شبکه اجتهاد: یکی از مؤلفههای هویتبخش هر تمدنی، ارزشهایی است که بر همه ابعاد و اضلاع آن تمدن و به ویژه بر سوگیریهای آن اثرگذار است. زنده نگاه داشتن این ارزشها در گروی مجاهدتها و فداکاریها و از جانگذشتگیهای شخصیتهایی است که چه بسا بهرهوران و حتی نقشآفرینان آن تمدن در دورههای بعد از آن آگاه نباشند ولی این ناآگاهی موجب از بین رفتن واقعیت و یا توجیهکننده غفلت از آن نیست. به عنوان مثال استقرار دولت اسلامی در مدینه النبی که بذر نخستین تمدن پیشین اسلامی به شمار میرود رهین خون شهیدانی است که در غزوههای بدر و احد و حدیبیه و احزاب و فتح مکه و حنین و تبوک بر سر آرمانها ایستادند و از جان خود گذشتند تا ارزشهای تمدنساز در جامعه ریشه بدواند و خون آنها بود که بنیانهای تمدن اسلامی را استواری بخشید. ولی از قرن دوم هجری به این سو چند تن از مسلمانان حتی از نام آن شهیدان آگاهی داشتند؟ آیا جز نام چند شهید شاخص مانند حمزه سیدالشهدا و جعفر بن ابیطالب حتی نام دیگر شهیدان را میدانستند؟ و یا در باره شهیدان برجسته هم آگاهی درستی در باره زندگی و سلوک اجتماعی و مجاهدت آنها داشتند؟ بیتردید پاسخ منفی است ولی آیا این عدم آگاهی، واقعیت وجودی سهم آن رادمردان مجاهد را در تثبیت ارزشهایی که به شکوفایی تمدن اسلامی انجامید از بین میبرد؟ باز هم پاسخ منفی است.
شهیدان یکی دو سده اخیر در جهان اسلام چنیناند. شاید کسی آنان را نشناسد و نام آنها بر سر زبانها نباشد و یا آگاهی آحاد امت اسلامی در باره نامداران آنها اندک باشد ولی هیچ از اینها واقعیت مسلم بیرونی و عینی سهم این شهیدان در تثبیت ارزشهای سازنده تمدن نوین اسلامی را از بین نمیبرد.
شهید سرافراز و ستاره درخشان خطه خونبار مقاومت شهید سیدحسن نصر الله که بیتردید از محبوبترین چهرههای جهان عرب و جهان اسلام در دوران معاصر است، چه دیگران بدانند و چه ندانند، چه دیگران بپذیرند یا نپذیرند، چه دیگران بر زبان آورند یا مهر خاموشی بر لب زنند، چه دیگران بخواهند یا نخواهند، چه دیگران تحلیل و آگاهی کافی در باره اقدامات سرنوشتساز او داشته باشند یا نداشته باشند سهمی بسیار مهم در تثبیت ارزشهایی داشت که تمدن نوین اسلامی جز بر پایه آنها نمیپاید و بالندگی نمییابد. این شهید بزرگوار و همراهان او که به مصداق خطبه ۱۲۱ نهج البلاغه “هِیجُوا إِلَى الْجِهَادِ فَوَلِهُوا وَلَهَ اللِّقَاحِ إِلَى أَوْلَادِهَا” (به جهاد برانگیخته شدند و شیفته آن شدند همچون شیفتگی شتری شیرده به فرزندان خود) در سرنوشتسازترین نبرد امت اسلامی با پسماند عفن تمدن غرب یعنی اسرائیل پلید خبیث بدسیرت توانستند ارزشهایی بنیادین همچون خداباوری در صحنه عمل و اعتماد به نفس و از خودگذشتگی را نهادینه کنند. این شهید والامقام که به تعبیر امیرالمؤمنین علی علیه السلام در رثای مالک اشتر: “فإن موته من مصائب الدهر” (همانا مرگ او از مصیبتهای روزگار است) (الغارات، ج ۱، ص ۲۶۴) و “لو کان جبلا لکان فندا و لو کان حجرا لکان صلدا” (الغارات، ج ۱، ص ۲۶۵) (اگر او را کوه بشماریم، کوهی بیمانند بود و اگر او را صخره بدانیم، صخرهای سخت و استوار بود) ارزشهایی مانند استواری در راه هدف در امت اسلامی نهادینه ساخت.
آنان که سر و کاری با تاریخ دارند، نیک میدانند که هیچ دورهای از تاریخ خالی از رنجهای بزرگ، دور از شکستهای تلخ و پیروزیهای شیرین نیست، ولی سنجش ناکامیها و کامیابیها در بازه زمانی کوتاه بیراهه رفتن است و بازههای زمانی میان مدت است که نشان میدهد در غزوه احزاب که کافران از بالا و پست بر مؤمنان تاختند و چشمها خیره ماند و قلبها به حنجره آمد (احزاب، ۱۰) چه کسی سربلند بیرون آمد و بازههای زمانی بلندمدت است که نشان میدهد پیروز میدان دهم محرم سال ۶۱ ق. که بود؟
تاریخ نشان داده است که سرنوشت بشر را در لحظه روی دادن این تلخیها نمینویسند، اگر جز این بود با شهادت امام حسین علیه السلام تاریخ مبارزه حق و باطل باید به پایان میرسید. روی دیگر سکه شهادت، حیاتبخشی آن است. اگر یک روی سکه شهادت پرکشیدن جسم شهیدان از میان مردمان باشد روی دیگر آن به دلیل ویژگی ذاتی شهادت و زنده ماندن شهید که قرآن در آیه ۱۵۴ سوره بقره و آیه ۱۶۹ سوره آلعمران بدان گواهی داده، دمیده شدن روح تازه به کالبد جامعه و آشکار ساختن ارزشهای نهفته و تضمین تداوم پیمودن راه درست به سوی هدف است. تاریخ بشریت و تاریخ اسلام نمونههای پرشماری را در این باره به ما معرفی کرده است. همان طور که اسطورهها در تاریخ افسانهای و نیمافسانهای ملتها نقش هویتبخشی دارند، قهرمانان امت اسلامی مانند سیدحسن نصر الله هم اسطورهوش هویتبخش تمدن نوین اسلامی هستند.
به حکم وعده الهی، تلخی کوچ سید مقاوم سپهر مقاومت نخواهد پایید و کام اسرائیلیهای یزیدی پست پلید خبیث زودتر از آن که بپندارند آکنده از زهر پلشتیهایشان خواهد شد و نفرین ابدی خدا و فرشتگان خدا و اولیای خدا و بندگان نیک خدا و همه انسانهای حقجو بدرقه راهشان به سوی زبالهدان خواهد بود. این وظیفه بزرگ بر دوش نویسندگان و پژوهشگران و هنرمندان سنگینی میکند که از هر راه ممکن برای زنده نگاه داشتن مسیری که سید مقاومت آن را هموار کرد بکوشند.
قلبهایمان از زخم جانکاه شهادت سید مقاومت فشرده است و عصاره اندوه بزرگ نشسته بر دلهایمان در جامه سرشگ از دیدگانمان جاری است، اما امیدوارتر از همیشه چشم به آینده دوختهایم، سستی به دل راه نمیدهیم و گامهایمان را کوتاه و آهسته نمیکنیم. بر این باوریم که در هنگامه ” ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ” و در کارزار “زُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِیدًا” (برگرفته از احزاب، ۱۱) و حتی در زمانهای که زمزمههای “وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا” گوشهایمان را میآزرد، باید “اذْکُرُوا نِعْمَهَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ” را در برابر دیدگانمان نهیم و به “جُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا” (برگرفته از احزاب، ۹) باور داشته باشیم.