آنچنان که شهید صدر در مقدمه فلسفتنا اشاره کرده، قرار بر این بوده که حلقه وصل در سهگانۀ فلسفتنا، اقتصادنا و مجتمعنا که ایشان موفق به نوشتن آن نشدند، مجتمعنا باشد؛ اما با توجه به اصرارهای عموم خوانندگان که از شهید صدر درخواست داشتند اقتصادنا را بر نگارش مجتمعنا مقدم کند؛ ایشان اقتصادنا را پیش از مجتمعنا تألیف میکند تا به توده مردم که آن زمان تحتفشارهای فکری اندیشههای مارکسیستی بودهاند و عمده درگیری در حوزۀ اندیشههای اقتصادی شکل و بروز پیدا میکرده، کمک کند.
به گزارش شبکه اجتهاد، آئین رونمایی کتاب «جامعه ما» نوشتۀ استاد سید منذر حکیم با حضور دکتر مسعود فکری مترجم کتاب، حجتالاسلام مؤذنی معاون پژوهشی پژوهشگاه تخصی شهید صدر، حجتالاسلاموالمسلمین دکتر حمید پارسانیا استاد حوزه و دانشگاه، دکتر سید مهدی اعتمادی فرد رئیس دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران، دکتر سید مجید امامی استادیار دانشگاه امام صادق(ع)، دکتر محمدهادی همایون استاد دانشگاه امام صادق(ع)، دکتر مهدی حسینزاده مدیر گروه علوم اجتماعیاسلامی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، سید رائد العبیدی استاد جامعهالمصطفی العالمیه در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
در ابتدای این جلسه حجتالاسلام سید امید مؤذنی، معاون پژوهشی پژوهشگاه تخصصی شهید صدر، مقدمۀ شناخت کتاب مجتمعنا (جامعه ما) را شناخت دیگر آثار شهید صدر دانست و گفت: درباره کتاب مجتمعنا و اندیشۀ شهید صدر خوب است قبل از هر بحثی به این توجه کنیم که شهید صدر، پیش از نگارش اندیشههای اجتماعی چه آثاری را تقدیم کرده بودند و چه بخشی از اندیشۀ اسلامی در آنها مطرح شده است.
وی با بیان اینکه تعداد قابلتوجهی از آثار شهید صدر مفقود شده و بهدست ما نرسیده، افزود: اولین کتاب شهید صدر «فدک فی تاریخ» است که در رمضان ۱۳۶۷ قمری نوشته شده و در بخش قابلتوجهی از آن دیدگاه تاریخی و اجتماعی شهید صدر قابل مشاهده است. این کتاب را خانم راشل کنتز در بنیاد تلاویو موضوع پایان نامه خود قرار داده است. منظر توجه وی به این کتاب بهنوعی نگاه اجتماعی صدر در روایت تاریخ و اثراتی است که او بهعنوان یک اندیشمند مؤثر جامعۀ عراق در پی ایجاد آن اثرات بود.
مؤذنی ادامه داد: کنتز در این تحقیق خود که چکیدهای از آن را در مجلۀ مطالعات خاورمیانه لندن چاپ کرده، اشاره دارد که نگاه صدر برای تحول در جامعه بازتعریف الگوهای موجود در جامعۀ شیعی است که این موضوع با آن چیزی که شهید صدر در آخرین اثر و در درسهای تفسیری نوشته، همخوانی دارد؛ چراکه صدر در آنجا از این بحث میکند که نقطۀ تحول جامعه، وجود ذهنیای است که الگوها در ذهن افراد جامعه دارند و با تحول آنها جامعه بهسوی تحول حرکت میکند.
وی با اشاره به دومین اثر شهید صدر، غایه الفکر فی علم الاصول، بیان کرد: این اثر در ده جلد نوشته شده است که تنها جلد پنجم آن باقی مانده و نُه جلد دیگر از بین رفته است.
معاون پژوهشی پژوهشگاه تخصصی شهید صدر با اشاره به فلسفتنا، سومین کتاب شهید صدر گفت: ایشان در مقدمه این کتاب به مشکل اجتماعی انسان معاصر پرداختهاند و فلسفتنا را آغاز پاسخ به مسئله اجتماعی انسان قلمداد کردند. البته پیش از این کتاب، شهید صدر جزواتی را برای حزبالدعوه نوشته بودند که مفقود شده و تنها چند برگه از آنها باقی است. در این نوشتهها ۱۳ اصل از اصول حکومت اسلامی بیان شده است.
