استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم، خطاب به طلاب تاکید دارد: اگر به یک مرجع یا بزرگی نقد و اشکال سیاسی دارید، با احترام بگوئیم و از تعابیر خفیف و موهون استفاده نکنید. یکی از علل ضعف روحانیت این است که ما احترام بزرگان خود را حفظ نکردیم، چرا امروز نفوذ کلمهی مرجعیت و مراجع در کشور کم شده؟ برای اینکه از خود ما شروع شد، ما حرمت اینها را رعایت نکردیم، در گذشته اینطور نبود لااقل طلبهها تعبد محض داشتند ولی الآن اینطور نیست.
به گزارش شبکه اجتهاد، استاد محمدجواد فاضل لنکرانی، رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) در بخشی از درس خارج فقه خود، به تبیین وظیفه روحانیت در دفاع از انقلاب و حقوق مردم پرداخت که خلاصهای از آن را میخوانید:
* مرحوم حاج شیخ محمدتقی آملی وقتی که از نجف به تهران آمد، در همان زمان مرحوم آیتالله سید احمد خوانساری به عنوان مرجع تقلید در تهران در مسجد حاج سید عزیز الله درس خارج میفرمود. یکی از آقایان برایم نقل کرد که ایشان کتاب مصباح الهدای مرحوم حاج شیخ محمدتقی را سر درس میآورد یا خودش میخواند و یا دیگری بعد هم نظرات تحقیقی خود را ذکر میکرد. یعنی اینقدر بزرگان ما خالی از هوای نفس بودند. ما الآن که میخواهیم از آقای خوئی یا امام خمینی مطلبی در کتابهایمان نقل کنیم، میگوئیم بعض المعاصرین، یعنی اینقدر غرور علمی در بعضی از ما وجود دارد که این ارکان و این بزرگان را با یک تعبیر غیرمناسب ذکر میکنیم و حال آنکه مشی این بزرگان، باید برای ما درس باشد.
از مرحوم سید احمد خوانساری که خیلی هم همراهی با انقلاب نداشت در مورد امام خمینی سؤال کرده بودند که ایشان عادل است یا نه؟ در پاسخ فرمودند از من راجع به عدالتش سؤال نکنید، از عصمتش سؤال کنید، اینقدر زهد و تقوا داشت. از همین حواشی که ایشان بر عروه دارد انسان میتواند آن اتقان علمی و اجتهادی ایشان را به دست بیاورد.
* در مورد بزرگان خیلی مراقبت کنید، حتی اگر یک وقتی به یک مرجع یا بزرگی نقد و اشکال سیاسی دارید، خودشان به ما یاد دادهاند که مطالب را نقد کنیم، ولی با احترام بگوئیم، از تعابیر خفیف و موهون استفاده نکنید. یکی از علل ضعف روحانیت این است که خود ما احترام بزرگان خود را حفظ نکردیم، چرا امروز نفوذ کلمهی مرجعیت و مراجع در کشور کم شده؟ برای اینکه از خود ما شروع شد، ما حرمت اینها را رعایت نکردیم، در گذشته اینطور نبود لااقل طلبهها تعبد محض داشتند ولی الآن اینطور نیست.
میخواهید انتقاد کنید، بگوئید این مطلب به نظر ما درست نیست، مثلاً این مرجع بزرگوار باید این را میفرمودند. اما اینکه در کنارش اهانت و چند تعبیر سخیف ذکر کند در زندگی و رشد علمی ما تاثیر بسیار بدی میگذارد و توفیقات ما سد میشود، خدا ابواب علم و معنویت را به روی ما باز نمیکند و توفیقاتمان آرام آرام از دست میرود، پس باید خیلی مراقبت کنیم.
* الآن حفظ انقلاب یک امری است که تکلیف آن برای ما بسیار روشن است، تردیدی در آن وجود ندارد. این انقلاب اگر خدای ناکرده صدمهای ببیند اسلام لطمه خواهد دید. امام در همان دهه اول انقلاب فرمود که صدها سال اسلام دفن خواهد شد، آیا ما الآن در این وقایع اضطرابمان سر یک حجاب است؟ نه بر سر اسلام است، ایشان فرمود اگر صدمهای به انقلاب بخورد برای صدها سال اسلام دفن خواهد شد.
لذا باید با همه وجود انقلاب را حفظ کنیم، حفظ انقلاب به چیست؟ احترام بزرگان را در جای خودش داشته باشیم، دستورات رهبری و مراجع بزرگوار را رعایت کنیم، در جایی که وظیفه ما امر به معروف و نهی از منکر است آن را انجام بدهیم، اشکالی میبینید به هر کسی که هست، با زبان خیلی دقیق و صحیح اشکال را بیان کنید. موفقیتهای نظام را در این ۴۰ سال بازگو کنید.
دشمن دنبال این است بگوید: اسلام و دین و روحانیت کارایی ندارد
* انسان وقتی فرمایشات رهبری معظم را میبیند و گوش میدهد، پی به مظلومیت نظام میبرد. دشمن دنبال این است که بگوید روحانیت کارایی ندارد، اسلام و دین کارایی ندارد، دین نمیتواند حکومت کند. نمیگویند آقای خمینی بلد نبود، نمیگویند رهبری بلد نیست، نمیگویند رئیس جمهور و فلان وزیر بلد نبود! میگویند اسلام نمیتواند کارایی داشته باشد، اسلام نمیتواند معیار باشد! یعنی قرآن نمیتواند معیار باشد، باید آن را بوسیده و کناربگذارید، فکر باطل آنها این است که دین را بیندازید کنار. حرفشان این است که ناکارآمدی دین را القا کنند نه ناکارآمدی اشخاص را.
همه اینها میدانند که بالاخره اگر مسئولین نظام کنار بروند و دیگری سر کار آید، مگر آنها نبوغی دارند که مشکلات اقتصادی را که خیلی از آنها ریشه بین المللی دارد بخواهند یک روزه حل کنند؟ مگر میشود؟ خود آنها این را میدانند ولی هدفشان این است که اسلام را حذف کنند.
* ما در جلساتمان، در گفتارهایمان، در جلسات خانوادگی، همه ابعاد را در نظر بگیریم، امروز وظیفهمان را درست انجام بدهیم، رهبری فرمودند جهاد تبیین، واقعاً بر همه ما فرض است، نه اینکه بگوئیم این یک امر مستحبی است اگر شد شد نشد هم نشد! ما باید ببینیم انقلاب چه آثار و اهدافی داشته و آنها دنبال چه اهدافی هستند؟ آنها این عزتی که ا مروز وجود دارد، این استقلالی که امروز وجود دارد را نمیخواهند، میخواهند این کشور را چپاول و منابع آن را غارت کنند، صدها سال آمریکا و انگلیس و اروپا بردند و خوردند، الآن هم دنبال این هستند.
* امام میفرمودند دشمن برای ۵۰ سال دیگر برنامهریزی میکند، اکنون برنامهریزیهایشان طرحها و توطئههایشان را مشاهده میکنیم. در هر صورت خیلی مراقبت کنید، مبادا بیتفاوت باشیم بگوئیم ببینیم چه خواهد شد؟ باید بدانیم چه وظیفهای داریم، باید با مردم درست صحبت کنیم و در کنار مردم باشیم، به صرف اینکه یک جوانی را فریب میدهند یا تطمیعش میکنند که برو عمامهای را بردار، نگوییم ما در خیابان بدون عبا و قبا برویم.
چه اشکالی دارد یک سیلی برای اسلام بخوریم؟
* اتفاقاً من به بعضیها گفتم الآن زمانی است که حضور ما با این لباس باید بیشتر باشد، فرض کنید یک اهانتی هم به ما بشود، یک کتکی هم بخوریم مانعی ندارد، چه اشکالی دارد یک سیلی برای اسلام بخوریم؟ نباید صحنه را خالی بگذاریم، البته امیدمان به خدای تبارک و تعالی و دعای امام زمان علیهالسلام و خون شهداست. باز این از برگهای زرین روحانیت است که در دفاع از امنیت هم حضور دارد، هر روز تلویزیون خبر شهادت یکی از روحانیونی که در این قضایا شهید شده را نشان میدهد.
این برای ما افتخار و حجت است که روحانیت در میدان هست و شهید میشود، باید انقلاب را حفظ و از ارزشهای آن مراقبت کنیم ان شاء الله به برکت خون شهدا و رهنمودهای رهبری معظم انقلاب این غائله هم ختم خواهد یافت و توطئه دشمن نقش بر آب خواهد شد. البته در کنارش دولت هم باید قوی عمل کند، من مکرر گفتم مردم از دولت انتظار یک حرکت دقیق را دارند، حرکتی که واقعاً مرهمی بر مشکلات اقتصادی مردم و این گرانیها باشد. بالأخره باید یک تدبیری باشد و یک وزرا و افراد قوی در کار باشند تا این مشکلات را حل کنند.
* آقایان! مردم باید بدانند که روحانیت همان طوری که پای انقلاب محکم ایستاده و جانشان را برای انقلاب میدهند، در کنار مردم قرار دارد. اگر امروز بنا باشد برای این انقلاب شهید داده شود و خون داده شود بدون هیچ تردیدی روحانیت در صف اول است. حوزه ما، طلاب ما، اساتید ما، بزرگان ما همه این نظر را دارند ولی باز در کنار این، مردم باید احساس کنند که یک طلبه چشمش را بر مشکلات آنان نبسته که بخواهد چشمبسته از همه چیز این نظام دفاع کند! اگر یک جایی یک مأموری خطا کرد باید گفت، اگر اشتباهی شد باید گفت، این کار بسیار حکیمانهای بود که رهبری انقلاب انجام دادند و هیئتی را به سیستان و بلوچستان فرستادند تا از خانواده افرادی که آنجا کشته شدند دلجویی کنند.
تعبیر نماینده ایشان این بود، بالاخره در این حوادث افرادی به ناحق از بین رفتند، و خارجیها شروع به سوء استفاده کردند، بعضی از مولویهای آنجا هم که نان این انقلاب را خورده و به برکت این انقلاب اعتباری پیدا کردهاند سوار بر این موج شده و حرفهای خیلی عجیب و غریبی میزنند که این در جای خودش باید مطرح شود.
مردم باید احساس کنند که روحانیت کنار مردم هستند
* مردم باید احساس کنند که روحانیت کنار مردم هستند البته مردم نه اغتشاشگران. آن کسی که روسری از سرش برمیدارد دارد اعلام میکند که من با دین خدا مخالفم، بعد چطور یک روحانی بتواند از او حمایت کند، آن روحانی که از این شخص حمایت کند خودش بدتر از او است! ما با آن کسی که با حکم خدا مخالفت کند صد درصد بدون هیچ مسامحهای روبرویش میایستیم چون در مورد حکم خدا اصلاً تعارفی نداریم.
* ما خود را شریک گرفتاریهای مردم بدانیم، مردم هم باید بدانند فشار این مشکلات گرانی در قشر روحانیت برای درصد بسیاری از روحانیت بیشتر از مردم است. کنار مردم باشیم، فریاد مردم واقعی باشیم، مردمی که خودشان پای این نظام هستند اما حساب اغتشاشگران و فریبخوردگان جداست. همین نکاتی که رهبری اخیراً بیان فرمودند، روحانیت باید در این قضایا و حوادث حضور بیشتری داشته باشد، با مردم ارتباط داشته باشد، حقایق را با مردم بیان کند، کنار نکشیم! امروز وقت کنار رفتن و کنار کشیدن نیست چون هدف اصلی دشمن همین است. آنها برای کنار گذاردن دین میگویند اول روحانیت را حذف و طرد و مأیوس کنیم.
* مگر نیامدند در همین حوزههای ما از زبان بعضی از عمامه به سرها در تهران یا قم گفتند حکومت ولایت فقیه حکومت ناکارآمد است! دین نمیتواند حکومت کند، دشمن اول این قدمها را برداشته الآن هم در این بخش مأیوس نیست و کار میکند. باید دعا کنیم ان شاء الله هرچه زودتر بساط این فتنه برچیده شود. باید آن وعدههایی که امام و رهبری به مردم دادند عملی شود تا مردم در سایه این نظام آرامش و امنیت و رفاه و معنویت داشته باشند. ما از اول که انقلاب کردیم برای این بود که معنویت داشته باشیم، حال چگونه میتوان از افرادی شنید که چه اشکالی دارد یک بخشی از جامعه حجاب نداشته باشند!
* البته کسی نمیخواهد با زور این کار را بکند، ولی آیا حکومت اسلامی میتواند بیتفاوت باشد؟ بگوید خیلی خوب یک بخشی از جامعه حجاب نداشته باشند، یک بخشی هم دنبال شراب خواری بروند، یک بخشی هم بروند دنبال فساد، یک بخشی هم دنبال قمار، یک بخشی هم دنبال فسق و فجورهای دیگر، پس انقلاب اسلامی چی شد؟ نه، در همین بحث حجاب و نظام اسلامی، بنده با استفاده از آیات قرآن اثبات کردم که حاکم اسلامی موظف است به دنبال اجرای احکام باشد و آن را رصد کند، اما کیفیت اجرای آن یک راههای منطقی و عقلایی لازم دارد که باید در قانون لحاظ شود.