قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / چاپ تقریرات متعدد از یک فقیه، وجهی ندارد/ مقررین مطالب تازه خود را به صورت حاشیه بنویسند نه تقریر دوباره!/ شخصی می‌گفت: از حاشیه من بر جواهر، فعلا ۴۳ جلد آماده است!
الکلام فی‌المُجیز!؛ تأملی در صدور اجازات اجتهاد در عصر حاضر

رئیس مؤسسه کتابشناسی شیعه، در گفتگوی اختصاصی با شبکه اجتهاد:

چاپ تقریرات متعدد از یک فقیه، وجهی ندارد/ مقررین مطالب تازه خود را به صورت حاشیه بنویسند نه تقریر دوباره!/ شخصی می‌گفت: از حاشیه من بر جواهر، فعلا ۴۳ جلد آماده است!

اگر از یک دوره پنج تقریر وجود داشته باشد، شایسته است که یکی از آن‌ها منتشر شود و باقی مقررین در آن کتاب نگاه کنند. اگر مطلب جدیدی دارند یا اشکال مهمی به ذهنشان می‌رسد، می‌توانند، حاشیه و تعلیقه بزنند که با صرف وقت کمتر و صرف هزینه و مواد چاپی کمتر، خواننده را به مقصود خودشان برسانند و لازم نباشد که پنج تقریر را نگاه کنند و ببینند آیا حرف تازه‌ای در سایر تقریرات هست یا نیست.

اختصاصی شبکه اجتهاد: یکی از رسوم حوزوی که هر طلبه‌ای با آن آشناست، بحث تقریر نویسی است. درگذشته، تقریر نویسی به‌عنوان یک امر مثبت، موردپذیرش بزرگان بود؛ اما امروزه این امر در برخی موارد، با افراطهایی مواجه شده است، افراطهایی که منجر به انتشار چندین تقریر از یک فقیه گردیده که در غالب موارد نیز تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند. به بهانه چاپ پنجمین تقریر مباحث اصولی مرحوم امام خمینی، با حجت‌الاسلام‌والمسلمین رضا مختاری، رییس سابق مرکز تدوین متون درسی حوزه علمیه قم و رئیس فعلی مؤسسه کتابشناسی شیعه، گفتگو کردیم. وی در این گفتگو ضمن مثبت ارزیابی کردن اصل تقریر نویسی، به صراحت، از وجود تقریرات متعدد از یک فقیه و همچنین انتشار کاغذی همه آنها انتقاد کرد. مشروح گفتگو با این استاد حوزه علمیه قم به‌قرار زیر است:

 اجتهاد: آیا رسم نگارش تقریرات توسط شاگرد که پس از شیخ اعظم انصاری رحمه‌الله مرسوم شد را مثبت ارزیابی می‌کنید یا خیر؟

مختاری: اصل این کار، بسیار مثبت و بسیار خوب است. چون بعضی از بزرگان، خودشان فرصت نوشتن مبانی و آراء خود را نداشتند. مثل میرزای شیرازی که تألیفات چندانی ندارد، ولی شاگردان ایشان، کلمات ایشان را تقریر کردند. یا عمده آثاری که از مرحوم آیت‌الله خویی به‌جامانده است، تقریر شاگردان است. خود ایشان فقط اجود التقریرات که تقریر درس نائینی است را نوشته‌اند. عمده آثار مرحوم خویی را تقریرات ایشان تشکیل می‌دهد و آثار قلمی ایشان کم است؛ بنابراین اصل تقریر نویسی به این شکل، کار بسیار خوبی است و جای شک و شبهه ندارد. بعضی از بزرگان دیگر هم بوده‌اند که خودشان اهل‌قلم نبوده‌اند؛ ولی تقریراتشان در دست است و به برکات همین تقریرات، آراء آن‌ها زنده است. مثل مرحوم آیت‌الله سید محمد داماد که امسال پنجاهمین سال وفات ایشان است. ایشان اهل‌نوشتن تفصیلی نبوده است. فقط جزوه‌هایی از ایشان باقی‌مانده است که مربوط به درسشان بوده است؛ اما بزرگانی مثل آیت‌الله جوادی آملی به تقریر درس ایشان پرداخته‌اند. اگر یک دوره تقریرات ایشان به‌صورت کامل نوشته شود، نزدیک بیست جلد بدون تکرار می‌شود؛ یعنی از طهارت، صلاه، حج، خمس، زکات، صوم. امثال‌ذلک؛ بنابراین اصل تقریر نویسی به این سبک، کار بسیار مثبتی است.

آراء اصولی شهید صدر رحمه‌الله، عمدتاً از طریق تقریرات منتقل شد و الا حلقات ایشان که به قلم خودشان است، خیلی مباحث زیادی ندارد. عمده انظار شهید صدر به‌وسیله تقریراتی که آیت‌الله حائری حفظه الله و آیت‌الله هاشمی رحمه‌الله نوشتند، به دست دیگران رسید؛ بنابراین اصل تقریر نویسی به این سبک، کار بسیار خوب و مثبتی است؛ اما آنچه محل بحث است، این است که وقتی یک دوره تقریر منقّح از درس یک فقیه چاپ شد، آیا دیگر شاگردانی که همان دوره را با همان بیان نوشته‌اند نیز لازم است تقریرات خود را برای چندمین بار چاپ کنند یا اینکه کار باید به شکل دیگری ادامه پیدا کند؟

شاید بگوییم اولی این است که همان روش قدما را احیا کنیم. روش قدما این بوده است که بر بعضی از متون، حاشیه‌های زیادی نوشته‌اند. علت این مسئله این بوده است که مثلاً یک شخصیتی دیده که مطالب نویی در خصوص این کتاب دارد و می‌تواند در حاشیه بنویسد و لازم نیست متن را تکرار کند، نظرات خودش را به‌عنوان حاشیه و تعلیقه بر آن کتاب، یادداشت می‌کرده است. البته منظور من، تعلیقات فتوایی مثل تعلیقات عروه نیست، بلکه بدین معنا است که اگر یک نکته یا اشکال جدید و یا تحریر تازه داشتند در قالب حاشیه ذکر می‌کردند که متن تکرار نشود و با کمترین حجم، بیشترین مطلب را به خواننده، منتقل می‌کردند.

به نظر می‌رسد الآن چون امکانات چاپ فراوان است و تسهیلات خوبی برای حروف‌چینی و صفحه‌آرایی و به‌طورکلی تسهیلاتی که درزمینه چاپ، وجود دارد، اشخاص رغبت می‌کنند که از حاشیه‌نویسی عدول کنند و کل آنچه را که نوشته‌اند، چاپ کنند. حالا یک مدلش این است که از یک دوره درس، پنج تقریر نوشته می‌شود. حالا یک‌وقت دوره‌های تقریر باهم فرق می‌کند؛ مثل‌اینکه دوره‌ای که مرحوم آیت‌الله خویی نوشته‌اند با دیگر دوره‌ها فرق می‌کند. اگر این‌گونه باشد، تعدد تقریرات، قابل توجیه است؛ اما اگر از یک دوره پنج تقریر وجود داشته باشد، شایسته است که یکی از آن‌ها منتشر شود و باقی مقررین در آن کتاب نگاه کنند و اگر مطلب جدیدی دارند یا اشکال مهمی به ذهنشان می‌رسد، حاشیه و تعلیقه بزنند که با صرف وقت کمتر و صرف هزینه و مواد چاپی کمتر، خواننده، به مقصود برسد و لازم نباشد که پنج تقریر را نگاه کند و ببیند آیا حرف تازه‌ای در سایر تقریرات هست یا نیست.

الآن به خاطر همین سهولت چاپ، مشکل دیگری هم وجود دارد که بدتر از مورد قبلی است. معمولاً برای کتاب‌هایی مثل رسائل و مکاسب و لمعه و امثال آن، شروح زیاد نوشته می‌شود. مؤلفان این شروح، در کنار شرح، متن اصلی را نیز قرار می‌دهند. اما چون متن حروف‌چینی شده و به‌صورت آماده وجود دارد و هزینه و مؤونه‌ای نیز ندارد، حاشیه را  با کل کتاب چاپ می‌کنند و هزینه‌ زیادی را بر خواننده تحمیل می‌کنند. مثلاً کسی که چند دوره شرح لمعه دارد، وقتی یک شرح برای شرح لمعه، تهیه می‌کند، چه ضرورتی دارد که تمام متن شرح لمعه، در این کتاب شرح نیز آورده شود.

مکاسب هم همین‌طور است. باید به‌صورت «قوله: …» بخشی از متن را نقل کنند و شرح دهند، نه اینکه تمام عبارت دوباره آورده شود. چرا طلبه‌ای که می‌خواهد دو شرح مکاسب داشته باشد، باید سه دوره متن مکاسب هم همراهش باشد؟ یا کسی که می‌خواهد شرح اسفار داشته باشد، چند دوره متن اسفار هم کنار این شرح چاپ شود و کتاب‌ها سنگین شود و هم هزینه بر بیت‌المال و خواننده تحمیل شود و هم کاغذ و مواد چاپ تلف شود؟ این‌ها مشکلاتی است که رایج شده است. بهتر است صرفه‌جویی که قدما داشتند و احتیاطی که در مصرف کاغذ و مواد چاپی و امثال‌ذلک بوده را ما نیز باید رعایت کنیم اما متأسفانه بعضاً رعایت نمی‌شود.

نشر تقریرات دوباره به‌صورت کامل، درست نیست. باید حرف‌های نو و تازه و یا نواقص تقریرات موجود را مطرح کنیم. اگر هم اصرار بر انتشار چند تقریر از یک درس است، می‌توان به‌جای نشر کاغذی که هزینه‌بردار است، از نشر دیجیتال استفاده کرد. نشر کاغذی وجهی ندارد.

یکی از فضلا، به شوخی می‌گفت از شرح جواهر ما، چهل‌وسه جلد آن موجود است. خود جواهر چهل‌وسه جلد است. وقتی به حالت قدما رجوع می‌کنیم، مثل شهید اول که مجموع آثارش بیست جلد است که سراسر اتقان و استحکام است که از زمان خودش تابه‌حال، مورد مراجعه و استفاده است. با حجم و کمیت زیاد، مشکلی حل نمی‌شود. مطلب نو و بدیع، وقتی به صورت حاشیه مطرح می‌شوند، موجب می‌شود خواننده به راحت‌ترین و سریع‌ترین وجه، به مقصودش برسد.

چون بحث تقریر اصول و کتاب‌های اصولی و کفایه مرحوم آخوند است، مطلبی را عرض می‌کنم. چند سال پیش، مقاله‌ای نوشتم که در جلد اول مجله «جمع پریشان» چاپ‌شده است و پاسخ همین سؤالات را در آن مقاله داده‌ام. اسم آن مقاله «آموزش علم اصول؛ موانع و راه‌ها» است. بحث دیگری هم در همان کتاب چاپ‌شده است که عنوانش «در خدمت پژوهش» است و من در آنجا این نکته را کاملاً توضیح داده‌ام که برای صرفه‌جویی در عمر فضلا و طلاب، راه‌هایی را باید انتخاب کنیم.

یکی از آن راه‌ها این است که اصلاً به‌جای اینکه تقریرات مکرر چاپ کنیم، حرف‌های نوی خودمان را مطرح کنیم. مثلاً یک استاد درس خارج، حرف‌های جدید خودش در علم اصول را مطرح کرده و تأثیر این مبانی در جای‌جای فقه را مطرح کند. نه اینکه دوباره همان حرف‌ها را در اندازه یک کتاب تکرار کنیم و به‌اندازه نیم‌صفحه یا یک صفحه، حرف نو داشته باشیم. خوب است که فضلا به‌عنوان پایان‌نامه، مجموع آراء ویژه اصولی مرحوم امام خمینی یا مرحوم آیت‌الله بروجردی را استخراج کنند. آراء ویژه‌ی آن‌ها که در فقه، تأثیر دارد یا خودشان ابداع کردند یا پرورش دادند یا دلیل جدیدی بر فلان مدعا اقامه کرده‌اند را بررسی کنند. باید حرف‌های نو افراد را بررسی کنیم و ببینیم چه کسی، چه مقدار علم را پیش برده است. مثلاً حرف‌های نوی مرحوم نائینی چیست و چه تأثیری در فقه دارد؟ بعد از مرحوم نائینی، چه کسانی حرف‌های ایشان را پذیرفتند و چه کسانی حرف‌های ایشان را رد کردند؟

ما باید با ایجاز و فشردگی و صرف وقت کم، به بیشترین مطلب، دست پیدا کنیم. باید سرّ موفقیت و شاگرد پروری عده‌ای از بزرگان که شاگردان خوب و زیادی داشتند را باید به دست بیاوریم. مثلاً مرحوم آخوند خراسانی در تربیت شاگردان ماهر و درجه اول بسیار عالی است. مرحوم حاج سیخ عبدالکریم حائری، میرزای شیرازی و شیخ اعظم انصاری نیز همین‌طور است. مرحوم آیت‌الله حائری یک دوره اصول تحت عنوان «درر الفوائد» نوشته‌اند و مقصودشان این بوده که اگر همین کتاب، متقن و دقیق، خوانده بشود، شخص بر اصول مسلط می‌شود.

 مرحوم آقا نجفی قوچانی از شاگردان مرحوم آخوند، می‌فرماید: قبل از تألیف کفایه، یک دوره اصول ایشان شش سال طول می‌کشید و بعد از تألیف کفایه، مدت کمتری طول می‌کشید. یک دوره اصول محقق اصفهانی، شش یا هفت سال، طول می‌کشیده است. یک دوره اصول مرحوم آخوند از شش سال تعدی نمی‌کرده است. حالا برخی از بزرگان که نزدیک به عصر ما هستند مثل مرحوم محقق داماد که کلاً شصت‌وسه سال عمر کردند و در این مدت، سه دوره کامل و اندکی از دوره چهارم اصول را تدریس کردند. تقریرات درس ایشان نیز جزء بهترین کتب اصولی است که نکات جدید زیادی دارد. ایشان در فقه نیز، طهارت، صلات، حج، صوم، زکات و خمس را تدریس کردند. خمس و بخشی از صلات را دو بار تدریس کردند.

علت این مسئله این بوده که از زوائد پرهیز می‌کردند و لب مطلب و فوت کوزه‌گری را به طلبه یاد می‌دادند. مرحوم آیت‌الله حائری و مرحوم آیت‌الله اراکی نیز همین‌طور بودند. اگر انسان مدت‌ها به درس خارج برود؛ ولی فوت کوزه‌گری را یاد نگیرد، فایده‌ای ندارد و از ذهن انسان می‌رود. این حرف‌ها را بنده در همان دو مقاله‌ای که گفتم، از لسان بزرگانی چون مرحوم آیت‌الله اراکی و دیگر بزرگان با سند و آدرس آورده‌ام. مثلاً مرحوم اراکی راجع به مرحوم آخوند خراسانی به نقل از آیت‌الله حائری مؤسس این‌طور فرموده است: مثل مرحوم آخوند خراسانی در فن تدریس نیامده است. شاگرد، پای درس ایشان ترقی می‌نمود. ایشان چنان تقریب صافی داشت که وقتی شاگرد از پای درس بر می‌خواست، مطلب درس، در اختیارش بود و به سهولت مطلب را کما هو، بی کم‌وزیاد می‌توانست تقریر کند و همه‌کس فهم بود به‌گونه‌ای که تمام تلامذه هرگاه بنا بود مطلب استاد خود را تقریر کنند، اختلافی در میان نبود.

 اجتهاد: نظر حضرت‌عالی برای ساماندهی نظام تقریر نویسی چیست؟

مختاری: اصل تقریر خوب است اما همان‌طور که عرض شد، دیگران باید بر یک تقریر از استاد، مطالب فوت‌شده یا مطالب جدید را به شکل مقاله یا حاشیه منتشر کنند نه اینکه از اول تا آخر اصول را دوباره بنویسند. باید از تجربه بزرگانی مثل مرحوم آخوند و مرحوم آیت‌الله حائری و مرحوم آیت‌الله داماد برای پیشرفت تحصیلی طلاب و شاگردان، استفاده کنیم. ما هیچ توجهی به تجربه آن‌ها نداریم. فکر نکنیم که طولانی شدن دوره درس، خیلی فضیلت است. بلکه اگر در مدت کمتری بتوان مطلب عمیق‌تری به طلبه یاد داد، بهتر است. خلاصه، نشر تقریرات دوباره به‌صورت کامل، درست نیست. باید حرف‌های نو و تازه و یا نواقص تقریرات موجود را مطرح کنیم. اگر هم اصرار بر انتشار چند تقریر از یک درس است، می‌توان به‌جای نشر کاغذی که هزینه‌بردار است، از نشر دیجیتال استفاده کرد. نشر کاغذی وجهی ندارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics