قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / مبانی طالبان همان است که بود؛ تغییر روشی در نگاه به شیعیان و زنان
آیا همه اهل سنت نزد علمای شیعه، وهابی، ناصبی و نجس هستند؟

حجت‌الاسلام فرمانیان مطرح کرد؛

مبانی طالبان همان است که بود؛ تغییر روشی در نگاه به شیعیان و زنان

عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب ضمن بیان تغییرات روشی در طالبان گفت: نگاه آنها به شیعه بسیار بغض‌آلود است. لذا هرجا فرصت کنند شیعیان را بکشند چنین کاری را انجام می‌دهد، اما اکنون روش خود را تغییر داده‌اند و گفته‌اند با شیعیان تعامل می‌کنیم ولی هرگز نگفته‌اند که قائل به تکفیر شیعه نیستیم.

به گزارش شبکه اجتهاد، نشست علمی «طالبان افغانستان؛ حفظ مبانی و تغییرات روشی» با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی فرمانیان، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب، برگزار شد.

دکتر مهدی فرمانیان گفت: آمریکا و برخی گروه‌های پشتو در پاکستان به دنبال این بودند که گروهی پشتو در افغانستان نیز بر سر کار بیاید؛ همانگونه که از حدود صد سال پیش در عربستان گروه متحد خود را سر کار آورده‌اند تا به نفت و گاز آسیای میانه دسترسی داشته باشند و ایران را دور بزنند. لذا این موضوع را به اداره اطلاعات ارتش پاکستان واگذار کردند که اقتدار در آنجا در اختیار دیوبندی‌هاست که همفکر طالبان هستند. ملاعمر زمانی در قندهار جلوی فساد برخی از ظالمان را گرفته بود که مورد اقبال مردم قرار گرفت. لذا اداره اطلاعات ارتش پاکستان روی این گروه سرمایه‌گذاری و به گونه‌ای برنامه‌ریزی کرد که همه طلاب مدارس دیوبندی از طالبان حمایت کنند.

ملاعمر هیچ‌گاه با آمریکایی‌ها رابطه نداشت، بلکه ارتباط از طریق واسطه‌هایی در پاکستان بود. دو دهه قبل هم نود درصد افغانستان و کابل را گرفتند و فوراً شرکت‌های آمریکایی آمدند با طالبان قرارداد نفت و گاز ببندند، اما مشکل این بود که بخشی از شمال افغانستان در اختیار احمد شاه مسعود قرار داشت که از پشتیبانی ایران و روسیه برخوردار بود. لذا شورای کویته را تشکیل دادند و در آن به این نتیجه رسیدند که چند مسئله را خوب انجام ندادیم و اگر این تغییرات روشی را انجام دهیم، می‌توانیم دوباره قدرت را در افغانستان در اختیار بگیریم.

نگاه جدید طالبان به نظام بین‌الملل

اولین نتیجه‌ای که طالبان گرفتند این بود که ما در دوره گذشته به جامعه بین‌المللی و سازمان ملل بی‌توجهی می‌کردیم. آنها در پنج سالی که قدرت را در دست داشتند، اعتقادی به تعامل با سازمان ملل نداشتند، اما در دوره جدید معتقدند برای حفظ حکومت، به جای بی‌توجهی به جامعه بین‌المللی باید با آنها و حتی آمریکا تعامل کرد. لذا از سال ۲۰۰۹ شروع به مذاکره با آمریکا کردند و جالب است که کسانی همانند ملابرادر مسئولیت مذاکرات را برعهده داشتند که مدتی در زندان آمریکایی‌ها بودند ولی امروز اعلام می‌کنند ما مشکلی با آمریکا نداریم و همین چند روز قبل هم در دوحه با آمریکایی‌ها مذاکره کردند و گفتند ما را در سازمان ملل بپذیرید و ما هم اجازه می‌دهیم که شما در افغانستان فعالیت کنید و جالب است که وقتی کابل را گرفتند شش هزار نیروی آمریکایی هنوز در افغانستان بودند و حتی یک نفر از آنها را نکشتند.

دومین تغییر روشی در طالبان این است که در دوره گذشته با القاعده رابطه بسیار نزدیکی داشتند و آمریکا به خاطر اینکه طالبان حاضر نشد بن لادن را به آنها بدهد به افغانستان حمله کرد. لذا طالبان فهمیدند که باید ارتباط خود را با القاعده کم کنند، مخصوصاً بعد از اسامه بن لادن و آمدن ایمن الظواهری ارتباط آنها بسیار سرد شده است و اعلام کردند که اجازه نمی‌دهیم القاعده از افغانستان به کشورهای دیگر حمله کند و به ایران هم تضمین دادند که اجازه فعالیت داعش را در افغانستان نمی‌دهند، چراکه داعش از دشمنان اصلی ماست و مسجد قندوز به دست آنها منفجر شد. البته مبانی طالبان عوض نشده است، چراکه آنها معتقدند که ما یک امارت اسلامی هستیم و اگر قدرت ما بیشتر شود پاکستان و آسیای میانه و سایر کشورها را هم می‌گیریم. بنده از روز اولی که طالبان در اردیبهشت ۱۴۰۰ شروع به فعالیت جدید کرد، اعلام کردم که تمام کارهای طالبان تاکتیکی است و هیچ کدام از مبانی آنها عوض نشده است. لذا خیلی خوب حرف می‌زنند اما ممکن است به گونه‌ای دیگر عمل کنند.

