حجتالاسلام سیدباقری گفت: هدف عمده و اساسی نظام سازی، رسیدن به عدالت است، زیرا هسته مرکزی نظام سیاسی اسلام عدالت بوده و هدف عمده نظام سازی، نظریه پردازی ساخت جامعه عادلانه است.
به گزارش شبکه اجتهاد، نظام سازی در فقه، یکی از پرسشهای نوشونده جدی است که در چند دهه گذشته به ویژه پس از انقلاب اسلامی، مورد توجه بوده است و موافقان و مخالفان بسیاری را برانگیخته است. نظام سازی، تکاپویی روشمند، متکی بر مبانی ارزشی و هنجاری و با بهره گیری از منابع عقلی و نقلی است برای ساخت و ایجاد مجموعهای از عناصر نرم افزاری و اندیشهای به هم پیوسته که فرایند اعمال قدرت را در جامعه، قانونمند میکند.
از این رو؛ هفتمین پیش نشست همایش ملی فقه نظام ساز با عنوان «فقه نظام ساز؛ ضرورتها و ظرفیتها» با ارائه حجتالاسلام والمسلمین سیدکاظم سیدباقری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و نقد حجتالاسلام والمسلمین ذبیح الله نعیمیان، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه، توسط موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) با همکاری گروه سیاست پژوهشگاه برگزار شد.
حجتالاسلام سیدباقری، در این نشست، با اشاره به ضرورت نظام پردازی، اظهار داشت: فقه شیعه پس از سالها و قرنها و با پیروزی انقلاب اسلامی، در بستر اعمال قدرت و حاکمیت قرار گرفته است. این امر از یک سو موجب برآوردن ظرفیت گوناگونی شده است که در فقه سیاسی شیعه وجود داشته است.
فقه شیعه بعد از انقلاب اسلامی به اندازه قرنها رشد کرد
وی افزود: از سوی دیگر پس از استقرار انقلاب اسلامی فقه شیعه با چالشها، پرسشها و رویکردهای متفاوت و نوشونده روبرو بوده است و از این بحث نیز نمیتوان گذر کرد که به هر حال فقه شیعه پس از انقلاب اسلامی همواره در عرصههای مختلف مورد پرسش بوده است و با این نگاه و رویکرد چارهای نبود جز اینکه فقه به داشتههای خود و با پشتوانههای فکری، نظری و عملی در حکمت عملی مراجعه و تلاش کند به این پرسشها و نیازهای زمان و مکانی پاسخی درخور و شایسته داشته باشد.
این مدرّس حوزه ادامه داد: فقه شیعه پس از انقلاب در بستر قانون و قانون گذاری قرار گرفته است و هرگاه شما به عنوان یک دانش و گرایش در بستر قانون قرار بگیرید طبعاً باید همه آوردههای خود را به میدان بیاورید و گرنه نمیتوانید مسیر را ادامه بدهید و این مسئله دیگر با آن نگاههای فردی و جزئی نگر قابل پاسخگویی نیست و نمیتواند به نیازهایی که اعلام میشود، پاسخ دهد.
وی ابراز کرد: شاید بتوان گفت فقه شیعه بعد از انقلاب اسلامی به اندازه قرنها رشد کرده است و البته مورد چالش هم قرار گرفته و همین چالشها بود که به فقه شیعه رشد داده است و البته در مقابل دیدگاههای متفاوتی هم ارائه شده است.
سیدباقری با اشاره به تفاوت نظام پردازی و نظام سازی، گفت: در بحثی که با استاد رشاد داشتم این سوال مورد بحث قرار گرفت که آیا ما به نظام پردازی نیاز داریم یا نظام سازی؟ ایشان بیشتر نظام پردازی را ترجیح میدادند برای اینکه در نظام پردازی انگار یک پردازش وجود دارد و شما در واقع آنچه که وجود دارد را پردازش میکند اما در نظام سازی گویی چیزی نیست و میخواهید آن را بسازید.
تلقیهای رایج از نظام سازی
وی ادامه داد: به نظر میآید چند مسئله در خصوص نظام سازی وجود دارد؛ مثلا وقتی میگوییم نظام سازی منظور ما این است که نظام فعلی جمهوری اسلامی که حاصل تلاش زحمات امام، فقها و حقوق دانان است را ویرایش و آسیب شناسی کرده و آن را رو به جلو ببریم. یعنی وقتی گفته میشود نظام سازی منظور این است که در واقع همین نظام فعلی را آسیب شناسی، نقد و ویرایش کنیم و این یک تلقی از نظام سازی است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: تلقی دیگر از نظام سازی این است که آنچه الان در نظام سیاسی کشور جاری و ساری است کاری به آن نداریم بلکه ما به نصوص، متون و داشتههای هزارساله فقه شیعه مراجعه میکنیم و برای اینکه بفهمیم؛ جستجو و تکاپو میکنیم یا میسازیم. اگر بخواهیم کشف و جستجو کنیم گویی یک نظامی است و شما میروید مجموعه اینها را در کنار هم قرار میدهید و به وجود میآورید زیرا کشف به معنای این نیست که مثلا در جایی از قرآن یک نظام سیاسی وجود دارد! و اینطور چیزی هم معقول نیست! و البته ساخت هم همینگونه است یعنی در ساخت هم میروید آنچه وجود دارد را کشف میکنید و اجزایش را در کنار هم قرار میدهید و میشود نظام سازی.
وی ادامه داد: وقتی به فقه شیعه و به متون، نصوص، کتاب و سنت به معنای عام کلمه مراجعه میکنیم، میخواهیم بدانیم نظام سیاسی مطلوب در اندیشه و فقه شیعه کدام است؟ حالا اگر بحث نظام شد، نظام یکسری لوازمی دارد زیرا وقتی بحث از نظام میشود، این نظام یک مجموعه منسجم، هماهنگ و دارای هدف مشخص است که چند جزء دارد؛ مثلا دارای مبانی، مفاهیم، اصول و معیارها، راهبردهای دستیابی به آن نظام و اهداف و موانع دستیابی به آن نظام و مجموعه این مولفهها را در کنار هم قرار میدهیم تا اینکه به یک نظام سیاسی مطلوبی میرسیم که در اندیشه اسلامی وجود دارد.
سیدباقری افزود: تلقی دیگر اینکه تلاش میشود با رویکرد تمدنی به فقه نگاه شود یعنی یک رویکرد کلان تر به فقه وجود دارد و آن نگاه تمدنی است و از منظر تمدنی به مسئله فقه و نظام سیاسی آن پرداخته میشود.
مدرس حوزه گفت: ما تلاش داریم به داشتهها و پشتوانههای فقه شیعه بازگردیم و ناظر به کتاب و سنت ببینیم و بررسی کنیم این فقه چه توانمندیهایی را در اختیار پژوهنده متن قرار میدهد و چه ظرفیتهایی در آن وجود دارد تا بتوان به یک نظام سیاسی مطلوب دسترسی پیدا کرد و آن همان چیزی است که در نظام سازی منظور و مراد ما است.
وی ادامه داد: بنا بر این منظور از نظام سازی در اینجا؛ جستجو، ساخت، ارائه و کشف مولفهها و اجزای هماهنگ، منسجم و هدفمند میباشد و زمانی که مجموعه اینها را جستجو کردیم و ساختیم و به نوعی یک تألیف و الفت دقیق، منطقی و سنجیده میان آنها به وجود آوردیم و قرار دادیم، آنگاه میتوان گفت ما به سمت نظام سازی حرکت میکنیم یعنی یک نظام اعمال قدرت را با توجه به مبانی، اصول، معیارها، هدف و موانع بازسازی به وجود میآوریم.
رویکرد حداکثری نظام ساز به فقه سیاسی
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: این تلقی در گذر از فقه حداکثری فرد گرا است زیرا احتمال دارد کسی به فقه نگاه کند اما نگاه فردی داشته باشد ولو نگاهش حداکثری باشد و حداکثری به این معنا که معتقد باشد همه آنچه که یک نظام (سیاسی، اجتماعی و…) به آن نیاز دارد از فقه و دین قابل استنباط است اما نگرش و نگاه همچنان فردی باشد.
وی با اشاره به نگرش فقه حداکثری جامعه اندیش، اظهار داشت: در این نگرش نگاه فردی نیست بلکه نگاه به جامعه و اعمال قدرت است اما باور به ساخت نظام ندارد.
سیدباقری ابراز داشت: نگاه سوم؛ فقه حداکثری نظام ساز است. اولین مرحله این فقه، بهرمندی از روش اجتهاد است تا بتواند به سراغ متن برود. دومین مرحله این است که یک نگاه جامع نگر و جامعه نگر به مباحث دارد و مرحله سوم؛ نگاه واقع بینانه به مسائل است.
وی تصریح کرد: همه شئون حکومتی در اسلام بیان شده است و حضرت امام در جلد دوم کتاب البیع به این مطلب اشاره دارد. و جالب اینکه همه احکام را مطلوبات بالعرض میداند و همه اینها را وسیله و ابزارهایی میداند برای اینکه شما به سمت عدالت حرکت کنید.
فقه شیعه دارای توانمندی در نظام سازی است
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: بنا بر این میتوان گفت هدف عمده و اساسی نظام سازی رسیدن به عدالت و بسط عدالت است به عبارت دیگر اگر همه نظامهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اسلام را نظریه پردازی کنید اما به عدالت نرسید در واقع به هیچ جا نرسیده اید. زیرا هسته مرکزی نظام سیاسی اسلام عدالت است و هدف عمده نظام سازی، نظریه پردازی ساخت جامعه عادلانه است.
سیدباقری در پایان با بیان اینکه بسط عدالت از اهداف نظام سازی است، خاطرنشان کرد: این نظام برای دستیابی به این هدف باید دارای سه ویژگی باشد. اول اینکه روزآمد باشد یعنی نظام با توجه به همه اقتضائاتی که دنیای امروز دارد، باید به فقه رجوع کند و یک نظام روزآمد ارائه کند. دوم؛ این نظام باید یک نظام کارآمد باشد تا بتواند مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور را حل کند و در پیچ و خم روزگار بتواند پاسخگوی مشکلات و نیازهای جامعه باشد. سوم؛ حجتمند باشد یعنی نظام دارای حجت باشد. و چنانچه این چند ویژگی را در کنار هم قرار بدهیم میتوانیم ادعا کنیم که فقه شیعه دارای توانمندی در نظام سازی است.
سخنان ناقد
حجتالاسلام نعیمیان، در نقد سخنان حجتالاسلام سیدباقری، با اشاره به تلاشهای فقهای شیعه در ارتقای دانش فقه، گفت: در مواقعی فقه در ادوار مختلف در بحث مبادی تصوری و تصدیقی به ارتقای نظاممندی فقه پرداخته است و در مجموع بعد از ۱۴ قرن با یک دانش و منظومهای از گزارهها، آموزهها، مبادی تصوری و تصدیقی مواجه هستیم که آن نظام مندی را به سیر تکاملی خود رسانده است هر چند که همچنان جای ارتقاء وجود دارد.
وی افزود: بنا بر این میتوان گفت که خود فقه نظام مند است و نظام مندی را در ابعاد مختلف در نظر میگیریم و البته این نیازمند پیش فرضهایی است و آن اینکه شریعت خودش نظام مند و نظام ساز است یعنی شارع متعال، شارعی حکیم و جامعه نگر میباشد و همه عناصر مورد نیاز برای زندگی انسانی را لحاظ کرده است.
مبنای انسجام گرایی مورد قبول ما نیست
مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم با بیان اینکه مبنای انسجام گرایی مورد قبول ما نیست، ابراز داشت: در مفهوم نظام پردازی، نظام شناسی، نظام یابی و نظام سازی، مفهوم انسجام و هماهنگی عناصر و مولفهها شرط ضروری است اما کفایت نمیکند بلکه این نظام سازی مبتنی بر مبانی، ویژگیها و اصول حاکم تحقق پیدا میکند.
وی با بیان اینکه رعایت نگاه سیر تاریخی در تاریخ نظام سازی فقه شیعه ضرورت دارد، گفت: نگاه تاریخی در فهم شرایط حضور در مصدر قدرت تاثیر دارد و لذا نحوه تقریر و بیان اتفاقات تاریخی مهم است. به عنوان مثال حضرت امام در مقطعی جوی را علیه براندازی طاغوت به راه انداخت و حدود یک دهه و بیشتر طول کشید؛ خب! در این مقطع فکر کردن به سیاست و نظام سازی به یک شکلی است و بر اساس اقتضائات جامعه در زمان خود، رقم میخورد و در زمان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و بر اساس اقتضائات موجود در این عصر به شکلی دیگر.
مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) در ادامه با بیان این سوال که ظرفیت فقه سنتی در چه اموری است، ابراز داشت: باید بررسی شود که ظرفیت فقه سنتی در نظام سازی؛ بی ظرفیت برای نظام سازی است یا ظرفیت دارد؟ فقه سنتی در مباحثی همچون مبادی تصوری، طراحی مفاهیم، تقسیم بندیها و… ظرفیت لازم برای نظام سازی را داشته است و در بحث نظام سازی باید به این امور توجه شود لذا به نظر میرسد ما مقداری درباره فقه رایج سنتی اجحاف میکنیم و فکر میکنیم همه اش فقه فردی بوده است در حالی که فقه فردی دست فقیه نبوده است.
بیش از اندازه نگاه بدبینانه و تقلیل گرایانهای به فقه سنتی داریم
وی افزود: مقداری بیش از اندازه نگاه بدبینانه و تقلیل گرایانهای به فقه سنتی داریم در حالی که معتقدم از قسمت مفاهیم و تقسیمها در فقه سنتی، برای فقه نظام ساز ظرفیت وجود دارد اما به شرط استقراء. به عنوان مثال در موضوع مصلحت. هم اکنون اگر چند کتاب فقه مصلحت جستجو کنید اکثراً با رجوع به فقه مقاصد اهل سنت، تقسیم بندیها را میآورند بدون اینکه از نگاه استقرائی بهرمند شوند در حالی که توصیه آیتالله اعرافی هم استفاده از پژوهشهای فقه شیعه است و آیتالله رشاد نیز در بحث فقه نظام ساز طبقه بندی خاصی برای احکام دارند.
مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم با اشاره به ظرفیت روش استنباط در فقه سنتی، اظهار داشت: محقق حلی و علامه حلی در مباحث خود از روشهایی بهره میبردند و لازم است مکاتب این فقها را بشناسیم و بررسی کنیم که این روشهای سنتی چه ظرفیتهایی دارند. یا مثلا دروس شهید صدر با نگاه روش شناسی فقه سنتی محض است و بی تردید با ابتکار خود از ظرفیت فقه سنتی در تالیف کتاب اقتصادنا استفاده کرده است.
نعیمیان در پایان با اشاره به مباحث مطرح شده در مولفههای فقه نظام ساز، گفت: باید کارکردهای اهداف و مقاصد را در فقه نظام ساز مشخص کنیم و بررسی کنیم که در کدام کارکرد مبانی ما با اهل سنت یکی است و کجا متفاوت میشود و مرز آن کجاست؟
وی افزود: از جمله کارکردها این است که میخواهیم نظام سازی کنیم و اصلاً مقوم نظام سازی، نظام شناسی و نظام یابی هدف است و اگر کشف هدف نکنیم بحث از نظام یابی نتیجهای ندارد. زیرا کارآمدی نظام شناسی در هماورد با مکاتب دیگر میخواهد بیان کند که این نظام یک چیز بهم ریخته و ناسازگار نیست بلکه شارع حکیم بوده و مکلف با کمک آیات و روایات و عقل فهمی از انجام عبادات و احکام پیدا میکند بنا بر این کشف هدف برای فهم و تقویت تعبد است.