حجتالاسلام غضبانی گفت: تعداد اندکی روایت مستند قابل اعتنا در مورد طب داریم؛ در تحقیقی که صورت گرفته از دوازده هزار روایت طبی تنها ۹۰۰ روایت سند دارد و بقیه بیسند است. از این ۹۰۰ روایت هم کمتر از ۱۰۰ روایت سند معتبر و قابل استفاده دارند و این روایات نیز بهطور عمده مربوط به خواص خوراکیها، پیشگیری و بهداشتاند و در مورد درمان بسیار اندکاند و این میزان روایت برای تولید یک علم به نام طب اسلامی بسنده نمیکند
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین یوسف غضبانی، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب، با اشاره به مباحث پیرامون طب اسلامی و با بیان اینکه کتبی در این زمینه نوشته شده و مجموعه آیات و روایات را دستهبندی کردهاند، به ایکنا گفت: داروسازیهایی به این نام نیز در سطح کشور وجود دارد و داروهایی هم تجویز میشود و نتایجی هم برای استفادهکنندگان به همراه داشته که قابل توجه و مفید است، ولی نمیتوان آن را طب اسلامی نامید.
وی افزود: تمدن ایرانی قبل از اسلام، یعنی ایران باستان، تجارب پزشکی زیادی داشته است؛ همچنین کشورهایی مانند هند و چین نیز تجارب مفیدی داشتهاند و کتب و اطلاعات فراوانی هم در زمینه طب گیاهی، طب فشاری، طب سنتی، طب سوزنی و … وجود دارد که نتیجه تجربه بشری قبل و بعد از اسلام بوده و آثار مفید آن حتی امروز هم قابل استفاده است؛ بنده با بهرهگیری از اطلاعات طب سنتی و عمل به آنها شش سال است که به پزشک نیاز پیدا نکردهام. برخی از این اطلاعات امروزه حتی مورد استفاده پزشکی مدرن هم قرار گرفته است.
غضبانی با بیان اینکه طب سنتی، کلنگر است و از داروهای طبیعی و گیاهی استفاده میکند و طب مدرن در نظر خود را کلنگر میداند، اما در عمل جزءنگر و بیشتر از داروهای شیمیایی استفاده میکند، تصریح کرد: در طب مدرن هر پزشک متخصصی متولی بخشی از بدن انسان است و همین جزءنگری میتواند سبب آسیب وارد کردن داروهای مصرفی به بخشی دیگر از بدن شود.
وی با تأکید بر اینکه طب اسلامی که برخی به کار میبرند بهطور عمده همان طب سنتی است، بیان کرد: دلیل این مسئله آن است که تعداد اندکی روایت مستند قابل اعتنا در مورد طب داریم؛ در تحقیقی که صورت گرفته از دوازده هزار روایت طبی تنها ۹۰۰ روایت سند دارد و بقیه بیسند است و اغلب اقوال حکمایی به نام نبی، باقر، صادق و یا رضا بودهاند که پس از حضور اسلام در ایران به جهت اینکه علوم به زبان عربی نوشته میشدند، متون طبی هم به زبان عربی نوشته میشدند و با گذشت زمان برخی گمان کردهاند که اینها اقوال پیامبر(ص) و ائمه(ع) هستند.
تنها ۱۰۰ روایت معتبر داریم
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان تصریح کرد: از این ۹۰۰ روایت هم کمتر از ۱۰۰ روایت سند معتبر و قابل استفاده دارند و این روایات نیز بهطور عمده مربوط به خواص خوراکیها، پیشگیری و بهداشتاند و در مورد درمان بسیار اندکاند و این میزان روایت برای تولید یک علم به نام طب اسلامی بسنده نمیکند؛ چون طب باید علل بیماریها و شیوه درمان را پوشش دهد. سیره پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) هم بر مراجعه به پزشکان زمان خود تکیه دارد، چنانکه امام حسن(ع) برای تشخیص اثرات ضربتی که بر سر امام علی(ع) وارد شده بود از پزشک یهودی زمان خود استفاده کرد.
غضبانی با تأکید بر اینکه اسلام آموزههای زیادی در زمینه رعایت بهداشت و بحث پیشگیری از بیماریها دارد، افزود: اسلام متکفل اخلاق و اتمام مکارم اخلاق و هدایت بشر براساس روایت معروف است که «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» و رسالتی در مورد درمان بیماریها نداشته و متکفل پزشکی و سایر علوم تجربی نبوده است، ولی مبانی کلی اخلاقی فراوانی وجود دارد که میتواند در علم طب مورد استفاده قرار گیرد.