وی عنوان کرد: آنچنان که شهید صدر در مقدمه فلسفتنا اشاره کرده، قرار بر این بوده که حلقه وصل در سهگانۀ فلسفتنا، اقتصادنا و مجتمعنا که ایشان موفق به نوشتن آن نشدند، مجتمعنا باشد؛ اما با توجه به اصرارهای عموم خوانندگان که از شهید صدر درخواست داشتند اقتصادنا را بر نگارش مجتمعنا مقدم کند؛ ایشان اقتصادنا را پیش از مجتمعنا تألیف میکند تا به توده مردم که آن زمان تحتفشارهای فکری اندیشههای مارکسیستی بودهاند و عمده درگیری در حوزۀ اندیشههای اقتصادی شکل و بروز پیدا میکرده، کمک کند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به عدم تألیف این کتاب از سوی شهید صدر اشاره کرده و علت آن را نامناسب بودن فضای اجتماعی برای دریافت اندیشۀ اجتماعی اسلام در عراقِ آن زمان و در جامعه اسلامی دانسته و ادامه داد: تحلیل دیگر که واقعبینانهتر به نظر میرسد، این است که شهید صدر فرصت کافی برای مطالعه تمام آثار اروپایی یا حداقل آثار مهم رقیب در لیبرالسیم و مارکسیسم که دو جریان اصلی مقابله با اندیشههای اسلامی در آن دوران بود را پیدا نکرد. اگرچه اندیشه اسلامی بهخودیخود و بدون مقایسه با اندیشههای رقیب در ذهن ایشان حاضر بود. شاهد این موضوع این است که وقتی شهید صدر میخواستند یکی از مهمترین کتابهای خود، «الاسس المنطقیه الاستقراء» را بنویسند، برای نوشتن این کتاب آثار اندیشمندان مختلف که مهمترین آن راسل بوده است را جستوجو میکنند و ردی از آن در زبان عربی پیدا نمیکنند و سفارش میدهند برخی از این آثار را بهطور ویژه برای ایشان ترجمه کنند که این کار در مصر انجام میشود. پس از اتمام کتاب نیز ایشان از اساتید دانشگاه در بغداد در حوزه ریاضیات درخواست میکنند بررسی کنند تا ببینند در حوزه ریاضیات و احتمالات کتابی هست که در این فضا اندیشهای را مطرح کرده باشد که ایشان قبل از انتشار کتاب حتماً اخرین سطح تولیدات علمی در جهان را مطالعه کرده باشد.
این دانشآموخته حوزه علیمه، با بیان اینکه معتقدم ایشان فرصت نکردند همه آثار موجود در فضای غربیشرقی در حوزۀ اندیشههای اجتماعی را با آن گستردگی که خود قائل بودند بررسی کنند و مجتمعنا (جامعه ما) به همین دلیل توسط خود ایشان نوشته نشد، ادامه داد: آن چیزی که شهید صدر قصد داشت در مجتمعنا (جامعه ما) بنویسد، تبیین روبنای معرفت و درواقع برونداد جهانبینی اسلامی در حوزه اجتماعی بود که در این بحث بنابه گفته خودش انسانشناسی و تعریف انسان در اسلام، معنای جامعه بهطور ویژه و بهطور خاص دیدگاههای شهید صدر در مورد مسئله حکومت جایگاه ویژهای داشته است که بخشی از این موارد را شهید صدر در آثار بعدی توانستند بهصورت اجمالی بیان کنند و بخشی بیان نشد.
معاون پژوهشی پژوهشگاه تخصصی شهید صدر با بیان اینکه آن چیزی که امروز بهعنوان «مجتمعنا» (جامعه ما) منتشر شده است با تلاش شاگرد مرحوم آیتالله شهید صدر، سید منذر حکیم گردآوری شده، گفت: این کتاب، جمع نوشتههای پراکنده شهید صدر درباره اجتماع در آثار مختلف او بوده و گام مهمی است برای اینکه اندیشه شهید صدر در فضای اجتماعی تا حد زیادی مطرح شود و در یک مجلد دیده شود. اگرچه آنچه که در مجتمعنای فعلی آمده یا نوشته شهید صدر یا برگرفته از دروس اوست، اما مجتمعنای شهید صدر نیست.
وی در پایان گفت: ما برای دستیابی به مجتمعنای شهید صدر راهی جز این نداریم که روش و منطق شهید صدر را در فهم مسئله، تولید نظریه، ساخت مکتب و نظام، که از طریق روش استنطاقی ایشان از قرآن و روش جزء به کل در ساخت مکتب است را فراگرفته و اندیشۀ اجتماعی اسلام را مبتنیبر روش شهید صدر استخراج کنیم.
شهید صدر را نباید صرفاً در طاقچۀ اندیشمندان مسلمان نگه داشت
در بخش دیگری از این آئین دکتر سید مهدی اعتمادی فرد رئیس دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران با بیان اینکه این کتاب حلقه مفقودهای است برای تبیین آثار دیگر مرحوم شهید صدر گفت: کتاب مجتمعنا (جامعه ما) مهمترین کتابی است که میتواند بنیادیترین حلقههای تبیینی در سایر آثار شهید صدر را آشکار کند. این کتاب را نباید بهمثابۀ یک کتاب که الگویی را از ابتدا تا انتها نشان میدهد در نظر گرفت؛ بلکه این کتاب گردآوری است که باید تلاش کنیم از دل آن به الگویی برسیم. وی ادامه داد: معتقدم اگر قرار باشد با توجه به فضا و اقتضائات امروزی کتاب را مورد بازتفسیر و بازخوانی قرار دهیم نباید در مواجهه تاریخ اندیشهای با این کتاب، آن را صرفاً ذیل آرای یک متفکر که در زمانی چیزی ارائه کرده، دستهبندی کنیم.
