حجتالاسلام احمد عابدی گفت: وهابیت برای اینکه دین خود را قوام ببخشند حاضرند احادیث را مخدوش کنند تا وهابیت سرپا بماند. یکی از این موارد بحث حدیث «فاطمه بضعه منی» است.
شبکه اجتهاد: وهابیان برای اثبات حقانیت خود در طول تاریخ دست به جعل احادیثی زدهاند که به راحتی با بررسی فقهی و عقلی و حدیثی قابل نقد و رد است. یکی از این احادیث ماجرای خواستگاری امیرالمومنین از دختر ابوجهل است که به این واسطه میخواهند امیرالمومنین را عامل اذیت فاطمه(س) معرفی کنند تا دیگران را تطهیر کنند. در این مجال مهر در گفتگو با حجتالاسلام والمسلمین احمد عابدی با نگاهی به حدیث معروف «فاطمه بضعه منی» به بررسی شبهات مربوط به این حدیث پرداخته است که در ادامه میخوانید.
پیامبر فرمود «فاطمه بضعه منی» هر کس فاطمه(س) را اذیت کند مرا اذیت کرده و هر که او را غضبناک کند مرا غضبناک کرده است؛ این حدیثی است که هیچ کس در مورد وثاقت آن شبههای ندارد؛ با استفاده از این حدیث چگونه میتوان حقانیت صدیقه طاهره(س) را اثبات کرد؟ وهابیت برای تحت الشعاع قرار دادن این حدیث چه شبهاتی مطرح کرده اند؟
عابدی: وهابیت متاسفانه خیلی در مورد این حدیث مانور دادهاند و کتاب نوشته اند. اولاً اهل سنت ۶ کتاب به نام صحاح سته دارند ولی وهابیها فقط ۲ کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم را قبول دارند. وهابیها بسیاری از چیزهایی که در آن ۴ کتاب دیگر مانند سنن ترمذی، سنن نسائی، سنن ابوداود و سنن دارمی وجود دارد، قبول ندارند و تنها چیزی که برای آنها ملاک است قرآن و صحیح بخاری و مسلم است.
حتی کتابی به اسم کتب حذر منها العلماء نوشتهاند و در آن کتابهایی که علمای وهابی بر نخواندن آن تاکید کرده اند، آورده اند، ۴ کتابی که ذکر شد جزء همینهاست. چند مطلبی که عرض خواهم کرد در دو کتاب صحیح مسلم و صحیح بخاری که اینها قبول دارند، هست.
این صریح عبارت صحیح بخاری است که خلیفه اول، فاطمه زهرا(س) را به غضب درآورد. «فقد اغبضها ابوبکر» یعنی ابوبکر، حضرت زهرا(س) را به غضب درآورد. این عبارتی است که در صحیح بخاری آمده است و قابل انکار نیست.
پس خلیفه اول، حضرت زهرا(س) را به غضب درآورده و پیامبر هم فرموده است هرکس حضرت زهرا(س) را به خشم دربیاورد، مرا به غضب درآورده است.
در صحیح مسلم هم آمده است که آن دو نفر، زهرا(س) را اذیت کرده اند. پیامبر نیز فرموده هر کس زهرا(س) را اذیت کند، مرا اذیت کرده است چون زهرا(س) جزئی از پیامبر است.
حال این دو روایت صحیح مسلم و بخاری را کنار این آیه قرآن قرار میدهیم که «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِینًا» یعنی «هر کس خدا و پیامبر را اذیت کند، خدا در دنیا و آخرت او را لعنت کرده است و در آخرت خار میشود». لذا اینها چیزی نیست که برای کسی قابل انکار باشد.
وهابیها وقتی این مسئله را دیدند، فکری کردند که این مشکل را چگونه حل کنند. یک حدیثی دارند که توضیح بحث من این حدیثی است که خواهم گفت.
