فقه سیاست مربوط به حوزه «تدبیر و مدیریت» است. فقه سیاست با دیگر فقههای مضاف، مانند فقه اقتصاد، فقه فرهنگ و… به لحاظ موضوع و ماهیت تفاوت دارد، اما امور مربوط به تدبیر در حوزه فرهنگ، اقتصاد، امنیت و… مربوط به قلمرو فقه سیاست است. ما در حوزه سیاست با دو سنخ بحث روبرو هستیم: مباحث مربوط به اندیشه سیاسی که محل بحث آنها دانش کلام است. اما مبحث مربوط به رفتارهای سیاسی و تدبیر امور در فقه سیاسی مورد بحث قرارمی گیرد. اما متاسفانه در فضای کنونی دانش فقه سیاسی، این هر مطلب با یکدیگر خلط شده است.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، نشست تخصصی «پیشینه فقه سیاسی در تبار و تراث فقهی شیعه»، با حضور و ارائه آیتالله سید احمد علمالهدی، استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه مشهد، در مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد(ع) برگزار شد. عضو شورای عالی حوزه علمیه خراسان در جمع اساتید، فضلا و طلاب به تبیین ماهیت، موضوع، قلمرو، مسائل، آسیبها و بایستههای فقه سیاست پرداخت که گزارش تفصیلی آن را میخوانید؛
فقه سیاسی یا فقه سیاست؟
آیتالله علم الهدی با اشاره به اصطلاح و عنوان این حوزه فقهی گفت: یکی از پرسشها درحوزه مورد بحث این است که تعبیر «فقه سیاسی» درست است یا تعبیر «فقه سیاست»؟ تعبیر فقه سیاسی، تعبیر است که گاهی ازآن برداشتهای نادرستی صورت میگیرد و برخی تصور میکنند که فقه سیاست، یعنی سیاسی کردن فقه و میگوید: فقه را سیاسی نکنید! گذشته از این به جهت اصطلاحی نیز، تعبیر «فقه سیاست» که معادل آن «فقه السیاسه» در زبان عربی است، برای این حوزه از مباحث فقهی صحیح است.
ماهیت و موضوع فقه سیاست
استاد حوزه علمیه خراسان در ادامه ناظر به ماهیت و موضوع فقه سیاست گفت: فقه سیاست ناظر به رفتارها و عملیات در حوزه تدبیر جامعه و مسائل اجتماعی و مدیریت جامعه است. مطلق رفتارها و عملیاتها در عرصه مدیریت نظام، چه در قالب تشکیلات و چه در قالب زندگی فردی، جزو مسائل و موضوعات فقه سیاست به شمار میرود.
فقه سیاست؛ فقه تدبیر و مدیریت جامعه
امام جمعه شهر مشهد در ادامه افزود: فقه سیاست مربوط به حوزه «تدبیر و مدیریت» است. فقه سیاست با دیگر فقههای مضاف، مانند فقه اقتصاد، فقه فرهنگ و… به لحاظ موضوع و ماهیت تفاوت دارد، اما امور مربوط به تدبیر در حوزه فرهنگ، اقتصاد، امنیت و… مربوط به قلمرو فقه سیاست است. به بیان دیگر تعیین احکام مربوط به مدیریت فرهنگی، مدیریت اقتصادی و… در قلمرو فقه سیاست قرار دارد. به عنوان نمونه، مسئله هنر، به لحاظ فهم و اجرا یک مسئله است که در جای خود مورد بحث قرار میگیرد، اما مسئله مدیریت هنر» مقوله دیگری است که مربوط به حوزه فقه سیاست است. مدیران فرهنگی و هنری، باید به احکام و مسائل مدیریت حوزه فرهنگ و هنر مسلط باشند تا بتوانند مدیریت فرهنگی و هنری انجام دهند. فقه سیاست، باید تکالیف مدیران در حوزههای مدیریتی شان را تعیین کند.
اهمیت و ضرورت فقه سیاست
استاد خارج فقه سیاست حوزه مشهد با اشاره به اهمیت و ضرورت فقه سیاست گفت: فقه سیاست، حوزه و رشتهای بسیار مهم در دوران معاصر به شمار میرود، چه اینکه پاسخگویی به نیازهای نظام اسلامی، از معبر فقه سیاسی میگذرد.
قلمرو گسترده فقه سیاست
نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی، در مقام تبیین قلمرو فقه سیاست، بیان کرد: بر اساس آنچه که گفته شد، گستره فقه سیاست، بسیار گسترده و پراکنده است. برخی ابواب به صورت اختصاصی مربوط به حوزه سیاست است، برخی دیگر نیز به جهت مسائل مربوط به مدیریت و اجرا، با فقه سیاست ارتباط پیدا میکنند. ابواب فقه سیاسی بسیار متکثر و متعدد است و این شاخه از فقه، خود فقهی جامع و گسترده به شمار میرود.
