قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / چرا «صلح تحمیلی» فابل پذیرش نیست؟
چرا «صلح تحمیلی» فابل پذیرش نیست؟

حجت‌الاسلام علی صالحی‌منش؛

چرا «صلح تحمیلی» فابل پذیرش نیست؟

شبکه اجتهاد: رهبری حکیم انقلاب در دوّمین پیام تصویری خود با ملت ایران فرمودند: «ملت ایران زیر بار صلح تحمیلی نمی‌رود!» سؤالی که در مورد اصطلاح «صلح تحمیلی» مطرح می‌شود این است که آیا صلح، همان نتیجه پایدار و ارزشمندی نیست که  منافع مردم را تأمین کرده و باید در هر سیاستی در پی آن باشیم؟ پس چرا صلح تحمیلی برای ما غیرقابل پذیرش است؟ در این زمینه باید به چند نکته دقّت نمود:

۱- صلح ارزش مطلق نیست: باید بدانیم صلح، ارزش مطلق ندارد و چنین نیست که همیشه صلح بهترین حالت باشد. به خصوص آن‌هنگام که در برابر صلح، امر مقدّسی چون جهاد وجود داشته باشد، جهادی که به فرموده امیرالمومنین (علیه‌السلام) «بابی است که خداوند برای اولیای خاص خود گشوده است…» (نهج‌البلاغه، خطبه ۲۷) این «مطلق‌انگاری ارزش صلح» است که برخی ملّت‌ها را به حضیض ذلّت کشانده است و خود از دلایل آغاز جنگ‌ها است.

۲- ارزش صلح تابع عنوانی است که بر آن صدق می‌کند:‌ رفتارهایی نظیر صلح یا جنگ، به خودی خود، ارزش مطلق و ذاتی ندارند، بلکه با عناوینی که بر آن‌ها بار می‌شود، ارزش‌گذاری می‌شوند، مثلا دست دادن دو نفر باهم معمولا یک حرکت ارزشی به حساب می‌آید، اما همین دست دادن، در شرایط خاصّی، می‌تواند تحت عناوینی مانند خیانت قرار گیرد.

صلح فعّالانه قابل پذیرش است و صلح منفعلانه قابل پذیرش نیست: صلح اگر هم ارزشی مطلق باشد، وقتی خوب است که فعّالانه و از روی اقتدار باشد، نه منفعلانه و از روی ضعف. صلح منفعلانه «قابل التزام» نیست، چون «امکان الزام» ندارد! صلح وقتی زیر فشار باشد مقدمه‌ای است برای جنگ همیشگی. نمونه دو «صلح فعّالانه» و «صلح منفعلانه» صلح حدیبیّه و صلح امام حسن (علیه السلام) بود:

صلح فعالانه در جریان صلح حدیبیّه: در صلح حدیبیّه هرچند پیامبر اکرم (ص)، در برخی جزئیّات، شرایط طرف مقابل را پذیرفت، ولی ازآنجا که مسلمانان با دست پر به میدان آمده بودند و حضوری فعّالانه داشتند، در مدّت صلح منافع بسیاری برای مسلمانان به دست آمد و با کمترین نقض از طرف دشمن، مسلمانان نیز صلح را کنار گذاشتند و همان روند به فتح شکوهمند مکّه انجامید.

صلح منفعلانه در جریان تاریخی صلح امام حسن علیه‌السلام: در مقابل در جریان تاریخی صلح امام حسن (علیه السلام) با معاویه که در سایه ضعف عمومی جریان حق به امام (ع) تحمیل گردید، این صلح بارها از طرف مقابل نقض گردید ولی طرف ناقض هیچ‌گاه تنبیه نشد و این روند اسف‌بار به فاجعه کربلا انجامید.

۳- پایان «زنجیره‌ی تحمیل‌ها»، ذلّت است: در صلح تحمیلی، اصلا صلح، یا جنگ، مساله نیست، بلکه مسأله تحمیل است! تحمیل، آغاز روندی  از زنجیره تحمیل‌ها است که پایان آن هیچ‌گاه متناسب با عزّت نخواهد بود. قرآن به خوبی پایان این راه نامستقیم را پیش‌بینی کرده است: «و لن ترضی عنک الیهود ولا النصاری حتی تتبع ملتهم» « یهود و نصارى هرگز از تو راضى نمى‌شوند تا آنکه از آیینشان پیروى کنى» بقره، ۱۲۵ تحمیل، عنوانی است که زیباترین و والاترین اهداف را تبدیل به مضرّاتی جبران‌ناپذیر می‌نماید.

خداوند به مؤمن اجازه‌ی ذلّت نداده است: در روایات می‌خوانیم که خداوند به مؤمن این اجازه را نداده است که ذلیل باشد (کافی،۵ ، ۶۳) جمهوری اسلامی میراث‌دار مجاهدت قرون متمادی مؤمنان است، و امروزه در جنگی صریح و جدّی با جریانی است که میراث‌دار قرون متمادی از کفر و شرک است. امروز شکّی نیست که کفر، با تمام زور و تزویرش وارد میدان شده است و لازم است جریان ایمان نیز در این نبرد تاریخی، با تمام توان وارد گود شود، تا دست نصرت الهی نیز، که همواره پیشتیبان مؤمنان بوده، این بار نیز این کارزار را به فتح الفتوح بزرگ تاریخ تبدیل کند.

وما النّصر الا من عند الله العزیز الحکیم – پژوهشگاه فقه نظام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics
Clicky