قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / عقل؛ شالوده فقه حکومتی امام خمینی (ره): حکومت‌داری و قواعد فقهی در پرتو خرد اجتهادی
عقل؛ شالوده فقه حکومتی امام خمینی (ره): حکومت‌داری و قواعد فقهی در پرتو خرد اجتهادی

استاد عبدالله نظرزاده عنوان کرد؛

عقل؛ شالوده فقه حکومتی امام خمینی (ره): حکومت‌داری و قواعد فقهی در پرتو خرد اجتهادی

در منظومه فقه سیاسی امام خمینی (ره)، عقل نه صرفاً ابزاری برای استنباط احکام، بلکه شالوده‌ای استوار برای بنای حکومت اسلامی و تبیین ولایت مطلقه فقیه به شمار می‌رود. از دیدگاه ایشان، حکومت، جزء جدایی‌ناپذیر دین است و فقه در بستر آن، به شبکه‌ای به هم پیوسته از احکام بدل می‌شود که می‌تواند حتی بر قواعدی چون «لاضرر» نیز حکمی حکومتی اعمال کند.

به گزارش خبرنگار اجتهاد، حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالله نظرزاده، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در سخنانی به موضوع «رویکرد حکومتی به فقه از دیدگاه امام خمینی (ره)» پرداخت و ابعاد مختلف جایگاه عقل در فقه سیاسی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را مورد بررسی قرار داد.

مقدمه‌ای بر مسئله و مفهوم‌شناسی عقل

نظرزاده در آغاز سخنان خود به مفهوم‌شناسی عقل در علم اصول پرداخت و آن را «قوه، توانایی و استعدادی که خداوند متعال به انسان‌ها بخشیده تا به وسیله آن امور و قوانین کلی درک شود» تعریف کرد. وی افزود: عقل قوه‌ای در انسان است که مدرِک امور کلی نظیر “اجتماع نقیضین محال است” یا “کل از جزء بزرگتر است” می‌باشد.

وی در ادامه، عقل را به دو دسته تقسیم کرد. نخست، عقل نظری که از آن به “علم مما ینبغی ان یعلم” (دانش آنچه باید دانست) تعبیر می‌شود و دوم، عقل عملی که “مما ینبغی ان یعمل” (دانش آنچه باید انجام داد) را شامل می‌شود.

کاربرد عقل (استقلالی و غیراستقلالی)

استاد حوزه علمیه قم کاربرد عقل را به دو نوع استقلالی و غیراستقلالی تقسیم کرد. در کاربرد استقلالی، عقل به عنوان مستند شرعی در کنار کتاب، سنت و اجماع قرار می‌گیرد. دکتر نظرزاده توضیح داد که در این صورت، خود عقل بدون آنکه شرع، روایات یا کتاب مطلبی را بیان کرده باشند، به حکمی می‌رسد که با ملازمه “کل ما حکم به العقل حکم به الشرع” همراه است.

نظرزاده در این باره به تعریف شهید صدر از حکم عقلی استقلالی اشاره کرد که “مراد از حکم عقلی، حکم قوه عاقله به معنای فلسفی آن نیست، بلکه مراد حکمی است که عقل به صورت جزم و یقین و بدون استناد به قرآن و سنت صادر می‌کند.” با این حال، ایشان به نقد شهید صدر بر این نظریه پرداخت که “اگرچه بر پایه ضوابط اصولی، عقل به تنهایی می‌تواند به کشف و صدور حکمی شرعی نائل گردد، ولی این مطلب در هیچ دوره‌ای از ادوار فقهی اتفاق نیفتاده است.” شهید صدر بر این باور است که حکمی که صرفاً عقلی باشد و پیشینه‌ای در کتاب و سنت نداشته باشد، وجود ندارد.

در مقابل، عقل غیراستقلالی به معنای استفاده از عقل برای فهم و تبیین احکام شرعی موجود در کتاب و سنت است.

نوآوری‌های امام خمینی (ره) در فقه سیاسی (بر اساس مبانی عقلی)

نظرزاده به نوآوری‌های امام خمینی (ره) در فقه سیاسی بر اساس مبانی عقلی اشاره کرد. نخست، حکومت به عنوان جزء لاینفک دین، که از دیدگاه امام خمینی (ره) بدون آن، پیاده‌سازی اهداف و حکومت اسلامی ناممکن است. از منظر ایشان، چه یک فرد و چه جمعی بتوانند این کار را انجام دهند، بر آنان واجب شرعی است که حکومت را در دست گیرند، زیرا پیاده‌سازی اهداف و احکام دینی و اسلامی متکی بر حکومت است.

دوم، فقه بر اساس مبنای سیر ولایت و امامت، که امام خمینی (ره) در آن اختیارات حاکمیتی پیامبر اکرم (ص) را به امام معصوم و در عصر غیبت به ولی فقیه منتقل می‌کنند. دکتر نظرزاده تأکید کرد که ولی فقیه از پیامبر (ص) در حکومت کردن چیزی کم ندارد؛ لذا اقتضای حکومت و احکام حکومتی هرچه باشد، برای پیامبر، امام معصوم و ولی فقیه و ولی امر ثابت است.