پیشنه فقه سیاست
علمالهدی با اشاره به پیشینه فقه سیاست در تبار و تراث فقهی شیعه گفت: برخی تصور میکنند که پیشینه فقه سیاست مربوط به دوران معاصر و حداکثر مثلا زمان صفویه با قاجاریه است. در حالی که فقه سیاست، همزاد و همپای خود فقه است و پیشینه فقه سیاست برابر با پیشینه خود فقه است. از زمان تاسیس فقه (چه فقه حدیثی در عصر حضور و چه فقه استنباطی در عصر غیبت) فقه سیاست نیز حضور و وجود داشته است. از زمانی که فقه استنباطی پس از عصر غیبت، توسط فقهایی همچون شیخ مفید، شیخ طوسی، سید مرتضی، ابن براج و… تاسیس شد، فقه سیاست نیز همپای آن مطرح بوده است.
وی ادامه داد: موضوعات و مسائل سیاست در پیش از عصر فقه استنباطی، و در زمان فقه حدیثی هم سابقه دارد. در آن زمان نیز، گرچه فقاهت به معنای استنباطی و امروزی آن وجود نداشته، اما مسائل سیاسی گوناگونی مطرح بوده و بزرگان از محضر ائمه(ع) در قالب موضوعات و مسائل سیاسی، مباحث گوناگونی را گرفته و نقل کردهاند.
این استاد خارج فقه حوزه علمیه مشهد سپس افزود: در واقع کارویژه فقها درعصر حضور، موضوع سازی و سؤال از محضر ائمه بوده و ائمه نیز در قالب پاسخ به این سؤالات و موضوعات، معارف را بیان میکردهاند. این مربوط به عصر حضور است. اما در عصر غیبت، یعنی عصر اجتهاد واستنباط در قالب مباحث فقهی گوناگونی، مسائل مربوط به حوزه سیاست نیز در آثار و متون فقهی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
مسائل مختلف فقه سیاست
علم الهدی، با اشاره به گستره وسیع مسائل فقه سیاست، به تبیین برخی از مسائل فقه سیاست پرداخت و گفت: میتوان ادعا کرد، مسائل مربوط به فقه سیاسی، جزو قدیمی ترین مسائل فقهی به شمار میرود. مسائل مختلفی در ذیل فقه سیاست مورد بحث قرار گرفته و در منابع ذکرشده است. به عنوان نمونه:
مسئله همکاری با حکام جور: این مسئله، در هر دو دوره جزو مسائل مورد ابتلا و پرسش بوده است. در عصر حضور قضیه مربوط به علی بن یقطین و در عصر غیبت قضایای متعدد مربوط به فقها و بزرگان شیعه، ناظر به این مسئله بوده و بزرگان در این زمینه رساله مستقل نوشتهاند.
مسئله ولایت فقیه: همچنین به عنوان مثال، بنده در مسئله پیشینه و تتبع آراء مربوط به ولایت فقیه، مفصل کار کردهام. این موضوع چه در عصر حضور و چه در عصر غیبت، ازابتدا تاکنون در منابع حدیثی و فقهی مورد بحث فقها بوده است.
این بحث به صورت مدون، گرچه در دوره مرحوم محقق نراقی مورد بحث قرار گرفته، اما پیش از آن این مسئله درابواب مختلف فقهی و در ضمن مسائل مختلف و متعددی مورد بحث قرار میگرفته و با عنوان ولایت عامه فقیه، مورد بحث بوده است.
لازم به ذکر است که اصل در مسئله ولایت فقیه، بحث از «ولایت عامه» فقیه بوده و مباحثی مانند «حسبه» و … مربوط به بعد از مرحوم «مراغی» است و ایشان در سالهای که بعدا نوشته، متعرض این مسئله شده و به مرور در کتب بعدی هم وارد شده است.
مسئله فقه مقاومت: ازجمله مسائل مهم در حوزه فقه سیاست، بحث فقه مقاومت است. بنده چند وقت اخیر این موضوع را بحث کردهام، نظریه «مقاومت عامه» را در این زمینه مطرح کردهام. برخی از بزرگان، در فقه مقاومت، بحث را روی «دفاع» بردهاند، در حالی که دفاع یکی از مصادیق آن است. خود مقاومت موضوع حکم وجوب است و اینطور نیست که حکم آن از حکم دفاع اخذ شده باشد.