اعتمادی فرد با بیان اینکه همه نظریات جامعه شناسی بهطور مستقیم و غیرمستقیم جنبه شبهدینی دارند، گفت: نکتۀ مهم در نظریۀ شهید صدر و تلاش ما برای بازتفسیر، هسته اصلی نظریۀ شهید صدر در باب اجتماع است. به همین دلیل نباید شهید صدر را در طاقچۀ اندیشمندان مسلمان باقی نگه داشت؛ چراکه به مرگ اندیشه و زایایی آن منجر میشود.
رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با طرح این سؤال که هستۀ سخت الگوی نظری شهید صدر کجاست، افزود: اهداف و کارکردهایی که در پاسخ به این سؤال میتوان به آن دست یافت در ابتدا امکانات شناختی و نظری این الگو را بیشتر برای ما آشکار میکند؛ چون میتواند در ساحت انتزاعی به ما قدرت شناور شدن و قدرت فرض کردن تئوریک بدهد تا بتوان به چیزهایی که حتی مرحوم شهید صدر نگفته هم بیندیشیم. هر الگوی نظری باید چنین امکانی را در اختیار قرار دهد.
وی به دیگر اهداف و کارکرد این موضوع اشاره کرد و ادامه داد: کارکرد دوم پاسخ به سؤال از هسته سخت نظری، کارکرد تطبیقی است. نظریه باید تطبیقپذیر باشد. نظریهای که در ساحت انتزاع باقی بماند از اعتبار برخوردار نیست.
اعتمادی فرد در بخش دیگری از سخنان خود گفت: اساس هر نظریۀ اجتماعی، از نسبت بین خود و دیگری شروع میشود؛ یعنی چگونه میتواند آن نظریه نسبت بین خود و دیگری را تقریر کند. از اینجا باید شروع کنیم تا بفهمیم ساحت سخت نظریۀ خاصی که موردبحث ماست کجاست و از چه الگویی تبعیت میکند. در منطق شهید صدر باید حول مهمترین مقوله اعتبار بخش نظم الهی یعنی توحید، این نسبت میان خود و دیگری را شناخت.
رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران عنوان کرد: از این جهت، سؤال را اینگونه بازتقریر میکنیم که نسبت بین خود و دیگری ذیل خداوند یکتا چگونه در نظریه شهید صدر تعریف میشود؟ اگر این را پاسخ دهیم میتوانیم بفهمیم که امکانات نظری و تطبیقپذیری شهید صدر کجاست. من فکر میکنم مهمترین میانجی برای فهم نسبت خود و دیگری ذیل خداوند یکتا در نظریۀ شهید صدر با میانجیگری مفهوم عدالت تقریرپذیر است.
وی با اشاره به تبار این بحث در میان ادیان و خصوصاً تلاش ادیان توحیدی چنین گفت: در ادیان توحیدی خصوصاً در دین یهود، تحتتأثیر نگاه پیشینی، انتظار دارند که بتوان خدا را دید و او را مورد اطاعت قرار داد. به عنوان مثال، حضرت موسی علیهالسلام وقتی تقاضا میکند خداوند را در آن ایامی که در کوه بیتوته کرده است ببیند، صاعقهای میآید و باعث مدهوش شدن حضرت موسی میشود. آن چیزی که در جواب دیدن خداوند برای حضرت موسی علیهالسلام باقی میماند فرامین خداوند است که بر کوه نقش میبندد. خداوند اگر بخواهد آشکار بشود به چشم بصری دیدنی نیست.
اعتمادی فرد گفت: رعایت حقوق دیگران، و توجه به حق دیگری موجب لحاظ کردن حق خداوند میشود و تنها از این طریق است که میتوان حق خداوند را در جامعه بهنحو ملموسی پاس داشت. در ادیان توحیدی بهتدریج نوع نگاه به عدالت مطابق با موجودیت خداوند یکتا بهمثابۀ وجودی سراسری و جاودان که در قالب یک چیز قابل فروکاستن نیست، اصلاح شد. عدالت اجتماعی در دین یهود به معنی توجه داشتن به حق دیگری است. در دین مسیح، به نفی حق خود که پیامدهای رهبانیتگرایانه هم پیدا میکند، تغییر مییابد. و در نگاه اسلامی این نوع فهم از عدالت به مقدم داشتن دیگری بر خود اصلاح میشود. به همین دلیل، از منظر اسلامی، ملازم با اعتقاد به توحید بهتدریج برداشتی از عدالت در کلام و عمل نبی مکرم مشاهده میشود. در چنین فضایی میتوان نوع مواجهه شهید صدر و هسته سخت نظری او را بهتر درک کرد. مرحوم صدر تلاش کرده است با توجه به منابع مختلف اسلامی از کلمات خداوند حتی روایات منقول از پیامبر صلیاللهعلیهوآله و ائمه هدی علیهمالسلام به تلفیقی بهتر از نسبت و ارتباط میان خود و دیگری در پرتو وجود خداوند یکتا بهعنوان صاحب اثر در تمامی ابعاد وجودی برسد. ازاینرو، در این الگوی نظری عدالت مهمترین میانجی است برای اینکه بتوان خداوند را در جامعه مرئی کرد؛ یعنی اگر بخواهی خداوند را ببینی باید بتوانی خداوند را در پاسداشت حقوق دیگران بهمثابۀ نوعی مقدم داشتن حق دیگری بر خود ببینی.
