردد. متأسفانه اگر بگوییم این مسئله نادیده گرفتهشده است گزاف نگفتهایم یا اگر هم توجه شده است بسیار اندک بوده است.
اجتهاد: آیا میتوان گفت وظایف زنان در امر خانه و خانواده، منافی با تحصیل جدی آنان در سطوح عالی ازجمله حوزههای علمیه است؟
برقعی: نخیر. این مطلب، یک ذهنیتی است که در جامعه ما با توجه به عملکرد برخی از افرادی که در سطوح عالی تحصیل کردهاند، به وجود آمده است. درحالیکه ما فعل انسانها را نباید ملاک کار خودمان قرار بدهیم؛ چون احتمال دارد مثلاً انسانها مسلمان باشند ولی هر عملی که انجام بدهند، طبق آموزههای دینی خودشان نباشد.
آنچه مهم است برنامهریزی دقیق خود انسان و فردی است که میخواهد در سطوح عالی، ازجمله حوزه علمیه درس بخواند. انسان با مطالعه و مباحثه میتواند کارهایی را در منزل انجام بدهد. بله حضور خارجی هم با برنامهریزی ممکن است. نکته مهم این است که هر انسانی، چه خانم و چه آقا، اگر برنامهریزی کنند، به همهی وظایفشان میتوانند عمل کنند و اگر برنامهریزی نکنند، نمیتوانند. مخصوصاً خانمی که میخواهد در سطوح عالی درس بخواند با توجه به وظایف خانهداری، احتمال دارد مدتزمان بیشتری از حیث سنوات را لازم داشته باشد؛ چون وظایف خانه را هم بر دوش دارد؛ اما این دلیل نمیشود که او را از تحصیل محروم کنیم. از طرف دیگر آقایان هم اگر بخواهند به وظایف قوامیت خودشان که سرپرست خانواده هستند، بهخوبی عمل کنند، باید خیلی از وقتشان را صرف خانواده کنند. اگر آقایان هم در سطوح عالی درس میخوانند و به وظیفه قوامیت و سرپرست و مدیر بودن خودشان عمل نمیکنند، آنها هم این مشکل را دارند و از این جه فرقی بین زن و مرد نیست.
بلکه چهبسا در رابطه با زنان، چون کار آنها در خانه هست، راحتتر میتوانند برنامهریزی کند که چه ساعتی کار خانه را انجام دهند و چه موقع درس بخوانند؛ اما آقایان چون کارهای بیرونی بر عهده آنهاست لذا با افراد و سازمانها و ادارات دیگر سروکار دارند که غالباً نامنظم هستند. علت این تصور که خانمهای طلبه به امور منزل رسیدگی نمیکنند، ناشی از عملکرد بانوانی بوده است که مسئولیتهایی که اسلام از آنها نخواسته است را در خانه انجام دادهاند و لذا از مسئولیت اصلی خودشان که مادری و همسری برای شوهرانشان است جا ماندهاند.
ما میبینیم که خانمها خرید منزل را انجام میدهند و حتی سعی میکنند به دنبال درآمدی برای خانه باشند درحالیکه ازنظر اسلام، نفقه با مرد است. پس باید بین مباحث وظیفهای مثل بحث مادری و شوهرداری با وظایف سلیقهای که خود فرد خواسته انجام بدهد، تمایزی قائل شویم. اگر برنامهریزی صحیح صورت بگیرد، مسلماً خانمها میتوانند سطوح عالی را بخوانند و حتی تدریس کنند و موفق باشند.
اجتهاد: تولیدات علمی حوزههای خواهران در سالهای پس از انقلاب را چگونه ارزیابی میکنید؟
برقعی: الحمدالله تولیدات علمی حوزههای خواهران نسبت به قبل از انقلاب، قابلمقایسه نیست. خوشبختانه خواهران در مسائل پژوهشی و مسائل علمی، تدوین متون، بسیار موفق بودهاند و رو به رشد هستند، گرچه هنوز هم نیاز به کارهای بیشتری هست. حضور خواهران در نشستهای و کنفرانسهای متعدد علمی و تدریس سطوح عالی که از نشانههای آن، تقریرات و نوشتههای ایشان است که در آیندهای نزدیک نوشته میشود، شاهد بر این مدعا است. به نظر میرسد خواهران طلبه پس از انقلاب، روند روبه رشدی دارند گرچه هنوز به نقطه مطلوب نرسیدهاند.
اجتهاد: با توجه به اینکه در طول تاریخ، تنها تعداد انگشتشماری از زنان به درجه اجتهاد رسیدهاند، آیا ادامه مسیر دروس اجتهادی برای طلاب خواهر را به صلاح میدانید؟
برقعی: در اینجا دو مسئله وجود دارد. یکی اینکه آیا اصلاً جامعه نیازی به این تحصیلات دارد یا نه؟ در پاسخ باید گفت: مسلماً جامعه نیاز دارد که خواهران در این زمینه رشد کنند و ثمراتش هم برای خود جامعه خواهد بود؛ اما در مورد اینکه در طول تاریخ تعداد انگشتشماری از خواهران به درجه اجتهاد رسیدهاند، باید گفت: مگر در علوم دیگر مثل فیزیک و شیمی و طب در سابق، چند نفر متخصص خانم داشتیم؟
اگر از ابتدای خلقت بشر را بخواهیم بهصورت کلی در نظر بگیریم، اینگونه بوده که کارهای منزل بسیار وقتگیر بوده است و لذا خانمها در هیچ جای علمی، نمود خارجی چندانی نداشتند. البته در حال حاضر، با پیشرفتی که در مسئله کارهای منزل صورت گرفته و کارها بسیار راحت و کم شده است، خانمها فرصت بیشتری در اختیاردارند.