حدیثی در صحیح بخاری نقل شده که اینگونه میگوید: «بعد از اینکه علی(ع) با حضرت زهرا(س) ازدواج کرد و این چهار فرزند را خدا با آنها داد، علی(ع) به خواستگاری دختر ابوجهل رفته است. بعد از سه روز فاطمه(س) این مسئله را فهمید. زهرا(س) بچهها را نزد پیامبر برد و گفت شوهرم میخواهد زن دومی اختیار کند. پیامبر ناراحت شد و نزد علی(ع) آمد و گفت یاعلی؛ اگر دختر ابوجهل را میخواهی بگیری، دختر مرا طلاق بده و اگر میخواهی فاطمه(س) را داشته باشی نباید با دختر ابوجهل ازدواج کنی. دختر دشمن خدا و دختر دوست خدا در یک جا جمع نمیشود.»
این حدیثی است که وهابیها خیلی به آن تمسک میکنند. در کتابچههایی که در مکه و مدینه میان حجاج توزیع میکنند، این قصه فراوان نوشته شده است. در سایتها و شبکههایی که توسط وهابیها اداره میشود، به صورت فراوان بر این مسئله تاکید میشود و مقصود آنها این است که میخواهند بگویند که اگر ابوبکر و عمر، فاطمه(س) را اذیت کردند، علی(ع) هم حضرت زهرا(س) را اذیت کرده است. پس مثل هماند و فرق نمیکنند. یعنی برای اینکه خلفای خود را تبرئه کنند و دامن آنها را تطهیر کنند، این تهمت را به امیرالمومنین زده اند. من میخواهم در باره این حدیث توضیح بدهم و بحث کنم که آیا امیرالمومنین واقعا چنین کاری کرده است؟ آیا امیرالمومنین حضرت زهرا را اذیت کرده است؟
این مسئله در چه کتابهایی و توسط چه کسانی نقل شده است؟
عابدی: کتابی به نام اهل بیت به فارسی و عربی و اردو چاپ شده و در تیراژ میلیونی پخش شده و بیشترین بحث آن در مورد همین قصهی دروغ است.
محمد فواد عبدالباقی که المعجم المفهرس را نوشته است در مورد این دروغ، کتابی نوشته و آن را تایید کرده است. اسحاق دبیری هم که بیش از ۷۰۰ کتاب علیه شیعه نوشت، یکی از از کتابهایی که او نوشته به این نام است که «اهل بیت از خود دفاع میکنند» و در این کتاب نیز این دروغ را ذکر کرده و به آن پرداخته است.
بحثی که مطرح میکنم، پاسخ شبههای است که وهابیها خیلی آن را ترویج میکنند. بحثی اعتقادی، تاریخی و قرآنی است و نکات و تذکرات اخلاقیای خواهد داشت.
اولاً اگر فرض کنیم که این حدیث راست باشد که البته قطعاً دروغ است و بعداً خواهم گفت که به چه دلیل دروغ است. اما فرض میکنیم این حدیث راست باشد. ابوبکر حضرت زهرا(س) را ناراحت کرده است و بنابر دروغی که اینها میگویند، علی(ع) هم حضرت زهرا(س) را ناراحت کرده باشد. فرق این دو در این است که ابوبکر کار حرامی انجام داد و مال فاطمه زهرا(س) را غصب کرد و فدک را گرفت و این حق الناس است. اینکه کسی مال مردم را از مردم بگیرد گناه کبیره است و شکی در آن نیست. اما اگر فرضاً مردی به خواستگاری زنی برود حال چه با او ازدواج کند و چه نکند، گناه کبیرهای نکرده است. حداکثر کاری مباح کرده است.
لذا این دو خیلی با هم تفاوت میکند. ابوبکر کار حرام انجام داد و فدک را غصب کرد و علی(ع) حداکثر کاری مباح انجام داده است. این در صورتی است که فرض کنیم اصل قضیه راست بوده باشد. در حالی که ما هیچ شکی نداریم که این قضیه دروغ است.
در کتابچههای وهابیها در مورد این قضیه به دو کتاب شیعه آدرس داده شده است. یکی کتاب شیخ صدوق و یکی کتاب سیدمرتضی به عنوان آدرس ذکر شده است. در حالی که شیخ صدوق و سیدمرتضی هر دو در کتابهای خود میگویند حدیث خواستگاری امیرالمومنین از دختر ابوجهل دروغ است. وهابیها میگویند این حدیث در کتب ما شیعیان هست در حالی که این حدیث توسط علمای ما نقد شده و گفته شده دروغ است.
آنچه ما میگوییم ابوبکر حق حضرت زهرا(س) را غصب کرد، دروغ نیست چراکه در صحیح بخاری و مسلم آمده است. ۱۸ حدیث در صحیح بخاری و مسلم درباره غصب فدک وجود دارد.
در این احادیث هم معمولا این است که سنیها میگویند حضرت زهرا(س) ۶ ماه بعد از پیامبر زنده بوده است که ما میگوییم ۳ ماه؛ آنها میگویند در این ۶ ماهی که حضرت زهرا زنده بود، حتی یک بار هم حضرت زهرا با ابوبکر و عمر صحبت نکرد؛ یعنی تا زمانی که از حضرت از دنیا رفت هرگز با اینها حرف نزد. اینکه بر اینها غضب کرد و حضرت از اینها ناراحت بود در کتبشان وجود دارد. پس این قابل انکار نیست.
اما اینکه امیرالمومنین از دختر ابوجهل خواستگاری کرده باشد در کتابهای ما نیست. در کتب آنها هست و طبیعی است که آنها روی حب و بغض این حرف را زده باشند.
راویان این حدیث چه کسانی بودهاند و وثاقت آنها چگونه است؟
عابدی: راوی این حدیثی که میگوید امیرالمومنین، حضرت زهرا(س) را اذیت کرد، شعبی و ابن مخدوم اند. شعبی از ناصبیهایی است که هیچ شکی در کفرشان وجود ندارد. شعبی همان کسی است که گفته به خدا قسم حضرت علی(ع) یک بار هم قرآن را نخواند، تا از دنیا رفت. «سمعت الشعبی یحلف بالله لقد دخل علیٌّ حفرته و ما قرأ القرآن». اصلاً قرآن را امیرالمومنین جمع کرده و پیامبر فرمود «عَلِیٌّ مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَ عَلِی». هرکس در مدینه مفسر قرآن بود، شاگرد امیرالمومنین است. امیرالمومنین بعد از وفات پیامبر از خانه بیرون نیامد و عبا بر دوش خود نینداخت تا قرآن را جمع کرد. این در حالی است که شعبی میگوید امیرالمومنین یک بار هم قرآن را نخوانده است. این عبارت خیلی توهین آمیز است.
لذا این حدیث که امیرالمومنین از دختر ابوجهل خواستگاری کرده، کسی که از ناصبیهاست و کافر است، این حدیث را نقل کرده که قطعاً جعل کرده است.
ابن مخدوم هم بعدتر از شعبی است. در شرح حال او آمده است که در یک روز ۱۲هزار بار امیرالمومنین را لعن کرده است. لذا کسانی که جیره خواران ابوسفیان و بنی امیه بودهاند این حدیث را جعل کرده اند.
چه پاسخهایی میتوان در رابطه با این شبهه ارائه داد؟
عابدی: وهابیها به ذهنشان نیامده است که وقتی میگویند امیرالمومنین به خواستگاری دختر ابوجهل رفته است و میگویند علی(ع) دختر رسول خدا را داشت و میخواست دختر دشمن خدا را بگیرد، خب عثمان که بدتر از کارها را کرده است. به نظر خود وهابیها مگر عثمان داماد پیامبر نیست؟(البته ما این را قبول نداریم) وهابیها عثمان را ذوالنورین میدانند به این معنی که با دو دختر پیامبر، رقیه و ام کلثوم ازدواج کرده است. از نظر ما شیعیان، رسول خدا غیر از فاطمه زهرا(س) و ابراهیم هیچ فرزند دیگری نداشته است. هر دو فرزند پیامبر هم از حضرت خدیجه اند. حضرت خدیجه وقتی با پیامبر ازدواج کرد باکره بود. حضرت خدیجه چون متمکن بود، خواهری داشت که دو بچه داشت. وقتی این خواهر از دنیا رفت، حضرت خدیجه(س)، بچههای خواهرش را نزد خود بزرگ کرد. این بچهها به خاله خود که حضرت خدیجه(س) بود، مادر میگفتند. بعد از اینکه حضرت خدیجه(س) با پیامبر ازدواج کرد، این بچهها به پیامبر پدر میگفتند. نه پیامبر پدرشان بود و نه حضرت خدیجه(س) مادرشان بود. عثمان با این دو بچه ازدواج کرد. اما وهابیها میگویند اینها بچههای پیامبر بوده اند. حال فرض کنیم اینها بچههای پیامبر بوده اند. عثمان هم با دختران پیامبر ازدواج کرده و هم با دختر ولید ابن مغیره.
ابوجهل عموی پیامبر بود و دشمن سرسخت پیامبر، که حضرت در مورد او میگویند از فرعون بدتر است. اما ولید عموی همین ابوجهل است. اگر در قرآن، سرکشهای بزرگ تاریخ مثل نمرود و فرعون و… را کنار هم بگذارید، هیچ کدام به سرکشی ولید نمیرسد. آیاتی که در مورد او هست در مورد هیچ جنایتکاری نیست که آیاتی از سوره سجده است.
ولید دختری دارد که عثمان دختر ولید را هم گرفت. چطور پیامبر فرموده باشد دختر دوست خدا و دختر دشمن خدا در یک جا جمع نمیشوند و عثمان این کار را کرده باشد؟
اگر اینها میخواهند بر امیرالمومنین عیب بگیرند، این مسئله به صورت بدتری(دختر ولید) در مورد عثمان وجود دارد. اگر وهابیان، این توهینی که در مورد امیرالمومنین میکنند، درست باشد، بدتر از آن در مورد عثمان است.
از این مسائل که بگذریم اصلاً این حدیث از اساس دروغ است. اینکه امیرالمومنین به خواستگاری دختر ابوجهل رفته باشد و علی(ع) فاطمه(س) را اذیت کرده باشد دروغ است. بلکه این حدیث توهین به پیامبر و خداست. یعنی این وهابیها حاضرند پیامبر و خدا را زیر سوال ببرند تا خلیفه اول و دوم را تطهیر کنند.
اما این حدیث چرا توهین به خداست؟ به این خاطر که همه مسلمانان قبول دارند که ازدواج علی(ع) و زهرا(س) در آسمان بود و خدا خواستگاری امیرالمومنین و فاطمه(س) را انجام داد و خودش عقد اینها را خواند و این مسلم شیعه و سنی است. آیا خدا نمیدانست که علی(ع) به خواستگاری دختر ابوجهل میرود و آیا خدا آینده این ازدواج را نمیدانست؟
ثانیاً این حدیث توهین به پیامبر است. پیامبر به علی(ع) گفته باشد یا دختر من و یا دختر ابوجهل و اگر میخواهی او را بگیری، دختر من را طلاق بده. آیا پیامبر به خاطر یک کار مباح دست از یک حکم شرعی برمی دارد؟ یعنی پیامبر تخلف از دین میکند؟
وقتی امام جواد(ع) در خراسان بود، مامون دختر خود را به امام جواد داد. امام جواد با دختر مامون ازدواج کرد و او را به مدینه برد. امام وقتی به مدینه برگشت به خواستگاری یک دختر پاک رفت، دختر مامون به پدرش نامه نوشت که امام جواد میخواهد زن دیگری بگیرد. مامون در جواب نامه برای دختر خود این را نوشت که «وقتی من تو را به امام جواد دادم، من نمیتوانم چیزی که خدا بر امام جواد حلال کرده، حرام کنم.» این را مامون به دختر خودش گفت. معنی حدیث وهابیان این است که پیامبر نعوذ بالله از مامون هم بدتر است.
علاوه بر اینکه مگر خود پیامبر دختر دشمن خدا و دختر دوست خدا را نداشت؟ یکی از زنان پیامبر دختر حیی ابن اخطب است. او از روسای یهودیان است و کسی است که میگویند پیامبر در طول عمر خود فقط فرمان قتل یک نفر را داده است و او هم حیی ابن اخطب است. پیامبر دستور داد که او کشته شود و دختر او با پیامبر ازدواج کرد. پس چگونه است که پیامبر دختر دشمن خدا و دختر غیردشمن خدا را داشت اما کس دیگری نمیتواند داشته باشد؟
لذا این حدیث از اساس دروغ است. هم راویان حدیث از نواصباند و هم این حدیث در هیچ منبع شیعی وجود ندارد. امیرالمومنین و حضرت زهرا(س) مورد غبطه مردم بودند که چقدر این دو با هم مهربان هستند. آیا میشود که امیرالمومنین، حضرت زهرا(س) را داشته باشد و به خواستگاری دختر ابوجهل برود؟
جبیره، تک دختر ابوجهل هفت ساله بود که با فردی به نام عامر ازدواج کرد و تا آخر عمر با هم بودند. نعوذ بالله میتوان گفت امیرالمومنین به خواستگاری زنی رفته است که شوهر دارد؟ واضح است که غلط است.
لذا کسی که این حدیث را جعل کرده به هیچ چیز توجه نداشته و میخواسته به امیرالمومنین توهین کند تا آن دو نفر را تطهیر کند. پس اصل مسئله این بود که اینها دیدند آن دو نفر حضرت زهرا را اذیت کردند و قرآن هم گفته هرکس پیامبر را اذیت کند، خدا او را لعن میکند. از طرفی اذیت کردن فاطمه(س)، اذیت کردن پیامبر است؛ حالا که دیدند این را نمیتوانند درست کنند با این افترا و دروغ، گفتند که امیرالمومنین هم زهرا(س) را اذیت کرده است.
آنچه تا به حال گفتم جنبه حدیثی و تاریخی و فقهی داشت. از جنبه اخلاقی نیز قطعا این حدیث دروغ است.
پیامبر خدا که همیشه دم از حلم و بردباری و صبر و آرامش و تحمل میزد، آیا میشود پیامبری که عمری از ارزشهای اخلاقی سخن گفته بیاید و همه ارزشهای اخلاقی را زیر پا بگذارد؟ اگر این حدیث درست باشد به این معنی است که پیامبر و حضرت زهرا تحمل نداشتند. غیرت زنانگی بر همه مسائل دینی و شرعی و عقلی مقدم شد. این اخلاق را فداکردن است.
متاسفانه وهابیت برای اینکه دین خود را قوام ببخشند حاضرند، خدا و قرآن و پیامبر و علی(ع) را مخدوش کنند و زیر سوال ببرند تا وهابیت سرپا بماند.
حالا چه کسانی فاطمه(س) را اذیت کردند؟ غیر از خلفا که وضعشان روشن است. هرکس به فرزندان فاطمه(س) توهین کرده باشد، این اذیت کردن فاطمه(س) است. هرکس که از لشگر شمر و عبیدالله و یزید و بنی امیه بوده، فاطمه(س) را اذیت کرده است و هرکه فاطمه را اذیت کند پیامبر را اذیت کرده که توسط قرآن لعن شده است. وهابیان صراحتاً در کتب خود میگویند هرکس معاویه و یزید را لعن کند، کافر میشود یعنی یزید و معاویه برای آنها اصل است.
وهابیان هیچ تفسیری بهتر از آلوسی ندارند که خود آلوسی، وهابی است. او در تفسیر خود میگوید اگر کسی یزید را لعنت نکند، بر خودش لعنت باد. این تفسیر در عربستان ممنوع است با اینکه نویسنده تفسیر وهابی است. فقط به این خاطر که صاحب تفسیر گفته هرکس یزید را لعنت نکند بر خودش لعنت باد.
اما به پیامبر و امیرالمومنین و خدا توهین میکنند، عیبی ندارد اما کسی نباید به یزید و بنی امیه توهین کند والا اینها برآشفته میشوند.
امروز بزرگترین اذیت کردن به فاطمه زهرا همین کتابهایی است که دارند این دروغ را مطرح میکنند. متاسفانه در کتابهای زیادی این مسئله آمده است.
این یک نمونه بود که من عرض کردم. ۷ یا ۸ مورد اینها در مورد امیرالمومنین و حضرت زهرا نقل کردهاند که من یکی را گفتم.