این استاد دانشگاه با اشاره به آثار گذشته شهید صدر در نقد مکاتب سرمایهداری و نقد مکاتب مارکسیستی در اقتصادنا و فلسفتنا، گفت: آن چیزی که هدف اساسی پیامبران بوده، مبارزه با «اتراف» بوده است. اتراف معنای خاصی است از اسراف. اسراف به معنی آن است که در امری یا در نسبت با چیزی زیادهروی کنیم. حتی این زیادهروی ممکن است در انفاق رخ دهد. ولی اتراف یعنی اسراف در خوشگذرانی و در لذائذ. آن چیزی که در اولین برخورد پیامبران با گروه مخالفانشان آشکار میشود، مخالفت با این گروه است. اتراف یعنی نادیده انگاشتن تقدم حق دیگری بر خود. بهتدریج در ادیان توحیدی از حضرت ابراهیم علیهالسلام تا پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله این را میبینیم که این مفهوم تفصیل پیدا میکند.
اعتمادیفرد با تأکید بر عدالت بهعنوان میانجی اصلی در الگوی نظری شهید صدر که قرار است ذیل وجود خداوند امکان تسری به فهم دقیقتر خود و دیگری را فراهم کند، عنوان کرد: مرحوم صدر در این کتاب به صراحت میگوید توحید را نباید یک ویژگی جداشده از مردم در نظر گرفت، بلکه ویژگیای است که در بدنۀ بیرونی و در دل مردم متبلور میشود. عدل بهعنوان یکی از اوصاف خداوند پیوند ذاتی و درونی با توحید پیدا میکند و به همین در اصول دینی رتبه دوم پس از توحید را در نظر شهید صدر داراست. توحید در این نوع نگاه، تقلید نظری یک ایده در باب خداوند یکتا نیست، بلکه ملموسشدن حق خداوند از خلال پاسداشت حقوق مردم است. این نوع مرئیشدن، از جنس دیدهشدن بصری نیست بلکه از جنس نهادینهشدن مکانیسمها و سازوکارهایی است در نظام اجتماعی.
وی افزود: تقدم حقالناس بر حقالله را نیز اینچنین باید دریافت، نه اینکه بگوییم خداوند دارای حقوقی است که از آن گذشته است، حقالله را اگر بخواهیم بهجا بیاوریم وظیفه داریم حقالناس را بهجا بیاوریم. تقدم ذاتی است، نه تقدم مبتنیبر لطف. بنابراین با میانجیگری عدالت میتوان امکاناتی را حتی بهصورت جامعهشناختی در نظر شهید صدر جستوجو کرد و ادامه داد تا براساس آن بتوان هم امکانات تئوریک و انتزاعی را بیشتر تداوم بخشید و هم تجریههای تطبیقپذیر و اثباتی را در بدنه عمومی نگه داریم. بهواسطۀ نهادهایی واسط که وظیفه بسط عدالت را دارند یا هنجارهای مرتبط با آن، میتوان امکانات بهتری را در زمانه معاصر برای اصلاح و ترمیم ارتباط خود و دیگری در نظر گرفت و اینچنین میتوان بهنحو ملموستری حقوق خداوند را نیز در جامعه پاسداشت که لازمۀ آن افزایش سطح التزام جامعه مسلمان حتی به وظایف عبادی و دینی است.
اعتمادی فرد در پایان گفت: من فکر میکنم با میانجیگری عدالت امکان تبیین معتبر هم برای افزایش ظرفیت انتزاعی و تبیینی و هم برای تطیقپذیری آن چیزی که هدف مرحوم شهید صدر بود از الگوی فکری در مجتمعنا (جامعه ما) را بهدست بیاوریم. وی افزود: این البته مقدمهای است که باید راجع به آن در فرصت بیشتر به توضیحات دقیقتری مبتنیبر متون بهجای مانده از ایشان مبادرت کرد.
شهید صدر جلوتر از زمانه خود میاندیشیدند
در ادامه این مراسم، دکتر محمدهادی همایون استاد دانشگاه امام صادق علیهالسلام بهصورت ویدئو کنفرانس در این مراسم حاضر شد. همایون با بیان اینکه بهلحاظ تاریخی و تحلیل تمدنی، تحولات عظیم علمی در تاریخ بشر، چه در زمان انبیا و چه پس از آن تا به امروز، همه اتفاقات بزرگ در صحنه اجتماع رخ داده است، گفت: با شکلگیری انقلاب، تشکیل حکومت و حوزه تمدنی که به طرح دیدگاههای امروز و نظریات جدید منجر شده، قابل فرمولیزه کردن هستند. تاریخ ما با این اتفاقات بزرگ، که در عرصه بیرون و در صحنه اجتماعی بشر رخ داده، گره خورده و بهتبع بر جریان علمی تأثیر گذاشته است.
وی انقلاب اسلامی را در دل بعثت انبیا و پیامبر گرامی اسلام را عظیمترین تحول تاریخ بشری دانست و ادامه داد: انقلاب اسلامی بهشدت از نمونههایی چون دوران صفویه بزرگتر است. اگر تحولات تمدنی دوره صفویه مثل مکتب حکمت متعالیه مرحوم ملاصدرا را ایجاد کند یا قرن چهار مثل مرحوم ابنسینا را ایجاد کند، قاعدتاً انقلاب اسلامی باید تحول عظیمتری را منجر شود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه ما در پی بازخوانی و تفسیر اندیشههای اندیشمندان گذشته خود هستیم، عنوان کرد: در هر دوره پا را بر شانه پیشینیان میگذاریم که کار درستی هم هست. باید قدردان باشیم، اما توقع و همت بلند ما باید متناسب با احوالات پیرامون ما باشد و اگر اندیشههای جدید ایجاد نشود، توقف ایجاد میکند. قاعدتاً در جریان انقلاب اسلامی باید از همه این دستاوردها تاریخی که در مقاطعی ضعیفتر از وضعی که ما در انقلاب اسلامی داریم حاصل شده باید استفاده کرده و جلوتر برویم.
همایون با بیان اینکه شهید صدر و شهید مطهری جلوتر از زمانه خود میاندیشیدند و به تحول در جامعه منجر شدند، گفت: آن چیزی که شهید صدر را صدر میکند و مطهری را مطهری، این نیست که از این فرصت استفاده کردند و فرصت تحول اجتماعی ایجادشده را در خدمت علم قرار دادند، بلکه اصل ارزش این است که خود آنها تحول را ایجاد کردند. ارزش این بزرگواران این بود که جلوتر از زمان خود میاندیشند که سبب شد بار ایجاد انقلاب اسلامی را بر دوش خود بگذارند.
وی در پایان گفت: به نظر میرسد اگر بهدنبال بازسازی شیهد صدر بهعنوان یک نابغه هستیم، باید توقع و همت خود را در این اندازه تنظیم کنیم. ما بهدنبال یک جریان انقلاب اسلامی باید بتوانیم انقلاب اسلامی را به رتبههای بالایی ارتقا دهیم و زمینه را برای عرصههای بعدی علم و داوطلبان فراهم کنیم.
عبادت لازمۀ تحقق فرهنگ در جامعه
دکتر سید مجید امامی استادیار دانشگاه امام صادق علیهالسلام دیگر سخنران این مراسم بود که با اشاره به فصل پنجم کتاب مجتمعنا و موضوع جامعه و عدالت، گفت: با الهام از این فصل به ظرفیتهای اندیشه نوین و مسئلهمند شهید صدر برای بازتولید نظریه فرهنگی اشاره کنم. ایشان در فصل پنجم وقتی در مورد نسبت دین و جامعه صحبت میکنند، ۹ اصل را مطرح میکنند.
وی ادامه داد: این اصل به عبادت میپردازد و سپس سه موضوع بسیار جذاب را مطرح میکند که بهواسطۀ عبادت در زندگی انسان محقق میشود و در زیست روزمرۀ انسان که از آن بهعنوان فرهنگ یاد میکنیم محقق میشود؛ چراکه بدون این موارد، فرهنگ جامعه محقق نمیشود.
دکتر امامی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: جامعه بدون جامعهگرایی، بدون به خدمت جامعه درآمدن محقق نمیشود. در نقطه مقابل آن منافع شخص است. لیبرالیسم در ظاهر این مرض را درمان کرده، و سعی میکند با تعریض این خودخواهی انسان، بهعنوان یک ارزش بدیهی یک مقداری جامعه را مدیریت کند. اصل نهم دقیقاً موضوع فرهنگ و عبادت است، این اصل و نگاه سیستمی ایشان به عبادت است. خود عبادات شخصی و مستحبی تمهید فرهنگی برای جامعه است.
وی ادامه داد: ایشان معتقد است سه مسئله ذیل عبادات حل میشود که مشکل جامعه است: مسئله نیاز ارتباط با مطلق، مسئله نیاز به عینیتگرایی در نیت و گذار از ذات که در اینجا ذات یعنی خود و مسئله احساس مسئولیت درونی بهعنوان ضمانت اجرایی و در ادامه به مفهوم اخلاص پرداخته است که اخلاص بدون نیت تام که این عمل را برای تقرب انجام میدهم، ممکن نیست و عبادت تلقی نمیشود. او این مسئله را بیان میکند که در تاکتیک اخلاص، فرد مؤمن و عضو جامعه اسلامی دقیقاً این عبور از خود را در عین رشد، بهواسطۀ مفهوم اخلاص محقق میکند.
در مجتمعنا بودن کتاب باید تأمل کرد
دکتر مهدی حسینزاده یزدی استاد و مدیر گروه علوم اجتماعی اسلامی دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران دیگر سخنران این مراسم بود. وی در ابتدا بیان کرد که این کتاب را در سه ساحت میتوان مورد بررسی قرار داد: ترجمه اثر، خود اثر بهصورت مستقل و اثر از این حیث که واسطۀ بین فلسفتنا و اقتصادناست.
حسینزاده با اشاره به ترجمه کتاب جامعه ما گفت: کتابی که من به زبان عربی مطالعه کردم، مربوط به نسخه مجمع تقریب مذاهب است که عناوین آن در قسمتهای ابتدایی با ترجمه فارسی کمی متفاوت است. معلوم میشود که ترجمه از نسخۀ دیگری است که متأسفانه در برخی قسمتها به مطلب آسیب زده است. مثلاً در ص۸۵ مینویسد بحث از جامعه ما را در فرصت دیگری ارائه میکنیم با اینکه بحث اصلی کتاب جامعه ماست.
وی ادامه داد: صحبت در خصوص خود اثر بهصورت مستقل بحث عمیقی است، اما چون تمرکز بحث ما روی شهید صدر است کتاب را از ساحت سوم بررسی میکنم. آیا کتاب که عنوان مجتمعنا (جامعه ما) را داراست، میتواند واسطۀ بین فلسفتنا و اقتصادنا باشد یا نه؟ شهید صدر در قسمت پایانی فلسفتنا مینویسند که بر ماست که مبانی فلسفی اسلام را درباره هستی و زندگی و اجتماع و… مطالعه کنیم. فلسفتنا معرفتشناسی وهستیشناسی را بررسی کرد و نگاه فلسفی اسلام را درباره آن بهمثابۀ زیربنا موردمطالعه قرار داد. اکنون خواننده بهدنبال پل ارتباطی برای مطالعۀ اقتصادناست. کتاب مجتمعنا این حلقه ارتباطی را به نظر من ایفا نمیکند؛ بلکه کاملاً تکبعدی با مسئله مواجه میشود.
این استاد دانشگاه؛ عقل، قرآن و عترت را سه منبع مهم در تقکر شیعی و اسلامی دانست و اظهار داشت: تمرکز این کتاب بر تفسیر قرآنی است و اسم کتاب، میتوانست جامعه در قرآن از منظر شهید صدر انتخاب شود. اما با انتخاب نام مجتمعنا (جامعه ما)، توقع میرود که این کتاب نقش واسطهای را ایفا کند. مثال جالب این است که شهید صدر در انتهای فلسفتنا وعده بحث مفصلی در خصوص نسبت میان ادراک و آگاهی و شرایط اجتماعی را میدهد. پس انتظار بر این بود که با جامعهشناسی معرفت هم در این کتاب مواجه شوید؛ اما اینگونه نیست. این نگاه ما را وادار میکند که در مجتمعنا بودن این کتاب اندکی تأمل کنیم.
وی ادامه داد: شهید صدر در کتاب فلسفتنا در ابتدا به بررسی همه دیدگاهها آن هم نخست بهصورت دقیق و همدلانه میپردازد و سپس آنها را نقد میکند و آنگاه فلسفۀ اسلامی را مستدل بیان میکند. اما در این کتاب چنین چیزی را شاهد نیستیم و اگر هم چنین است مختصر بوده و از آن گذر میشود و اساساً همدلانه نیست. مثلاً ص ۱۸۸ و ۱۸۹ را ببینید تقریری که از جامعه در اندیشه هگل میشود، با اینکه جای بحث مفصل از اصالت جامعه و فرد اینجاست بهراحتی از آن عبور میکند.
جان کلام آنکه باید اسم کتاب عنوانی مانند جامعه در قرآن از منظر شهید صدر قرار میگرفت، نه مجتمعنا. وی در پایان به نقد تقریر یکی از سخنرانان جلسه پرداخت و توجه داد که شهید صدر میان علم و مکتب تفاوت میگذارد.
حاکمیت نظاموارۀ ذهنی بر شهید صدر و شاگردان وی
دکتر مسعود فکری، مترجم کتاب آخرین سخنران این مراسم بود که با اشاره به آشنایی و شناخت خود از آیتالله منذر حکیم، گفت: شاگردان صدر از دو ویژگی برخوردارند. یکی آنکه نظامواره ذهنی که بر شهید صدر حاکم بوده را دارا هستند و در اینجا باید توجه کنیم که ما با یک عالِم دارای نظام فکری مواجه هستیم. خیلی از افردا وقتی درباره یک اندیشمند مطالعه میکنند، در انتها به این میرسند که شاید فرد برجسته باشد، اما نظام فکری ندارد. اما مرحوم شهید صدر نظام فکری داشت و شاگردان وی بسیار تحتتأثیر این نظام فکری بودند. ممکن است این نظام فکری نقدپذیر باشد یا در همگن بودن اجزا دارای اشکال باشد، اما در هر صورت دارای یک نظام فکری بودند.
وی با بیان اینکه استاد منذر حکیم تلاش کرده است در برگرفتن آن نظامواره، بتواند قطعات پازل مربوط به دیدگاههای اجتماعی ایشان را بازسازی کند، ادامه داد: همانطور که آقای مؤذنی اشاره کردند اینکه در فلسفتنا و اقتصادنا در ابتدا به نظریههای رقیب پرداخته و در مقام مقایسه نسبتهای برتری و ترجیحی و اسلامی را بازگو میکند، اما چنین روشی در این کتاب نیست و دلیل روشنی دارد؛ اینکه چون شهید صدر اقدام به تألیف و کنار هم قرار دادن اجزای نظریه خودشان در باب نظریههای اجتماعی موفق نشدند این اتفاق نیفتاده است.
فکری در بخش دیگری از سخنان خود در پاسخ به دکتر حسینزاده بر تفاوت نسخ، افزود: این کتاب دو نسخۀ لبنانی و مجمع تقریب مذاهب دارد. چون آیتالله منذرحکیم ابتدا این کتاب را تحت عنوان مجموعه مقالات در همایشی ارائه و سپس منتشر کرده بود و بعد توسط ایشان بازسازی شد، ایشان آنچه را بهصورت قطعاتی بوده در کنار یکدیگر قرار داده است. که دو سؤال مطرح میشود: آیا این پایان دیدگاه شهید صدر در مورد مسائل اجتماعی از منظر اسلام بوده است؟ پاسخ منفی است. سؤال دیگر اینکه شهید صدر اگر میخواست این قطعات را در کنار یکدیگر قرار دهد و به اندیشۀ اجتماعی اسلام برسد، به همین شکل میرسید؟ پاسخ این سؤال نیز منفی است. کما اینکه نویسنده کتاب هم با همه آن دغدغهمندی و ارتباطی که با نظامواره مرحوم صدر داشتند نیز چنین ادعایی را نداشتند.
وی ادامه داد: این کتاب چند ویژگی مهم داشت: ابتدا اینکه یکسری مسائلی که ممکن است در ادبیات دینی و مطالعاتی ما کمتر سابقه داشته باشد در حوزه اجتماعی به آن پرداخته است. دومین نکته اینکه دیدگاههای مرحوم صدر دیدگاههایی بنیادمحور است؛ یعنی اینگونه نیست که براساس برداشتی که در یک لحظه با یک خوانشی کوتاه و سطحی به آن دست پیدا کرده باشد، تئوریزه کند؛ بلکه مطالعات بنیادین در پشت آن قرار دارد که آن را به این مرحله رسانده است. سومین نکته اینکه عبارتی که آیتالله تسخیری در مقدمه کتاب نوشته بحث نظریهپردازی است. همانطور که عرض کردم در اصطلاح فلسفی یک منظومۀ فکری و یک نظام فکری داریم.
مترجم کتاب مجتمعنا (جامعه ما) با بیان اینکه منظومه فکری، مبدع اندیشه نیست، اما اندیشههای دیگران را در کنار یکدیگر قرار میدهد و از آنها یک مجموعه متناسب برای خود میسازد، گفت: اصولاً اگر بخواهیم کسی را عالم در یک زمینه بنامیم باید یک منظومه فکری داشته باشد؛ اما نظام یعنی اینکه وی بتواند از این داشتهها و دریافتهای اولیه به تولید فکر جدید بپردازد. به همین جهت مرحوم صدر را باید در دسته دوم قرار دهیم.
فکری در بخش دیگری از سخنان خود به ترجمه کتاب اشاره کرد و ادامه داد: سعی کردهام بین عباراتهای مربوط به شهید صدر و توضیحات نویسنده توجه کنم. همانطور که دکتر شمشیری در ابتدای مراسم اشاره داشتند این ترجمه مربوط به سال ۹۳ است که بهدلایلی منتشر نشد. از این حیث این نکته آخر را هم اشاره کنم که توصیهای است برای مجموعههای دانشگاهی و فرهنگی که در این قضیه سهیم بودند. ما به جد نسبت به برقرار کردن پل ارتباطی فرهنگی خودمان و جهان عرب دچار کمبود هستیم. هم در جنبههای اثباتی و هم نفیی.
این مترجم ادامه داد: خیلی از آن افکار به جامعه ما سرازیر میشود؛ اما چون درست ترجمه نمیشود و در اختیار اهل فن قرار نمیگیرد، تلقیهای نادرستی از آن بهوجود میآید. الآن دعوای میان سنت و مدرنیسم به مراتب جدیتر و پرحرارتتر در جهان عرب است تا در جامعه ما.
وی در پایان گفت: با در دستور کار قرار دادن آثار فاخر در حوزۀ زبان عربی که میتواند به تحرک بیشتر جامعه فکری ما بینجامد، قطعاً خدمت شایستهای به جامعه کردهایم.
شهید صدر یکی از معماران نوین تمدن اسلامی بود
در پایان این مراسم نیز ویدیوی سخنان استاد منذر حکیم که بهدلیل کسالت نتوانسته بودند در این جلسه حاضر شوند، پخش شد.
استاد منذرحکیم در این ویدوئو با بیان اینکه این رونمایی در گام دوم انقلاب اسلامی رخ داده است، گفت: این اثر گویای تحقق یکی از ایدهها و پروژههای زیرساختی انقلاب و تمدن نوین اسلامی از نگاه شهید صدر است که بهحق باید ایشان را یکی از معماران تمدن نوین اسلامی مطرح کنیم.
