مجتهدی که می‌خواستند متهم‌اش کنند اما 40 سال بعد شناخته شد

مجتهدی که می‌خواستند متهم‌اش کنند اما ۴۰ سال بعد شناخته شد

۲۶ سال از درگذشت استاد صفایی می‌گذرد فردی که در دهه ۶۰ مورد اتهام‌های مختلفی قرار گرفت. مجتهدی که هنرمندها و فیلم‌سازان بسیاری دورش بودند.

شبکه اجنهاد: امروز سالگرد درگذشت استاد علی صفائی حائری است؛ فردی که به گمان برخی، مرگش که بر اثر تصادف در جاده‌های منتهی به مشهد رخ داد مشکوک بوده است.

آقای صفایی، که با نام مستعار «عین صاد» شناخته می‌شد، از دهه‌ پنجاه شمسی نوشتن درباره‌ تربیت انسان را آغاز کرد؛ چرا که دغدغه‌اش انسان بود. اما در ابتدای دهه‌ ۶۰، حواشی زیادی پیرامون او شکل گرفت؛ به‌گونه‌ای که برخی افراد به دلیل نزدیکی به او، از کارهایشان منع شدند.

البته در همان دوران بسیاری از فیلم سازان اجتماعی با وی مراوده داشتند همانند محمدمهدی عسگرپور، علیرضا داودنژاد، رسول ملاقلی‌پور، علیرضا میرکریمی و ….

در بخشی از مستند «برای پس از مرگم» که برای استاد صفایی ساخته شده است نقل می‌شود که آیت‌الله مصباح یزدی به حجت الاسلام سیدعباس لاجوردی که اکنون مدیر مؤسسه‌ لیله‌القدر است گفته بود: «اگر صفایی باشد، خیلی‌ها نباید باشند.»

شاید همین چند جمله در همان سال‌ها باعث شد که او را به جلسه‌ جامعه‌ مدرسین ببرند تا درخصوص اعتقاداتش مورد بازخواست قرار گیرد و حتی پرونده‌ای برایش در وزارت اطلاعات تشکیل شود.

با این حال، امروز و پس از گذشت بیش از ۴۰ سال، علی صفایی یکی از محبوب‌ترین چهره‌ها در میان نسل جوان است؛ نسلی که به مبانی آثار او توجه ویژه دارد. طی چند سال گذشته، کتاب‌هایش در نمایشگاه کتاب تهران جزء پرفروش‌ترین‌ها بوده‌اند.

بیژن بیرنگ، کارگردان و تهیه‌کننده، درباره‌ی صفایی گفته است که «او ردپا دارد».

«دنیا بد نیست، دنیا کم است»، «کفر متحرک به اسلام می‌‏رسد، اما اسلام راکد، پدر بزرگِ کفر است.» جملاتی است که بسیار دیده‌ایم و خوانده‌ایم، اما کم‌تر با صاحب این جملات آشنایی داریم.

عین ـ صاد  شیخ علی صفایی حائری معروف به «عین ـ صاد» فرزند شیخ عباس صفائی حائری در دهه ۵۰ زمانی که ۲۰ سال هم نداشت سلسله مقالاتی را با عنوان «مسؤولیت سازندگی» در مجله «نسل نو» آن سال‌ها با امضاء عین ـ صاد منتشر می‌کرد که ‌سال‌ها بعد در قالب کتاب در اختیار مخاطبان قرار گرفت. استاد صفایی اساس تفکرش را در کتاب ذکر شده بیان کرد.

این کتاب را می‌توان به عنوان یک منظومه تربیتی نگاه کرد. در نگاه صفایی تربیت اساس دین است و نظامات دیگر دین را براساس تربیت تشریح می‌کند.  در این کتاب، «تربیت و سازندگی» را نخستین نیاز انسان و زیربنای حرکت او می‌داند: «مرادم از تربیت، از آهن، ماشین ساختن است، و از بشر، «آدم» آفریدن! آدم، کسی است که بر تمام استعدادهایش مدیریت و رهبری دارد و به آن‏ها جهت می‌دهد. مرادم از انسان رشد یافته، موجودی است که از سطح «غریزه» بالا آمده و در حدّ «وظیفه» و «انتخاب» زندگی می‌کند.»