مسئله فقه امنیت: این مسئله نیز نیز از جمله مباحث مهم در حوزه فقه سیاست است. و…
موضوع شناسی و اهمیت آن در فقه سیاسی
استاد علم الهدی در ادامه بحث با بیان اهمیت و ضرورت موضوع شناسی فقهی، خصوصا در حوزه فقه سیاست گفت: یکی ازمسائل مهم دررابطه با فقه سیاست، مسئله موضوع شناسی است. موضوع شناسی در فقه امری بسیار مهم است. کسانی که تقلید از اعلم را واجب میدانند، یکی از مهمترین معیارها در تشخیص اعلم را قوه موضوع شناختی فقیه میدانند. چه بسا فقیهی که سلطه کاملی بر منابع و ادله داشته باشد، اما در حوزه موضوع شناسی ضعیف باشد، و در مقابل فقیهی که تلسط نسبی به منابع و ادله داشته باشد، اما در موضوع شناسی قوی باشد، دردوران امر بین این دو فقیه، فقیه موضوع شناس مقدم میشود. (البته بنده تقلید از اعلم را واجب نمیدانم). از سوی دیگر، موضوع شناسی در حوزه فقه سیاسی، مشکلتر و سخت تر از موضوع شناسی در ابواب دیگر فقه است. به این جهت موضوع شناسی در فقه سیاسی، از اهمیت بیشتر برخوردار است.
آسیب شناسی فقه سیاست موجود
استاد خارج فقه و اصول حوزه خراسان، سپس به آسیب شناسی فقه سیاست در فضای علمی کنونی پرداخت و به برخی از این آسیبها اشاره کرد. خلط فقه سیاسی با فقه اجتماعی و اندیشه سیاسی از جمله موارد مورد اشاره ایشان بود:
خلط فقه سیاست با فقه اجتماعی (مسائل سیاسی با مسائل اجتماعی): یکی از مشکلات علمی در عرصه فقه سیاست، خلط مباحث سیاسی و مباحث اجتماعی است. برخی تصور میکنند نسبت مسائل سیاسی و اجتماعی، نسبت عینیت است، در حالیکه نسبت این دو مقوله تباین است و موضوعات سیاسی و موضوعات اجتماعی، تعریفا و موضوعا با یکدیگر تفاوت دارند، و صرفا در حوزه کارکردها و نیز تدبیربا یکدیگر نسبت پیدا میکنند. بر این اساس باید بین فقه اجتماعی و فقه سیاست تفکیک و تفاوت قائل شویم.
خلط اندیشه سیاسی با فقه سیاسی: در حوزه سیاست با دو سنخ بحث روبرو هستیم: مباحث مربوط به اندیشه سیاسی که محل بحث آنها دانش کلام است. اما مبحث مربوط به رفتارهای سیاسی و تدبیر امور در فقه سیاسی مورد بحث قرارمی گیرد. اما متاسفانه در فضای کنونی دانش فقه سیاسی، این هر مطلب با یکدیگر خلط شده است. برخی مباحث مربوط به اندیشه سیاسی را به عنوان فقه سیاسی مورد بحث قرار میدهند!
براین اساس ضروری است که بین این هر دو حوزه تفکیک قائل شویم. به عنوان نمونه در مسئله ولایت فقیه، اصل اثبات ولایت فقیه، یک مسئله کلامی است که باید در دانش کلام مورد بحث قرار گیرد، اما بحث از قلمرو اختیارات فقیه حاکم، از مسائل فقهی است که در فقه سیاست باید بحث شود، اما برخی در مقام بحث از ولایت فقیه، صدر و ذیل را به عنوان بحث فقهی در فقه سیاست بحث میکنند. تفکیک این حوزهها از یکدیگر مهم و ضروری است.
بایستههای فقه سیاست در مقام تولید و آموزش
علم الهدی با تاکید بر ضرورت نگاه جامع به قلمرو مسائل و موضوعات فقه سیاست، بایستههای تولید و آموزش فقه سیاست را مورد اشاره قرار داد:
ضرورت برنامه جامع: با توجه به قلمرو گسترده فقه سیاست، برنامه آموزشی این رشته، باید برنامهای جامع باشد که شامل تمامی این قلمرو و گستره باشد.
طراحی رشتهها و گرایشهای مختلف ذیل فقه سیاست: همچنین چه بسا لازم باشد در ذیل رشته فقه سیاست، گرایشها و تخصصهای گوناگونی فعال شود. رشتههایی مانند فقه امنیت، فقه مقاومت، فقه مدیریت و …