تغییر روشی سوم در طالبان، نگاه به زن است. نگاه آنها به زن، نگاه پشتونوالی است که زن را به عنوان کالا می‌بیند. در دوره قبل آنها معتقد بودند که زنان حتی نیازی به آموزش ندارند و اگر از منزل بیرون می‌آیند باید همراه با محرم باشند و برقع داشته باشند. الان می‌گویند ما مشکلی نداریم که زن در جامعه باشد اما باید مسائل اسلامی را رعایت کند و منظورشان این است که بسیاری از آموزش‌ها همانند فیزیک و شیمی و … برای آنها لازم نیست، اما می‌توانند فقه یا پرستاری را آموزش ببینند به شرطی که زنان به آنها آموزش دهند.

تغییر روشی چهارم در زمینه تکفیر شیعه است. بسیاری از دیوبندی‌ها و به تبع آنها طالبان، شیعیان را تکفیر کرده‌اند، یعنی گفته‌اند کافر هستند، اما برخی گفته‌اند نمی‌توان آنها را کشت، چراکه موانع تکفیر وجود دارد. نگاه آنها به شیعه بسیار بغض‌آلود است. لذا هرجا فرصت کنند شیعیان را بکشند چنین کاری را انجام می‌دهد، اما الان روش خود را تغییر داده‌اند و گفته‌اند با شیعیان تعامل می‌کنیم ولی هیچ کدام نگفته‌اند که قائل به تکفیر شیعه نیستیم؛ بنابراین در دایکندی و مزار شریف شروع به انتقال و جابه‌جایی شیعیان کرده‌اند. لذا اگر هم در ایران ملاحظاتی وجود دارد در عجبم که چرا علمای نجف واکنشی به این قضایا نشان نمی‌دهند. اگر در دایکندی چنین کاری انجام دادند به این علت است که تنها جایی بود که شیعیان در مقابل طالبان ایستادند. لذا آنها دیگر به صورت مستقیم شیعیان را نمی‌کشند اما اگر دیدید فلان عالم شیعه گم یا فلان مسجد تعطیل شد، نباید تعجب کنید.

دیدگاه طالبان درباره انتخابات

تغییر روشی پنجم درباره حضور نداشتن غیرپشتون در دولت است. آنها قبلاً غیر از پشتون‌ها را به دولت راه نمی‌دادند، اما در بیست سال اخیر با ترغیب پاکستان مدارس دیوبندی را در مناطق تاجیک و ازبک ایجاد کردند. لذا آنها اکنون طالبِ دیوبندیِ ازبک یا تاجیک دارند و در دولت هم از آنها استفاده می‌کنند تا بگویند ما از اقوام دیگر هم استفاده کرده‌ایم، لذا مناطق شمال افغانستان هم خیلی راحت به دستشان افتاد.

تغییر روشی ششم این است که در دوره قبل می‌گفتند ما به انتخابات اعتقادی نداریم و همه مردم باید با ما بیعت کنند اما الان می‌گویند ما معتقد به شمولِ دولت از میان همه افغانستان هستیم، با این حال نباید فریب آنها را خورد، چراکه صرفاً از میان دیوبندی‌ها، مسئولان دولت را انتخاب می‌کنند. به نظرم در دو سال آینده انتخاباتی برگزار می‌شود و شورای اهل حَل و عَقد ایجاد خواهد شد و رئیس دولت را انتخاب می‌کنند و دولت هم صرفاً از میان دیوبندی‌ها خواهد بود و بعد این شورا صرفاً مشورتی و نیز دولت انتخاب‌شده هم مادام‌العمر خواهد بود.

آیا با طالبان درگیری خواهیم داشت؟

اکنون طالبان مستقر شده و حتی پنجشیر را تصرف کرده است و کسی هم در داخل یا خارج حامی جبهه مقاومت نیست. کشورهایی هم در حال بستن قرارداد با طالبان هستند، اما می‌گویند طالبان را به رسمیت نمی‌شناسیم و جالب است که اخیراً مسئولان قطری گفتند که جهان می‌تواند با طالبان تعامل برقرار کند، اما آنها را به رسمیت نشناسد و این روشی است که ایران، ترکیه و روسیه و … هم در پیش گرفته‌اند. لذا احتمالاً تا بیست یا سی سال دیگر هم سر کار خواهند بود.

منبع: ایکنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics
Clicky