 

توضیحات شیخ حسین انصاریان درباره مرحوم صفایی  مجتهدی که در کوچه‌ها فوتبالیست بود. آیت‌الله صفایی حائری در حالی که یک مجتهد بود و دروس سطوح عالی حوزه را تدریس می‌کرد، در همان حال در کوچه با جوانان و نوجوانان فوتبال بازی می‌کرد. این قضیه برای دهه ۱۳۶۰ است.

حتی الان هم خیلی عادی نیست که یک مجتهد با بچه‌ها فوتبال بازی کند، اما وی هر هفته با نوجوان‌ها و جوان‌ها فوتبال بازی می‌کرد. آیت‌الله محی الدین حائری شیرازی بعد از اینکه کتاب غدیر صفایی را می‌خواند درباره وی اینطور می‌گوید: «من وقتی کتاب غدیر آقای صفایی را خواندم، در حاشیه آن نوشتم: «قدر این نویسنده، شناخته نشده است. او محتوای شهید مطهری را دارد و روش بیان شریعتی را.»

 حرف‌های زیادی پشتش بود اما…  البته زمانی که اتهام‌های فراوانی مبنی بر همراه نبودن با انقلاب به وی وارد می‌شد (سال‌های ۶۴ و ۶۵)، نهضت آزادی تصور کرده بود که وی طعمه‌ خوبی برای بهره‌برداری است. به همین منظور نامه‌ای به امضاء مهندس بازرگان و هاشم صباغیان در انتقاد از امام (ره)، نظام، جنگ و … با مضمون صلح ایران و عراق، از طریق عبدالعلی بازرگان، پسر مهندس بازرگان برای وی فرستادند؛ نامه‌ای که برای بسیاری فرستاده بودند.

مرحوم صفایی در پاسخی بسیار محکم و قوی، دلایل نهضت آزادی را در ضدیت با نظام مورد نقد قرار داده و به آن‌ها توصیه کرد که آب در آسیاب دشمن نریزند و بی‌جهت دفاع از نظام در برابر عراق را مورد خدشه قرار ندهند.

صفایی به هنر علاقه‌مند بود و برخی از هنرمندان سینما و شاعران چون میررضا کریمی، نادر طالب‌زاده، رسول ملاقلی‌پور و… با او ارتباط داشتند. البته طالب‌زاده درباره صفایی می‌گوید: «آقای صفایی یک حالتی داشتند که مشخص بود بلد هستند با هر تیپی برخورد متناسب با او را داشته باشند.  این حالت دعوت در ایشان خیلی قوی بود.

برخی افراد خصوصیتی دارند که دعوت به حق در آن‌ها خیلی قوی است و معمولاً این افراد هستند که موفق می شوند آدم‌ها را متحول کنند و به اندیشه بیاورند. یعنی کسی بود که به راحتی می‌توانست مسیحی را مسلمان کند. یک سلوک ویژه خاص خود هم داشت می‌توانست با هر شخص کنار بیاید در عین حالی که آن حالت روحانیت خود را هم کاملاً حفظ کند جالب‌تر این که هنرمند بود و اهل شعر و شاعری و مهم‌تر از آن هنر فهم بود.»

شیخ علی صفایی صاحب فکر است.  صراط، رشد و … آثاری از صفایی است که به تفسیر برخی از سوره‌ها پرداخته است. البته رهبر انقلاب نیز در گفت‌وگویی وی را با علامه طباطبایی هم راه می‌دانند و می‌گویند که «این مرد مثل علامه طباطبایی خودش صاحب فکر است».

مستندی هم درخصوص این عالم و اندیشمند تربیتی ساخته شده است که می‌توانید اینجا مشاهده کنید این اثر برای «پس از مرگم» نام دارد که عبدالرضا نعمت‌اللهی ساخته است.

نویسنده: محمدرضا اسماعیلی- فارس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics