شبکه اجتهاد: اخیراً یکی از فضلاء و بزرگواران حوزه علمیه قم در طی سخنانی گفته است:«مرحوم آقای صدر در همان مسئله اقتصادنا که به نظرم متأثر از وجود نظامهای سرمایهداری، نظامهای اقتصادی سرمایه داری یا نظامهای اقتصادی کمونیستی است که این اندیشه در ذهنش جرقه زد که باید خود اقتصاد در اسلام یک نظام داشته باشد و دنبال کشف نظام اقتصادی اسلام بود…..» و نیز در ادامه میگوید: «ما این مقدار که در فقه کار کردیم چیزی به نام نظام نداریم، نظام اقتصادی، نظام سیاسی، نظام قضایی، نباید این عنوان چشم و گوش ما را پر کند که بگوئیم اسلام نظام دارد، نه، اسلام در هر زمینهای احکام جزئی دارد، قواعد دارد … .»
این بزرگوار در ادامه برای اینکه دلیل بر اینکه اسلام، نظام ندارد، به امام خمینی(ره) استدلال میکند و میگوید: «اگر ما ورای این فقه فردی یک فقهی به نام فقه نظامات داشتیم، آن کسی که باید به آن میرسید در درجه اول امام راحل است، امام با همین فقه فرمود که ما حکومت را اداره میکنیم با همین فقه، نه با همین اجتهاد، ….. در فقه نیاز به نوآوریهای فراوان داریم، افقهای زیادی در فقه باز میشود منتهی همین فقه موجود است نه اینکه ما چیزی به نام فقه نظامات داشته باشیم.»
در همین راستا اگر ما به مجموعه گفتار امام راحل به صحیفه امام درباره اینکه اسلام دارای نظامات مستحکم و راهبردی است، به کثرت و فور در کلمات ایشان میرسیم؛ و به قول استاد گرانقدر ما آیتالله شیخ محسن اراکی، (امام بزرگوار ما بزرگترین هنر فقهیاش این بود که فقه نظام سیاسی اسلام را با ولایت فقیه که اساسی ترین فقه نظام است، بنیان نهاد و حکومت اسلامی را تشکیل داد.) و ایشان در کتاب فقه نظام سیاسی اسلام به طور گسترده و مفصل به زوایای گوناگون فقه نظام سیاسی پرداخته است.
در اینجا به برخی از کلمات نورانی امام خمینی(ره) درباره نگاه او به فقه نظام اسلام اشاراتی میشود و اینکه گفته شده امام به این موضوع نرسیده، نشان دهنده عدم اطلاع او از کلمات امام راحل است و باید به نوعی جبران کند و باید متوجه لوازم گفتار خود باشد.
۱- «(اسلام) مکتبی است که بر خلاف مکتبهای غیرتوحیدی در تمام شئون فردی و اجتماعی و مادی و معنوی و فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی دخالت و نظارت دارد و از هیچ نکتۀ ولو بسیار ناچیز که در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادی و معنوی نقش دارد فروگذار ننموده است و موانع و مشکلات سرراه تکامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و به رفع آنها کوشیده است».ر.ک: صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۴۰۲-۴۰۴.
۲- «(اسلام) خود دارای سیستم و نظام خاص اجتماعی واقتصادی و فرهنگی است که برای تمامی ابعاد و شئون زندگی فردی و اجتماعی قوانین خاصی ـ وضع ـ دارد و جز آن را برای سعادت جامعه نمیپذیرد». ر.ک: صحیفه امام، ج ۵، ص ۳۸۸-۳۸۹.
۳- «اسلام در ابعاد سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی نیازهای مردم را برای ترقی واقعی بر میآورد». ر.ک: صحیفه امام، ج ۴، ص ۱۴۵-۱۴۶.
۴- «(اسلام) اقتصاد را به صورتی سالم و بدون وابستگی به نفع همگان، در رفاه همۀ مردم، با اهمیت به مستمندان و ضعیفان بارور میکند و برای رشد بیشتر کشاورزی و صنعت و تجارت کوشش مینمایند». ر.ک: صحیفه امام، ج ۱۹ ص ۳۴۳-۳۴۴.
۵- به جوانان توصیه میکنند: «بر شما جوانان لازم است که در تحقیق و بررسی حقایق اسلام در زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و غیره، اصالتهای اسلامی را در نظر گرفته و امتیازاتی که اسلام را از همۀ مکاتب دیگر جدا میسازد فراموش نکنید». ر.ک: صحیفه امام، ج ۲، ص ۴۳۶-۴۳۷.
