استاد علیاکبر رشاد با تأکید بر اینکه علوم انسانی بدون فقه و فقه بدون علوم انسانی ناقص و ناکارآمد است، تصریح کرد: یکی از ضروریات دوره معاصر افزوده شدن ابواب فقه از ۵۲ باب به ۱۵۰ باب است.
به گزارش شبکه اجتهاد، آیین اختتامیه همایش ملی «بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و توسعه علوم انسانی» شامگاه سهشنبه، با حضور استاد علیاکبر رشاد، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین محسن قمی، معاون بینالملل دفتر مقام معظم رهبری و برخی مدیران پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
استاد رشاد، در این مراسم با اشاره به چرایی انتخاب این عنوان برای همایش گفت: ما اگر واژگان کلیدی در بیانیه گام دوم را دنبال کنیم، دلیل این مسئله روشن خواهد شد؛ این بیانیه تاریخساز حکایت از بالندگی انقلاب و عمق فکری و وسعت اندیشگی رهبر انقلاب دارد و نشان میدهد رهبری صالح و ژرفاندیش و جامع الاطراف و اندیشمند در رأس هرم هدایت این انقلاب است.
وی افزود: اسناد بالادستی زیادی در کشور داریم، اما بیانیه انقلاب، جامعترین، عمیقترین و مترقیترین سند بالادستی است و بقیه اسناد باید از آن الهام بگیرند؛ سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که از همه بالادستتر و در حال تکمیل نهایی است، هم به شدت متأثر از این بیانیه است؛ این بیانیه جایگاه تاریخی خاص و منزلت ویژه دارد و هیچ سند بالادستی با آن قابل قیاس نیست، جز مجموعه مکتب و تعالیم امام که برای پیدایی انقلاب به عنوان بیانیه گام اول انقلاب بیان شده است.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه کلمات کلیدی در این بیانیه واژه تمدن، جامعه، پیشرفت و .. است، تصریح کرد: برخی میپرسند که چرا آقا در این بیانیه در مورد تأسیس علوم انسانی اسلامی صریحاً چیزی نفرمودند، بنده همیشه پاسخ میدهم سراسر بیانیه، علوم انسانی است و حکایت از دریا و اقیانوسی دارد که ماهیان در میانه آن سراغ آب بگیرند. بیانیه در حقیقت معطوف به علوم انسانی با نگاه جدید است، همان طور که انقلاب با نگاه جدید به دنیا نگریست.
رئیس شورای سیاستگذاری حوزه علمیه تهران تصریح کرد: نقش و کارکرد علوم انسانی تمشیت شئون و امور انسان در میدان حیات و راهنمای عمل در عرصه زیست و حیات و تولید سبک زندگی است. دست کم فقه هم همین ادعا را دارد و مدعی تمشیت شئون و تدبیر امور فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی و سیاسی و غیرسیاسی بشر است و همه ساحات انسان را قرار است تدبیر کند.
فقه و علوم انسانی بدون یکدیگر ناقص هستند
وی اضافه کرد: علوم انسانی میتواند موضوعساز برای فقه باشد و فقه هم حکمساز برای علوم انسانی است؛ علوم انسانی بدون فقه برای امت اسلامی کفایت نمیکند و چه بسا جوهره الحادی دارد و بالعکس هم فقه بدون علوم انسانی گره از کار فروبسته حیات بشر و زیست مؤمنانه نخواهد گشود. هم علوم انسانی ناقص است و ظرفیت لازم را برای پاسخ به نیازهای بشر ندارد و فقه هم با وجود غنا و قیم و قویم بودن بدون علوم انسانی و زمان و مکان امکان پاسخگویی به نیازها را ندارد. ما نیازمند فقه جدیدی مبتنی بر فقه عمیق و زنده و پویا و پایدار و برآمده از آبشخور تعالیم اهل بیت هستیم که از فقه سنتی جدا نیست.
رشاد با بیان اینکه در قلمرو علوم انسانی به شدت محتاج تأسیسات جدید و توسعه آن با تقید به قواعد فنی و اصولی هستیم، اظهار کرد: هرگز نباید دچار انقطاع تاریخی و بریده شدن از تبار معرفتی و تاریخی شویم. فقه باید مطابق با نیازهای ثابت و متغیر و خاصه نیازمندیهای عصری بشر معاصر توسعه پیدا کند و به موازات علوم انسانی بسط یابد و علوم انسانی باید خود را با فقه تطبیق دهد.
وی تأکید کرد: فقه هم مانند علوم انسانی دارای فقر ساحاتی و ساختاری است؛ این فقر، عصری و نه تاریخی و ذاتی فقه است، لذا فقه نیازمند ارتقاء و اصلاح و به روز کردن است، زیرا عنصر ذاتی اجتهاد، روزآمدکردن و روزآمد سخن گفتن است.
