ازآنجاکه همواره کالای مد شده، شیوههای رفتاری، هنجاری و ارزشهای خاصی در بین نوجوانان و جوانان ایجاد کرده و مد، عاملی برای انتقال هنجار و ارزشی از جامعهای به جامعه دیگر میشود، بررسی زمینهها و پیامدهای مدگرایی یکی از موضوعات مهم در جامعه ما محسوب میشود.
اختصاصی شبکه اجتهاد: مد، پدیدهای است خاصه جامعه انسانی که با مفهوم مدرنیسم ارتباط تنگاتنگی دارد. بهعبارتیدیگر، مد با مدرن شدن جوامع پدید آمده است؛ چراکه در اعصار گذشته، پدیدهای به نام مد و مدگرایی در بین مردم جایگاه محسوس امروزی خود را نداشته است، هرچند با نگاهی به تاریخ شاید بتوان این پدیده را در میان تمدنهای بزرگ دنیا مشاهده نمود.
در مورد خوب یابد بودن مد و مدگرایی، نظرات مختلفی بیان شده است. برخی این پدیده را خوب و برخی بد مطرح کردهاند. ولی آنچه حائز اهمیت است، بیان فواید و آثار مخرب این موضوع به شکل منطقی و درست برای نوجوانان و جوانان در حال رشد است تا آنها بافکر و ایدهای باز به سراغ این پدیده یعنی مد بروند. امروزه جوانان با گسترش وسایل ارتباطجمعی و فناوریهای جدید رایانهای، ارتباطات گستردهای با جوامع و فرهنگهای گوناگون یافتهاند و موقعیت آنها در شناخت فهم و ارزشها، باورها و انتخاب هنجارهای مطلوب پیچیدهتر و مشکلتر شده است و چهبسا زمینههای موجود، باعث شده برخی از جوانان به رفتارها و هنجارهای متضاد باارزشهای جامعه خویش رو آورند. اگر از اینهمه افرادی که عادت کردهاند رفتار و نوع و سبک لباسشان را طبق آخرین مدهای رایج تنظیم کنند، بپرسید که به چه علت این کار را کردهاند، یا مثلاً این آرم و کلمه روی لباس آنها چه کارکردی دارد، نمیتوان پاسخ قانعکنندهای شنید جز آنکه: «خب قشنگه!» «برای اینکه مده»! همه این را میپوشند و…!
این پاسخها اگرچه سطحی به نظر میرسند اما بنابه تحلیل روان شناسان نشاندهنده نوعی از تعلق گروهی، نوجویی، تنوعطلبی و گرایش جوانان به «امروزی شدن» است و کاملاً یک پدیده طبیعی و تا حدودی نابهنجار در جهت ارضای این نیازها محسوب میشود؛ اما ازآنجاکه همواره کالای مد شده، شیوههای رفتاری، هنجاری و ارزشهای خاصی در بین نوجوانان و جوانان رونق و شیوع میدهد و مد، عاملی برای انتقال هنجار و ارزشی از جامعهای به جامعه دیگر میشود، بررسی زمینهها و پیامدهای مدگرایی یکی از موضوعات مهم در جامعه ما محسوب میشود. با توجه به اهمیت این موضوع، با حجتالاسلام دکتر امین رضا عابدی نژاد، نویسنده و استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) قم، در رابطه با آثار مد و مدگرائی گفتگو کردیم.
اجتهاد: آیا مدگرایی ملازم با تجمل و حب دنیاست؟
عابدی نژاد: برای پاسخ به این سؤال باید نگاهی به ماهیت و مؤلفههای تشکیلدهنده مد بیندازیم. اگر ما مد را یک پذیرش اجتماعی و عمومی نسبت به یک الگوی نو بدانیم، درواقع بگوییم مدگرایی یک الگوی نوین مقبول هست، چون در قولهای مختلفی وجود دارد. در لباس، در نحوه آرایش، در نحوه سوگواری، نحوه عروسی و… ممکن است وجود داشته باشد، آن موقع میتوانیم بگوییم که اگر مد را به این معنا بگیریم، آنوقت مدگرایی، دیگر فقط بهعنوان مدگرایی غربی یا مدگرایی که متضمن معنای صرفی و سرمایهداری باشد نیست و مدگرایی یک معنای عامی پیدا میکند.
نکته دوم این است که اگر شما از این زاویه نگاه کنید هر نوع مدی متضمن یک نوع جهانبینی میشود، یعنی حامل یک سری از جهانبینیها و حامل یک سری از ارزشها میشود که ارزشهای آن، فلسفی، انسانشناختی، دینشناسی است و جهان شناختی است؛ یعنی تبعیت از هر مدی میشود تبعیت از یک سری تضمنی که این معانی در آن وجود دارد.
اگر اینجور فرض بگیرید، نمیتوانیم بهصورت مثبت بگوییم که هر مدگرایی، به معنی محبت به دنیاست. تجمل معنای درستی دارد؛ بنابراین، باید نوع مد را تعریف کنید. اصلاً چطور مدی است، ما تنوعی از مدها میتوانیم داشته باشیم، بنابراین پیروی از مد، لزوماً به معنی دنیاگرایی یا دنیاطلبی یا غربزدگی نیست.