۶- برنامۀ اسلام کاملاً عقلایی و منطقی است: «مطمئن باشید آنچه صلاح جامعه است در بسط عدالت و رفع ایادی ظلمه و تأمین استقلال و آزادی و جریانات اقتصادی و تعدیل ثروت به طور عاقلانه و قابل عمل و عینیت در اسلام به طور کامل میباشد و محتاج به تاویلات خارج از منطق نیست». ر.ک: صحیفه امام، ج ۳، ص ۳۲۲-۳۲۳.
۷- «تأسف بیشتر آنکه همین دستگاههای مرموز نگذاشتهاند طبقۀ تحصیل کرده به احکام مقدسه اسلام بخصوص قوانین تشکیلاتی و اجتماعی و اقتصادی آن توجه کنند و با تبلیغات گوناگون وانمود نمودهاند که اسلام جز احکام عبادی مطلبی ندارد». ر.ک: صحیفه امام، ج ۲، ص ۲۵۵.
۸- ایشان به بی اطلاعان از اسلام نهیب میزنند: «کسانی که اطلاع از احکام اسلام ندارند، از اقتصاد اسلام ندارند، از فرهنگ اسلام ندارند، از علوم عقلی اسلام اطلاع ندارند اینها میگویند که در اسلام نیست، خوب تو که اطلاع نداری، به چه مناسبتی یک همچو حرفی میزنی؟ متخصص لازم است و در این امر باید از حوزههای علمیه متخصص بیاورند…». ر.ک: صحیفه امام، ج ۱۵، ص ۴۱۴-۴۱۶.
۹- این برنامه(نظام) فرازمانی است: «احکام اسلامی اعم از قوانین اقتصادی و سیاسی و حقوقی تا روز قیامت باقی و لازم الاجراست و هیچ یک از احکام الهی فسخ نشده از بین نرفته است». شؤون و اختیارات ولی فقیه، ص ۲۳.
۱۰- حکومت فلسفه عملی برخورد با شرک و کفر و معضلات داخلی و خارجی را تعیین میکندو این بحثهای طلبگی مدارس که در چارچوب تئوریهاست نه تنها قابل حل نیست که ما را به بن بستهایی میکشاند که منجر به نقض ظاهری قانون اساسی میگردد. شما (اعضای شورای نگهبان) در عین اینکه باید تمام توان خودتان را بگذارید که خلاف شرعی صورت نگیرد ـ و خدا آن روز را نیاورد ـ باید تمام سعی خودتان را بنمایید که خدای ناکرده اسلام در پیچ و خمهای اقتصادی، نظامی، اجتماعی و سیاسی، متهم به عدم قدرت ادارۀ جهان نگردد. ر.ک: صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۲۱۷-۲۱۸.
۱۱- کشورهای اسلامی به واسطۀ ضعف مدیریتها و وابستگی، به وضعیتی اسفبار گرفتار شدهاند که این به عهدۀ علمای اسلام و محققین و کارشناسان اسلامی است که برای جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام، طرحها و برنامههای سازنده و دربرگیرندۀ منافع محرومین و پابرهنهها را ارائه دهند و جهان مستضعفین و مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت به در آوردند. ر.ک: صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۳۳۹-۳۴۰.
۱۲- کسانی که اطلاع از احکام اسلام ندارند، از اقتصاد اسلام ندارند،… اینها میگویند که در اسلام نیست… متخصص لازم است و در این امر باید از حوزههای علمیه متخصص بیاورند. دستشان را دراز کنند پیش حوزههای علمیه که در آنجا این نحو متخصصین هست و دانشگاه را باز کنند لکن علوم انسانی اش را به تدریج از دانشمندانی که در حوزههای ایران هست و خصوصاً در حوزه علمیه قم استمداد کنند. ر.ک: صحیفه امام، ج ۱۵، ص ۴۱۴-۴۱۶.
۱۳- اسلام در کنار مقررات اجتماعی، اقتصادی و غیره به تربیت انسان بر اساس ایمان به خدا تکیه میکند و در هدایت جامعه از این بُعد، بیشتر برای هدایت انسان به طرف تعالی و سعادت عمل میکند. اگر ایمان به خدا و عمل برای خدا در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و سایر شئون زندگی بشر وارد شود، پیچیده ترین مشکلات امروزی جهان به آسانی حل میشود. امروز، دنیا هم در این بن بست گرفتار شده است و هم نمیخواهد به نوع هدایت انبیا تسلیم شود، ولی سرانجام چارهای جز تسلیم ندارد. ر.ک: صحیفه امام، ج ۵، ۴۰۹-۴۱۰.
۱۴- اسلام باید دارای تشکیلات اجرایی و سیستم حکومتی با تمام شئون آن باشد، دیگر تردیدی نمیماند که فقیه هیچگاه نتواند دژ استوار اسلام باشد ـ چنان که به دژ محکم پیرامون شهرها تشبیه شده است ـ مگر آنکه حافظ تمام ابعاد و شئون مختلف اسلام، از بسط عدالت و اجرای حدود الهی گرفته تا حفظ ثغور کشورهای اسلامی و گرفتن خراج و مالیات و مصرف کردن آن در راه مصالح مسلمانان و تعیین والیان و فرمانداران در نواحی مختلف کشور باشد… .آری میتوان گفت اسلام عبارت است از یک نظام حکومتی با همۀ شئون و ابعاد آن. شؤون و اختیارات ولی فقیه ص ۴۲.
۱۵- اسلام دینی است که با تنظیم فعالیتهای مادی راه را به اعتلای معنوی انسان میگشاید. ترقی واقعی همین است که رشد خود انسان هدف فعالیتهای مادی گردد، و اسلام دین این ترقی است. ر.ک: صحیفه امام، ج ۴، ص ۳۶۰.
اینها قسمت اندکی از کلمات امام خمینی(ره) درباره نظامات اسلام بود و قضاوت و تحلیل و تحقیق در این قضیه را به عهده خواندگان محترم خواهم سپرد.
در پایان از باب دلسوزی و نصیحت به خویش، به کلامی از امام حضرت امام (ره) روش برخورد مجتهدان با اینگونه مسائل اشاره میگردد: «اما در مورد روش تحصیل و تحقیق حوزهها، این جانب معتقد به فقه سنتی و اجتهاد جواهری هستم و تخلف از آن را جایز نمیدانم… مسألهای که در قدیم دارای حکمی بوده است به ظاهر همان مسأله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام ممکن است حکم جدیدی پیدا کند؛ بدان معنا که با شناخت دقیق روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی همان موضوع اول که از نظر ظاهر با قدیم فرقی نکرده است، واقعاً موضوع جدیدی شده است که قهراً حکم جدیدی میطلبد. مجتهد باید به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد… داشتن بصیرت و دید اقتصادی، اطلاع از کیفیت برخورد با اقتصاد حاکم بر جهان، شناخت سیاستها و حتی سیاسیون و فرمولهای دیکته شده آنان و درک موقعیت و نقاط قوت و ضعف دو قطب سرمایه داری و کمونیزم که در حقیقت استراتژی حکومت بر جهان را ترسیم میکنند از ویژگیهای یک مجتهد جامع است». ر.ک: صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۲۸۸-۲۹۰.
با توجه به سخنان و عبارات حضرت امام خمینی (ره) به نظر میرسد ایشان پیش شرط ایجاد یک نظام اسلامی را تلقی عملی و حکومتی ـ و در عین حال وفادار به اصول کلی و روشهای سنتی ـ علما و مجتهدین از قوانین و کلیت دستورات اسلام میدانند و برای این منظور، شناخت قواعد حاکم بر جهان امروز، سیاستها، نقاط ضعف و قدرت نظامهای مطرح دنیا و حتی افراد و سیاستمداران مهم روز و… را لازم و ضروری میدانند؛ و از کلیت سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران میتوان اهمیت فقه نظام اسلامی را برداشت کرد و خود ایشان به اسلام نگاهی کاملاً نظام مند داشتند و قوانین و برنامههایش را در ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر میدیدند.
البته باید دانسته شود که شهید سیدباقر صدر مانند امام خمینی قائل به این بودند که در اسلام نظاماتی وجود دارد که با تمسک به آنها برای حکومت و دیگر شیوههای زندگی از نظامات سکولار و امپریالیستی بی نیاز و مستغنی باشیم لذا میبینیم شهید صدر در کتاب اقتصادنا نظام اقتصادی اسلام را پی ریزی کردند و به طور مفصل به آن پرداختند و در عصر حاضر هم آیتاللههادوی تهرانی در کتاب مکتب اقتصادی اسلام، خلاهایی که در این زمینه وجود داشت را پر کرد که اسلام دارای نظاماتی است و به تدریس مکاتب و نظامات اسلامی در حوزه مشغولند و این نشان میدهد که حوزه علمیه بیش از هرچیزی به بحث نظامات در اسلام و فقه نظام اسلامی اهمیت میدهد و شهید سیدباقر صدر و امام خمینی در این قضیه که اسلام دارای نظامات است و براساس همین نظامات میتوانیم زندگی جوامع و بویژه جوامع اسلامی را بتوانیم به سرمنزل مقصود برسانیم، هم تفکر و هم نظر هستند لذا دو تافته جدابافته نیستند بلکه هم عقیده هستند و باید بیش از این با کلام این بزرگواران آشنا شویم و قبل از اینکه در هر مجمعی حرف بزنیم باید کرسیهای نظریه پردازی و اندیشه ورز بین خودمان برگزار کنیم و بعد که بحث علمی شد به جامعه ارائه دهیم تا از آسیبها در امان باشیم.