فقه مقدمه اخلاق است
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان اینکه فقه در اسلام هم مقدمه برای اخلاق است، تصریح کرد: وقتی از دین حرف میزنیم هدف تعالی اخلاقی است، ولی برای رسیدن به تعالی اخلاقی باید به احکام فقه عمل کرد تا زمینه لازم برای این تعالی فراهم شود.
وی ادامه داد: در ساحتی بالاتر از اخلاق، به عرفان میرسیم، ولی با این حال پیامبر(ص) نفرمودند که مبعوث شدم برای اتمام مکارم عرفانی بلکه بحث از مکارم اخلاق است؛ زیرا عرفان آموزه عمومی نیست و همه افراد نمیتوانند به آن برسند بلکه برخی از اطرافیان پیامبران و ائمه(علیهم السلام) که به اصحاب سرّ معروفاند، توان رسیدن به مراتب بالایی از عرفان را داشتند که از جمله میتوان به سلمان، کمیل، همام و ابوحمزه ثمالی اشاره کرد. در روایت بیان شده که آنچه سلمان میداند اگر ابوذر میدانست کافر میشد؛ یعنی سطح ابوذر در فقه و اخلاق متوقف است، ولی سلمان به مراتب بالایی از عرفان دست یافته که «سلمان منا اهل البیت(ع)» شده است.
وجود روایات در هر زمینه به معنای علم جدید نیست
رئیس مرکز آموزشهای الکترونیکی و آزاد دانشگاه ادیان و مذاهب ادامه داد: دکتر جوادعلی در کتاب ۱۰جلدی «المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام» در مورد جنگهای قبل از اسلام گزارشهای مفصلی داده است؛ از مطالعه آنها معلوم میشود پیامبر(ص) هم از همان روش و ابزاری که دیگران در جنگ استفاده میکردند بهره میبرد، ولی آنچه این جنگ را از دیگر جنگها متمایز میکند توصیههای اخلاقی حضرت است که می فرمودند در جنگ به زنان تعدی نشود، به کودکان و پیران آسیب نرسد و جنگ محدود به کسانی باشد که علیه اسلام شمشیر کشیدهاند؛ یعنی جنگ اسلامی نداریم، جنگ در شیوه و روش همانند جنگ دیگران است.
غضبانی اضافه کرد: در معماری و ساختمانسازی هم روایاتی داریم که طوری خانه بسازید که مسلط بر خانه دیگران نباشد و رعایت حریم خانواده همسایگان بشود و … ولی اسلام کاری به مسائل جزئی معماری و نقشهکشی و یا پیریزی و مقاومت ساختمان و مواد به کار رفته در آن و … که مسائل علم ساختمان سازیاند، ندارد.
اخلاق؛ جهتدهنده علوم
این استاد دانشگاه بیان کرد: بنابراین اخلاق در هر علمی مانند طب، معماری، امور نظامی، ساختمانسازی و … میتواند جهتدهنده باشد و مبانی دهد ولی مبانی غیر از خود علم است؛ مبانی خارج از علم است؛ وجود مبانی اخلاقی قابل استفاده در علوم دیگر در میان مسلمانان به معنی وجود آن علوم در اسلام نیست و حداکثر میتوان گفت که علوم مسلمانان. مانند معماری مسلمانان یا هنر مسلمانان و … .
غضبانی تأکید کرد: در طب هم اصول کلی برای سلامت روحی و اخلاقی در آموزههای اخلاقی ائمه(ع)، به تعبیر مقام معظم رهبری انسان ۲۵۰ ساله، وجود دارد، ولی این مباحث در حد کلی و مبنایی است و نمیتواند طبی جدای از سایر طبها به نام طب اسلامی را ایجاد کرد؛ همان طور که طب مسیحی یا طب هندویی یا طب بودایی و … نداریم و مسائل طب و سایر علوم را خداوند به پیامبر باطن یعنی به عقل بشر واگذار کرده است.
وی در پایان اظهار کرد: برای دستاوردهای طب سنتی و حتی آنچه به نام طب اسلامی مطرح است، احترام قائلم و از آنها استفاده میکنم و تنها با نسبت دادن آن به اسلام مخالفم.
نمیدانم چرا اینقدر ساده و بدون علم نظر میدهیم…
سرتا پا غیرعالمانه سخن میگوییم
یکی از خنده دارترین جملات که توهین به علمای سلف ایت اینست که میگوید فارسی زبانان مطالب علمی را عربی نوشتند و کمکم این شد طب…!!!
در حوزه های دیگر هم همینرا میگویید یا فقط طب چون پدر مادر نداشت بر آن تاختید؟
کمی صبورانه تر موضع بگیرید برای عالم اینگونه بهتر است