اجتهاد: مدگرایی و توجه به برندها، چه آثار فرهنگی را در جامعه اسلامی به دنبال خواهد داشت؟
عابدی نژاد: شما در یک جامعه اسلامی و همچنین در یک تمدن اسلامی هم میتوانید مد خاص خودتان را داشته باشید؛ بنابراین اگر منظور از مدگرایی، مثلاً مدگرایی است که حامل جهانبینی و ارزشها و فرهنگ غربی است، طبیعتاً توجه به این نوع مدگرایی آن ارزشهای خاص خودش را به همراه دارد. ولی اگر مدگرایی باشد که ناشی از فرهنگ و جهانبینی خودشان باشد، در این صورت آن آثار منفی را به دنبال خود نخواهد داشت.
اجتهاد: برای مقابله با مدهای دیکته شده توسط تمدن غرب آیا باید به دنبال ایجاد مد اسلامی بود یا اساساً با مد و مدگرایی مخالفت نمود؟
عابدی نژاد: از توضیحی که عرض کردم جوابش مشخص شد و اینکه نباید دنبال مدگرایی بود و نباید مد غربی را پذیرفت. اگر یک جامعه پویا داشته باشید، یک جامعه متحرک داشته باشید، در آن صورت از درون خود، مد موردنیاز خودش را تولید میکند. اگر ما مدی که به اقتضای هویت جامعه خود است را ایجاد نکردیم، طبیعتاً مدهای وارداتی وارد جامعه میشود.
البته مسئله این نیست که ما مد ایجاد کنیم. مسئله این است که مد خودش ایجاد میشود؛ یعنی ما اگر یک جامعه زنده و با هویت فرهنگی ایجاد بکنیم، آن جامعه زنده و با هویت فرهنگی دار، خود مد متناسب با جایگاهش را تولید میکند. کار ما این نیست که مد درست بکنیم. کار ما این است که آن جامعه را درست کنیم؛ یعنی در این راستا، یک جامعهای با یک هویت مستقل باید تعریف محقق کرد. بعد از اینکه جامعهای با هویت تحقق پیدا کرد، آنوقت به دنبالش مد هم میآید. ما نباید بگوییم برای اینکه آن جامعه را محقق بکنیم، باید اول مدش را درست بکنیم. نه باید عوامل حیات آن جامعه را تشخیص بدهیم، آن جامعه را ایجاد بکنیم. آن جامعه را که ایجاد کردیم، به دنبالش مد متناسب با خودش را میآورد.
اجتهاد: تلاشهای صورت گرفته برای مقابله با مدگرایی در سالهای پس از انقلاب را چگونه ارزیابی میکنید؟
عابدی نژاد: اگر ما آن تلاشها را معطوف بدانیم به تحقق یک جامعه پویا، یک جامعه متحرک، این تلاشها فایده دارد و به دنبال خود، مد را ایجاد میکند؛ یعنی تمام لوازم را ایجاد میکند. ولی اگرنه، ما بگوییم میخواهیم نقطه شروعمان را درست کردن مد بگذاریم، اینجور تلاشها بهجایی نمیرسد؛ یعنی مثلاً انقلاب که پیروز شد، یک حرکت اجتماعی بود که این حرکت اجتماعی، طبیعتاً سبک لباس، سبک پوشش و سبک زندگی خودش را همراه خودش آورد. یا ما در صدر اسلام وقتی نگاه میکنیم، حتی نوع لباسی که مسلمانها میپوشیدند، متفاوت بود. نوع لباسشان، نوع عمامه بستنشان، نوع لباس احرام پوشیدنشان، متفاوت بود. بنابراین عمده این است که آن اتفاق بیفتد. یعنی یک جامعهای شما بتوانید درست بکنید که برخوردار از آن ویژگیها باشد. آن جامعه که ایجاد شد، مد را به دنبال خودش میآورد، یعنی آن سبک، نوع پوشش و سبک زندگی خاص خود را به دنبال خودش میآورد.
اینکه بگوییم تلاشی در این راستا صورت گرفته یا خیر، البته باید تلاش در این جهت صورت بگیرد که ما بتوانیم یک جامعهای با هویت فرهنگی مشخص و روبهرو تعریف بکنیم. هر وقت این جامعه را ما توانستیم محقق بکنیم، به دنبالش، این سبک زندگی و نوع مدی که مدنظر است، محقق خواهد شد..
منتها ما اگر بخواهیم در تاریخ انقلاب خودمان نگاه بکنیم ،بعد از انقلاب این مسئله را داشتیم، یعنی یک جامعهای با یک هویت مشخص که سبک زندگی خاص خودش را داشت، وهم چنین مد خودش را هم حتی توانست تولید بکند،تشکیل دادیم. منتها بعد از پایان جنگ و رحلت حضرت امام خمینی(ره)، بعضی از مدیران ما جامعه را از آن تکاملی که به دنبالش بود، به اشعارهای مختلف بازداشتند. در آن قسمتهایی که ما دچار ایستایی شدیم، زمینهای به وجود آمد که دوباره مدهای مهاجم وارد زندگی ما بشود، و الا اگر ما آن پویایی را حفظ میکردیم و با آن پویایی جلو میرفتیم، در خیلی از زمینهها میتوانستیم مد موردنیاز خودمان را هم به اقتضای زمان و مکان تولید کنیم. الآن فیالواقع به لحاظ قضیه مد، جامعه ما یکدست نیست. یعنی دچار یک تناقض درونی شده و المانهای متناقضی را ما در جامعه شاهد هستیم که منشأ آن، همان است که عرض کردیم. بهعبارتیدیگر، سمتوسوی حرکت جامعه ما در وضعیت فعلی یکدست نیست و لازم است تدبیری در این راستا اندیشیده شود.