اختصاصی شبکه اجتهاد: چند سالی است دهم شهریور سالروز تصویب قانون عملیات بانکی بدون ربا و آغاز هفته بانکداری اسلامی است. در جهان امروزی اساس بانکداری بیشتر بر پایه ربا نهاده شده است و یکی از منابع سرشار درآمد حکومتها و بخش خصوصی بشمار میآید، اما در ایران (به برکت پیروزی انقلاب) سالهاست تلاش شده و میشود تا نظام بانکی کاملاً به نظام بانکداری اسلامی تبدیل شود.
لذا پس از فراز و نشیبهای فراوان و قوانین مصوّب و مدوّن قبل؛ با عنایت به فقه پربار و پویای اسلام، قوانین بانکداری اسلامی توسط متخصصان آگاه به مسائل شرعی تقدیم مجلس شد و دردهم شهریور سال ۱۳۶۲ به تصویب رسید.
اما امروز که چهل سال از عمر انقلاب اسلامی میگذرد، کارنامه عملیاتهای بانکی کشور تا چه مقدار همخوان با احکام اسلام بوده و تا چه میزان رضایت مراکز دینی و علماء را کسب کرده است؟ چرا سرنوشت قانون عملیات بانکی بدون ربا آنگونه که علماء و طراحان این قانون انتظار داشتند رقم نخورد؟ بسیاری از صاحبنظران اعتقاد دارند قوانین بانکی بدون ربا با تبدیل شدن به قوانین صوری عملاً کارایی خود را از دست داده است و هماکنون در بسیاری از بانکها احکام اسلامی پیاده نمیشود به قول شاعر طنزپرداز سعید طلایی هر سکه که دادند دو سکه گرفتند و گفتند که این بهره بانکی است، ربا نیست.
مقام معظم رهبری در جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی قوا برای گشایش در مسائل اقتصادی چنین اظهار نظر کردند: “برای حل برخی از مسائل کلیدی اقتصاد مانند مشکلات نظام بانکی نقدینگی، اشتغال، تورم و فرآیند بودجهریزی باید تصمیمهای جدی و عملیاتی بگیرید”(جلسه سران قوای سهگانه۱۳۹۷/۰۷/۱۹). اما چرا این موضوع یعنی بانکداری اسلامی دچار چنین بحران لاینحلی شده است؟ بعد از چهار دهه از انقلاب، به این مرحله رسیدهایم که علماء و مراجع به بیسامانی این نظام بانکداری انتقاد دارند.
جوابهای کارشناسان در طی این سالها گوشهها و زوایای بسیاری از این مشکل ریشه دوانده را بازگو کردند اما این نوشتار در پی آن است که به این مسئله از زاویه دیگری بنگرد تا چراغ راهی برای تحقق بخشی از فرمایشات مقام معظم رهبری در گام دوم انقلاب باشد برنامههایی که تمرکز دغدغههایش بر روی مسائل اقتصادی است.
آنچه در حل بحران نظام بانکداری کشورمان کمتر مورد توجه قرار گرفته است مسئله فرهنگ اقتصادی است. استفاده از خرد جمعی و فرهنگ گفتگو مهمترین مؤلفه فراموش شده امروز کشور است. شما هنگام بررسی نظرات و گزارههای آماری از دو حوزه اقتصاد نظام بانکداری اسلامی و فرهنگ کار جمعی به این مشکل اساسی پی خواهید برد. برخی از این آمارها و نظرات را ببینید:
– بیاطلاعی نمایندگان امضا کننده از محتوای طرح بانکداری جمهوری اسلامی
– مجریان طرح جدید بانکداری اهمیتی برای نظرکارشناسان قائل نیستند
– لزوم تغییر نگرش در برگزاری همایش بانکداری اسلامی
– به رسمیت یافتن شورای فقهی کمکی به رفع مشکلات بانکی نمیکند
این اظهار نظرات را در کنار گزارهها و آمارها نسبت به فرهنگ کار جمعی در کشور قرار دهید:
– پیش از ۶۰ درصد زنجیره فعالیتهای مشترک در ایران بدون نتیجه از هم میباشند
– ۵۰ درصد افراد جامعه با شیوههای صحیح تعامل جهانی آشنا نیستند
– بیش از ۸۰ درصد برنامههای تلویزیونی در ایران روحیه کار جمعی ندارد.