سوم، فقه به معنای یک شبکه حکومتی، که از دیدگاه امام خمینی (ره)، تمام ابعاد فقه، از “گهواره تا گور”، در یک شبکه به هم مرتبط هستند. حتی احکام صلاه و طهارت نیز ممکن است تحت تأثیر این شبکه قرار گیرند. به عنوان مثال، دکتر نظرزاده به دخالت فقیه در احکام استحباب اشاره کرد که ممکن است فقیه با توجه به کمبود آب، استحباب ریختن آب دو بار برای وضو را بردارد و یک بار شستن را کافی بداند.

دلایل عقلی امام خمینی (ره) بر اقامه حکومت اسلامی در عصر غیبت

عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در ادامه به دلایل عقلی امام خمینی (ره) برای لزوم اقامه حکومت اسلامی در عصر غیبت اشاره کرد. دلیل اول، لزوم نظامات اجرایی است. خداوند متعال در کنار قوانین شرعی، یک نظام حکومتی و دستگاه اجرایی و اداره نیز مستقر کرده است. وی به آغاز استقرار حکومت پیامبر (ص) در مدینه و نزول سوره‌های بقره و آل عمران در دوره کوتاه اولیه اشاره کرد که مبنای حکومت پیامبر اکرم (ص) بود.

دلیل دوم، ضرورت استمرار اجرای احکام است. احکام اسلامی صرفاً مختص زمان پیامبر (ص) یا ائمه معصومین (ع) نیستند و باید در طول تاریخ اجرا شوند. امام خمینی (ره) این سؤال را مطرح می‌کنند که: “از غیبت صغری تاکنون بیش از ۱۰۰۰ سال گذشته و ممکن است ۱۰۰ هزار سال دیگر نیز بگذرد… آیا در طول این مدت مدید احکام اسلام باید زمین بمانند؟”

دلیل سوم، نقد دیدگاه عدم نیاز به حکومت است. امام خمینی (ره) اعتقاد به چنین مطلبی یا اظهار آن را بدتر از اعتقاد و اظهار منسوخ شدن اسلام می‌دانند.

جایگاه عقل در فهم قاعده لاضرر (نوآوری خاص امام خمینی (ره))

نظرزاده به نوآوری خاص امام خمینی (ره) در فهم قاعده لاضرر اشاره کرد و بیان داشت که امام خمینی (ره) این قاعده را یک حکم حکومتی می‌دانند و نه یک قاعده فقهی که در هر کجا بتوان به آن استناد کرد. ایشان معتقدند: «قاعده لاضرر اصلاً قاعده نیست، این یک رویداد است و این حکمی که پیامبر (ص) در رابطه با قلع درخت سمره بن جندب انجام دادند، از جایگاه حکومت بود.» بنابراین، لاضرر و لاضرار حکمی بود که پیامبر (ص) به عنوان حاکم صادر کردند و نمی‌توان این قاعده لاضرر را به فقیه داد تا در جاهای مختلف در استنباط به کار ببرد. این دیدگاه با نظر بسیاری از فقها از جمله آیت‌الله خویی و آیت‌الله سبحانی که لاضرر را یک قاعده فقهی می‌دانند، متفاوت است.

این استاد حوزه به رویکرد عقلی امام (ره) به روایات لاضرر نیز اشاره کرد. امام خمینی (ره) معتقدند عبارات “فی الاسلام” یا “علی المؤمن” که در برخی روایات آمده، اضافه شده و اصالت ندارند و “لقلق زبان بوده.” ایشان در خصوص معانی مفردات این قاعده بحثی کرده و فرموده‌اند که این موارد در دو حدیث اول به دلیل عدم تناسب آن با اسباب صدور، معلوم است که این دو حدیث در این سیاق نیستند.

نظرزاده با ذکر مثال‌هایی نظیر شفعه و منع بهره‌برداری از آب اضافه، به تبیین دقیق‌تر رویکرد عقلی امام (ره) به این قاعده پرداخت. وی در پایان بیان داشت: «حضرت امام (ره) به صورت عقلی نیز که وارد روایات می‌شدند، مانند لاضرر که از نظر ایشان حکمی کاملاً حکومتی است، به این نحو روایات را با عقل نسبت به روایت تخصیص می‌زدند.»

خاتمه بحث

عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در پایان سخنان خود بیان داشتند: امام خمینی (ره) جایگاه ویژه‌ای برای عقل در فقه سیاسی قائل بودند و از آن نه تنها در تبیین مبانی نظری حکومت اسلامی، بلکه در فهم و تفسیر قواعد فقهی مانند لاضرر نیز بهره می‌بردند. نوآوری‌های ایشان در بسط مفهوم ولایت فقیه و تبیین نقش فقه به عنوان یک شبکه حکومتی، تأثیر عمیقی بر فقه شیعه و نظریه حکومت اسلامی گذاشته است. ایشان با رویکردی عقلی، حتی در فهم و نقد روایات، به بازنگری‌هایی دست زدند که نشان‌دهنده عمق نگاه فلسفی و اجتهادی ایشان است.

لازم به ذکر است برای دسترسی به صوت کامل نشست می توانید به این لینک مراجعه نمایید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics
Clicky