معاون پژوهشی مرکز تحقیقات طب اسلامی امام صادق(ع) با رد دیدگاه «نفی مطلق روایت طبی» اظهار داشت: کسانی بیان کردند که روایات طبی ضعیف السند است، اولاً باید بدانیم ضعف سند داشتن به معنای بیاعتبار بودن روایت طبی نیست و ضعف سند مترادف با جعلی بودن نیست، ضعف سند با عمل اصحاب و شهرتهای علمی جبران میشود.
به گزارش شبکه اجتهاد، نشست علمی «اعتبار سنجی احادیث طبی» با حضور حجتالاسلام والمسلمین سعید باقری، استاد حوزه و دانشگاه و دکتر غلامرضا نورمحمدی، معاون پژوهشی مرکز تحقیقات طب اسلامی امام صادق(ع) و دانشآموخته دوره خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم؛ از سوی مرکز مطالعات پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه بهصورت وبینار برگزار شد و اساتید مدعو به بیان احادیث و روایات مربوط در حوزه طب و فقه پرداختند. آنچه میخوانید بخشیهایی از مطالب ارائه شده از سوی اساتید میباشد.
استاد نورمحمدی: این پرسش مطرح است که ما چه تعداد احادیث طبی داریم؛ ادعاهایی از چندصد تا چندهزار روایت طبی مطرح میشود ولی باید مفهومشناسی دقیقی انجام شود تا بتوانیم دقیقتر اظهارنظر کنیم.
عمدتاً طب را مترادف با نسخه درمانی میدانند ولی امروزه طب و حوزه سلامت ۱۴ زیرمجموعه دارد و صرفاً بحث سلامت جسمی در آن مطرح نیست بلکه سلامت روانی، سلامت اجتماعی و سلامت معنوی هم اخیراً از سوی بهداشت جهانی مطرح شده است. ما سلامت جنسی، روحی و ابعاد دیگر را هم به این چند بعد افزودهایم؛ پس یکی از اشکالات این است که بیشتر، احادیث طبی را ناظر به سلامت جسمی میدانند و به همین دلیل با این نگاه ضیق نمیتوان خیلی از روایات را در زمره احادیث طبی آورد.
بیشترین حجم روایات طبی را علامه مجلسی در بحارالانوار آورده است؛ او ۴۱ باب را از باب ۵۰ تا ۹۰ به این روایات اختصاص داده و ۸۴۲ حدیث طبی را هم بیان کرده است؛ ما تعداد برای روایت مطرح نمیکنیم بلکه بر اساس مداخل معتقدیم که بیش از ۲۰ هزار مدخل داریم که مانند وسائل الشیعه روایات براساس نمایهسازی تقطیع شده است.
ما معتقدیم که نباید صرفاً سلامت جسمی را ملاک برای شناسایی روایات طبی قرار دهیم. طب در گذشته مانند فقه بسیط بود و بهتدریج توسعه یافته است کما اینکه فقه امروز قابل قیاس با فقه گذشته نیست و اگر بخواهیم مفهوم طب را بفهمیم باید به ۱۴ بعد آن توجه داشته باشیم؛ در این صورت تعداد احادیث طبی بسته به برداشت افراد از این ۱۴ زیرمجموعه دارد؛ مثلاً امروزه خودکشی جزء احادیث طبی قرار میگیرد ولی در گذشته نبود یا بسیاری از احادیث و آیات قرآن در حوزه آرامشبخشی و تسکین روان در حوزه طبی قرار میگیرد. بنده باور دارم با این تقسیمبندی چندهزار روایت طبی داریم.
اکنون نیز بیماری کرونا و استرس مطرح است، بسیاری از احادیث در حوزه آرامش بخشی و تسکین روانی جزو احادیث طب است. اگر بخواهیم مفهوم طب را بفهمیم باید بر اساس نوع فهم نویسنده و محقق تعداد احادیث را مطرح کنیم. طبقهبندی احادیث و روایات بستگی به محقق دارد، لذا باید با شناخت احادیث و روایات بهعنوان مبنای اول بر روی سلامت جسمی تمرکز کنیم و بعد نسخههای درمانی را تجویز نمائیم.
از اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم، راویان روایت طبی داریم؛ از زمان امامان باقر(ع) و صادق(ع) این راویان مطرح بودند. سؤالاتی در ذهن بعضیها مطرح شده است که آیا ما کسانی را داریم که معتقد باشند که هیچ روایت فقهی در روایت اهل سنت و شیعی وجود نداشته باشد؟ پاسخ به این سؤال منفی است از لحاظ منبعی در صحیح مسلم و بخاری مباحث فقهی وجود دارد. ما دیدگاهی که نفی مطلق کند و معتقد باشد که هیچ روایت طب نداریم را نفی میکنیم. در این زمینه مجموعه طبالنبویه از اهل سنت گزارش شده است؛ بنابراین بحث اصلی، اعتبارسنجی است و نه اصل وجود روایات طبی.
ما چهار دیدگاه درباره روایات داریم که شامل اخباریون، کاشف الغطا، معاصرین و سایر موارد میشود، مثلاً مرحوم کاشف الغطاء در بحث تربت حسینی(ع)، مطلبی آورده و آن اینکه روایاتی که در زمینه اخلاق، جسم و صحت و بیماری، خواص میوهها و … است جایز است که به این روایات اعتماد شود و عموم مردم به آن عمل کنند و نیازی به صحت متن و سند آن نیست مگر اینکه قرائن و امارات بر دروغ بودن آن اتیان شود. آیتالله جوادی آملی هم همین بحث را تا حدودی مطرح کرده و آورده که اصل بر حجیت است نه عدم آن ولی متأسفانه الآن اصل بر عدم حجیت گذاشته شده است. البته علامه طباطبایی دیدگاه مخالفی دارد و در اهل سنت خطیب بغدادی هم عدم حجیت روایات طبی را مطرح کرده است و عموماً این روایات را فاقد حجت میدانند.
اگر ما بحث سند و منبع را در عرض و طول هم بدانیم بعضیها، معتقد هستند اول صدور را اعتبار سنجی کنید و بعد وارد سایر مسائل شویم. کسانی هم بیان کردند که روایات طبی ضعیف السند است، اولاً باید بدانیم ضعف سند داشتن به معنای بیاعتبار بودن روایت طبی نیست و ضعف سند مترادف با جعلی بودن نیست، ضعف سند با عمل اصحاب و شهرتهای علمی جبران میشود.
برخیها طب را علم تجربی میدانند در حالی که طب علم تجربی محض نیست. اگر تعارض را مطرح میکنیم، باید حالتهای مختلف را تبیین کنیم اگر در یک جایی آموزه مربوط به طب حالت حقیقی نداشت و فرضیهای بود مرحله اول باید فرضیه مطرح شود، مرحله دوم نظریه و تئوری است و مرحله سوم مدل و مرحله چهارم قانون خواهد شد.
وقتی تعارض گزاره دینی و طب را مطرح میکنیم، باید هر دو قطعی باشد، اکثر کسانی که صحبت میکنند و تأکید دارند در مرحله اثبات وجود ندارد در مرحله بعدی اگر یک گزاره قطعی و دیگر ظنی داشته باشیم، اعتبار را میسنجیم. اگر هر دو گزاره از لحاظ اعتبار کمتر از ظنی باشد و آن طرف هم یک گزاره فرضی و تئوری باشد اولویت دارد.
بعضی از گزارههای سلامت و طبی در دایره زمان و مکان نمیگنجد؛ هرکس با هر طرز تفکری است، بعضی از مسائل دینی را مانند مسواک زدن و وضو گرفتن میپذیرد. در بحث مربوط به بیماری کرونا، شستن دست را بهعنوان یک راهکار داشتهایم. کسی که معتقد به امر واجب و مستحب باشد، تعداد شستشوی دستانش بیشتر از افرادی است که معتقد نیستند.
در نگاهی عمیق به احادیث نبوی و ائمه اطهار(ع) درمییابیم که دین مبین اسلام، آموزههای فراوانی درباره انسان و زیست جسمی و روانی وی ارائه نموده است؛ بهگونهای که محدثان و ناقلان حدیث را بر آن داشت که به تألیفاتی مستقل با عنوان «کتاب الطب» و مباحث مربوط به آن بپردازند. اولین کتاب طب شیعی، مربوط به قرن دوم است؛ آنچه در بین علمای شیعه بهعنوان اولین کتاب مستقل در زمینه طب مشهور گشته است، رساله ذهبیه امام رضا(ع) میباشد. ۳۸ کتاب بهعنوان منابع اولیه طب است که بعضی از اندیشمندان به آن پرداختهاند.
آموزههای روایی در حوزه طب باید جمعآوری شود. این آموزهها را ناگزیر هستیم در قالب جامع ارائه کنیم تا هم اهداف و اصول مبانی و قلمرو سلامت را بیان کنیم. اگر آموزههای دینی در بحث تغذیه را مطرح کنیم، باید نظامهای سلامت یا بدون اتصال به منبع وحی و توحیدی و یا با اتصال به منابع توحیدی طراحی شوند که شامل نظامهای سکولاری و الهی است و ما در منابع دینی مباحث سلامت را در نظام وحیانی و الهی میدانیم.
استاد سعید باقری: استناد به مطلق روایات اعم از طبی متوقف بر سه مرحله است؛ اثبات صدور، جهت صدور و دلالت صدور؛ اعتبارسنجی مربوط به مقام اول یعنی صدور است. اعتبارسنجی فرایندی است که به صدور روایت از معصوم(ع) میپردازد که دو مبنای عمده داریم. یکی متقدمین مثل کلینی و طوسی و صدوق و … است که قرینهمحور هستند و دیگری متأخرین که ملاک آنها، سلسله سند است. روایات طبی هم بسته به این دو مبنا میتواند تعداد متفاوتی داشته باشد و حتی اعتبار حدیثی که ممکن است در نگاه متقدمان معتبر باشد در نگاه متأخران نامعتبر تلقی شود.
وقتی وارد دریای احادیث میشویم، چالشهای بسیاری را میبینیم، روایاتی که اصلاً ترجمه نشدهاند و مهمل هستند یا خیلی از این روایات تضعیف میشوند و بسیاری از این روایات را بر اساس سند شناسی باید کنار بگذاریم.
مبنای درست و واقع و حقیقی در اعتبار سنجی احادیث طب همان قرینه محوری و متقدمین است، باید به صدور احادیث در این مرحله برسیم و ادامه مراحل را پشت سر بگذاریم. قرائنی که در اعتبار سنجی احادیث طب مؤثر است شامل: قرائن علوم حدیثی، متنی، منبعی، سندی، جامعنگری و تجربی میشود.
قرائن متنی روح روایات است و یکی از بهترین قرائن برای اثبات صدور روایت به معصوم است و یکی از ملاکها، مطابقت با قرآن کریم و تاریخ است و وقتی متن از لحاظ مضمون بالا و والا باشد، مشخص میشود که از امام معصوم(ع) است بهعنوان مثال بعضی از فرازهای نهجالبلاغه از لحاظ متن والاست که مشخص است از غیر معصوم صادر نمیشود.
بعد از رحلت پیامبر(ص) یک خفقان علمی تا زمان معاویه ایجاد شد، در این مدت کتابت ممنوعیت شده بود و بحث تقیه در زمان امام باقر(ع) اوج گرفت. اصحاب خودشان را به کتابت حدیث و دقت در تأمل حدیث تأکید میکردند و این شیوه اصحاب شده بود که از معصومان یاد گرفته بودند. شواهد و گزارشها، نشان از تأکید اصحاب بر روی دقت حدیث است و شیعیان و امامیه منبع محور و کتاب محور بودند، سخنان شیخ بهایی و حر عاملی در این باره موجود است.
برای اینکه منبع و کتاب بخواهد بهعنوان قرینه صدور باشد، باید شهرت منبعی و کتابی داشته باشد. یکی از معیارهای دیگر که میتواند این منبع را قابل اعتماد کند، باید به معصومی عرضه شده باشد.
سند، مجموعه یا سلسله راویان را میگویند که به معصوم میرسد، سند از لحاظ رتبه بعد از متن و منبع قرار میگیرد و اگر قرینه سندی هم بود، باعث تشدید اعتبار میشود.