شبکه اجتهاد: بسیاری از آنچه امروز تحت عنوان تبلیغات مذهبی اعم از سخنرانیهای مذهبی، نوحه خوانیها و مداحیها و ادبیات مذهبی تبلیغی به ویژه با گسترش شبکههای اجتماعی، اینترنت و ماهوارهها شاهد هستیم بیهیچ گفتگو تنها زمینه را برای گسترش خرافهپردازی و دوری از عقلانیت دینی و مدنی فراهم میکند. خوراک عمده آنها هم نقل احادیث بیپایه است و یا کرامات فلان عارف و بهمان عالم همراه با پردازشهای قصهگونه برای گرم کردن مجالس.
خیلی از این احادیث که در کتابهای غیر معتبر و گاه مجهول الهویه و ساختگی و بعضاً از ساختههای دو سه قرن اخیر نقل میشود درست وقتی مضامین آنها به فارسی ترجمه شوند معلوم میشود چه پایه خرافه پردازی را دامن میزنند. تا وقتی که این مطالب در کتابهای مهجورند خوب چندان مهم نیست. این قبیل روایات مذهبی مخصوص یک دین و مذهب خاص نیست.
در طول تاریخ از این قبیل مطالب تبلیغی برای تهییج افکار عمومی و مخاطبان تا بخواهید گفتهاند و نوشتهاند اما همین که اینها به زبان عامه پسند ترجمه و بعد با تعابیر قصصی و شعر سراییها پردازشهایی جدیدی پیدا کنند و صد جور تفسیر من عندی و حاشیهها و اضافات پیدا کنند (معمولاً تحت عنوان زبان حال و غیره) و بعد در انواع و اقسام شبکههای ماهوارهای و سایتهای اینترنتی پخش و تبلیغ شوند شما آنگاه میبینید چه اتفاقی میافتد.
جز این است که نهادینه کردن خرافه اندیشی است و عدم عقلانیت در فهم دینی و ترویج خصومتهای مذهبی و خشونتهای زبانی و رفتاری و کینه توزیهای مذهبی و صد البته بیزاری طیف وسیعی از جوانان تحصیلکرده از دین و مذهب و مناسک مذهبی؟ باری قبول دارم که در قدیم هم از این نوع تبلیغات مذهبی وجود داشت؛ از قصه پردازان و قصاص اولیه تا بسیاری از روضه خوانیهای دوره قاجار که از این آفات متأسفانه مأمون نبودهاند.
نگاهی باید انداخت به ادبیات دوره قاجار تا دید تا چه اندازه ادبیات مذهبی ما دچار انحطاط شده بود. بسیاری از “دگراندیشیها”و حتی مذهب سازیها هم واکنشی بود به همین رویکردها. مقداری از این عقاید غلو آمیز و بیپایه هم با رنگ و لعاب علمی مجال طرح مییافت، با چاشنی افکاری که ریشهاش به تفسیرهایی صوفیانه و عرفانی و صدرایی میرسید و همه گونه تأویل و استحسانات ذوقی را در تفسیر دین ممکن میکرد؛ همراه با نقل خواب و کرامات و مقامات عرفانی فلان عالم و بهمان عارف.
غلو پردازی هم که حد یقفی ندارد. همه چیز میتوان گفت و هر چیزی توجیهبردار است. در همین دوره قاجار ببینید چه کتابها که در شرح و تفسیر احادیثی بی پایه و جعل مسلّم غلات نصیری و باطنی نوشته نشد مملو از همین تفسیرهای من عندی و مبتنی بر برخی اصطلاحات صدرایی و محی الدینی و شیخی.
همه اینها به کنار؛ مشکل این است که همینک دنیا تغییر کرده و مخاطب امروز مخاطب دیروزی عصر ناصری نیست. نمیدانم اگر رفتار این چنینی این قبیل شبکههای ماهوارهای مذهبی بخواهد لا ینقطع و روز افزون ادامه پیدا کند چه بر سر قرائت عقلانی و عقلایی از دین که کسانی مانند شیخ مفید و شریف مرتضی و شیخ انصاری و آخوند خراسانی نمایندگان آن هستند خواهد آورد؟ متأسفانه این خرافه پردازیها که نمونههای بسیار مشعشع آن در یوتیوب و شبکههای اجتماعی دینگریزی مردم و به خصوص طبقات تحصیلکرده و جوان را هم به دنبال داشته و روزی نیست که با پرسشی درباره آنها روبرو نشویم علاوه بر آن احساسات و تعصبات کور مذهبی و عدم رواداری و جبهه بندیهای خودی و غیر خودی و اختلافات مذهبی ابد مدت را بیش از پیش دامن خواهد زد. بیاییم درک دینی خود را از دو حد افراط و تفریط خارج کنیم و اعتدال را در دین و مذهب پیش بگیریم.