اختصاصی شبکه اجتهاد: حجتالاسلام والمسلمین محمد قائینی، استاد شناخته شده دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم، اگرچه در زمره سنتیان این حوزه به شمار میآید، اما تحقیقات وسیعی در حوزههای نوپدید فقهی دارد. وی که سابقه شاگردی بزگانی همچون آیات عظام خوئی، منتظری، وحید خراسانی و تبریزی را در کارنامه دارد، در گفتگوی اختصاصی با اجتهاد، به بررسی فقهی عزاداری امام حسین (ع) پرداخت و از تعارض آن با عناوینی همچون ایذاء مؤمن و هتک سخن گفت.
اجتهاد: در بعضی از مجالس عزاداری حسینی، صدای بلندگوها موجب آزار مردم است. ازطرفی، هم ایذاء مؤمنین حرام است و هم تعظیم شعائر، واجب. در تعارض بین این دو عنوان، چه باید کرد؟
قائینی: نسبت به تزاحم باید توجه داشت که اولاً باید بین دو تکلیف الزامی باشد. اگر بناست یک تکلیف الزامی باشد و تکلیف دیگر یک حکم غیر الزامی داشته باشد اصلاً تزاحم شکل نمیگیرد. بین واجب و مستحب هیچوقت تزاحم شکل نمیگیرد. قوام تزاحم به الزامی بودن دو تکلیف متزاحم است. منتها چیزی که هست این است که حرمت ایذاء اگرچه الزامی است اما آن ایذایی حرام است که بهقصد اذیت کسی کاری را انجام بدهند؛ اما اگر کاری را که اتفاق میافتد بهعنوان ایذاء اتفاق نمیافتد، منتها اشخاصی از برخی از کارها اذیت میشوند، اینطور نیست که این هم داخل در عنوان ایذاء حرام باشد. فرض کنید اگر من از خیابان رد بشوم به فلان آقا سلام نکنم اذیت میشود. این ایذاء جزء محرمات نیست. ایذاء این است که کاری به هدف اذیت دیگری شکل بگیرد. این مشروع نیست و در عزاداریهایی که اتفاق میافتد هیچوقت به این داعی شکل نمیگیرد و لذا اصلاً معلوم نیست عنوان حرام ازاینجهت بر آن منطبق باشد. منتها جدای ازاینجهت سزاوار است مؤمنین در عزاداریشان کاری نکنند که موجب تأثر و ناراحتی مردم و تأذی آنها بشود ولو حرمت هم نداشته باشد؛ مثلاً موجبی ندارد که صدای بلندگوها را در حدی بالا ببرند که منشأ اذیت مؤمنین بشود. صداهای بلند خیلی وقتها حتی برای خود عزادارها و کسانی که داخل مجالس عزاداری هم هستند منشأ اذیت است. باید یکجوری تنظیم بکنند که همسایهها اذیت نشوند و خود مستمعینی که داخل مجلس هستند، آنها هم زمینه اذیتشان فراهم نشود. این نسبت بهکلی بحث است.
اما نسبت به تعظیم شعار به هرگونهای هم که اتفاق بیفتد مطلوب است اینطور نیست و اگر اذیت کردن بنا باشد به وجه محرمی باشد این دیگر اصلاً تعظیم شعائر نیست؛ بلکه خودش یک هتکی نسبت به شعائر است. اصلا معنا ندارد انسان بهواسطه کار حرامی بخواهد تعظیم شعائر بکند؛ لذا آنجایی که حرمتی ندارد، تعظیم شعائر ممنوعیتی ندارد. لکن درعینحال ممکن است موجب اذیت دیگران بشود ولو به وجه ممنوع هم نباشد و لذا سزاوار نیست به گونهای عمل شود که موجب ایذاء دیگران باشد.
اجتهاد: از فرمایشاتتان استفاده میشود که شما ایذاء را فعل قصدی میدانید. درست است؟
قائینی: البته نه اینکه صدق ایذاء منوط بهقصد است. آن ایذائی که حرام است این است و الا هرگونه اذیت شدن شخص ولو اینکه کاری که ما کردیم بهقصد ایذاء نباشد، دلیلی بر ممنوعیتش وجود ندارد. آنچه از ایذاء حرام است آن فعلی است که به این داعی شکل بگیرد اما دلیلی بر ممنوعیت و حرمت هر اذیت شدنی وجود ندارد.
اجتهاد: اگر ما فرض کنیم کسانی که از صدای بلند بلندگوها ناراحت و اذیت میشوند بیایند و به سردستههای هیئات تذکر بدهند، در چنین فرضی تکلیف چیست؟
قائینی: اگر اذیت میشوند باید حتماً رعایت بشود چونکه ولو حرام هم نباشد، غرض از عزاداری و تعظیم شعائر یک غرضی است که باید برای حفظ آن غرض تلاش کرد و لذا اگرچه حرمتی از جهت ایذاء قائل نشدیم اما نباید زمینه اذیت شدن دیگران را فراهم کرد.
اجتهاد: بالأخره خود عزاداری مستحب است یا واجب است؟
قائینی: بهعنوان اولی، عزاداری یکی از مستحبات است، روایاتی که در این جهت ترغیب کرده بهعنوان یک عمل مطلوب و یک عمل مستحب و سنت مثل خیلی از مستحبات دیگر ترغیب کرده است؛ اما این عملی که فی حد نفسه مستحب است اگر جنبه شعاری پیدا بکند که الآن اینجوری شده، عملاً هم جزء شعار شده است، خلاصه از اعظم مستحبات است که باید موردتوجه قرار بگیرد.
اجتهاد: یعنی بازهم به حد وجوب نمیرسد؟
قائینی: نه صرف اینکه حتی شعار هم شده باشد، اینطور نیست که جزء واجبات محسوب بشود. مستحبات هم جزء شعار شیعه محسوب میشود.
اجتهاد: آیا اهمیت برگزاری عزای امام حسین علیه الصلاه و السلام، استحباب این امر را به وجوب کفایی نمیرساند؟ با توجه به اینکه مسئله عزاداری الآن در جامعه فعلی ما بهگونهای شده که با اصول عقاید مردم سروکار دارد؛ یعنی جوانی که میآید در عزاداری شرکت میکند، پای منبر شرکت میکند اصول عقایدش هم محکمتر میشود، آیا نمیتوانیم بگوییم این مسئله تقریباً وجوب کفایی پیدا میکند که یک عدهای پیدا بشوند و حتماً دستهجات عزاداری را راه بیندازند؟
قائینی: اینکه بحث معارف دینی و تعلیم معارف دینی و مسائل اعتقاد بهواسطه مجالس سید الشهداء اتفاق میافتد شکی نیست و اینکه این مسائل، مصداق واجب است آن منبری که اتفاق میافتد و معارفی که در ضمن این منابر به مردم تعلیم داده میشود مصداق قضیه تعلیم معارف حق است و ازجمله اعتقادات واجب است شکی نیست، ولی درعینحال آنکه در کنارش اتفاق میافتد از مسئله اقامه عزا و روضهخوانی و ذکر مصیبت، بالأخره یکی از مستحباتی است که ممکن است این مستحب در کنارش هم یک واجبی واقع بشود؛ این موجب نمیشود که عنوان مستحب از استحبابش خارج بشود. مثلاینکه فرض بکنید در کنار نماز واجب یک عمل مستحبی اتفاق بیفتد آن عمل مستحب از مستحب بودنش خارج نمیشود.
اجتهاد: نقلشده بود که شخصی یکی از هیئاتی که شبها بیرون میآمده است و اختلاط بین زن و مرد صورت میگیرد اصل هیئت را تعطیل کرده بود، آیا این کارها صحیح هست یا خیر؟ شما چه راهکاری پیشنهاد میدهید؟
قائینی: صرف اینکه در کنار یک عمل مستحب، یک عمل ناپسند اتفاق میافتد، آن عمل مستحب را زیر سؤال نمیبرد؛ یعنی باید جلوی آن اختلاط نامناسبش را گرفت. این از قبیل این است که ما بگوییم مثلا اصل نماز جماعت تعطیل بشود برای اینکه ممکن است در کنارش یک اختلاط نامناسبی هم اتفاق بیفتد. هر عمل مشروع و مطلوب بلکه واجبی ممکن است گاهی وقتها در کنارش یک عمل نامناسبی اتفاق بیفتد، موجب نمیشود که آن عمل مشروع و مطلوب تعطیل بشود. آنکه سزاوار است این است که آن امور جنبی نامناسب، جلوی آنها گرفته بشود و این هم با درایتی که در هر موردی بهتناسب همان مورد کسانی که متصدی هستند میتوانند یک کاری بکنند که نسبت به آن امور نامناسب جلوگیری بشود در عین اینکه آن عمل مطلوب و ازجمله عزاداری لطمه نبیند.
اجتهاد: توهین به عزاداری و شعائر حسینی در قالب جُک و لطیفه آیا حرام هست یا نه؟ و اینکه آیا توهین به مجالس اهلبیت علیهمالسلام سبب ارتداد هست یا خیر؟
قائینی: اگرچه خود عمل عزاداری مستحب اما شکی نیست که رعایت حرمت عزاداری جزء واجبات است. مثل بقیه احکام غیر الزامی که ولو فی حد نفسه عمل مستحب است اما هتک آن عمل جزء محرمات است. نماز جماعت جزء مستحبات است ولی تخفیف و بیاعتنایی و هتک آن جزء امور ممنوعه است. در این جهت تردیدی نیست؛ اما اینکه چنین عملی موجب ارتداد میشود یا نه منوط به این است که طرف با توجه به اینکه این امر یک امر نامشروعی است اگر به نحو استحلال و بهعنوان اینکه یک کار مشروعی را دارد انجام میدهد، اینجا ارتداد حاصل میشود و البته این اختصاصی به این مورد ندارد، هر حکم شرعی را که شخص با توجه به اینکه حکم شرعی است اگر در مقام انکارش بربیاید مرتد خواهد شد. خلاصه انکار حکم شریعت یکی از موجبات ارتداد و کفر است. ولی معمولا اینگونه اتفاق نمیافتد. فوقش این است که طرف اگر گاهی وقتها یک اهانتی هم بکند، گناهی کرده، نه بهعنوان اینکه یک کار حرامی را حلال دانسته و توهین کرده تا بگوییم مرتد شده است. فوقش این است که یک گناهی میکند و رعایت یکی از احکام را نمیکند و این فی حد نفسه موجب کفر نیست.
اجتهاد: ممکن است بعضیها نسبت به خود عزاداری توهینی نکنند، اما مثلا میآیند نذریهایی که برای وجود مقدس آقا سیدالشهداء علیه الصلاه و السلام انجام میگیرد را به باد مسخره میگیرند، یا نحوه توزیع نذریها را به باد مسخره میگیرند. اینها هم کار حرام مرتکب میشوند یا خیر؟
قائینی: اگر کسی توجه داشته باشد که این کاری که دارد میکند کار نامناسبی است بله چنین کاری حرام است ولی معهود نیست که کسی اصل این قضایا را بخواهد اهانت و بیحرمتی به این مسائل بکند. گاهی وقتها ممکن است بعضیها در کیفیتش اماواگر داشته باشند که اگر به این صورت نباشد بهتر است، یا بعضیها نحوه انجامشان متناسب نیست، آن بحث دیگر است و الا آنچه مربوط به قضیه اطعام در مجالس سیدالشهداء، حداقلش این است که یکی از مصادیق اطعام است که اطعام در شریعت مستحب است. منتها این مستحب علاوه بر مستحب بودن اطعامش، برای اقامه مجلس سیدالشهداء و برای رعایت این جهت و برای نوعی احترام بیشتر به مجالس سیدالشهداء برگزار میشود اصلش را گمان نکنم کسی منکر باشد و یا اینکه مورد اهانت قرار بدهد.