شرط محال برای امر به معروف و نهی از منکر!

حجت‌الاسلام احمدحسین شریفی؛
شرط محال برای امر به معروف و نهی از منکر!

شبکه اجتهاد: یکی از مهم‌ترین و مترقی‌ترین ارزش‌های اسلامی، اصل امر به معروف و نهی از منکر و مسئولیت یکایک افراد جامعه در برابر هدایت و شقاوت دیگر افراد جامعه است. تحقق این اصل موجب حیات و سرزندگی جامعه و بیداری و حساسیت آن نسبت به سرنوشت خود و تعالی و پیشرفت خود می‌شود. رواج این اصل نشانه مسئولیت‌پذیری آحاد ملت در برابر فضیلت‌ و اخلاق و انسانیت است.

مع الاسف عده‌ای از نویسندگان و گویندگان جامعه ما متأثر از افکار و اندیشه‌های لیبرالیستی سالیانی است که همه تلاش خود را در مخالفت با این اصل به کار گرفته و به گونه‌های مختلفی با آن مبارزه می‌کنند. تأسف‌آورتر آنکه چند سالی است برخی از عمامه‌به سرهای مدعی فقه و حقوق و فلسفه عَلَم مخالفت با این اصل را بردوش گرفته و خود را موظف به مبارزه با هر گونه فعالیت‌ اجتماعی برای ترویج ارزش‌ها می‌دانند!

جدیداً یکی از همین مدعیان را دیدم که در مصاحبه‌ای با استناد به آیه نفر «فَلَوْلَا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَهٍ مِّنْهُمْ طَائِفَهٌ لِّیتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِینذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیهِمْ لَعَلَّهُمْ یحْذَرُونَ» گفته بود:

بر اساس دستور قرآن در این آیه «قبل از تفقه، شما حق ندارید واعظ شوید و به دیگران امر به معروف و نهی از منکر بکنید. یعنی وقتی شما حق دارید دیگران را امر به معروف و نهی از منکر کنید که کاملاً تفقه کرده باشید و آشنای متخصص به معارف اسلامی باشید؛ اگر شما متخصص به معارف اسلامی نباشید و اقدام به موعظه کردن و امر به معروف و نهی از منکر کنید ای‌بسا که شما منکر را امر می‌کنید و خیال دارید که امر به معروف می‌کنید. امر به منکر می‌کنید و در حالی که خیال می‌کنید که نهی از منکر می‌کنید.»

در این باره چند نکته را بیان می‌کنم:

اولاً، این آیه هیچ ربطی به مدعای مطرح شده ندارد! این آیه ناظر به لزوم دین‌شناسی و تبلیغ و ترویج دین و معارف و ارزش‌های دینی است و می‌فرماید اگر همه نمی‌توانند متخصص در دین شوند، دست‌کم گروهی باید به این کار بپردازند و بعد از تخصص در دین و آموزه‌ها و معارف دینی دیگران را هم آگاه کنند.

ثانیاً، نه در این آیه و نه در هیچ جای دیگری از قرآن و روایات نیامده است که شرط امر به معروف و نهی از منکر «تفقه در دین» یا به تعبیر این آقای محترم «تفقه کامل در دین» و یا «تخصص در معارف اسلامی» است! بلکه بر عکس، دائماً تأکید شده است به هر میزان که از دین آگاهی دارید، به همان میزان هم نسبت به ترویج و تبلیغ و دعوت به آن مسئولیت دارید. فی المثل، اگر کسی فقط واجبات و محرمات دین را می‌داند به همان اندازه هم مأمور و موظف به «امر به واجبات» و «نهی از محرمات» است. اگر کسی به همین میزان می‌داند که «شراب‌خواری» در اسلام حرام است به همان میزان موظف به نهی از شراب‌خواری است یا اگر کسی به همین میزان می‌داند «نماز در اسلام واجب است» به همان میزان موظفه به امر به نماز و نهی از ترک نماز است.

ثالثاً، تعلیق امر به معروف و نهی از منکر به «تفقه کامل در دین» تعلیق به محال وقوعی است! چه کسی غیر از معصومان علیهم السلام را می‌توانید پیدا کنید که مدعی تفقه کامل در دین باشد؟! به تعبیر دیگر، لازمه چنین سخنانی آن است که تکالیفی به نام «امر به معروف» و «نهی از منکر» تکلیف به مالایطاق باشند!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics