بسیاری از آنچه ما بهعنوان تحقق عدالت قلمداد میکنیم با کلمه عدالت در اقتصاد اسلامی گفته نمیشود. چون همهچیز در این اقتصاد عدالت است. این اشتباه است که ما با یک نرمافزار در متون اسلامی کلمه عدالت را جستوجو کنیم و به نتایجی درباره نظر اسلام در زمینه عدالت برسیم. نمیتوانیم بر این اساس بگوییم فقهای اسلامی به عدالت نپرداختهاند.
به گزارش شبکه اجتهاد، همایش «عدالتخواهی و عدالتپژوهی» هفته گذشته با حضور اساتید و دانشجویان در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و به همت انجمن علوم اجتماعی اسلامی دانشگاه تهران برگزار شد. یکی از سخنرانان این همایش دکتر عادل پیغامی، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق (ع) بود که گزارشی از سخنرانی او را میخوانید.
پیغامی با بیان اینکه «عدالت» یک کلیدواژه در عرض سایر کلیدواژههای دیگر در علوم انسانی نیست، گفت: عدالت مفهوم ارتکازی و فطری است. حضرت علی(ع) میفرماید عدل یعنی گذاشتن هر چیز سر جای خودش. یا اینکه «اعطاء کل ذیحق حقه». اینها در واقع تعریف روشنی نیست. بنابراین نمیتوانیم بگوییم «اقتصاد اسلامی و عدالت». اقتصاد اسلامی و عدالت یکی هستند و نمیتوان آنها را از هم جدا کرد. اقتصاد غرب هم یعنی عدالت. چون عدالت فطری است. حتی کسی که خودکشی میکند تصور میکند که دارد چیزی را سر جای خودش قرار میدهد. ما باید صورتمساله عدالت را درست طرح کنیم.
او با اشاره به اینکه ۲۴تعریف از عدالت تاکنون گونهشناسی شده است، بیان کرد: هیچکدام از این تعریفها متعلق به تاریخ دانش نیستند بلکه همه در مرز دانشاند. چون اساساً عدالت از اندیشهورزی انسان قابل تفکیک نیست. جنبشهای اجتماعی هم، همگی داعیه عدالت داشتند.
پیغامی با بیان اینکه ما از عدالت واقعاً چیزی نمیدانیم، گفت: وقتی جاهل هستیم، هرگونه عدالتخواهی بهطور فراوان آسیبزاست. از اول که فکر میکنیم فقط ما عدالتخواه هستیم و دنیای کفر از عدالت هیچچیز نمیفهمد. در یکی از گزارشهای علمسنجی که انجمن اقتصاددانان آمریکا ارائه داد، گفته است که از سال ۱۹۹۵ تا سال ۲۰۰۵ ادبیات تولیدی علمی در حوزه عدالت ۷۰برابر شده است. انفجاری در عرصه عدالتپژوهی اتفاق افتاده است.
پیغامی تصریح کرد که من مخالف عدالتخواهی نیستم و ادامه داد: اینکه برویم جلوی فلان وزارتخانه یا مجلس و داد بزنیم اما وقتی روی صندلی دانشگاه نشستیم نباید داد بزنیم، باید فکر کنیم و ادبیات را بخوانیم.
او به عدالت در دو دنیای عینی و ذهنی اشاره کرد و گفت: اهالی علوم انسانی و اجتماعی باید دو مساله را درباره عدالت حل کنند؛ یکی واقعیت عدالت و دیگری منظر دید افراد را. نگاه مردم غیر از واقعیت است. جامعه ایران فقرش نسبت به اول انقلاب خیلی کمتر شده اما احساس فقر افزایش یافته است. عدالت هم همین است. در حوزه فرهنگی و آموزشی نسبت به فهم عدالت کار بسیار کمی شده است. وقتی در این عرصه کاری نمیشود گرایش فطری به عدالت در قالب جنبشها بیرون میزند و آسیبزا میشود.
پیغامی عدالت را به سه بخش تقسیم کرد؛ عدالت پیشینی، عدالت فرآیندی و عدالت پسینی. او افزود: بسیاری از آنچه ما بهعنوان تحقق عدالت قلمداد میکنیم با کلمه عدالت در اقتصاد اسلامی گفته نمیشود. چون همهچیز در این اقتصاد عدالت است. این اشتباه است که ما با یک نرمافزار در متون اسلامی کلمه عدالت را جستوجو کنیم و به نتایجی درباره نظر اسلام در زمینه عدالت برسیم. نمیتوانیم بر این اساس بگوییم فقهای اسلامی به عدالت نپرداختهاند.
او بیان کرد: ما در عدالت پیشینی بحثهای فراوانی داریم. اینکه مالکیت و ارث و… چه قواعدی دارد. انقلاب اسلامی ما عدالتخواه بوده و تئوری هم داشته است و ادامه حرکت انبیا بوده است. این در قانون اساسی خودش را نشان داده است. اما در عدالت فرآیندی و نسبت به مسائل جدید ضعف داشتهایم.
پیغامی به مساله فقر ادبیات در حوزه عدالت اشاره کرد و گفت: مثلاً مرحوم علامه جعفری در شرح نهجالبلاغه احتمالاً بحثی از عدالت کرده است اما ما آن را فراموش کردیم و آن را نمیخوانیم. در سطحی پایینتر، در کتابهای درسی چیزی از آن به دانشآموزان منتقل میشود و سواد عمومی میشود؟ ما در مسیر تحقق عدالت نیازمند معیار هستیم. آیا در اجرا شاخصی برای سنجش عدالت داریم؟ اگر تولید هم کنیم آیا مرکز آمار حاضر است دادههایش را جمعآوری کند؟ ما مثلاً در مورد نابرابری نزدیک به ۵۲شاخص در ادبیات علمی داریم. یکی از آنها ضریب جینی است. اگر مرکز آمار ما فقط ضریب جینی تولید کند، چگونه میتوانیم برای عدالت سیاستگذاری کنیم؟
او با بیان اینکه عدالت یک مقوله فرارشتهای است، گفت: به لحاظ روششناسی میتوانیم بگوییم عدالت را میتوان با فلان روش بهتر تحلیل کرد اما کلاً عدالت منحصر به یک رشته نیست. مثلاً عدالت آنجایی که فقط با روشهای اقتصادی و بهویژه اقتصاد نوکلاسیک سنجیده میشود بسیار تنگ و محدود است و عدالت کیفی را نمیتواند بسنجد اما نمیتوان یک رشته را جلودار رشتههای دیگر در عدالت دانست.
پیغامی گفت: ۲۰۰سال قبل از توماس آکویناس، شیخ طوسی در کتاب «الاقتصاد الهادی فی الارشاد الاذهان» یک صفحه درباره بحث «قیمت» صحبت میکند. هزار سال قبل از اینکه مارشال درباره نسبت عرضه و تقاضا و قیمت صحبت کند. تحلیل او درباره عدالت در همین یک صفحه مشخص است هر چند واژه عدالت را به کار نبرده باشد. الان به همه چیز واژه اسلام را هم میچسبانیم. درحالیکه اگر واقعیت خود شیء را بفهمیم و آنگونه که باید باشد، اسلام هم متضمنش میشود. همهجا تفکیک اسلام و غیر اسلام درست نیست.
او در پاسخ به این سؤال که اقتصاد اسلامی و انقلاب اسلامی چه راهکاری برای تحقق عدالت دارد، گفت: پیشفرض این سؤال این است که اقتصاد سرمایهداری یا اقتصاد سوسیالیستی شرق یک تئوری داشته است و انقلاب اسلامی ندارد. این پیشفرض غلط است. تشتتی که در تعریف عدالت بین انواع سوسیالیسم وجود داشته است اگر با آنچه در میان علمای اسلامی وجود داشته مقایسه کنید، بسیار زیادتر است. سرمایهداری هم یک تعریف درباره عدالت ندارد. این ویژگی علم است. البته یک جریان قدرت پیدا میکند یا رسانه به کمکش میآید.
پیغامی افزود: ما دقیق در انقلاب و اسلام تعریف داشتهایم. همین سیاستهای اقتصاد مقاومتی که ابلاغ شده است. در این سیاستها از سهمبندی عادلانه عوامل تولید سخن گفته شده است. تمام جلد دو اقتصاددان سهمبندی عادلانه عوامل تولید را بحث و نظامسازی کرده است و مدل داده است و قابل رقابت است. دانشجوی علوم اجتماعی و اقتصاد شهید صدر را نمیخواند. وقتی نخوانیم نیست. در عرصه اجرا هم به اندازه فهم اجرا میکنیم. نمیتوانیم بگوییم انقلاب اسلامی تعریف و معیار نداشته است. ما فهممان را بالا نبردیم که بتوانیم آن را اجرا کنیم. ما اصول اصلی را داریم.
او دغدغه عدالت و مساله عدالت را متفاوت دانست و گفت: جلسهای که الان برگزار شده است ناشی از دغدغه عدالت است اما این وقتی تبدیل به مساله میشود که مثلاً سازمان برنامه و بودجه با دانشگاه شما قرارداد ببندد و دورههای دکترا در این مسیر تعریف شود و خروجیها را بخرد و اجرا کند و نتیجهاش را بسنجد و ارائه کند و نظریه اصلاح شود. روند طبیعی علم همین است.