الان ما حوزههایی در مشهد داریم که اینها اصلا اجازه حضور زن را جلوی استاد مرد یا ورود زن به جامعه را نمیدهند. یعنی همیشه میخواهند در عین اینکه درس میخواند، عقب باشد و یک چشمش بیشتر دیده نشود و زیر پوشیه باشد و حرف زیاد نزند و هنوز میبینیم که طرفدار پردهنشینی هستند و نتیجهاش این میشود که آقایان میگویند زنها در اجتماع حضور ندارند. این خانمی که اینطور در حوزه رشد میکند و وقتی میخواهد حضور اجتماعی پیدا کند، آدمها را نمیشناسد و آداب اجتماعی اصلا بلد نیست و نمیتواند ارتباط موثر با جامعه خودش برقرار کند.
اختصاصی شبکه اجتهاد: سرکار خانم سکینه بیک خورمیزی، را بهحق باید یکی از بانوان فعال، عالمه و خوشسابقه در امر تعلیم و تربیت در مشهد محسوب کرد. او از سن ۱۲ سالگی وارد حوزه علمیه شد و پس از انقلاب، همزمان با آموختن دروس حوزوی موفق به اخذ مدرک کارشناسی از رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی از دانشگاه فردوسی مشهد میشود و در سال ۱۳۷۲ با رتبه ۱ در دانشگاه آزاد، در همان رشته و در مقطع کارشناسی ارشد ادامه تحصیل میدهد. اتمام مقطع ارشد او در دانشگاه، همزمان با اتمام کفایتین در حوزه بوده است. علاوه بر تدریس در حوزههای علمیه خواهران، از سال ۱۳۷۵ نیز بهصورت پیوسته در دانشگاههای فردوسی، آزاد، پیام نور، علوم پزشکی، امام حسین (ع) و جامع کاربردی تدریس داشتهاند. در حوزه علمیه خواهران نیز دروس فقه، تفسیر، اخلاق و نظام حقوق زن را ارئه نموده است.
تألیف کتاب حقوق زن در اسلام، تألیف بیش از ۲۰ مقاله علمی در عناوین مختلف، استاد داور بیش از ۳۰۰ پایاننامه و استاد راهنمای ۴۰ پایاننامه طلاب خواهر، انتخاب بهعنوان زنان برتر و فعال از سوی وزارت کشور و استانداری خراسان رضوی، مسولیت نهاد مقاممعظم رهبری در دانشگاه علوم پزشکی و عضو بسیج اساتید دانشگاه، مشاوره در حرم مطهر رضوی در امور خانواده و ازدواج در ۱۰ سال گذشته و سخنران حلقههای معرفت در حرم امام هشتم (ع) بخشی دیگری از کارنامه علمی-اجتماعی و تبلیغی وی میباشد. برنامههای تبلیغی مستمر از قبل از انقلاب تا هماکنون باعث شد وی در سال ۱۳۸۸ بهعنوان مبلغ برتر معرفی میشود.
شبکه اجتهاد در بخش اول گفتگوی خود با استاد بیک که از سال ۱۳۷۷ تاکنون مدیریت مدرسه علمیه حضرت خدیجه (س) را عهدهدار است، به موضوع آسیبشناسی حوزههای علمیه خواهران و بهخصوص موانع اجتهاد بانوان طلبه پرداخت و اکنون بخش دوم آن از منظرتان میگذرد.
اجتهاد: در مطالب قبلی شما چند نکته وجود داشت که ظاهرا با هم تناقض دارند. شما قائل به این هستید که باید نوع دروس خانمها با آقایان در حوزه متفاوت باشد. از آنطرف هم، اخذ و اعطای مدرک را در حوزه ضرورت میدانید. با این منطق اگر در حوزه، بین دروس خانمها و آقایان تفاوت بگذاریم (کما اینکه از دو دهه پیش در حوزه علمیه قم این جریان شروع شده است)، عدهای معتقد هستند گرچه مدارک همسانی به طلاب اعطا میشود؛ اما این مسئله به تفاضل دانش آنان منجر شده است و اینکه ما میبینیم در بحث پژوهشها و در حوزه نظریهپردازی، در تولید محتوا و کتاب، خواهران عقبتر هستند، برخی از علت عمدهاش به این تفاوت دروس برمیگردد. خیلی صریح بگویم: به نظرم فرمایش شما مطالب گذشته را نقض میکند و خواهرانی که معتقدند باید دروس خانمها با دروس آقایان متفاوت باشد، چطور میشود انتظار داشت که سطح و عمق دانش خواهران و برادران با هم یکسان باشند؟ وقتی که به فاضلترین خانمها در حوزه نگاه میکنیم، میبینیم که تولیدات کمی داریم. این نکته را مقداری برای ما بشکافید که از این طرف تقاضا هست برای تفاوت دروس و از طرف دیگر مدرک را شما قبول دارید و از اینطرف هم ما به نظر می رسد که به تفاوت دانش در سطح و عمق منجر می شود.
بیک: بخشی از خانمها فقط به قصد اخذ مدرک وارد حوزه میشوند که من این را برای حوزه خیلی ضعف میبینیم. آن زمانی که من اقدام به دانشگاه کردم واقع این بود که نگاه مردم جامعه، با توجه به اینکه آن زمان هنوز حوزهها به این استحکام نبود، اگر میخواستیم تبلیغ برویم، میگفتند خانم شما چند کلاس خواندهاید؟ میگفتیم مثلا شش کلاس خواندهایم، خب معلومات ما را قبول نداشتند. یادم هست خانم جوانی از آشنایان ما دیپلم داشت و من سیوطی خوانده بودم؛ بعضا مدرکنداشتن ما را حمل بر بیسوادی میکردند. من بعدها با بعضی دیگر از خانمهای طلبه، در خانه درسها را خواندیم و دیپلم گرفتیم. بعد یکی از ما، لیسانس حوزه گرفت و دیگری لیسانس دانشگاه گرفت و من هم موفق شدم مدرک فوق لیسانس را با نمره عالی از دانشگاه بگیریم؛ اما الان این مسئله دیگر وجود ندارد و من همین الان یک آفت بزرگ را همین مدرک برای حوزویان میبینیم. ما در گزینشها به هیچ شکلی نتوانستهایم بفهمیم که چه کسی به قصد اخلاص و علمآموزی به حوزه میآید و چه کسی برای مدرک و استخدام؟
اجتهاد: پس شما مدرک را در شرایط کنونی قبول ندارید؟
بیک: نه من این مدرک را آفت برای حوزه میبینم چون دیگر افراد برای دروس حوزوی اخلاص ندارند.
اجتهاد: با پیشفرض اینکه الان مدرک وجود دارد، چرا خواهران یا برخی از آقایان تقاضای این را دارند و یا مدافع این هستند که بین دروس خواهران و برادران تفاوت باشد؟ برخی حتی اذعان می کنند که پیچیدگی که دروس حوزوی در سطوح عالیه دارد که بهقدری سنگین است که یک آقا از پس آن بر نمیآید چه برسد به یک خانم. میخواهم بگویم کسانی که قائل هستند که باید دروس خانمها و آقایان متفاوت باشد، آیا دلیلش این است که خانمها توان ذهنی ندارند؟ که شما فرمودید دارند؛ پس چرا شما مدافع این تفاوت هستید؟
بیک: من مدافع این نیستم که آقایان مثلا رسائل و مکاسب را بخوانند و مدرک سطح ۲ را بگیرند و خانمها نخوانند و همان مدرک را بگیرند؛ ولی من میگویم برای خانمها و آقایان باید در ساعت آمدورفتشان و در برخی درسهای حاشیهای تفاوت قائل شویم. بسیاری از کتب فعلی، برای تدریس مفید نیست و این بار سنگین این همهنشستن سر کلاسها، را از دوش خانمها بردارند؛ اما اگر قرار است که مثلا این کفایتین را بخوانند و مدرک بگیرند، خب هر کس توانست بخواند تا بگیرد و به هر کس که نتوانست، یک گواهی بدهند.
من نمیخواهم بگویم که بدون معلومات دست کسی مدرک بدهند. این را اصلا ادعا ندارم و معلومات باید برابر باشند و بعد هم برخی از بانوان واقعا عاشق این هستند که این مدرک را چه بگیرند و چه نگیرند، سر درس بنشینند. بنده خودم و خانمهایی که الان میبینیم با همین شرایط سنی، حاضریم سر درس خارج بنشینیم و یک رسید هم به ما ندهند. ما نیازی به آن کاغذ و رسید نداریم. ما دلمان میخواهد چیزی بفهمیم. یک عده مثل ما هستند و میگویند اجازه بدهند سطح چهار راه بیفتد و اصلا به ما مدرک ندهند؛ ولی درس را برای ما بگذارند. ما مدعی مدرک نیستیم؛ ولی خب چون جوانها میخواهند با این مدرک بیرون بروند و کار کنند اینها مدعی مدرک هستند.
اجتهاد: بنا بود کتابهای خواهران با برادران متفاوت باشد و در زمان مرحوم آیتالله طبسی در حوزه مشهد هم، اختلافاتی بود و ایشان مخالفت کردند که مثل قم برگزار شود.
بیک: حضرت آقا در یکی از سخنرانیهایشان فرمودند که چه دلیلی دارد که کتابهای سنگین و ثقیل را حتی برای آقایان میگفتند که باید بخوانید. میتوانید اینها را سبکتر و راحتتر کنید. مثلا الان کتاب رسائل بحثهایی مثل تجری و تعادل و تراجیح و غیره که خیلی سال پیش خواندهام، اگر کسانی باشند که رسائل را راحتتر کنند و یک کتاب جایگزین بگذارند و مباحث خوانده شود. گاهی مباحث سخت نیست؛ اما استاد سخت میگوید. لذا درسهای حوزه اینطور که برخی تعریف میکنند سخت نیست و به استاد بستگی دارد و میتواند خیلی راحت بیان کند. من فکر نمیکنم که همه خانمها اینطور باشند که این مطالب را متوجه نشوند. نباید امروز بیاییم این را بگوییم که اگر مردها این مبحث یا این دروس را نمیفهمند، زنها اصلا نمیفهمند، این قیاس باطلی است. چه بسا خانمهایی باشند که خیلی راحت مطالب را یاد بگیرند. البته برخی از بحثها مثل کفایه آخوند اندکی سخت و دشوار است.
اجتهاد: آیا شما محتوای دروس موجود را مشخصا در حوزه علمیه خواهران متناسب با نیازهای جامعه می دانید و آیا جامعه فعلی ما احساس نیاز به حوزه های علمیه خواهران دارد؟ آیا این محتوا و نظام آموزشی موجود را متناسب با نیازهای جامعه میدانید؟ آیا با این نظام آموزشی، خروجیهای مفیدی برای جامعه خواهیم داشت؟
بیک: این محتوا اولا که خدا رو شکر میکنیم که روزبهروز بهتر میشود و نیازسنجی میشود و میبینم که در این سالها در حال تغییر بوده است و اگرچه در برخی از موارد بهجای اینکه تکامل باشد، بهسوی ضعف رفته است. مثلا کتاب نظام حقوق زن در اسلام مرحوم مطهری که من چندینبار تدریس کردهام خیلی از برخی کتب دیگر بهتر بود؛
اما درباره کارآمدی این محتوا برای تربیت و آمادهسازی بانوان طلبه در سطوح مختلف جامعه باید عرض کنم الان ما حوزههایی در مشهد داریم که اینها اصلا اجازه حضور زن را جلوی استاد مرد یا ورود زن به جامعه را نمیدهند. یعنی همیشه میخواهند در عین اینکه درس میخواند، عقب باشد و یک چشمش بیشتر دیده نشود و زیر پوشیه باشد و حرف زیاد نزند و هنوز میبینیم که طرفدار پردهنشینی هستند و نتیجهاش این میشود که آقایان میگویند زنها در اجتماع حضور ندارند. این خانمی که اینطور در حوزه رشد میکند و وقتی میخواهد حضور اجتماعی پیدا کند، آدمها را نمیشناسد و آداب اجتماعی اصلا بلد نیست و اصلا نمیتواند ارتباط موثر با جامعه خودش برقرار کند، غیرمفید میشود. حالا شما بفرمائید در این همه جاهایی که حضور خانمهای را می طلبد اینها نمیتوانند حضور پیدا کنند.
اجتهاد: با این تعبیر، خانمها دچار پارادکس هم میشوند. از یکطرف در فضای داخل مدرسه و حوزه اینگونه تربیت میشوند و از طرف دیگر هم فضای جامعه و خانواده و ارتباطات فامیلی، نوع دیگری را القا یا مطالبه میکند.
بیک: اینها از همان غیرمفیدها هستند. یعنی اگر هم فرض بکنیم که درسهایشان را خیلی عالی خواندهاند، اینها گنج بدونکلید هستند. بهنظر من با آمدن انقلاب و با شخصی که فکر باز و خلاقی داشت مثل امام راحل و مقام معظم رهبری، نوع نگاه به زن تغییر کرده است. رهبری به خانمها نگاه میکنند و با آنها صحبت میکنند. شما ببینید حضرت آقا با دختران ورزشکار با همان حجاب نسبتا خوبی که دارند، آقا صورتشان را به سمت اینها میکنند و با ایشان صحبت میکنند و شوخی میکنند و میخندند و اینها سراپا شور و شوق میشوند و اجازه سوال و گفتگو دارند؛ اما برخیها بهقدری سنگ ولایت به سینه میزنند که شاید به من بگویند تو ضد ولایتفقیه هستی. بعد همینها میگویند چرا زن ورزش کند و برود اینجا و آنجا. زن بنشیند و جایی نرود. میگویند حد حجاب زن پوشیه است. این نگاه را برخی از قدیمیها داشتهاند و الان بهنظرم خیلی این نگاه را ندارند؛ ولی این چیزی که شما در حوزه میبینید مربوط به محتوای دروس نیست و مربوط به این است که ما باید نوع نگاه و تربیتمان را اصلاح کنیم. البته این هم باز به آقایان برمیگردد. مثلا زنها را از خیلی جاها محدود میکنند و تربیتشان بهاینگونه است که زنها باید اینقدر بپوشند و اینقدر حرف بزنند؛ امروز جامعه جهانی این رفتار را نمی پسندد. من بارها گفتهام ما که نمیخواهیم طلبه را برای مشهد و ایران تربیت کنیم و ما اعتقاد به ظهور داریم و هر آن ممکن است اتفاق بیفتد، پس ما نباید طوری طلبه تربیت کنیم که این خانم توانایی حضور در همهجا را داشته باشد.
اجتهاد: پس معتقدید که محتوای دروس حوزه خواهران، متناسب با نیازهای جامعه هست؟
بیک: دقیق نه؛ ولی بهتر و خوبتر شده است.
اجتهاد: انتظار شما از مرکز مدیریت حوزه خراسان چیست؟
بیک: چه زمان حاجآقای فرجام و چه زمان حاجآقای عاملی گفتهام که مدیر حوزه باید یک خانم مشاور داشته باشد و هر مطلبی را که در حوزههای علمیه میگذرد، حداقل با مدیران آنها صحبت کنند. مدیران مرکز مدیریت باید بهجد و بدونپردهپوشی و شفاف با مدیران مدارس صحبت کنند و حرفهای ما را به مدیر حوزه منتقل کنند. (البته نه هر ششماه یکبار یا سهماه یکبار) گاهی که خیلی ظرفمان پر میشود از مدیر حوزه وقت میگیریم.
بازدیدها خیلی دردی از ما دوا نمیکند؛ چون با یک گروهی میآیند و چند نفر از آقایان اطرافشان هستند و اصلا امکان گفتگو و صحبتکردن فراهم نمیشود.
در مرکز مدیریت، بروکراسی اداری وجود دارد و برخی کارهایمان حدود هفتماه بیشتر طول کشیده است. بین ما و مدیر حوزه فاصله است. ایشان به معاونتهای مختلف میسپارند و آنها هم بعضا پاسخگو نیستند.
اجتهاد: چه انتظاری از شورای عالی حوزه خراسان دارید؟ اشاره کردید که انتظار است خانمها در جلسات شورای عالی شرکت کنند و حتی در حکمی که حضرت آقا برای انتصاب اعضای شورای عالی صادر میکنند، یکنفر لااقل از خانمهای حوزه در آن جمع حضور داشته باشد.
بیک: این شورای عالی باید یک ارتباط مستقیمی با مدیران خانم و آقا داشته باشند و بهنحوی از مصوبات مطلع شویم. بهنظر من، مصوبات را شورای عالی هر هفته مستقلا برای ما ارسال کنند. (البته مصوبات را یکدفعه میدهند و هفتهبههفته نمیدهند) چیزی که الان مصوبه شده یا میخواهد مصوبه شود، موضوع را ما هم بدانیم و اگر اشکالی داریم، یک جوابیه بنویسم. چون بالاخره غالب مدیرها چندسال در حوزه کار کردهاند. اشکالی ندارد که یک ارتباط مجازی بین ما و شورا باشد و گاهی یک چیزی که برای حوزه خواهران میخواهند مصوب کنند یک مشورت هم با مدیران بکنند. آیا مشورتکردن با خانمها اشکالی دارد؟! چرا شورای عالی که ما اولا انتظار حضور خانمها را در جلسات آن داریم و اگر نمیگذارند چرا هیچوقت هیچچیزی را با ما مشورت نمیکنند.
اجتهاد: اگر وضعیت همینگونه که در صحبتهاتون اشاره کردید بماند، پیشبینی شما برای ده بیست سال آینده حوزه خواهران در سطوح اجتهادی چیست؟
بیک: در اینصورت دیگر خروجی در مقطع اجتهاد نخواهیم داشت؛ مگر بهندرت یکی دو مورد پیدا شود. اگر اجتهاد میخواهیم باید در کیفیت جدی باشیم. اجتهاد غیر از علم، انگیزه و اخلاق میطلبد. اگر این سطح از کیفیت را میخواهیم دیگر نباید برایمان مهم باشد که بگوییم امسال دو هزار فارغالتحصیل داشتهایم. بگذارید دویست تا به قول معروف مرد جنگی فارغالتحصیل داشته باشیم؛ نه اینکه فوجی سیاهیلشکر درحوزه تربیت کنیم. بگذارید یک عالمی داشته باشیم و اگر یک مطهری پیدا شد، ببینید چه عقبهای دارد. به نظرم تا جایی که من اطلاع دارم هم در بخش آقایان هم در بخش خانمها، خیلی با تسامح داوطلبان را پذیرش میکنند.
ااجتهاد: در حوزه اسناد بالادستی هم فرمودید که اطلاعات مدیران مدارس در اینخصوص کم است. یعنی شما اطلاعات کمی از اسناد بالادستی دارید، چون اطلاعرسانی شان خوب نیست یا بعد از تصویب اطلاع میدهند که خیلی دیر است.
بیک: بله، دیر اطلاعرسانی میشود. مثلا سالی یکبار کتابچه میدهند که ما شاید بخوانیم و شاید فراموش شود. میشود هفتهبههفته روی سیستم مدیران برود و اگر کسی نظری دارد بنویسد.
اجتهاد: مستحضر هستید که سه سال است از سال ۱۳۹۵، شش کمیسیون در ذیل شورای عالی تشکیل شده است که حدود ۵۰ نفر از نخبگان حوزوی تقریبا هفتهای یکبار و بهصورت فعال در موضوعات مختلف جلسه دارند و در واقع برای شورای عالی تصمیمسازی میکنند.
بیک: در اینجا هم، مثل جلسات شورای عالی فقط آقایان هستند؛ ولی برای خانمها حضور یا نقشی تعریف نشده است. چرا کمیسیونهای خانمها تعطیل شده است؟ اخیرا شنیدم اصلا کمیسیونی نیست. دلیلش را نفهمیدم و اگر دوباره راه افتاده است اطلاعی ندارم.
اجتهاد: خیلی ممنون سرکار خانم بیک، لطف کردید که وقت گذاشتید و فرصتی را برای این گفتگو فراهم کردید.
بیک: بنده هم در پایان از شبکه اجتهاد که بخشی از همت خود را به مسائل بانوان حوزه اختصاص داده است، تشکر میکنم.