قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / مخالف نفرستادن بچه‌ها به مدارس کلاسیک هستم/ مدارس مسجدمحور و خصوصی، فایده‌ای ندارد/ متدینین و علما، از رشته معارف اسلامی خبر ندارند!
مخالف نفرستادن بچه‌ها به مدارس کلاسیک هستم/ مدارس مسجدمحور و خصوصی، فایده‌ای ندارد/ متدینین و علما، از رشته معارف اسلامی خبر ندارند!

معاون آموزش موسسه مدارس صدرا در گفتگوی اختصاصی با اجتهاد:

مخالف نفرستادن بچه‌ها به مدارس کلاسیک هستم/ مدارس مسجدمحور و خصوصی، فایده‌ای ندارد/ متدینین و علما، از رشته معارف اسلامی خبر ندارند!

با این عمل که بچه‌های خود را به مدارس کلاسیک نفرستیم، یا تدریس‌های خصوصی راه بیندازیم و یا مدرسه‌های چندنفره ایجاد کنیم مخالف هستم. اما این مخالفت من دلیل بر این نیست که ضعفی در مدارس ما وجود ندارد و این را کاملاً قبول دارم که مدارس، ضعف و مشکلاتی دارند.

اختصاصی شبکه اجتهاد: حجت‌الاسلام محمدرضا خسروی از سال ۸۷- ۸۸ کار دانش‌آموزی را با مجموعه مدارس رستگاران به صورت جدی در زاهدان آغاز کرد، در سال اول روحانی مستقر در مدرسه ابتدایی بود و بعد از آن مسئول مجتمع زابل را بر عهده گرفت، در ادامه به مدت ۴ سال کانون نخبگان شهر ری تهران را تأسیس کرد و سپس در مجتمع سیدالشهدا یزد زیر نظر جامع تعلیمات اسلامی به مدت پنج فعالیت کرد وی هم‌اکنون معاون آموزش موسسه مدارس صدرا است. به مناسبت ۷ دی ماه، روز سوادآموزی، با او در رابطه با مدارس جدیدی که توسط مذهبی‌ها راه‌اندازی شده و همچنین رابطه قشر متدین و مذهبی با مدرسه رفتن کودکان گفتگو کردیم.

اجتهاد: آیا ثبت‌نام فرزندان در مدارس برای آموزش دروس کلاسیک واجب است یا خیر؟

خسروی: با توجه به اینکه دین ما طلب علم را واجب می‌داند همچنین از حقوق فرزند بر والدین این است که یادگیری او را فراهم کنند، اصل علم‌آموزی و فرستادن فرزندان دنبال علم شاید لازم باشد، اما اینکه بخواهیم بگوییم حتماً از کانال تحصیلات کلاسیک این صورت بگیرد نمی‌تواند گفت واجب است اما یقیناً رجحان دارد.

اجتهاد: برخی از مقدسین از ثبت‌نام فرزندان خود در مدارس امتناع می‌کنند و دلیل آن را فضای آلوده اخلاقی مدارس می‌انگارند، نظر شما چیست؟

خسروی: شاید زمانی که در کشور حکومت اسلامی حکم‌فرما نبود این رفتار و امتناع درست بود اما اکنون که حکومت به اسم اسلام است متدینین ما باید به وسط میدان بیایند و نقدهایی که در سیستم آموزش می‌بینند را برطرف کنند، نه اینکه صورت مسئله را با نفرستادن فرزندان خود به مدارس پاک کنند. اگر شما فرزند خود را به مدرسه نفرستادی بچه‌های دیگر جامعه‌ای که خانواده‌هایشان این امکان برایشان فراهم نیست که بچه‌های خود را به صورت خصوصی آموزش علم دهند چه باید بکنند؟

با این عمل که بچه‌های خود را به مدارس کلاسیک نفرستیم یا تدریس‌های خصوصی راه بیندازیم و یا مدرسه‌های چندنفره ایجاد کنیم مخالف هستم. اما این مخالفت من دلیل بر این نیست که ضعفی در مدارس ما وجود ندارد و این را کاملاً قبول دارم که مدارس ضعف و مشکلاتی دارند. بلکه نکته مهم‌تری که در اینجا به وجود می‌آید این است که اکنون فرزند خود را به دلیل فضای آلوده اخلاقی به مدرسه نفرستادیم و او را برای جامعه واقعی آماده نکردیم، این فرزند وقتی بزرگ‌تر شود آمادگی رویارویی با برخی از معضلات و مشکلات را نخواهد داشت و خود به خود دوران تحریف و دوران به خطا رفتن فرزند به عقب می‌افتد که این به عقب افتادن، ضربات سهمگین‌تری می‌زند. شاید اگر بچه در کودکی اشتباهی کند و تجربه یک اشتباه را داشته باشد جلوی اشتباهات بزرگ‌سالی را بگیرد. بنابراین ما با این کار فهم این تجربه را برای فرزندان خود از بین می‌بریم.

اجتهاد: با توجه به نیازهای جامعه امروز آیا می‌توان گفت سوادآموزی واجب شرعی است یا خبر؟

خسروی: سوادآموزی که همان علم ناطق باشد یقیناً واجب است. ربطی هم به جامعه الآن ما ندارد. چون امر دین است، پیامبر گرامی اسلام (ص) می‌فرمایند: طَلَبُ اَلْعِلْمِ فَرِیضَهٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَهٍ أَلاَ وَ إِنَّ اَللَّهَ یُحِبُّ بُغَاهَ اَلْعِلْمِ؛ آموختن علم و دانش بر هر مرد و زن مسلمان واجب است، بدانید که خداوند دانشجویان را دوست دارد” لذا یقیناً طلب علم حال مراد از علم چه علمی است به یقین علم کلاسیک لزوماً نیست. شاید آنچه که باعث درک و فهم بیشتر شود و آنچه که باعث فهم دقیق‌تر دستوران خداوند شود، مراد باشد لذا این واجب است و لازمه آن خواندن اولیات ، حروف، ادبیات، ابتداییات است و از این باب واجب است.