در اینکه در کشور ما بیشتر تصمیمگیری و تصمیمسازیها به جای خرد جمعی مبتنی بر کار فردی یا سلیقه خورده گروهها است تردیدی وجود ندارد تأثیر منفی این نقیصه در حوزه اقتصاد بسیار بیشتر از بخشهای دیگر اداری کشور به چشم میآید از طرفی جای شکی نیست که توسعه و پیشرفت بسیاری از کشورهای دنیا در حوزه اقتصاد به جهت وجود نظامهای تصمیمگیر متکی بر فرهنگ کار گروهی و خرد جمعی است.
نتیجه کار جمعی و گسترش فرهنگ استفاده از خرد جمعی نه تنها موجب پیشرفت کشور است بلکه باعث بهرهوری از تمامی ظرفیتهای انسانی و استعدادهای افراد جامعه است در واقع افراد یک جامعه که فرهنگ صحیح کار جمعی در آن وجود دارد، حاضر هستند هرگونه فداکاری را در پیشبرد اهداف سازمان و گروهی در آن عضو هستند بهکارگیرند و از طرفی با افکار و ایدههای نو و سازنده اعضای دیگر آشنا شده و در نهایت با بهکارگیری این استعدادها در سایه چارچوبهای کارگروهی توسط مدیران و سیستمها موجب رشد و شکوفایی جامعه میگردند.
بحران به وجود آمده در سیستم بانکداری کشور نشأت گرفته از فقدان دو مؤلفه مهم فرهنگ خرد جمعی میباشد و نخست نبود فرهنگ کار جمعی و سازمانی است که ریشه در عدم آموزش دارد و دوم فقدان ساختارهای درست تصمیمگیری جمعی در سازمانها و نهادهای کشور.
بارها این موضوع مطرح شده است که دولت و مجلس و نهادهای تصمیمگیر و تصمیمساز، گلایه داشتهاند که تحقیقات جامع در زمینه اقتصاد اسلامی از جمله نظام بانکداری اسلامی وجود ندارد؛ و یا مدعیان بانکداری اسلامی از قواعد علمی بانکداری روز دنیا بیاطلاع هستند. از طرفی کارشناسان و صاحبنظران حوزوی و دانشگاهی انتقاد دارند که چرا مثلاً مجلس شورای اسلامی هنگام تصویب یک قانون به سراغ حوزه علمیه نمیآید و از تحقیقات و نظرات دینی آنها استفاده نمیشود. هر کدام مدعی هستند که طرف مقابل کمتوجهی در وظیفه خود دارد در حالی که به نظر میرسد در کنار مسائل حاشیهای که وجود دارد؛ اساساً یک موضوع وجود دارد و آن نبود فرهنگ گفتگو و استفاده از مشارکت اجتماعی در سطح ملی است. عاملی که باعث شده از دوران انقلاب تاکنون قدمهای محکم در اصلاح ساختار نظام بانکداری کشور ایجاد نشود و برخی از کشورها با توسعه این فرهنگ بتوانند اقتصادهای مبتنی بر مکتبهای خود را شکوفا کنند.
یکی از چالشهایی که همواره در کارهای گروهی در جامعه و نهادهای سیستمی از جمله نظام بانکداری وجود دارد، عدم باور به توانایی و استعدادهای نخبگان تأثیرگذار میباشد. اگر مدیران نهادهایی که در پی تصمیم سازی برای نظام بانکداری هستند نتوانند از ظرفیت حداکثری نیروهای نخبه جامعه در حوزه پژوهش و حوزه تصمیمگیری استفاده کنند؛ و یا زمینه دلگرمی و انگیزه کار گروهی را بین افراد سیستم ایجاد نکنند؛ نباید انتظار کار جمعی سالم و مؤثر را در نهاد و سیستم تحت مدیریت خود داشته باشند. بهطور نمونه مرحوم آیتالله هاشمی شاهرودی که از شاگردان شهید صدر بودند و استعداد زیادی هم در مسائل فقهی و اقتصاد اسلامی داشتند؛ به پیشنهاد جناب آیتالله هادوی تهرانی نسبت به تدریس و پژوهش در زمینه نظریهپردازی اقتصادی اینگونه ناامیدانه بیان داشتند: «فرض کنید این پژوهش را انجام بدهم. چه کسی استفاده میکند؟ در نهایت نیز تبدیل به کتابی در گوشه کتابخانه خواهد شد.»
بیانیه ۲۲ نفر از صاحبنظران اقتصاد اسلامی خطاب به نمایندگان مجلس مبنی بر وجود مشکلات اساسی در طرح «قانون جامع بانکداری جمهوری اسلامی ایران» نمونه آشکار از نبود فرهنگ خرد جمعی در سطح کلان نهادهای کشور است. در جایی از این بیانیه آمده است: «آیا لازم نیست تمامی نمایندگان مجلس با مشورت با کارشناسان اقتصادی در مورد کلیت و تمامی موارد آن نظر دهند؟» و در ادامه بیانیه آمده: «ما وظیفه خود را انجام دادیم نوبت شماست.» که این فرار از بیانیه عمق ناامیدی از بهره نبردن نظرات کارشناسی آنها توسط مجلس است.
از مهمترین اولویتها در فرهنگ خرد جمعی، مؤلفه اعتماد در کار جمعی است. وقتی افراد در کار گروهی به یکدیگر اعتماد داشته باشند؛ سبب پیشبرد اهداف مهم گروه و سازمان میگردد در مقابل اگر فردی با در نظر گرفتن منفعت خود و بیاعتمادی به جامعه نخبگانی حداکثری از کار و پژوهش جمعی کلان خودداری کند، موجب عقبافتادگی و پس رفت اهداف سازمان میگردد. نمونه موفق اعتماد در کار جمعی و استفاده از خرد جمعی، افتتاح چند شعبه بانکی وحدت شیعه و اهل سنت با رویکرد عملیات بانکی بدون ربا از سوی بانک انصار است که شروع آن برای پیشبرد و ایجاد یک فرآیند اقتصادی و بانکی بر اساس اصل مشاوره و اعتماد در کار گروهی بین نخبگان دینی و نهادهای بانکی خوب و امیدبخش بود. در ابتدا جلسات متعدد علمی بین استادان حوزه علمیه قم با علمای اهل سنت مسجد مکی زاهدان تشکیل گردید و پس از رسیدن به مشترکات، تفاهم نامهای با مدیران بانک انصار برای اجرایی کردن این تصمیم به وجود آمد و در نهایت در موارد جزئی که اختلاف نظر وجود داشت با موافقت بانک انصار و بانک مرکزی تغییرات کوچکی در قراردادهای بانک مرکزی ایجاد گردید.
اما همه چیز به فرهنگ ختم نمیشود گاهی باید ساختارهای نهادهای تصمیمساز بر اساس فرهنگ خرد جمعی شکل بگیرد. این مسئله آنقدر اهمیت دارد که در بحث نظام بانکداری بارها مورد انتقاد کارشناسان قرار گرفته است. از نمونههای مهم و پر چالش این معضل بحث شورای فقهی بانک مرکزی میباشد در زمان تأسیس این شورا تا سال گذشته این شورا تنها به عنوان نهاد مشورتی به ایفای نقش میپرداخت و بهتبع تصمیمات آن لازمالاجرا هم نبود و انتظار نمیرفت این نهاد بتواند تغییری در مسیر تصمیمات بانک مرکزی ایجاد کند کما اینکه در ماجرای انتشار اوراق مشارکت علیرغم مخالفت شورا به جهت وجود ایرادات شرعی، بانک مرکزی دست به انتشار اوراق میزند و خلاف قانونی هم اتفاق نمیافتد.
اما مشکل نظام بانکداری پس از تبدیل شدن شورا به نهاد قانونی نیز حل نگردید؛ زیرا بحثهایی همچون ترکیب افراد گزینش شده در شورا مسئله چالشی دیگری بود. بسیاری از کارشناسان اعتقاد داشتند که ترکیب شورا باید متشکل از افراد خبره به مسائل فقهی باشد و یا این افراد توسط حوزه علمیه معرفی شوند نه بهوسیله بانک مرکزی. این مهم در بعضی از اعضاء رعایت نشده بود و باعث تضعیف و بیتأثیری این شورا گردید بود؛ بنابراین مشکل ساختاری و نبود سازوکارهای درست و مبتنی بر فرهنگ خرد جمعی از چالشهای پیشروی نظام بانکی و شوراهای همچون شورای فقهی بانک مرکزی است.
از دیگر معضلات نداشتن فرهنگ خرد جمعی و همچنین ساختارهای ناقص، شبه گفتگوها و یا به عبارتی تصمیمسازیهای جمعی نمایشی است. برگزاری جلسات طولانی همچون نشستها، همایشها و کمیسیونهای بیثمر که از سببهای بیتأثیری آن نبود روح فرهنگ کار جمعی است. این همایشها در راستای فرهنگ گفتگو برگزار میگردد؛ اما تا زمانی که نگرشها و ساز و کارهای این گردهماییها با رویکرد گفتگوی ملی و خرد جمعی در سطح کلان کشور نباشد، انتظار تأثیرگذاری مطلوب از آن نمیرود.
رفتار شناسان در آسیبشناسی جوامع فردگرا به خصوصیات منفی دیگری از فردگرایی این جوامع اشاره میکنند: کمالگرایی، تحسین طلبی، خود رأی بودن از جمله این نقاط ضعف هستند. علاقه خرده گروهها و یا مدیران تکرو به مصادره کردن تمامی منافع و امتیازات پس از انجام یک فعالیت مثلاً اقتصادی، باعث میشود تا انگیزهای برای مشورت و استفاده از خرد جمعی وجود نداشته باشد. مدیران و پژوهشگران حوزه بانکداری که تمایلی به شنیدن نظرات و ایدههای همدیگر ندارند؛ نمیتوانند مسائل بنیادی و اختلافات ریشهای در این حوزه را حل کند این فرآیند در صورت ادامه یافتن باعث ایجاد چرخه معیوب از مشکلات لاینحل میشود که هماکنون نظام بانکداری با آن گلاویز است.
در آموزههای دینی نیز توجه بسیار به انجام کارهای گروهی بهویژه در مسائل اقتصادی شده است و از خودرأی منع شده است. در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است که: «ما شقی عبد قطّ بمشوره و ما سعد باستغناء برأی» هیچکس هرگز با مشورت بدبخت و با استبداد رأی خوشبخت نشده است؛ و در قرآن آیه ۳۸ سوره شوری اینگونه آمده: «و آنان که دعوت پروردگارشان را پاسخ میگویند و نماز میگذارد و کارشان بر پایه مشورت با یکدیگر است …» در کلمات قصار ۱۶۱ نهجالبلاغه آمده است: «منِ اسْتَبَدَّ بِرَأْیِهِ هَلَکَ، وَمَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَکَهَا فِی عُقُولِهَا» کسی که استبداد به رأی داشته باشد هلاک میشود و کسی که با افراد بزرگ مشورت کند در عقل آنها شریک شده است. اسلام همه جامعه نخبگانی و مدیران اجرایی را دعوت به کار جمعی میکند.