مهمترین پایه ارتباط با مسیحیان همان اعتقاد به حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام است؛ و همچنان، اعتقاد ما به نزول حضرت عیسی از آسمان است. آنها از این مطلب خیلی تعجب میکنند. من کتابی دارم به نام عصر ظهور. اسقفی گفت: من میخواهم ۳۰۰ یا ۵۰۰ نسخه از این کتاب را بخرم. پرسیدم چرا؟ گفت میخواهم به جوانان مسیحی بگویم ببینید این عالم مسلمان میگوید حضرت عیسی میخواهد بیاید.
اختصاصی شبکه اجتهاد: امروزه مرزهای جغرافیایی، تقریباً کان لم یکن انگاشته شده و دنیا بهمثابه دهکدهای کوچک فرض شده که همه افراد میتوانند در این دینا با یکدیگر در ارتباط باشند. به مناسبت آغاز سال ۲۰۲۰ میلادی، روابط مسلمانان با سایر ادیان از جمله مسیحیان را از منظر فقه به بحث گذاشتیم. استاد شیخ علی کورانی، از چهره های آشنا و بین المللی فقه شیعی است. او تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که با توجه به فتاوای فقه اسلامی در رابطه با تعامل با کفار، آیا اساسا میتوان به تعامل با آنها امیدوار بود. کورانی معتقد است فقه اسلامی به خصوص فقه شیعی، هیچ محذوری برای ارتباط با سایر ادیان ندارد. او تنها مشکل را وهابیها و ناصبیهایی میداند که از این وحدت ناخشنود هستند. مشروح این گفتگو به قرار زیر است.
اجتهاد: با توجه به فتوای مشهور در رابطه با نجاست کفار و بهتبع آن عدم حرمت دم و فرج آنها، آیا میتوان به روابط بین الادیانی بین اسلام و سایر ادیان امیدوار بود؟
کورانی: این اختلافات فقهی موجب اختلاف سیاسی نمیشود. اساس اختلاف، سیاسی است. اگر جو سیاسی خوب باشد و حاکمان خواهان تقویت باشند، این امر صورت میپذیرد؛ لذا اصل اختلاف بر سر موضوع فقهی نیست بلکه سیاسی است. اختلافات فقهی یک امر طبیعی است (و ربطی به ارتباط با سایر ادیان ندارد).
شیعه متعصب سیاسی هم با همسایهی مسیحی خود رابطه خوبی دارد و در کنار هم با آرامش زندگی میکنند. مشکل مسلمین، شیعه و سنی بودن نیست. تمام مسلمین دوست دارند با یکدیگر، غیر از نواصب، وحدت داشته باشند. نمونههایی هم در لبنان داریم.
وقتی امام خمینی (ره) در پاریس بود، بنده و سید عیسی طباطبایی، زبده الاحکام را چاپ کردیم. یک جوان سنی گفت: اگر من به این فقه امام خمینی عمل کردم و از دنیا رفتم مواخذه میشوم؟ من گفتم: خیر. لذا اختلاف، مربوط به حالت سیاسی است. مشکل اصلی مسلمین، وهابیانی هستند که به دست انگلیس تأسیسشده و خواهان تفرقه هستند. نمیخواهند بین مسلمین وحدت باشد. وهابیها ویروس تفرقه هستند.
اجتهاد: کافری که مسلمان مال او را حلال میداند و حرمتی برای دم و فرجش قائل نیست، آیا از طرف مسلمان در امنیت است؟ اینها با توجه به این احکام فقهی، چگونه باید با مسلمانان ارتباط داشته باشند؟
کورانی: نه، ما دم و فرج کفار را حلال نمیدانیم. اگر با ما جنگیدند بله و الا مثل لبنان، عقد جمعی و تفاهمی دارند که احکام و اموالشان محفوظ است. مسیحیان میگویند شما ما را نجس میدانید؟ گفتم نه شما پاک و نجس ندارید. من وقتی میخواهم نماز بخوانم اگر دست خیس شما به دستم خورد، باید پاککنم شاید شما گوشت خوک و شراب به دستتان گرفتهاید.
اجتهاد: البته اگر بگوییم ذات آنها نجس و بدنشان کلاً نجس است قضیه فرق میکند. درست است؟
کورانی: فقها نوعاً قائل به نجاست ذاتی کفار نیستند. آقای خویی، حکیم، امام خمینی، آقای خامنهای، آقای سیستانی، میگویند: یک خادم مرد یا زن در آشپزخانه شما کار میکند ظاهرش پاک باشد کافی است.
اجتهاد: آیا اهل سنت به خاطر اینکه احکام را قابلتغییر میدانند، با این چالش مواجه نیستند؟
کورانی: برخی از سنیها که تحت تأثیر وهابیها قرارگرفتهاند، تمام مسلمین را کافر میدانند؛ درعینحال همان وهابی که تکفیر میکند و همه را نجس میداند، گوشت خوک هم میخورد. اگر بپرسی، میگوید: سؤال نکن بسمالله بگو پاک میشود. اینها دین ندارند. اهل هوا و هوس هستند.
اجتهاد: شما میفرمایید این احکام طهارت و نجاست با احکام احترام اموال و… مخصوص به دارالحرب است. آیا این تغییر احکام نیست؟
کورانی: این مسئله یعنی جواز تصرف در اموال محارب، در دارالحرب متفقعلیه است. هرکسی با کسی جنگید، میتوان در اموال او تصرف کرد.
اجتهاد: آیا فقه یک دانش مناسب برای فقه الادیان به شمار میرود؟
کورانی: حتماً همینطور است. فقه و بخصوص فقه شیعه. اصول فقه ما مخصوصاً اصولی لفظیه در این امر بسیار راهگشاست. حقوقدانهای بزرگ میگویند ما به این قوانین استفاده از الفاظ و فهمیدن الفاظ در دادگاه سطح عالی نیازمندیم. مثل اصل کل شی لک حلال حتی تعلم انه حرام. آنها اصول فقهی ما را خیلی قبول دارند.
اجتهاد: در ارتباط با سایر ادیان، آیا محور فقه است یا اخلاق؟ ما باید برای ارتباط بین الادیان به دنبال فقه برویم یا اخلاق؟
کورانی: این توصیه دین ماست؛ کسی که با شما در صلح است، با او در صلح باشید و ارتباط برقرار کنید و منشأ این روابط خوب ما با مسیحیان و… اعتقاد ما، بعد هم فقه است. اعتقاد و اخلاق و فقه ما این را میگوید. من به مسیحیان میگویم ما اعتراف به حقانیت حضرت موسی و عیسی علیهماالسلام میکنیم. شما چرا به پیامبر ما بد میگویید؟ ما به شما شرعیت میدهیم ولی شما چرا به ما شرعیت نمیدهید؟ درواقع خودتان ضد وحدت هستید.
اجتهاد: مهمترین چالش فقهی که ما در ارتباط با بقیه ادیان داریم چیست؟
کورانی: ما به اعتقاد آنها، به حضرت موسی و حضرت عیسی علیهماالسلام احترام میگذاریم، این خیلی تأثیرگذار است. هیئتعلمی واتیکان به قم آمده بود. گفتم من میخواهم هدیهای به شما بدهم؛ آنهم احادیثی از حضرت عیسی علیهالسلام است که شما ندارید ولی اهلبیت علیهمالسلام فرمودهاند. خیلی خوشحال شدند.
لذا مهمترین پایه ارتباط با مسیحیان همان اعتقاد به حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام است؛ و همچنان، اعتقاد ما به نزول حضرت عیسی از آسمان است. آنها از این مطلب خیلی تعجب میکنند. من کتابی دارم به نام عصر ظهور. اسقفی گفت: من میخواهم ۳۰۰ یا ۵۰۰ نسخه از این کتاب را بخرم. پرسیدم چرا؟ گفت میخواهم به جوانان مسیحی بگویم ببینید این عالم مسلمان میگوید حضرت عیسی میخواهد بیاید.
اجتهاد: اگر بخواهیم فقه را مدنظر بگیریم چگونه است؟
کورانی: مسیحیان اصلاً فقه ندارند بلکه به قوانین رجوع میکنند. در قانون اساسی به قانون آمریکا و انگلیس رجوع میکنند؛ و در فقه، به حقوق فرانسه و ایتالیا مراجعه میشود.
اجتهاد: اگر از جهت فقه شیعه نگاه کنیم، برخی از احکام، مخصوص دارالحرب است. لذا شاید کجفهمی باعث شده، برخی فقه را مانع ارتباط بین الادیان بدانند؟
کورانی: نه چنان نیست. از قدیم شیعیان روابطشان با ادیان دیگر برقرار است. در دولتهای گذشته ایران، از خلفای عباسی و… اشخاص مختلف غیرمسلمان در بدنه حکومتها صاحبمنصب بودهاند.
اجتهاد: پس شما میفرمایید این گزاره غلط است که فقه و یا علمای سنتی ما، مانع از ارتباط با سایر ادیان هستند.
کورانی: بلی این گزاره غلط است. این ارتباط همیشه وجود داشته است.
اجتهاد: پس چرا علمای ما اهل ارتباط با سایر ادیان نیستند؟
کورانی: علمای ما از مسیحیت نمیترسند بلکه از فرهنگ بد آنها میترسند که باعث گمراهی جوانان میشود و دیگر اینکه این امر مبتلابه نیست.
اجتهاد: برخی معتقدند در ارتباط غیر شیعیان با سایر ادیان، باید مسیحیان نسبت به اهل سنت در اولویت باشند. چون تعصبات دینی بین مسیحیت و اهل سنت کمتر است. آیا این حرف درست است؟
کورانی: عدهای از اهل سنت که متأثر از عقاید ناصبیها هستند، اساساً نباید با آنها ارتباط داشت. امام صادق علیهالسلام میفرماید: «الروم خیر لنا من بنی امیه الروم کفروا و لم یبغضونا و بنو امیه کفروا و ابغضونا» لذا در مقایسه ناصبیها با مسحیان، مسیحیان بهترند. ولی بقیه مسلمین محب اهلبیت علیهالسلام هستند و ارتباط با آنها خوب است.