عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: صرف اینکه انسان منصبی را در حکومت جائر بپذیرد و حقوقی بگیرد تا بتواند با آرامش زندگی کرده و دنیای او تأمین شود، نمیتوان مشروعیت برای آن قائل شد. سیدمرتضی در این مورد بحث کرده که برخی صحابه به اذن ائمه با دولتهای جائر همکاری داشتند، مثلاً امام علی(ع) پذیرفتند در شورایی باشند که خلیفه دوم آن را تعیین کرد؛ این سؤال وجود دارد که اگر خلافت خلفا فاقد مشروعیت بود، چرا امام در این شورا حاضر شدند؟
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام و المسلمین سیدجواد ورعی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، در نشست «همکاری با دولت جائر از نگاه سیدمرتضی علم الهدی»، گفت: بعد از رحلت پیامبر، مسئله خلافت دچار انحراف شد و این سؤال برای شیعیان پیش آمد که تکلیف آنها در این شرایط چیست و نوع برخوردشان با حکومت فاقد مشروعیت چیست؟ آیا باید رویکرد تعاملی یا تقابلی داشته باشند یا اینکه باید برای برانداختن آن تلاش کنند.
وی افزود: از ائمه(ع) پرسشهایی از سوی شیعیان شده که آیا ما میتوانیم مسئولیت و سمتهایی را در این حکومتها بپذیریم، خراج و زکات بدهیم یا در جنگها در حمایت آنها حاضر باشیم؟ براساس همین روایات، فقها هم مباحث فقهی این مسائل را مورد تبیین قرار دادهاند.
ورعی با بیان اینکه مواجهه ائمه(ع) با این حکومتها یکسان نبوده است، افزود: چون ایشان الگو برای ما هستند، جای این سؤال وجود دارد که رویکرد ما در تعامل با دولتهای جائر باید مبتنی بر رفتار کدام یک از ائمه باشد، آیا باید از رفتار امیرالمؤمنین تبعیت کنیم یا همانند امام حسین(ع) مواجهه داشته باشیم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه سیدمرتضی اصل وجود حکومت را برای جامعه لازم میداند، بیان کرد: وی معتقد است که اینطور نیست که اگر ما دسترسی به امام معصوم و فقیه نداشته باشیم، حکومت هم نباید داشته باشیم، زیرا جامعه دچار هرج و مرج میشود و این نظر به تبعیت از فرمایش ائمه(ع) که وجود حکومت را ضروری میدانستهاند، بیان شده است.
ورعی اظهار کرد: سیدمرتضی حکومتها را دو دسته میداند، حکومت یا مشروع است و یا نامشروع. از نظر وی حکومت مشروع، حکومت امام معصوم(ع) یا همان سلطان عادل است و همکاری با این دولت و تصدی مسئولیت جزء واجبات است. وی البته این تبصره را زده است که اگر کسی در حکومت عادل و معصوم مسئولیتی را برای ارضای حس ریاستطلبی و قدرتطلبی و کسب منافع مادی و دنیوی و لذت بردن از تفوق بر دیگران بپذیرد، حرام است.
این استاد حوزه گفت: سیدمرتضی معتقد است که با حکومت نوع دوم در برخی شرایط و با برخی انگیزهها میتوان همکاری کرد؛ از بیان ایشان اینطور احساس میشود که حکم همکاری با دولت جائر را در درجه اول، حرام و ممنوع و واجب نمیداند و کاملاً متناسب با شرایط حکم خاصی را قائل میشود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اضافه کرد: از منظر سیدمرتضی، برخی اعمال مانند عدالت ذاتا حسن و ظلم ذاتاً قبیح است و در هر مکان و زمانی، حسن و قبح خود را از دست نمیدهند، اما برخی افعال، حسن و قبح ذاتی ندارند؛ مثلاً صداقت ذاتاً مانند عدالت حسن نیست و دروغ ذاتاً مانند ظلم و ستم قبیح نیست، بلکه صداقت اقتضای حسن و دروغگویی اقتضای قبح را دارد.
وی افزود: فیالمثل اگر بر اثر راستگویی انسان، جان پیامبری به خطر بیفتد و دشمنان او را به قتل برسانند، آیا این راستگویی، حسن است؟ اگر با دروغ گفتن جان پیامبر حفظ شود، آیا این دروغ، قبیح است؟ یا اگر کسی منصبی را در دولت حائر بپذیرید، ولی نیت او حمایت از شیعیان و کاهش ظلم بر مردم است، آیا این مسئولیت قبیح است؟ تعدادی از اصحاب ائمه(ع) مانند علی بن یقطین وارد وزارت هارون عباسی شده بود و حتی وقتی در مقطعی خواست کنارهگیری کند، امام اجازه ندادند، زیرا تا حدودی حقوق شیعیان حفظ میشد؛ بنابراین در این گونه موارد حتی پذیرش مسئولیت واجب میشود.
چرا مرحوم نائینی با مشروطیت همراه شد
ورعی بیان کرد: یکی از دلایلی که نائینی در دفاع از مشروطه آورده، کاهش ظلم در حق مردم است، زیرا اگر نمیتوانیم به صورت کلی ظلم آنها را ریشهکن کنیم، اما میتوانیم با محدودکردن حاکمان با قانون ظلم آنها را کاهش دهیم؛ البته براساس نگاه سید ورود به دستگاه جور اگر موجب تقویت آن حکومت شده و آن فرد نه تنها خدمتی نمیکند، بلکه دنیای خود را تأمین میکند، حرام است.
وی افزود: گاهی هم همکاری با دولت جائر مباح است؛ مثلا اگر انسان را تحت فشار قرار دهند که باید این منصب را بپذیری؛ مثلا گفتهاند اگر این منصب را نپذیری، از بسیاری از مناصب محروم میشوی؛ در این صورت فرد برای کاهش فشار بر خود و خانواده میتواندآن را بپذیرید؛ سید به امام علی (ع) استناد کرده که امام برای حفظ اسلام نوپا سکوت کرده و حتی در برخی موارد هم با دولت جور همکاری کرد تا مردم نگویند پیامبر که وفات کرد، صحابه ایشان برای قدرت و ثروت به جان هم افتادند؛ همان طور که امام مجتبی(ع) برای حفظ جان شیعه، خلافت را رها کرد و امام رضا هم ولایتعهدی را پذیرفتند. در مورد امام حسین(ع) هم تحلیل دارند که امام حسین(ع) بنا به دعوت مردم کوفه اقدام به حرکت عاشورا کردند و وقتی با بدعهدی کوفیان روبرو شدند، در شرایط فشار بین عزت و ذلت، شهادت عزتمندانه را پذیرفتند.
ورعی اظهار کرد: سیدمرتضی همچنین به سیره حضرت یوسف استناد کرده که وقتی دید با قبول سمت خزانهداری میتواند به توسعه توحید کمک کند، منصب را در حکومت نامشروع پذیرفت.
پذیرش مسئولیت در حکومت جور برای تأمین دنیا حرام است
استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: صرف اینکه انسان منصبی را در حکومت جائر بپذیرد و حقوقی بگیرد تا بتواند با آرامش زندگی کرده و دنیای او تأمین شود، نمیتوان مشروعیت برای آن قائل شد. سید در این مورد بحث کرده که برخی صحابه به اذن ائمه با دولتهای جائر همکاری داشتند، مثلاً امام علی(ع) پذیرفتند در شورایی باشند که خلیفه دوم آن را تعیین کرد؛ این سؤال وجود دارد که اگر خلافت خلفا فاقد مشروعیت بود، چرا امام در این شورا حاضر شدند؟
وی ادامه داد: وی در تحلیل این مسئله گفته که امام علی(ع) از جانب خداوند و پیامبر منصوب امامت و خلافت بود و خلافت بعد از پیامبر ذاتا حق امام بود و اگر امام پذیرفت در جایگاه شورا قرار بگیرد، به خاطر منصوب شدن از طرف خلیفه نامشروع نیست یا و لو علی بن یقطین از سویهارون منصوب است، ولی او از امام کاظم(ع) ماذون است.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، افزود: تصور غالب ما از ملاک جائر بودن، غصب مقام و منصب فارغ از نوع رفتار حکومتها است، مانند خلفای سهگانه بعد از پیامبر، ولی نوع دیگر جور، نحوه مواجهه جائرانه حکومت با مردم است؛ اگر حکومتی با عدالت با مردم رفتار نکند، نامشروع و جائر است؛ این هم یک احتمال است؛ از فرمایشات سید بر میآید که جائر بودن حکومت را از نوع دوم میداند، به همین دلیل میگوید اگر کسی در این نوع حکومتها مسئولیتی بپذیرد که میتواند به شیعه خدمت و ظلمها را کاهش دهد، حتی واجب است.
تقدم تعهد بر تخصص
وی اظهار کرد: امروزه در سیستمهای حکومتی مدرن بیشتر تلاش بر این است که ساختار و سیستم طوری طراحی شود که جنبه فردی نداشته باشد تا افراد به راحتی ظلم کرده و حقوق دیگران را زیرپا بگذارند، البته درستی و شایستگی دولتمردان، اصل است، اما قدرت مدیریت و مدبریت هم بخشی از این شایستگی است و شایستگی صرفاً به اخلاقی و متقی بودن فرد بازگشت ندارد؛ از شهید چمران پرسیده بودند که تعهد مقدم است یا تخصص؟ وی گفته بود به نظر من تعهد، زیرا کسی که تخصص برای جایگاهی را ندارد و مسئولیت میپذیرد، تعهد هم ندارد. در روایات هم بیان شده که اگر کسی دیگری را برای تصدی مسئولیتی شایستهتر میداند، پذیرش این جایگاه برای او حرام است.
منبع: ایکنا