وی کتاب مجتمعنا (جامعه ما) را دربردارنده یک پروژه تحول فردی و اجتماعی در جامعۀ معاصر دانست و ادامه داد: نام این اثر توسط خود شهید انتخاب شده و محتوا و مضمون این کتاب نیز در زبان عربی با کلمات، عبارات و متون خود شهید صدر تهیه شده و شکل و قالب را از شهید صدر در اقتصادنا الهام گرفته است. آنچه من را به تهیه این پروژه وادار کرده است تأکید بر یک روشمندی در اصالت، عمق و همچنین همهجانبهنگری شهید صدر در خصوص کشف و تبیین نظریۀ اجتماعی و نظام اجتماعی اسلام از قرآن است.
استاد منذر حکیم افزود: بنابراین در مقدمه سعی کردیم دورنمایی از شخصیت علمی شهید صدر را در چند بخش بیان کنیم و با آشنایی از شخصیت علمی، فکری، معنوی و تربیتی ایشان به پنج قلمروِ مهم که ساختار این کتاب را تشکیل میدهد بپردازیم.
روششناسی نظریه و نظام اجتماعی، مبانی این نظریه و نظام اجتماعی، نظریه اجتماعی اسلام در قرآن از نگاه شهید صدر و با کلمات شهید صدر و چهارم کلاننظام اجتماعی از نگاه شهید صدر براساس قرآن و بخش پنجم بررسی خردهنظامهای اجتماعی عناوین این پنج فصل را شامل میشد که آیتالله حکیم در اینباره گفت: طرز فکر و ایدههای شهید صدر و روشمندی آن را در بررسی مباحث قرآنی بهطور خاص و علمی بهطور عام در این کتاب نشان دادهایم.
نویسندۀ کتاب مجتمعنا (جامعه ما) با اشاره به مخاطبان این کتاب، عنوان کرد: این کتاب کاربردهای فراوان دارد و فقط برای رشته جامعهشناسی نیست. علوم تربیتی، حقوق و بحثهای دیگری که در زمینه انقلاب و تمدن اسلامی لازم است در این مباحث گنجانده شده و به همین خاطر این کتاب کاربردهای فراوانی خواهد داشت و برای عموم افراد جامعه و خصوصا فرهیختگان دانشگاهها، حوزه و رسانهها از جمله صداوسیما که در کشور فرهنگسازی میکنند کاربرد دارد.
منذر حکیم، شهید صدر را مبدع یک کار علمی بسیار دقیق و مهم عنوان کرد و ادامه داد: شاگردان شهید صدر سعی کردند گامهای ایشان را تکمیل کنند که در نهایت یکی از کتابهای قابلتوجه، «جامعۀ انسانی از نگاه قرآن» بود که توسط شاگرد وی، شهید آیت سید محمدباقر حکیم چاپ شده است. یک کار تکمیلی شهید حکیم انجام داد که مجموعه مقالاتی که در مجمع جهانی اهلبیت در رسالهالثقلین در بیست مقاله یا بیشتر چاپ شد که این دو جلد کتاب در یک کتاب مطرح شد که خردهنظامهایی که مدنظر شهید صدر بوده است طراحی شده وآیات و روایات مربوطه فراهم شده است.
نویسنده کتاب مجتمعنا ابراز کرد: البته این دو جلد کتاب ظرفیت تکمیل شدن را دارد تا یک دورۀ ده جلدی در مجموعه خردهنظامهای اسلامی یعنی نظام سیاسی، اداری، تربیتی، آموزشی، اقتصادی، دفاعی، حقوقی، قضایی و جزایی قابل مطرح شدن است و میطلبد مراکز علمی و حوزهها و دانشگاهها و مؤسسات علمی به این خلئی که مورد نیاز ما در گام دوم انقلاب است بپردازند.
وی با بیان اینکه جریانسازی علمی و فرهنگی تحولآفرین در این کشور نیاز داریم که در حال شکلگیری است، عنوان کرد: این کتاب میتواند نشاندهنده عناصر اقتدار این فکر و ایدههای قرآنی ما با تأکید بر روشمندی و پژوهشمحوری و عمق و اصالت همهجانبهنگری و انسان سازی بودن میراث علمی شهید صد ر و متمایز بودن نسبت به معاصران باشد. امیدواریم با تدوین مجدانه کلاننظامهای اجتماعی و خردهنظامهای اجتماعیِ مورد نیاز با متد و عمق همهجانبهنگریِ شهید صدر به این امر مهم دست یابیم.
بنابر گزارش روابط عمومی انتشارات سروش؛ استاد سید منذر حکیم در پایان گفت: به امید دیدار طلوع خورشید عدالت دولت مهدوی انشاءالله که یکی از آرزوها و امیدهای شهید در کتاب مجتمعنا (جامعه ما) بهعنوان قلهای در اسلام است. شهید صدر درواقع برای رسیدن به این قله در حقیقت این مسیر طولانی را طی کرده و با شهادت خود آن را اثبات نمود و آمادگی خود برای رسیدن به این قله را با جان و قلم خود تأیید کرد.
برای خرید آنلاین کتاب اینجا را کلیک کنید