استاد ابوالقاسم علیدوست در واکنشی تحلیلی به پیام رهبر معظم انقلاب پیرامون یکصدمین سالگرد تأسیس حوزه علمیه قم، با طرح سهگانهی جریانهای فقهی در حوزه، از غلبهی قرائتهای سطحی و تحجرگرایانه بر گفتمان اجتهادی انتقاد کرد و خواستار احیای عقلانیت، نشاط علمی و اجتهاد منضبط شد. او با تأکید بر ضرورت پیوند میان هویت فقه جواهری و مواجههی نو با مسائل معاصر، تصریح کرد که «حراست از فقه» با «رَمی و تیر و تبر و تشر و تبعید» محقق نمیشود، بلکه نیازمند بازآفرینی فضای گفتوگو و نوآوری در حوزه است.
به گزارش شبکه اجتهاد، استاد ابوالقاسم علیدوست امروز در پایان درس خارج فقه خود، دقایقی را به تبیین پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به همایش یکصدمین سالگشت بازتأسیس حوزهی علمیهی قم اختصاص داد که در ادامه گزارشی از آن ارائه میشود.
در پی انتشار پیام رهبر معظم انقلاب در هفته گذشته، فضای حوزهی علمیه و محافل فقهی کشور شاهد بحثها و واکنشهای گستردهای نسبت به دیدگاهها و تأکیدات این پیام بوده است. این سخنان با توجه به جامعیت و محتوای عمیق خود، مباحث متعددی را دربارهی نقش فقه، تحولات آن و چالشهای موجود در عرصهی فقهی مطرح کردهاند.
جمع میان اصالت فقه و نوگرایی در استنباط
در این پیام، همزمان با تأکید بر اهمیت حفظ اصالت فقه و اینکه «فقه باید فقه بماند»، به ضرورت تجدید رویارویی فقه با مسائل معاصر نیز اشاره شده است. رهبر معظم انقلاب در این پیام بر اصالت فقه و حفظ هویت فقهی شیعه تأکید کردهاند و در عین حال، خواهان تلاش مستمر برای بالندگی و نوآوری در این حوزه هستند.
در تحلیل این پیام باید گفت: فقه نباید به معنای توقف و جمود باشد، بلکه باید قادر باشد در برابر تحولات اجتماعی، سیاسی و حقوقی دنیا موضعگیریهای نوین و منسجم داشته باشد. در همین راستا، استفاده از عقل و مقاصد شرعی در استنباطات فقهی ضروری است.
سه جریان فقهی در حوزه علمیه
۱- جریان فقه روزنامهوار یا فقاهتنما
این جریان بیشتر در فضای غیرحوزوی رایج است و به تحلیلهای سطحی و بدون عمق فقهی میپردازد. این افراد نه به روایت توجه میکنند، نه به آیات، و نه به ضرورت فقه.
۲- جریان ضدّ تجدد
این جریان، آنتیتز جریان نخست است و به اشتباه فقه سنتی نامیده میشود. بهطور مطلق از هرگونه تجدید و استفاده از عقل و مقاصد شرعی سرباز میزند و همین امر، رمق را از فقه شیعه و تراث آن گرفته است. سخنانی مانند اینکه «عقل در نظام استنباط کارایی ندارد» یا «نباید از مقاصد شارع در استنباط و نصوص معین مقاصد استفاده کرد» را میتوان از مصادیق این تفکر دانست. اگر ما چنین تفکری داشته باشیم، به نظر شما میتوانیم با نظامهای حقوقی دنیا مقابله کنیم؟ ابتداییترین مسائل خود را نیز نمیتوانیم پاسخ دهیم.
۳- جریان منضبط
این جریان هم به هنجارهای فقهی احترام میگذارد و هم از نوآوری و نقد علمی استقبال میکند. ما باید با چنگ و دندان از هنجارهای فقهی دفاع کنیم؛ یعنی همان «فقه جواهری» که مرحوم امام فرمودند و به تعبیر رهبری، «فقه فقه بماند». ولی این به معنای توقف نیست؛ و اگر نظر جدیدی مطرح شد که فقه من آن را هضم نمیکند، نباید شروع به حمله و هجمه کنیم.
کاربست عقل، ضرورت امروز فقه شیعه
دیگر دوران تجمد گذشته است و ما باید از عقل در جای خودش استفاده کنیم. طلبهای با شما سخن میگوید که چند هزار ساعت روی این موضوع کار کرده است؛ لذا اگر قائل به صیانت از حوزه هستیم، باید از این تراث—چه روایتش، چه فقهش، چه شیوهی استدلالش—با چنگ و دندان دفاع کنیم. لکن حراست از این تراث، به قول رهبری، با رَمی و تیر و تبر و تشر و تبعید نیست، بلکه به ایجاد نشاط است؛ یعنی باید فضای علمی قم، فضای نشاط علمی باشد.
پرهیز از خشونت و تقویت کرسیهای علمی
اظهارنظرهای خشن و ناآدبانه، بهویژه در فضای داخلی حوزه، یکی از عوامل تضعیفکنندهی فرهنگ علمی و مناظرهی سالم فقهی است. تشکیل کرسیهای علمی و ایجاد فضای نشاط در حوزه، میتواند بهعنوان راهکاری برای توسعهی فقه با حفظ هویت آن مطرح شود.
مثلث «قرآن، سنت و عقل» بهعنوان بنیانهای اصلی استنباط فقهی است؛ اگر این سه وجود داشته باشد، نتیجهاش میشود شیخ طوسی، شیخ مفید، شهیدین، و مراجع معتبر و بزرگ امروز ما. اگر هر کدام از اینها نباشد یا کمرنگ شود، خطرناک است.
عمدهی مخاطب پیام مقام معظم رهبری، مسئولان هستند. آقای شورای عالی، آقای مدیریت، آقایان بزرگوار دیگر؛ باید فضای علمی حوزهی علمیه را بهگونهای که مدنظر رهبری است، شکل دهند./برگفته از مفتاح با اندکی ویرایش