امروز آن شخصی که بخواهد در مقابل فکر ولی امر شرعی، جریان سازی فکری کند و بخواهد فکر مقابلش را ترویج کند و مضاده فکری کند، آن هم در تریبون عمومی و تلویزیون که در سراسر کشور و حتی جهان پخش میشود، مصداق محاده رسول خدا صلی الله علیه و اله نیست؟ مگر اینکه ولایت فقیه را همان ولایت رسول خدا نداند و اعتقادی به آن نداشته باشد.
به گزارش شبکه اجتهاد، آیتالله علیاکبر سیفی مازندرانی در درس خارج فقه در شنبه گذشته با اشاره به برخی جریان سازیها علیه ولی فقیه٬ اظهار کرد: در حکمت سی و یکم کتاب شریف نهج البلاغه میخوانیم: «من شَنىءَ الفاسقین و غضب لله، غضب الله له و ارضاه یوم القیامه»؛ اگر کسی دید شخصی راه فسق را طی میکند و علیه او غضب کند و از این که آبرویش را ببرد و منصبش را از او بگیرد نهراسد، خداوند به نفع او غضب خواهد کرد.
او ادامه داد: یکی از بزرگترین مصیبتهای جامعه ما این است که افراد به خاطر از دست نرفتن مقام و منصبشان جرات نمیکنند ملاک فسق را برملا کنند. بله؛ اگرکسی گناه و فسق مخفی را علنی کند افشای سرّ مومن محسوب شده و جایز نیست، ولی کسی که فسق را در میان جامعه رواج میدهد و اظهار میکند و آن را در جامعه، جریان سازی میکند باید در مقابل اینها دست به افشاگری زد.
استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم با بیان اینکه یکی از بزرگترین مظاهر فسق که با کفر و شرک برابری میکند، جریان سازی در برابر ولی امر شرعی است، خاطرنشان ساخت: در مقبوله عمربن حنظله میخوانیم: «… فاذا حکم بحکمنا فلم یقبله منه فانما استخف بحکم الله و عینا رد و الراد علینا الراد علی الله و هو علی حد الشرک بالله…» مگر میتوان در برابر کسی که در مقابل خط فکر حکومی ولی امر شرعی (نه خط فکری شخصی ولی امر)، جریان سازی میکند سکوت اختیار کرد و دست به افشاگری نزد؟
او افزود: در این آیه از کلام الهی توجه نمایید: «لاتجد قوما یومنون بالله و الیوم الآخر یوادون من حاد الله»؛ شما نمیتوانید بگویید فلانی مومن است در حالی که او پشتیبانی و دوستی میکند کسی را که با خدا و رسولش «محاده» میکند. (محاده در فارسی به معنای «ستیزه» است). یکی از موضوعاتی که آیات زیادی درباره آن نازل شده است مذمت گروهی از منافقینی است که پشت سر رسول خدا صلی الله علیه و آله، جریان سازی فکری میکردند تا باعث سست شدن ایمان مردم شوند؛ اینها همان «یحادون الله و رسوله» بودند.
سیفی مازندارانی اضافه کرد: جریان سازی فکری علیه رسول الله (ص)، به خاطر حکومت و اداره امور توسط رسول الله بود، زیرا ایشان با منافقین غزوه میکرد، مبارزه میکرد و آنها را میکشت و دستور به قتل آنها میداد.
نویسنده کتاب «ولایه الفقیه» تصریح کرد: امروز هم کسانی که خود را شاگرد مکتب امام راحل (ره) میدانند و ادعا میکنند این مکتب را قبول دارند حتما این فرمایش معروف امام راحل را دیده اند که «ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است» البته هر طلبهای میداند که مقصود ایشان ولایت در حکومت است نه ولایت در تشریع و تکوین. (ولایت تشریعی و تکوینی در شان فقها نیست و اختصاص به رسول خدا و ائمه دارد.) امروز آن شخصی که بخواهد در مقابل فکر ولی امر شرعی، جریان سازی فکری کند و بخواهد فکر مقابلش را ترویج کند و مضاده فکری کند، آن هم در تریبون عمومی و تلویزیون که در سراسر کشور و حتی جهان پخش میشود، مصداق محاده رسول خدا صلی الله علیه و اله نیست؟ مگر اینکه ولایت فقیه را همان ولایت رسول خدا نداند و اعتقادی به آن نداشته باشد.
استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم گفت: اگر ولایت فقیه همان استمرار ولایت رسول خدا بر حکومت است، همانطور که جریان سازی در مقابل فکر حکومتی رسول خدا جرم بود، جریان سازی در مقابل فکر حکومتی ولی فقیه جامع شرائط هم همینطور است و شما که گوش فلک را کر کردهاید که ما فرزند امامیم، ما ولایت فقیه و مکتب امام را از همه بیشتر قبول داریم برخی سخنان خویش را چگونه توجیه میکنید؟ آیا پشتیبانی از اهل فتنهای که در مقابل این نظام ایستادند و به حکم ولی امر حبس شدند مصداق محاده نیست؟ آیا پیوند با اهل فتنه و سر دادن شعار آزادی آنها همان «یوادون من حاد الله» نیست؟ آیا این همان خط فکر سفیانی نیست؟ در روایت آمده است که «وَ لَا یَکُونُ قَائِمٌ إِلَّا بِسُفْیَانِیّ»، یعنی ما من شخص یقیم حدودالله و احکامه و یقیم دین الله فیای عصر من اعصار الا که این در مقابل او فکر سفیانی است. بعضی از بزرگواران فرموده اند که سفیانی شخص خاصی نیست، سفیانی اشاره به آل ابی سفیان است که در مقابل فکر رسول خدا وامیرالمومنین و اهل بیت علیهم السلام بودند. منتها در زمان امام عصر(عج)، سفیانی که عنوان طبیعی است به شخصی از سیستان تطابق میکند.
سیفی مازندارانی در پایان اظهار کرد: سفیانی آن شخص و فکر و جریانی است که در مقابل جریان ولی امر شرعی الهی میباشد، این از مسائلی است که شما فضلا و اساتید و بزرگوران باید توجه داشته باشید و به مردم آگاهی بدهید. در قرآن میخوانیم: «فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتَّی یُحَکِّمُوکَ فیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلیماً»(نساء،۶۵). مومنین کسانی بودند که حتی در دل خودشان شائبه رد و استنکار نسبت به احکام رسول خدا نداشتند تا چه رسد به اینکه بخواهند در همه جا در مقابل فکر او جریان سازی کنند.