ابواب فقه به ۱۵۰ باب افزایش یابد
رشاد با تاکید بر لزوم تغییر ساختار فقه تصریح کرد: فقه باید به ساختار تفصیلی و روزآمدتر تبدیل شود؛ الان مجموع فقه به ۵۲ باب تقسیم و صورتبندی شده، اما به نظر بنده، دست کم باید به ۱۵۰ باب و کتاب در ۳۰ محور ارتقاء بیابد و ابوابی که اگر کمابیش مورد بحث بوده، ولی در قالب باب مستقل نبوده است، ایجاد شود.وی با اشاره به برخی ابوابی که باید به فقه اضافه شود، گفت: فقه الاجتهاد و الشریعه، فقه المعنویات و المندوبات، فقه المعرفه و الدراسه یعنی فقه پژوهش، فقه عقاید، ایدئولوژی، فقه صحت و طب، فقه الطهاره و تنظیف، فقه صنایع غذایی که تراریخته یکی از موضوعات آن است، فقه ورزش و تفریحات سالم، فقه تربیت و تعلیم، فقه اخلاق و تزکیه، فقه العسره و العائله، نکاح، فقه تولی و تبری از جمله ابوابی است که باید به فقه افزوده شود.
رشاد با برشمردن فقه اداره و مدیریت و فقه سیاست و … به عنوان ابواب دیگر، تأکید کرد: فقه تبری و تولی از مهمات فروع دین است. البته برخی بزرگان مانند آیتالله مشکینی آن را جزء اصول دین میدانستند.
نقش محوری علوم انسانی در تمدنسازی اسلامی
حجتالاسلام والمسلمین محسن قمی، معاون بینالملل دفتر رهبر معظم انقلاب در این مراسم، گفت: توأم بودن علم و معنویت، یکی از محورهای اصلی بیانیه گام دوم انقلاب است. همچنین تأکید بیانیه بر لزوم گشایش افقهای جدید در علم و عبور از مرزها و ورود به تمدنسازی اسلامی است.
وی افزود: هم در مقطع نخست و هم در مقطع دوم بیانیه انقلاب، علم و ایمان و علم و فرهنگ به صورت توأمان ذکر شده و این توأمان بودن ناظر به این نکته است که نسبت میان علم و فرهنگ ناگسستنی و درونی است.
قمی با بیان اینکه در خصوص نسبت میان علم و فرهنگ، از گذشته سؤالاتی در میان بشر مطرح بوده است، اضافه کرد: در دوره ابتدایی قرن بیستم، فرهنگ را شامل باورها، عادات و ارزشها میدانستند، لذا دانش به سمت ارزش گرایش یافت و کسانی مانند وبر رابطه این دو را بیرونی برشمردند. براین اساس علم در یک فضای بیطرف و در فضای فرهنگی حقیقتجویی شکل گرفت، به گونهای که ارزشهای فرد پژوهشگر در هویت علم نقشی ندارد، اما انگیزه او در آن مؤثر است.
معاون بینالملل دفتر رهبر انقلاب با بیان اینکه برخی اندیشمندان در خصوص رابطه دانش و ارزش آن را ارگانیک دانستند، افزود: این مسئله به معنای آن است که ارزشهای مورد تجربه آنها، عنصر هویتبخش دانش هستند، بر این اساس، گزارههای متافیزیکی نه اثباتپذیر، نه آزمونپذیر و نه ابطالپذیر هستند، در عین اینکه در هویت علم مؤثرند.
قمی اظهار کرد: تأکید بیانیه انقلاب، بر افقگشایی در علوم است، نه حرکت در مرز دانش؛ به این معنا که ما باید سراغ علوم جدید برویم، نه اینکه صرفاً علوم موجود را توسعه بدهیم؛ البته در اینکه ما باید از فناوریها و علوم مدرن استفاده کنیم، اختلافاتی وجود دارد و برخی معتقدند ما در حد ضرروت باید استفاده کنیم. برخی هم تولید فناوریها را امری توقیفی دانستهاند و اینکه تولید فناوریهایی که در دوره معصوم نبوده، اشکال دارد، اما رویکرد دیگر این است که زندگی بدون استفاده از فناوری ممکن نیست، گرچه از طرفی هویت فناوریها زندگی ما را تحت تأثیر قرار داده و نابود میکند.
صرفاً مصرفکننده فناوری مدرن نباشیم
وی اضافه کرد: در تفکر حاکم بر بیانیه این پاسخها مورد توجه نیست، بلکه تأکید بر این است که ما باید از فناوریهای مدرن کاملاً استفاده کنیم، اما در مصرف فناوریهای مدرن صرفاً مصرفکننده نباشیم و باید تولیدکننده باشیم. همچنین باید به عقبهها و ارزشهای نهفته در پشت پرده آن توجه و نظریات فرهنگی آن را غربالگری کرده و بتوانیم ظرفیتهای فرهنگ خودمان را با فناوریهای جدید تطبیق دهیم.
قمی با استناد به سخنان ملاصدرا مبنی بر اینکه وقتی علم تغییر مییابد، انسان هم تغییر مییابد؛ یعنی رابطه علم و انسان درونی است، تصریح کرد: ما باید با بنیادهای عمیق فرهنگی خودمان مرزها را در نوردیم و افقگشایی در علوم داشته باشیم تا به تعبیر ملاصدرا انسان جدید تربیت شود، به خصوص این کار باید در رشتههای علوم انسانی مورد توجه قرار گیرد.
معاون بینالملل دفتر رهبری یا بیان اینکه مسئله دیگر هدفگذاری شده در بیانیه تحقق تمدن نوین اسلامی است، گفت: طبیعی است در هر تمدنی سه لایه وجود دارد؛ تفکرات زیربنایی مانند هستیشناسی، انسانشناسی و …؛ لایه میانی که همان علوم اجتماعی و انسانی و رشتههای فنی و مهندسی است و لایه روئین که سبک زندگی و هنر و موسیقی و … است.
وی تأکید کرد: اگر بخواهیم تمدن نوین اسلامی داشته باشیم، باید مبانی فکری و زیربنایی را مطابق با مسائل فکری و فرهنگی بومی خودمان سامان بدهیم؛ براین اساس، علوم انسانی در ایجاد تمدن اسلامی در هر سه لایه نقش اساسی دارد که باید در گام دوم به آن توجه شود و الزامات آن را مورد توجه قرار دهیم.
تحجر عامل واپسگرایی جوامع اسلامی
قمی با اشاره به برخی از الزامات این مسئله اضافه کرد: یکی از الزامات این است که فلسفه اسلامی باید به روزتر و عصریتر باشد و به مسائل فلسفی جدید در فلسفه صنعت و فیزیک و … پاسخ دهد و بتوانیم رابطه میان علم و معنویت را مجدداً تجدید کنیم؛ زیرا تاریخ تمدن اسلامی نشان میدهد هر زمانی که روشهای عقلانی و مکاتب عقلگرا رواج یافته تمدن اسلامی رشد و نمو داشته و هر وقت تحجرگرایی و واپسگرایی بر جوامع اسلامی حاکم شده، تمدن اسلامی در حضیض خود قرار گرفته است.
وی با تأکید بر اینکه بیانیه گام دوم مکتب جدیدی در علوم انسانی ارائه میدهد و گام جدید در این عرصه است، تأکید کرد: در این مسیر، اگر بیتوجهی به مبانی صورت بگیرد، منجر به استحاله جامعهای میشود که میزبان فناوریهای دیگران است و تأکید مدیریت عالی نظام بر توجه به رابطه میان علم و معنویت و افقگشایی در علوم مدرن و تحقق تمدن نوین اسلامی در لایههای مختلف و نه صرفاً روبنایی و سختافزاری است در همین راستا هست.
علوم انسانی اسلامی؛ سنگ بنای تمدن سازی
حجتالاسلام والمسلمین سید سجاد ایزدهی رئیس پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه، نیز در سخنانی با اشاره به الزامات موجود در بیانیه گام دوم انقلاب برای تمدن سازی گفت: با عنایت به اینکه بیانیه گام دوم انقلاب رویکرد تمدنی به علوم انسانی دارد، تحقق تمدن را باید در این بستر جستوجو کرد.
وی ادامه داد: برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی باید در آغاز مدلی بومی، متناسب و سازگار با مبانی اسلامی از علوم انسانی ارائه دهیم، از این رو باید از علوم انسانی یک بازخوانی، بازنگری و بازسازی داشته باشیم و تمایز علوم انسانی را از علوم انسانی اسلامی در نظر بگیریم.
ایزدهی ابراز کرد: در ذات انقلاب اسلامی مادی گری، الحاد و تجرد از دین و خدا وجود ندارد، بلکه مبتنی بر فطرت و آموزههای دین بوده و میتواند بر پایه آن تمدن اسلامی را رقم بزند.
پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه عنوان کرد: امروز باید دانست که تمدن غرب خود را از آن جهت توانسته جهانی کند که در آغاز حرکتش، علوم انسانی خود را در قالب مکاتب مختلف مطرح و سپس آنها را وارد سبک زندگیها کرد و از این جهت توانست استعماری نو را در جهان رقم بزند.
وی با بیان اینکه از آن جهت که انقلاب اسلامی در تقابل با الحاد و مادی گری است، تمدن خود را نیز بر پایه آموزههای اسلامی دنبال میکند، گفت: ما درصدد هستیم مقایسهای میان علوم انسانی قبل و بعد از انقلاب انجام داده و رویکرد آن را نسبت به علوم انسانی در دوران پس از ۴۰ سال دوم مورد بررسی قرار دهیم.
ایزدهی با اشاره به اینکه علوم انسانی اسلامی باید سنگ بنایی برای تمدن نوین اسلامی باشد، عنوان کرد: اگر علوم انسانی اسلامی محقق شده و ابزارهای متناسب با آن نیز تعبیه شود، میتوان آن را در سایر نقاط جهان ارائه و نظام حکمرانی را بر اساس این منطق توصیه کرد و تسری داد.
استاد حوزه علمیه قم بیان کرد: در سالیان پیش رو گامهای بعدی این همایش را برخواهیم داشت و نظام سازی، ابزار سازی و بومی سازی را پیشه میکنیم تا بتوانیم نکاتی که مورد نظر رهبری برای تمدن اسلامی است را محقق کنیم.
گزارشی از مباحث مطرح شده در پنل همایش
در ادامه حجتالاسلام والمسلمین غلامرضا پیوندی، مدیر گروه فقه و حقوق پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به ارائه گزارشی از مباحث مطرح شده در این پنل همایش پرداخت و گفت: یکی از مسائلی که در این پنل مورد توجه قرار گرفت، بحث نظامات عام شرعی جدا از احکام خرد بود؛ همچنین الزامات حقوقی برای تحقق بیانیه گام دوم موضوع دیگر این پنل بود.
وی افزود: تفاوت میان وضعیت حقوقی زنان در قبل و بعد از انقلاب و ظرفیت درونی اسلام در بحث تدوین نظام حقوقی مورد تبیین و توجه قرار گرفته، همچنین فردگرایی در توجه به حقوق زن و خانواده به عنوان آسیب برای خانواده مطرح شد. نقش فقه در حقوق و قانون در نظام اسلامی مورد بحث قرار گرفت و تأکید شد که فقه در روند قانونگذاری و نظارت شورای نگهبان همچنین در مجمع تشخیص به عنوان اصل محوری مورد توجه است، ضمن اینکه نقش پسینی فقه هم مورد بحث قرار گرفت.
عبدالرحیم رضاپور، مدیر گروه فلسفه و کلام مرکز پاسخگویی حوزه هم بیان کرد: در نشستهای کارگروه حکمت و دین پژوهی، سطوح و قلمرو تحولات علوم انسانی در ۵۰ سال اخیر، رابطه کلام و عقاید با نظام اسلامی، تبیین و نقش و تأثیر دین در جامعه در پرتو انقلاب به بحث گذاشته شد، همچنین رابطه فقه و حکمت، جهش علوم انسانی، ترابط و تقابل میان انقلاب و علوم و اینکه آیا انقلاب موجب تحول در رشد علوم انسانی شد یا اینکه کلام و علوم انسانی هم در رشد انقلاب مؤثر بودند، مورد بحث قرار گرفت.
پاسخ تمدنی به تهاجم تمدنی غرب
همچنین سیدکاظم سیدباقری، مدیر گروه سیاست این پژوهشگاه، در سخنانی بیان کرد: در کارگروه سیاست همایش شش مقاله ارائه و سیر تحول معرفتگرایی دینی مورد بحث قرار گرفت و از جمله بر این موضوع تاکید شد که سکولاریسم در دنیا رو به تزلزل و معنویت دینی و اسلامی در نزد آزادی خواهان جهان روبه افزایش است و آمارها نشان میدهند که انسان از مادیگرایی خسته شده و میل به معنویت افزایش یافته است.
وی افزود: همچنین در این کارگروه مقایسه میان وضعیت فلسفه سیاسی در ایران بعد از انقلاب و آلمان و ترکیه انجام شد. نتیجه بحث این که ایران از حیث گسترش کمی و کیفی از سطح بسیار بالاتری برخوردار است، ولی آلمان از ایران جلوتر است.
به گفته وی در این نشست همچنین بر لزوم پاسخ تمدنی در برابر تهاجم تمدنی غرب و اینکه ما باید در گام دوم در سطح تمدنی حرکت و کرده جامعه خودمان را توانمند کنیم تاکید شد.
گفتنی است، در پایان این همایش از دو جلد کتاب نقد در خصوص تحول علوم انسانی اسلامی در گام دوم انقلاب رونمایی صورت گرفت.