– فقه، تئوری واقعی و کامل اداره انسان و اجتماع، از گهواره تا گور است.
– باید حوزهها عنایتشان به فقه و فقاهت از همه چیز بیشتر باشد. این حوزههای فقاهت بوده که هزار و چند سال… اسلام را زنده نگه داشته است.
– اصل علم در حوزههای علمیه، فقه است. این چراغ فقاهت است که باید در این حوزهها مشتعل بشود و روشن بماند تا نور ببخشد.
– مجموعهای از علوم انسانی و غیره که دارای تأثیر در استنباط و تنقیح موضوعات فقهیاند، باید مورد عنایت قرار گیرند و فقیه این دوران، با همه ابزارهای استنباط صحیح مجهز گردد.
– محقق امروز نباید به همان منطقهای که مثلاً شیخ انصاری علیهالرحمه کار کرده است اکتفا کند… آفاق و گسترههای جدیدی در امر فقاهت لازم است.
– فقه باید از حالت اختصاصی، به فقه تطبیقی و مقارن تبدیل شود و فقیه باید بر آرای گذشتگان ـ اعم از فقهای اهل سنت و شیعه ـ رجوع کند و مسئله را مطرح سازد.
– مهمترین و ابتداییترین دلیل نیاز ما به فقه مقارن، به هم پیوستگیِ فقه در تمام مذاهب با یکدیگر است…
– پیروان یک مذهب نمیتوانند چشمشان را به مذهب خودشان بدوزند و از مذاهب دیگر بیخبر باشند و فقیه عالیقدر قویپنجه قهرمان بشوند!
– فقه مقارن از ضروریات فقه اسلامی است… شما، مخصوصاً جوانان پُراستعداد، انشاءالله کمر همت را ببندید و در اینمرحله زیر نظر استادان وارد شوید و آنها هم راهنمایی بکنند تا مسأله به جایی برسد.