با این عمل که بچه‌های خود را به مدارس کلاسیک نفرستیم، یا تدریس‌های خصوصی راه بیندازیم و یا مدرسه‌های چندنفره ایجاد کنیم مخالف هستم. اما این مخالفت من دلیل بر این نیست که ضعفی در مدارس ما وجود ندارد و این را کاملاً قبول دارم که مدارس، ضعف و مشکلاتی دارند.معمولاً در مدارس وقتی از تحصیل علم صحبت به میان می‌آید، یک سری علوم دیکته شده‌ای که الآن در سیستم آموزشی ما وجود دارد به نظر می‌آید در حالی که ما این علوم را لزوماً نمی‌گوییم واجب است. پس اگر کسی نتواند در درس موفق شود و یا ترک تحصیل کرد نمی‌توانیم بگوییم ترک واجب کرده است، اصل علم نافع باعث می‌شود من ارتباطم با خدا دقیق‌تر، عمیق‌تر شود. گاهی از این تعبیر ما این‌گونه برداشت می‌کنند که منظور ما فقط علوم دینی است؛ گاهی شخصی که علوم تجربی می‌خواند به این دید نگاه می‌کند که من دارم قوانینی را که خداوند در عالم حاکم کرده است را کشف می‌کنم لذا ما این علم را علم نافع می‌دانیم. یعنی هر چیزی که باعث قرب به خداوند و شناخت ما نسبت به خداوند دقیق‌تر و عمیق‌تر شود و در نتیجه بندگی ما عمیق‌تر و دقیق‌تر شود این بر هر مسلمانی لازم است.

اجتهاد: مدارس مذهبی که توسط طلاب به خصوص در سال‌های اخیر و به تازگی به صورت مسجد محور راه‌اندازی شده است را چطور ارزیابی می‌کنید؟

خسروی: با هر ساختاری که ذیل ساختار نظام اسلامی بیاید موافق هستم، اما بر هر ساختاری که تک‌روی باشد مخالف هستم. امروز که حکومت به نام اسلام است و رهبری آن را یک فقیه عادل بر عهده دارد اگر ضعفی را می‌بینیم باید همین ساختار را اصلاح کنیم نه اینکه بیاییم جزیره جزیره کنیم. یک عده دنبال این هستند که سیستم آموزش‌وپرورش را جزیره‌ای کنند.

اگر ما انواع و اقسام مدل‌های آموزشی مختلفی را ایجاد کنیم، بهترین متخصصین و دلسوزترین مسئولین تربیتی را مشغول این سیستم‌های مختلف کنیم نهایتاً ۱۰ تا ۱۵ درصد از ظرفیت دانش‌آموز کشور را پاسخ‌گو هستند یعنی ۸۵ تا ۹۰ درصد نمی‌توانند پاسخگو باشند و به عبارتی ما یک ده کوچک آبادی درست می‌کنیم و بقیه را به امید خود رها می‌کنیم.

اگر طلاب دغدغه‎مند ساختار مناسبی دارند، این ساختار را به گونه‌ای که قابل اجرا در تمامی مدارس باشد، در چرخه آموزش‌وپرورش بیاورند. من با خصوصی‌سازی‌های این شکلی حال چه به اسم مدارس مسجد محور، چه به اسم مدارس محیط‌زیست و یا مدارس غیرانتفاعی مخالف هستم. مدارس نظام جمهوری اسلامی باید به یک شکل استاندارد برسد و اگر کسی دغدغه‌ای دارد باید در همین قالب عمومی اصلاح کند. وظیفه ما امروز این نیست که صورت مسئله‌ای را پاک کنیم وظیفه ما امروز اصلاح است و اگر افراد متخصص توانستند این ساختار را وارد ساختار عمومی ‌کنند خیلی عالی است که به نظر هنوز موفق نشده‌اند.

ما تعداد بالایی مدارس مسجد محور داریم که اگرچه در اسم یکی هستند اما در عمل بسیار متفاوت هستند. به عنوان مثال یک مدرسه‌ای چون کنار مسجد بوده است و دو برنامه در مسجد برگزار کرده است به آن مدرسه، مسجدمحور می‌گویند؛ همچنین در برخی از مدارس کلاً ماهیت مدرسه فرق کرده است و همه این‌ها را اسمش را مسجدمحور گذاشته‌اند. لذا باید ساختار ما مطابق ساختار نظام جمهوری اسلامی باشد یعنی سیستم آموزش ما یکی و واحد باشد. اینکه هر کسی باب میل خود یک جزیره‌ای از این ساختار جدا کند به یقین اشتباه است.

در مدتی که در مدارس معارف اسلامی مشغول به فعالیت هستم، بیشتر در این زمینه کار کردم. این رشته از رشته‌های قدیمی آموزش‌وپرورش است ولی جالب است که این رشته میان بسیاری از دغدغه‌مندان هنوز شناخته نشده است. رشته علوم و معارف اسلامی، یکی از شاخه‌های رشته‌های نظری است اما بسیاری از بزرگان اطلاعی از این رشته ندارند و وقتی می‌گوییم رشته آمورش و پرورش را بگویید تنها می‌گویند ریاضی فیزیک، علوم تجربی و انسانی، در حالی که ما رشته معارف علوم انسانی هم داریم و تمام تلاش ما این است که توسط این رشته فضایی را برای افرادی که دغدغه دین دارند و می‌خواهند تحصیلات کلاسیک را ادامه دهند، فراهم کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics