قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / طرح مسئله «وحدت» نباید تنها جنبه فرضیه و تئورى داشته باشد
خبر رد صلاحیت ۹۰ نماینده مجلس به دلیل فساد مالی وحشتناک است/ جلوی زد و بندهای مجوز واردات کالا به کشور گرفته شود

موانع و چالش‌های وحدت اسلامی از منظر آیت‌الله مکارم شیرازی

طرح مسئله «وحدت» نباید تنها جنبه فرضیه و تئورى داشته باشد

این حقیقت را نمى‌توان پنهان کرد که باید آینده محوری مسألۀ وحدت اسلامی را بطور دقیق ترسیم کرد نه به صورت کلّى گویى و بیانات مبهم و عبارات چند پهلو. لذا ابعاد وحدت اسلامی باید دقیق و از نظر کیفى و کمّى کاملًا روشن باشد؛ باید از هر گونه ابهام و کلّى گوئى خالى و تماماً جنبه عملى و عینى داشته باشد.

شبکه اجتهاد: در هفته وحدت هه جا سخن از وحدت شیعه و اهل سنت است لیکن در عمل می‌بینیم همگان به جای آنکه به سوی وحدت که عامل عزت و اقتدار مسلمانان است حرکت کنند .[۱] لیکن آنگونه که باید و شاید به وحدت امت اسلامی اهتمام نمی‌ورزند؛ لذا از یک سوسخن از وحدت مطرح می‌شود اما وحدت گرایی در عمل کمتر مطرح می‌شود [۲] و توطئه‌هاى دشمن یکى بعد از دیگرى صورت می‌گیرد و برخی کشورها در مسیرى گام می­گذارند که سبب بدبختى آنها و مصیبت براى جهان اسلام است.[۳]

با این تفاسیر باید در چرایی ایجاد اینگونه بحران‌ها، از جزئیات و خصوصیات و بررسى یک یک موانع و آفات و چالش‌های وحدت بحث نمود و برای برون رفت از آن تلاش کرد.[۴]

مفهوم وحدت اسلامی

بی شک مسأله ی وحدت بین شیعه و سنی باید به درستی تفسیر شود.[۵]در این زمینه باید گفت معنای وحدت این نیست که شیعه، سنی و یا سنی شیعه شود و یا هر طائفه اندکی از مذهب خود کناره بگیرند و به مذهب دیگری تمایل یابند. مراد از وحدت این است که اولا روی مشترکات مانند قرآن، پیامبر، کعبه و مانند آن تمرکز کنیم و ثانیا به مقدسات دیگران اهانت نکنیم. اهانت موجب ایجاد تفرقه و روشن شدن آتش فتنه بین مسلمانان می‌شود مخصوصا در این زمان که هر کلامی که هر جا گفته می‌شود سریعا به همه جا پخش می‌شود.[۶]

لذا باید دانست دو مذهب جهات مشترک و دشمنان مشترک دارند در این موارد مشترک با هم همکاری داشته باشیم. ما در دشمنی با اسرائیل و جنایتکاران دنیا مشترک هستیم. روی این نقاط تکیه کنیم[۷].

کلی گویی و اصرار بر مفاهیم انتزاعی و شعاری

بی شک یک قانون خوب قانونى نیست که به هنگام تصور و یا تنظیم روى کاغذ، دل انگیز و جالب از آب درآید، و در اطاقهاى دربسته بنشینند و یک سلسله مواد دلپسند و به ظاهر مفید بهم تلفیق کنند.[۸]

یک قانون به معنى واقعى آن است که جنبه عملى داشته باشد، و از بوته آزمایش درست درآید، و الّا یک مشت خیالبافى بیش نخواهد بود.[۹]

طرح وحدت و اخوت اسلامی نیز تنها نباید جنبه فرضیه و تئورى داشته باشد[۱۰] این حقیقت را نمی‌توان پنهان کرد که باید آینده محوری مسألۀ وحدت اسلامی را بطور دقیق ترسیم کرد نه به صورت کلّى گویى و بیانات مبهم و عبارات چند پهلو.[۱۱]