اما در رابطه با اینکه چرا خواهران باید مجتهد شوند، من تعجب میکنم که اصلاً این مسئله مطرح میشود! مگر نیمی از جامعه خواهر نیستند؟ مگر خواهران دارای احکام خاص خودشان نیستند؟ درست است که اصل بر اشتراک در احکام است اما یک سری از احکام اختصاص به خواهران دارد. حال آیا کسی که میخواهد بر روی آن احکام اختصاصی کار کند، اگر خودش درگیر آن مسائل باشد، بهتر نمیتواند آن نقاط کور و معضلات در موضوعات را بررسی کند؟ آیا موضوعشناسی در حکم شرعی دخالت ندارد؟
علاوه بر اینکه چرا نصف جامعه را از رشد علمی محروم کنیم؟ بهعبارتدیگر اگر بنا باشد کارهای علمی را کسانی بر عهده بگیرند، بهترین افراد، خواهران هستند. چون کارهای یدی و فعلی و فیزیکی باوجود آقایان حل میشود و مسئله اختلاط زن و مرد هم کمتر میشود. اجتهاد کار علمی است و نیاز به حضور فیزیکی چندانی ندارد؛ لذا بهتر است خواهران مشغول این کار شوند و ما به آنها کمک کنیم تا به درجات بالا برسند اما مسئولیتهای اجرایی و کارهای فیزیکی را به آقایان بدهیم. اگر بنا باشد برنامهای داشته باشیم، فکر میکنم این برنامه بهتر است.
اما اینکه چرا حوزه خواهران خروجی مناسبی نداشته است، مقداری به برنامهریزها برمیگردد که چه برنامههایی ریختند. البته خروجی هم داشته است ولی نمودش کمتر بوده است.
اجتهاد: در سیر اجتهادی، بحث موضوعشناسی را مطرح کردید. اگرچه موضوعشناسی امری لازم در مسیر اجتهاد است، اما این موضوعشناسی در طول تاریخ نسبت به احکام اختصاصی خانمها صورت نگرفته است؟
برقعی: اصلاً اینگونه نیست. الآن در بعضی از موضوعات منهای بحثهای خانهداری و ارتباطات، حتی در مسائل خاص خانمها، به دلیل پیشرفت نظام اداری و عقلایی که در جهان هست، موضوعات جدیدی به وجود میآید. مثلاً در بحث نفقه، بعضی میگفتند نفقه در حد بخورونمیر است؛ برخی نیز گفتند نفقه بنا بر عرف و عادت است. حال عرف و عادت را چه کسی باید تشخیص بدهد؟ الآن آیا مخارج تحصیل، جزء نفقه است؟ در مسائل ارتباط با شوهر و تمکین که انواع مختلف تمکین وجود دارد، باید موضوعشناسی شود. میگویند باید عسر و حرج نداشته باشد، ضرر نداشته باشد و متعارف باشد. خب، چه کسی میتواند این مباحث را باز کند؟ تا چه برسیم به دماء ثلاثه که در این مسائل نقاط کوری مطرح است که بسیاری از خانمها چون خودشان درگیر هستند بهتر درک میکنند و آقایان چون درگیر این مسئله نبودهاند، حکمی را صادر کردهاند که شاید اصلاً امکان عمل به آن وجود نداشته باشد.
بهطورکلی آقایان کلینگر و خانمها جزئینگر هستند. این دو باید مکمل یکدیگر باشند؛ یعنی در همان بحثهایی که عرض کردم و حتی بحثهای مشترک بین مردان و زنان، خواهران باید کار کنند تا قدرت پیدا کنندتا در بحث زنان هم کاربردیتر وارد شوند. خیلی از ظرایف و جزئیات و فروعاتی به ذهن خانمها میرسد که به ذهن آقایان نرسیده است.
اجتهاد: حتی اگر یک خانم به درجه اجتهاد برسد، باز دیگران نمیتوانند از او تقلید کنند. پس صرف اینهمه بودجه برای تربیت یک مجتهد زن چه فایدهای دارد؟
برقعی: وقتی یک بحث علمی ارائه میشود، این خانم میتواند فتاوای مراجع را نسبت به آن وضع تغییر بدهد و نظراتشان را عوض کند. این کار هم انجامشده است. مثلاً در بحث نقاء متخلل، وقتی یک خانمی دراینباره تحقیق کند و نوشتهاش را به یک مرجع بدهد و او نیز مطالعه کند، فضا عوض میشود. موضوع این است که وقتی رشد علمی ایجاد شود، فرقی بین زن و مرد نیست. وقتی رشد علمی پیدا شود، با محتوا کار دارند و با مؤلف آنکه زن یا مرد است کاری ندارند. مثلاً شهید صدر نظریهای را در اصول مطرح میکند. اینطور نیست که همه بخواهند از شهید صدر تقلید کنند اما ایشان باعث شده که هرکسی که بخواهد این بحث اصولی را انجام دهد این نظریه را نیز مطرح کند و فضای علمی باز شود.
علاوه بر اینکه برخی اصل تقلید از زن را جایز میدانند و آنها هم که بحث تقلید را قبول ندارند، چون مرجعیت را یک کار اجرایی میدانستند این چنین فتوا دادهاند؛ اما اگر فرض کنیم مرجعیت به حدی رسید که دیگر کار اجرایی نداشت؛ در این صورت، یک خانم هم میتواند متصدی آن شود یا حداقل نظرش را بنویسد و به دفاتر سایر مراجع انتقال بدهد و زمینه بحث علمی را فراهم کند.