شبکه اجتهاد: نیاز انسانها به مواهب طبیعی، اقتصاد و معیشت در زندگی مادی، امری ضروری است و دراین اصل کلی تفاوتی میان انسانها نیست. آنچه منشأ تفاوت در اخلاق اقتصادی انسانهاست، نوع رفتار آنان در کسب روزی و معیشت و درآمد و نیز چونگی بهره گیری و مصرف است. پیامبر اعظم (ص) در این دو عرصه چوپانی، تجارت و زراعت اشتغال داشتند و ضمن اینکه از جلب روزی از راههای معنوی نیز غافل نبودند، به وقت ضرورت قرض هم میکرد. اهتمام آن جناب بر حلال بودن درآمد قابل توجه است. در عرصه مصرف نیز قناعت و ساده زیستی، عدالت و احتیاط درمصرف بیت المال، پرهیز از اسراف و تبذیر و سرانجام انفاق در راه خدا از اصول قابل توجه در سیره اقتصادی، پیامبر اعظم (ص) است.
در اخلاق اقتصادی پیامبر اکرم (ص) اصولی به چشم میخورد که برای هر مسلمان طالب رفتار درست اقتصادی، درس آموز و شایسته پیروی است. هر چند رفتارهای اقتصادی پیامبر اکرم (ص) هم در حیات فردی و هم در حیات اجتماعی آن حضرت نمود داشته ومعیشت نیستند. از این رو اصول مربوط به اخلاق اقتصادی حضرت در بخش اخلاق فردی طرح میشود، هر چند بخشی از این اصول، مربوط به اخلاق اجتماعی است. این اصول را میتوان در دو بخش کلی درآمد و مصرف مطرح و بررسی کرد.
احتیاط به معنای عمل کردن به گونهای فراتر از مقتضای عدالت است. پیامبر اکرم (ص) در تقسیم بیت المال اصل «عدالت» را مبنای عمل قرار داد،اما در مصرف شخصی خویش بر اساس اصل «احتیاط» عمل میکرد. از جمله شواهد عملکرد حضرت بر مبنای عدالت، میتوان به جریان تقسیم غنایم جنگ چنین اشاره کرد، زیرا آن حضرت در تقسیم غنایم به دست آمده در این غزوه، به برخی از تازه مسلمانان سهم بیشتری را به منظور تالیف قلوب و تأمین مصالح، اختصاص داد و آنگاه که با اعتراض یکی از اصحاب روبه رو شد که گفت:ای محمد! عدالت پیشه کن!»، آنحضرت در پاسخ فرمود: ویحک فمن یعدل ان لم أعدل؟» وای بر تو، اگر من عدالت نورزم، دیگر چه کسی به عدالت رفتار خواهد کرد؟»
پیامبر اکرم (ص) در بهره مندی شخصی از بیت المال، احتیاط میکرد و از اطرافیان نیز توقع داشت این گونه عمل کنند. عملکرد محتاطانه آن حضرت درباره بیت المال به گونهای بود که جز به قدر نیاز یک ساله خویش آن هم از نوع غیر مرغوب آن بر نمیداشت و بخشی از آن را نیز انفاق میکرد تا آنجا که خود پیش از پایان سال نیازمند میشد. در تقسیم بیت المال به قدری حساس و محتاط بود که پیش از پایان روزی که مالی به دستش رسیده بود تمامی آن را تقسیم میکردند. با توجه به این روحیه محتاطانه آن حضرت، اطرافیان، بویژه گردن بندی که از سهم شوهرش از بیت المال تهیه شده بود و نیز آویخته شدن پردهای به خانه فاطمه (س) را نیز بر نمیتابید و اکراه آن حضرت، موجب شد فاطمه (س) نیز از سهم حلال و مشروع خویش از این مظاهر مادی چشم بپوشد.
مصرف درآمد در تأمین نیازهای خود و خانواده، طبق اصول فطری و نیز طبیعت بشری است، اما مصرف درآمد برای رفع نیاز مادی دیگران – آن هم نه با چشمداشت سود مادی و تنها برای تأمین رضای الهی – برآمده از روحی متعالی است که جز از رسول الهی، با کسانی که در مسیر او حرکت میکنند انتظار نمیرود. به گواه تاریخ، بخشی از درآمد مالی پیامبر اکرم (ص) برای تأمین نیازهای مادی دیگران مصرف میشد. اعم از انفاق به افراد فقیر و تنگدست با پرداخت بدهیها و دیون بدهکاران بی چیز.
حرص و رغبت آن حضرت در مسیر انفاق به حدی بود که گاه به مرز بی چیزی و تنگدستی خود آن بزرگوار میرسید که خداوند در قرآن برای تعدیل این روح متعالی، خطاب به آن حضرت فرمود: و دستت را به گردنت زنجیر مکن [از روی بخل] و بسیار [هم] گشاده دستی منما تا ملامت شده و حسرت زده بر جای مائی، از منظر این روایات، پیامبر اکرم (ص) با وجود منصب نبوت و رهبری، اهل کار و تلاش برای کسب درآمد حلال بود. ایشان در کنار راههای صادق به راههای معنوی، هم چون توکل،دعا، استغفار، توبه، امانت داری و ترک خیانت، دائم الوضو بودن و ازدواج، بی توجه نبود. در سیره اقتصادی آن حضرت، اصول ثباتی وجود داشت که از آنها عدول نمیکرد: اصولی هم چون اهتمام بر حلال بودن درآمد، قناعت و ساده زیستی در مصرف، عدالت و احتیاط در مصرف بیت المال، پرهیز از اسراف و تبذیر و انفاق در راه خدا، هنگامی که آن حضرت از فردی خوشش میآمد، ابتدا میپرسیدند، میفرمودند: زیرا مؤمن وقتی بیکار باشد دین خود را اسباب معیشت قرار میدهد».