لذا ابعاد وحدت اسلامی باید دقیق و از نظر کیفى و کمّى کاملًا روشن باشد؛ باید از هر گونه ابهام و کلّى گوئى خالى و تماماً جنبه عملى و عینى داشته باشد.[۱۲]

در این زمینه باید گفت مهمترین عوامل پیروزى در برابر دشمنان انسجام و به هم پیوستگى صفوف در میدان نبرد است، نه تنها در نبردهاى نظامى که در نبرد سیاسى و اقتصادى نیز جز از طریق وحدت کارى ساخته نیست.[۱۳]

اینگونه است که به تعبیر قرآن تنها با سد فولادین می‌توان دشمنان را مهار کرد، تعبیر به«بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ»[۱۴] جالب ترین تعبیرى است که در این زمینه وجود دارد، در یک بنا یا سد عظیم هر کدام از اجزاء نقشى دارند، ولى این نقش در صورتى مؤثر می‌شود که هیچگونه فاصله و شکاف در میان آنها نباشد، و چنان متحد گردند که گویى یک واحد بیش نیستند، همگى تبدیل به یک دست و یک مشت عظیم و محکم شوند که فرق دشمن را درهم می‌کوبد و متلاشى می‌کند! افسوس که این تعلیم بزرگ اسلام امروز فراموش شده، و جامعه بزرگ [۱۵] اسلامى نه تنها شکل«بُنْیانٌ مَرْصُوص» ندارد، بلکه به صفوف پراکنده اى تبدیل گشته که در مقابل هم ایستاده اند، و هر کدام هوایى در سر، و هوسى در دل دارند.[۱۶]

لذا باید توجه داشت که وحدت صفوف با گفتار و شعار به دست نمى‌آید، نیاز به«وحدت هدف» و«وحدت عقیده» دارد، و این چیزى است که بدون خلوص نیت و معرفت واقعى و تربیت صحیح اسلامى و احیاى فرهنگ قرآن ممکن نیست.[۱۷]

اگر خدا مجاهدینى را دوست دارد که همچون بنیان مرصوصند، پس این جمعیتهاى پراکنده را دشمن می‌دارد، و هم اکنون آثار خشم خدا و غضب الهى را در این جامعه میلیاردی با چشم خود می‌بینیم که یک نمونه آن تسلط گروه کوچک «صهیونیستها» بر سرزمینهاى اسلامى است.[۱۸]

زبان ترجمان دل است، و اگر راه این دو از یکدیگر جدا شود نشانه نفاق است، و می‌دانیم یک انسان منافق از سلامت فکر و روح برخوردار نیست.[۱۹]

از بدترین بلاهایى که ممکن است بر یک جامعه مسلط شود بلاى سلب اطمینان است، و عامل اصلى آن جدایى گفتار از کردار است، مردمى که می‌گویند و عمل نمی‌کنند هرگز نمی‌توانند به یکدیگر اعتماد کنند و در برابر مشکلات هماهنگ باشند، هرگز برادرى و صمیمیت در میان آنها حاکم نخواهد شد، هرگز ارزش و قیمتى نخواهند داشت، و هیچ دشمنى از آنها حساب نمی‌برد.[۲۰]

آری باید با اتحاد و انسجام پیروان دو مکتب در زیر یک سقف وحدت را به صورت عملی اجرا کنیم؛ اگر این‌ برنامه‌ها برای بزرگان نیز اجرا شود تحولی در جهان اسلام به وجود می‌آید.[۲۱]

ضعف در همدلی و همگرایی

تحقّق وحدت اسلامی مطلب ساده‌اى نیست؛ چرا که نیاز به هماهنگى و همدلى و الفت میان دل‌ها دارد؛ لذا جوامع اسلامی همچون آجرها و سنگ‌ها و قطعات مختلف یک ساختمان هستند که تا وسیله چسب و پیوند مؤثّر در میان آنها نباشد؛ ساختمان با شکوهى در قالب وحدت امت اسلامی از آن تشکیل نمی‌شود.[۲۲]

از سوی دیگر بدیهى است در جوامعی که افراد دو چهره و دو زبان و منافق و بى بهره از صداقت نفوذ کنند، اعتماد و محبّت و همدلى که مهم ترین سرمایه زندگى اجتماعى است بر باد می‌رود و محیط زندگى به جهنّم سوزانى تبدیل می‌شود که همه با بدبینى به یکدیگر می‌نگرند و همه از هم وحشت دارند.[۲۳]

خصومت‌ها هر گونه خیر و سعادت را از بیخ و بن بر می‌کند، چرا که ریشه هر خیر و سعادتى، تعاون و همدلى و همکارى افراد آن جامعه با یکدیگر است و این کار بدون محبّت و دوستى، میسّر نیست.[۲۴]

هم چنین در جوامعی که بى اعتمادى حکمفرما است، همدلى، همکارى و تعاون وجود ندارد و آثار و برکات زندگى دسته جمعى از میان می‌رود.[۲۵]در این میان حبّ دنیا و خبث باطن و سوء نیّت و اخلاق نه تنها آخرت را بر باد می‌دهد بلکه صحنه جهان اسلام را کانونى از ناامنى و انواع تزاحم‌ها و کشمکش‌ها می‌سازد که در آن خبرى از همدلى و محبّت و همکارى و صمیمیّت نیست.[۲۶]

با این تفاسیر باید اعتراف کرد که همدل و یکصدا نیستیم، و به آیات قرآن و روایات اسلامى در مورد وحدت و اتّحاد و یکدلى عمل نکرده ایم. گاه تمام سران کشورهاى اسلام در یک کنفرانس جمع شده و به ظاهر با هم گفتگو و مذاکره می‌کنند، امّا بعد از جلسه از پشت به هم خنجر می‌زنند.[۲۷]

مسلمانان باید بدانند آن اتحاد و صمیمیت نیاکان خود را با الفاظ زیبا و عبارات دل انگیز و سخنرانیها و مقالات آتشین و جار و جنجال در روزنامه‌ها نمی‌توانند به دست آورند، و اگر چنین تصور کنند سخت در اشتباهند![۲۸]

«اتحاد» یک مشت الفاظ بى معنا و عبارات فصیح و بلیغ- هر قدر هم عالى و دلنشین باشد- نیست، روح اتحاد، همان حُسن نیّت و تصمیمى است که از قلب پاک آحاد مسلمانان سرچشمه می‌گیرد و فعالیتهاى مستمر همراه با پى گیرى به دنبال آن می‌باشد.[۲۹]

اتحاد یک سلسله صفات عالى درونى و اعمال و برکات است، فضایل و سجایایى که در اعماق روح ریشه دوانیده، و سراسر وجود انسان را در بر گرفته باشد. اتحاد یک رشته اخلاق و عواطف عالى انسانى است. اتحاد این است که مسلمانان در منافع با یکدیگر شریک باشند و اصول عدالت و انصاف را در حق یکدیگر رعایت کنند.[۳۰]

مثلًا اگر در یکى از کشورهاى اسلامى همچون سوریه یا عراق دو طایفه یا بیشتر از مسلمانان باشند باید بر خود واجب بدانند مانند دو برادر که خانه یا املاکى از پدر به ارث برده اند رفتار نمایند، حقوق یکدیگر را طبق اصول عدالت بدون اینکه هیچکدام قصد تجاوز یا بخل نسبت به دیگرى داشته باشند ادا کنند «وَمَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ و کسانى که از بخل و حرص نفس خویش باز داشته شده اند رستگارانند».[۳۱]،[۳۲]

عدم بصیرت در دشمن شناسی

یکى از مهم ترین مسائل سرنوشت ساز انسان این است که در راهى که به سوى پیروزى‌ها می‌رود همیشه پرتگاه‌ها و بیراهه‌هایى را مد نظر قرار دهد؛ که اگر آنها را به خوبى نبیند و نشناسد و پرهیز نکند چنان سقوط می‌کند که اثرى از او باقى نمی‌مانَد. در این راه مهم ترین مسأله شناخت حق و باطل، شناخت نیک و بد، شناخت دوست و دشمن، شناخت مفید و زیان بخش و شناخت عوامل سعادت یا بدبختى است. اگر به راستى انسان این حقایق را بشناسد رسیدن به مقصد براى او آسان است.[۳۳]

مشکل این است که در بسیارى از این گونه موارد انسان گرفتار اشتباه می‌شود، باطل را به جاى حق می‌پندارد و دشمن را به جاى دوست برمى گزیند و بیراهه را به جاى شاهراه، در حالى که دید و درک نیرومندى لازم است و نورانیّت و روشن بینى فوق العاده.[۳۴]

در مورد پیروان مذاهب مختلف اسلامى بعضاً مشاهده می‌شود که نسبت به یکدیگر همواره به چشم عداوت، به چشم یک دشمن خونخوار و بى رحم و مزاحم به هم نگاه می‌کنند، و اگر احیاناً اظهار دوستى و محبّت نمایند براى این است که یکدیگر را فریب دهند و هنگام بروز حوادث یکدیگر را تنها بگذارند.[۳۵]

یا به منظور سلب حق یکدیگر و استعمار و استثمار برادران دینى خود دست به این گونه تملقها و الفاظ ریاکارانه می‌زنند، و بدبختانه این روحیه ناپسند چنان در میان آنها رایج شده که فریاد هیچ گوینده و پند و نصیحت هیچ واعظى در دل آنها اثر نمی‌گذارد![۳۶]

گویا همه فراموش کرده اند، یا خود را به فراموشى می‌زنند که آمریکا و ایادی آن [۳۷]در کمین آنها نشسته و می‌خواهد همه را محو و نابود کند، و به همین منظور بذر اختلاف و نفاق را در میان آنها می‌افشاند تا آنها را به جان یکدیگر بیندازد.او دامهاى خود را براى صید مسلمانان آماده ساخته، دامهاى خطرناکى که جز در پرتو اتّفاق و اتحاد جدى و عملى (نه با گفتار و سخن) نمی‌توانند از آن رهایى یابند.[۳۸]

لذا از جمله چالش‌های مهم پیش رو در وحدت اسلامی این است که دوست و دشمن خود را نمی‌شناسیم، لذا بعضى از مسلمانان منحرف دست در دست آمریکا و اسرائیل می‌گذارند تا حزب اللّه جنوب لبنان را، که سمبل مقاومت و ایستادگى است، سرکوب نمایند.آرى اگر ما مسلمانان دوست و دشمنان خود را می‌شناختیم وضع اسفبار فعلى را نداشتیم.[۳۹]

ضعف مفرط در تعاملات میان مذهبی

بی تردید تعامل میان مذهبی در تحقق وحدت اسلامی اصل بنیادین به شمار می‌آید؛ لذا اگر علماى مذاهب اسلامى، دور هم بنشینند و در محیطى آکنده از صفا و صمیمیّت و دور از تعصّب و لجاج، به بحث و بررسى در مسائل مورد اختلاف بپردازند، امکان کم شدن اختلافات بسیار زیاد است، نمی‌گوییم همه اختلافات برچیده می‌شود، بلکه می‌گوییم از دامنه آن کاسته می‌شود.[۴۰]

به ویژه آنکه قشر متعصّب و متحجّر و خطرناک وهّابى در حال زوال و در سراشیبى سقوط است[۴۱]لذا ضرورت «گفتمان» و «حوار» منطقى و دوستانه بین مذاهب اسلامى به شدت احساس می‌شود[۴۲]؛ از این رو پیشنهاد می‌کنیم کنفرانس علمی با حضور برجسته ترین علمای دو مذهب شیعه و سنی برگزار شود تا مهم ترین موانع وحدت اسلامی مورد بررسی قرار گرفته و از سوی دیگر مهم ترین اقدامات لازم برای تقویت وحدت اسلامی طرح گردد و در پایان، نتایج این کنفرانس علمی، به صورت مصوبات الزام آور، برای همگان مورد عمل قرار گیرد.[۴۳]

هم چنین بر سیاستمداران جوامع اسلامی لازم است با گشودن مرزهاى بسته خود به روى کتب اسلامى و نوشته‌هاى دیگر کشورهاى مسلمان، و با فراهم ساختن زمینه‌هاى گفتگو بین مذاهب اسلامى و رفت و آمد علماى این کشورها، به این امر کمک کنند که هم به نفع خود آنان است و هم به سود جهان اسلام![۴۴]

البته باید دانست در اجتماع انسانى نیز اگر «تنها» به گرد آمدن افراد دور هم، بدون هیچ گونه تفاهم و تعاون و همبستگى و روابط اخلاقى و معنوى، قناعت شود هیچ یک از منافع اجتماع گرفته نخواهد شد یعنى اصولًا اجتماعى وجود نخواهد داشت.[۴۵]

و به این ترتیب مسلّم است اگر دو نفر با شرائط بالا گرد هم آیند اجتماعى تشکیل میدهند و اگر میلیونها نفر بدون شرایط بالا دور هم جمع [۴۶]شوند اجتماعى وجود نخواهد داشت![۴۷]

بلکه براى ایجاد این رابطه، اخوت و برادری که نزدیکترین و عمیق ترین رابطه دو انسان با یکدیگر بر اساس مساوات و احترام متقابل است، اصل اساسى پیوند اجتماعى انسان‌ها شمرده است.[۴۸]

ضعف رسانه‌ای در انعکاس فعالیت‌های تقریبی

یکى از پایه‌هاى استقرار وحدت اسلامی، نزدیکى و بهم پیوستگى جوامع مسلمان از نظر[۴۹]وسایل ارتباطى و پیوندهاى اجتماعى است [۵۰]

هر قدر روابط اجتماعى مسلمانان توسعه پیدا می‌کند تمدن نوین اسلامی بصورت پیشرفته ترى درمى آید؛ لذا سهولت وسائل ارتباطى در امت اسلامی موجب نزدیکى و تماس هرچه بیشتر افراد می‌شود.[۵۱]

لیکن تأسف آور است که وسایل ارتباطى ما مسلمانان بسیار ضعیف است، و بالعکس عمده وسایل ارتباط جمعى دنیا در دست یهودیان است، و آنها به هر شکلى که مایل باشند اخبار و حوادث دنیا را منتشر یا تحلیل می‌کنند. اگر مسلمانان جهان، که جمعیّت عظیم دنیا را تشکیل می‌دهند، وسایل ارتباط جمعى قوى و فراگیرى در اختیار داشتند، و حقایق دین اسلام از جمله اقدامت و فعالیت‌های وحدت بخش خود را را به گوش جهانیان می‌رساندند، بى شک تبلیغات مسموم و دروغین دشمن خنثى می‌شد.[۵۲]

آرى، نداشتن وسایل ارتباط جمعى قوى و فراگیر، از جمله چالش‌های مهم در اتحاد امت اسلامی است.[۵۳]

سخن آخر

با این همه نباید از رحمت خدا، از الطاف خاصى که او نسبت به دین و آیین خود دارد مأیوس شد.[۵۴] بلکه اگر می‌خواهیم نفاق و تفرقه برچیده شود بیائیم بجاى تهمت به یکدیگر، همدیگر را آن چنان که هستیم بشناسیم، زیرا این گونه نسبتهاى ناروا نه تنها به وحدت اسلام کمک نمی‌کند، بلکه ضربه محکمى بر[۵۵]پایه‌هاى وحدت اسلامى می‌زند.[۵۶]

انسان این آمادگى را دارد که از امواج اختلاف درآید و در عالم یقین و وحدت گام بگذارد، و خداوندى که او را براى تکامل آفریده است مسلماً از این فیض محروم نخواهد کرد.[۵۷]

باشد که خدا مردان غیور و دلسوز و با همت از عقلاى طرفین را برانگیزد تا آن دستهایى را که با نشر نوشته‌هاى آلوده و مسمومى که روح اسلام را می‌کشد، آتش اختلاف را دامن می‌زنند هم از ناحیه ما و هم از ناحیه آنها کوتاه کنند.[۵۸]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت‌‌الله مکارم شیرازی

[۱] بیانات حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛۱۲/۱۲/۱۳۸۸٫

[۲] همان.

[۳] پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج ۲؛ ص۳۷۵٫

[۴] پیام قرآن؛ ج ۱؛ ص۲۹۴٫

[۵] بیانات حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛۱۷/۱۰/۱۳۹۳٫

[۶] همان.

[۷] بیانات حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ http://www.eshia.ir.

[۸] قرآن و آخرین پیامبر: تجزیه و تحلیل مستدل و گسترده اى درباره عظمت و اعجاز قرآن از دریچه‌هاى گوناگون؛ ص۲۶۰٫

[۹] همان.

[۱۰] همان.

[۱۱] پیام قرآن؛ ج ۸؛ ص۳۰۴٫

[۱۲] مدیریت و فرماندهى در اسلام؛ ص۵۶٫

[۱۳] تفسیر نمونه؛ ج ۲۴؛ ص۶۵٫

[۱۴] سورۀ صف؛ آیۀ۴٫

[۱۵] تفسیر نمونه؛ ج ۲۴؛ ص۶۵٫

[۱۶] همان؛ص ۶۶٫

[۱۷] همان.

[۱۸] همان

[۱۹] همان.

[۲۰] همان.

[۲۱] بیانات حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار مبلغان مناطق محروم و سنی نشین کشور؛۱۵/۳/۱۳۹۳٫

[۲۲] پیام قرآن؛ ج ۲؛ ص۴۵۵٫

[۲۳] پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج ۶؛ ص۵۷۵٫

[۲۴] همان؛ ج ۳؛ ص۵۳۷٫

[۲۵] اخلاق در قرآن؛ ج ۳؛ ص۳۳۶٫

[۲۶] پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج ۵؛ ص۷۶٫

[۲۷] از تو سوال می‌کنند(مجموعه سوالات قرآنى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله)؛ ص۶۴٫

[۲۸] آیین ما (اصل الشیعه)؛ ص۴۸٫

[۲۹] همان.

[۳۰] آیین ما (اصل الشیعه)؛ ص۴۸٫

[۳۱] سوره حشر؛ آیه ۹٫

[۳۲] آیین ما (اصل الشیعه)؛ ص۴۸٫

[۳۳] انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقى؛ ص۵۱۵٫

[۳۴] همان.

[۳۵] آیین ما (اصل الشیعه)؛ ص۵۷٫

[۳۶] همان.

[۳۷] همان.

[۳۸] همان؛ ص ۵۸٫

[۳۹] از تو سوال می‌کنند(مجموعه سوالات قرآنى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله)؛ ص۶۴٫

[۴۰] اعتقاد ما؛ ص۱۲۷٫

[۴۱] وهابیت بر سر دو راهى؛ ص۱۳۷٫

[۴۲] همان؛ ص ۱۳۸٫

[۴۳] متن نامه حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی (دام ظلّه) به شیخ الأزهر؛۱۳/۵/۱۳۹۴٫

[۴۴] وهابیت بر سر دو راهى؛ ص۱۳۹٫

[۴۵] قرآن و آخرین پیامبر: تجزیه و تحلیل مستدل و گسترده اى درباره عظمت و اعجاز قرآن از دریچه‌هاى گوناگون؛ ص۲۵۷٫

[۴۶] همان.

[۴۷] همان؛ص ۲۵۸٫

[۴۸] همان.

[۴۹] حکومت جهانى مهدى (عج)؛ ص۲۴۳٫

[۵۰] همان؛ ص ۲۴۴٫

[۵۱] زندگى در پرتو اخلاق؛ ص۱۵۶٫

[۵۲] از تو سوال می‌کنند(مجموعه سوالات قرآنى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله)، ص: ۶۵٫

[۵۳] همان.

[۵۴] آیین ما (اصل الشیعه)؛ ص۵۳٫

[۵۵] تفسیر نمونه؛ ج ۶؛ ص۵۴٫

[۵۶] همان؛ص ۵۵٫

[۵۷] پیام قرآن؛ ج ۵؛ ص۲۲۰٫

[۵۸] آیین ما (اصل الشیعه)؛ ص۵۳٫

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics