عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: علامه طباطبایی ذیل آیه ملک، آورده است که الان شکلهایی از حکومت وجود دارد که در آینده تغییر میکند و از ماهیت حکومت اسلامی بحث میکند.
به گزارش شبکه اجتهاد، نشست علمی نقد کتاب «فلسفه سیاسی علامه طباطبایی» چندی قبل با حضور حجتالاسلام احمدرضا یزدانی مقدم؛ نویسنده کتاب و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و حسن مجیدی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) برگزار شد.
در ابتدای این نشست، حجتالاسلام یزدانی مقدم در سخنانی با بیان اینکه در سالهای ابتدایی دهه ۸۰ یک نظری به ذهن بنده رسید که بین فرمایش علامه طباطبایی در آثار مختلفشان ارتباطی وجود دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته است، گفت: بین نظام فلسفی و فلسفه سیاسی علامه طباطبایی رابطه زیادی وجود دارد و اگر بگوییم رابطه طولی است گزافه نگفتهایم؛ اگر بخواهیم مطلبی را به علامه استناد دهیم و بگوییم ایشان فلسفه خود را به صورت نظاممند مطرح کرده است باید به کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم مراجعه کنیم.
وی افزود: اگر بخواهیم فلسفه سیاسی علامه را در حالات شناخته شده کنونی قرار دهیم باید به تفسیر المیزان و سایر آثار مراجعه و با نظرات فلاسفه کلاسیک و مدرن، مقایسه کنیم. بنده در تتبعات و تحقیقات صورت گرفته در نهایت به این نتیجه رسیدم که ظاهرا میتوان گفت علامه در شرایطی بوده که بین سطور مینوشته و پنهاننگار بوده است. به احتمال زیاد در مورد برخی شاگردان علامه هم میتوان گفت در شرایط خاصی قرار دارند و مطالب خود را طوری بیان میکنند که حساسیتبرانگیز نباشد.
یزدانی مقدم با بیان اینکه این پرسش از گذشته برای بنده مطرح است که از فلسفه سیاسی بوعلی و خواجه نصیر و فارابی سخن میگوییم ولی فایدهای برای ما ندارد زیرا ما نمیتوانیم امروزه از این فلسفهها استفاده کنیم و این ضعف از خود ماست، افزود: باید اندیشههای فارابی و سایر فلاسفه را به درستی تحلیل و مثلا نظام سیاسی جمهوری اسلامی یا شورای نگهبان و روابط بینالملل و … را با فلسفه سیاسی فارابی و خواجه نصیر و … مقایسه کنیم و در مورد علامه هم تلاش کردهام تا دیدگاه ایشان را به صورت یک چارچوب در تحلیل این نوع مسائل ارائه کنیم.
احاطه بر نظرات علامه
همچنین حسن مجیدی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) در سخنانی با بیان اینکه این اثر ارزشمند کار بزرگی ارائه کرده است و بنده از این کتاب مطالب خوبی آموختهام، گفت: این کتاب امیدی ایجاد کرده است که بتوانیم علامه طباطبایی را در فضای بینالمللی در حوزه فلسفه سیاسی به عنوان یک اندیشمند معرفی کنیم و باید از نویسنده تشکر کنیم زیرا حاصل سالها تلاش آقای یزدانی مقدم است و ایشان به صورت مداوم با کلیدواژگان اندیشه علامه پیش رفته و این اثر گرانقدر را به جامعه تقدیم کردهاند.
مجیدی تصریح کرد: مسیری را که مرحوم علامه طباطبایی شروع کردند تداوم نیافته است و فلسفه سیاسی جای خود را به فقه و کلام سیاسی در بین شاگردان ایشان داد ولی این کتاب نشان داد که چقدر رشته کلامهایی که علامه باز کرده مفید است و میتوان به بسیاری از معضلات سیاسی پاسخ داد.
وی افزود: به لحاظ شکلی و فرم، کتاب با نتیجهگیری خوبی روبروست و نویسنده قلم مناسبی را به کار برده است و با مخاطب، ارتباط خوبی برقرار کرده است و ابهام اولیه که ممکن است از اندیشه علامه شکل بگیرد پاسخ دادهاند گویی جای علامه نشسته و پاسخ داده؛ غلط تایپی و سهوی و ویرایش هم در متن ندیدم و این یکی از نقاط قوت کتاب است.
مجیدی اضافه کرد: این کار برای مخاطب خاص ارزشمند است و کسانی میتوانند آن را بهتر درک کنند که تا حدودی با فلسفه علامه آشنا هستند لذا چندان مناسب قشر عمومی نیست. احاطه نویسنده بر روی اندیشه فلاسفه معاصر و دوره میانه غرب هم از نقاط قوت این کتاب و نویسنده آن است. دانشجویان و استادان ما ممکن است آنقدر که از لاک وهابز و … آشنایی دارند با علامه آشنا نباشند ولی نویسنده این کتاب در هر دو زمینه تسلط کافی داشته و بین این دو مقایسه کرده است و با آشنایی مناسب با فلاسفه غربی، ظرفیت اندیشههای علامه را به خوبی نشان دهند و اینکه چقدر یارای هماوردی با اندیشه فلاسفه غربی دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) با بیان اینکه باید ارجاع به اندیشه فلاسفهای چون قارابی بیشتر نمود مییافت زیرا علامه وامدار اندیشه ملاصدرا، ابن سینا و فارابی و … بوده است، گفت: علامه بر میراث فلسفی گذشته احاطه داشت و از آن بهره برده ولی دچار تقلید نشده است و از جنس زمانه به پاسخگویی به پرسهای روز پرداخت و شاید جا داشت این موضوع بسط بیشتری بیابد.
مجیدی تصریح کرد: نکته قوت دیگر اینکه استاد به خوبی نشان داده است دستگاه فلسفی مرحوم علامه میتواند ما را برای امتداد این مسیر راهنمایی کند و خود ایشان هم این راه را ادامه خواهند داد.
استفاده از کتاب در سطح دانشگاه
وی با بیان اینکه آغاز کتاب خوب بود مفاهیم مختصری از مفاهیم فلسفه توضیح و تبیین میشد، افزود: خوب است این کتاب برای تدریس به دانشجویان خلاصه و مختصر شود تا دانشجویان بتوانند ورود بهتری به فلسفه سیاسی علامه داشته باشند. تصور بنده این است که آقای یزدانی به خاطر تعلق خاطر و احترام به علامه در مواردی به نقد دیدگاههای علامه نپرداختهاند گرچه در مواردی قلم علامه را نپذیرفته و در مقام رد و توجیه برآمده مثلا در مورد تعبیر روش رئالیسم که ایشان توجیهات زیادی برای نهادینهکردن این تعبیر به کار برده است.
مجیدی بیان کرد: نقد دیگر بر این بحث آن است که احترام ایشان به علامه طباطبایی و شاگرد ایشان آیتالله جوادی آملی در متن مشخص است ولی جا داشت از شهید مطهری هم نامی برده میشود از ایشان هم یادی شود و تعابیر محترمانه به کار رود یعنی یا برای همه یک نوع تعابیر مشابه به کار ببریم و یا برای هیچکدام از تعابیر محترمانه استفاده نشود. علامه فرمودند که وقتی شهید مطهری در کلاس من بود به واسطه علاقه او به درس دچار شعف و شادی میشدم.
وی افزود: این کار باید در رسانه و دانشگاه معرفی شود و این کتاب را بخوانیم و دیگران را تشویق کنیم؛ باید مرحوم علامه با آثار قابل فهمتر به جامعه نخبگانی و حتی عمومی فهمانده شود زیرا آگاهیهای مردم هم رشد کرده است و اگر آثار ارزشمند ارائه شود غیر دانشگاهیان هم خواهند توانست از آن بهره ببرند.
در ادامه یزدانی مقدم گفت: بنده سخنان ناقد محترم را عمدتا قبول دارم؛ ولی نکتهای که قصد دارم توضیح بدهم بحث تطور در اندیشه علامه طباطبایی است؛ مطمئنا تطور در اندیشه ایشان وجود دارد؛ علامه بحث اعتباریات را در تبریز در تفسیر البیان مطرح کرده است ولی در نجف این اندیشه را بیان نکرده بود. در المیزان سه نظر در مورد اعتباریات دارد و البته فرمایش ناقد محترم متین است که در این اثر هم باید این موضوع بیان میشد.
وی تصریح کرد: بحث کنونی حاصل بحثهایی است که از دهه ۱۳۳۰ تاکنون وجود داشته و دارد و خیلیها هم در مقام تفسیر نظریات علامه برآمدهاند ولی برخی بدون احصای نظرات علامه و عمیقشدن در آن مطالبی بیان کردهاند که درست نیست و بنده تذکر هم دادهام ولی باز این افراد بر فهم خودشان از این مفسر بزرگ تاکید دارند.
او افزود: بیش از ۱۵۰ صفحه از این کتاب حذف و اضافه شده و در مواردی بنده متن المیزان را آوردم تا ناظران را نسبت به دقت کتاب اقناع کنم. برخی ایشان را جزء اشاعره نامیدهاند ولی از واضحات است که علامه تقریر خوبی از عدالت خدا بیان کرده است و از موضع اشعری وارد شده است ولی به هیچ وجه دیدگاه اشعری در مورد عدالت ندارد.
تبیین اندیشه علامه در مورد ولایت فقیه
یزدانی مقدم با بیان اینکه علامه در بحث ولایت فقیه بر امام تقدم دارد، گفت: علامه نظریهپرداز ولایت فقیه نیست ولی پیشتر از امام بحث کرده است؛ ایشان در ذیل آیه ملک، آورده است که الان شکلهایی از حکومت وجود دارد که در آینده تغییر میکند لذا وارد اشکال حکومت نمیشود و از ماهیت حکومت اسلامی بحث میکند بنابراین ما چیزی از ایشان ندیدیم که ایشان بگویند حکومت اسلامی فقط در قالب ولایت فقیه محقق است. امام بحث حکومت را در اشکال مختلف بیان کردند که علامه هم با امام مشترک است؛ مرحوم نائینی گفته است که ما در دوره غیبت نمیتوانیم حکومت (اسلامی با رعایت احکام اسلامی) داشته باشیم و هر نوع حکومت غاصبانه است که شاید نظر وی از روی جدال است.
وی با بیان اینکه علامه طباطبایی تا حدودی متاثر از اندیشه میرزای نائینی بوده است در مورد شهید مطهری هم بیان کردم که بنده معتقدم ما بر سر سفره علامه و امام و شهید مطهری و دیگران نشستهایم و ما آرزو داریم که مقامات چنین افرادی برسیم./ ایکنا